«مجاهدین از عدالت و قانون برای قراردادن جانیان تبهکار در برابر عدالت و قانون دست بر نخواهند داشت»

بخشی از سخنرانان مسعود رجوی با اشرفیان،31فروردین1389

- یکی از رؤسای عشایر عراق نامه ای فرستاده و توی این نامه قسم خورده که مالکی و نفراتش عامل اصلی شکستها و آبروباختگی خودشان در انتخابات سازمان مجاهدین خلق ایران می داند. در این نامه نوشته که «تأکید میکنم و باور کنید که بخاطر مجامله و تعارف، تعارف با شما نمیگویم آنها میدانند که رژیم به خون مجاهدین همیشه تشنه است و تا وقتی مجاهدین در عراق هستند نفس این حضور ضربه به دشمن و روحیه و نشان دادن راه به دوست است مجاهدین اشرف در این 7 سال غوغا کردند و مالکی از اشرف خیلی پریشان است».

این چکیده نامه است که اسم را عمداً نمیگم اما مشابه اون در این روزها به اندازه کافی از تلویزیون پخش شده و همه دیدند و شنیدند که مردم عراق و جریان های سیاسی عراق احزاب ملی و نیروهای ملی عراق تا کجا از سیرک مشترک مالکی و مزدوران، مزدوران ولی فقیه ارتجاع در جلوی اشرف مشمئز و متنفر هستند
 اگر گمان میکند که می تواند از خون  به ناحق ریخته 11 مجاهد خلق بگریزد، اگر میتواند از عدالت و قانون بگریزد، سخت در اشتباه است. مجاهدین تا دنیا دنیاست، تا آخر دنیا از عدالت و قانون برای قراردادن جانیان تبهکار در برابر عدالت و قانون دست بر نخواهند داشت. این رو بسیار جدی میگم.
به نام شهیدان ومجاهدانی میگویم  که دچار نقص عضو شده اند. و 505 مجروح، و بیشتراز هزار مصدوم و مضروب. این رو بر سر یک مشت و لگد هم میگویم، چه رسد به ضربه تیغ و تبر، چه رسد به شلیک گلوله بر پیکر مجاهد خلق، در این مورد با احدی شوخی نداریم، قیمتش رومیدونیم، دادیم و بازهم خواهیم داد.
جنایت و خیانت، حق کشی و زمینه سازی و جاده صاف کردن، برای کشتار مجاهدین ونقض تعهدات و معیارها وقوانین شناخته شده انسانی و بین المللی فراموش کردنی نیست. حتی اگر عمر خودمون هم کفاف نداد، وصیت میکنم و وصیت میکنیم به نسلهای بعدی و به خلق قهرمان، به مصداق « فَإمَّا مَنّاً بَعْدُ وَإمَّا فدَاء حَتَّی تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا». یعنی که بجنگ تا بجنگیم. و تا هر زمان که این کارزار ادامه داره وجنگ بار خود رو بر زمین نگذاشته، بیا،  بیا، بیا! مگر این که مجاهدین خودشون با منت و فدیه بر کسی در آینده ببخشایند.
راستی یک تشکر غلیظ و غنی شده هم بدهکار هستیم به ولی فقیه درمونده ارتجاع و سیرک بی دنده و ترمز و عنتر نشان او و مالکی جلوی اشرف. حیفم میاد که حقش رو به جا نیارم. لابد میگید که تشکر برای چی؟ برای کنار زدن اجتناب ناپذیر پردهها، بعد از 16 ماه، 16ماه بندبازی سخیف تحت عنوان حاکمیت عراق، ناگزیر خامنه ای و مالکی دیگه در این نقطه پرده رو کنار میزنن. که موضوع حاکمیت عراق نیست. موضوع حاکمیت رژیم است.
تشکر برای تهدید آشکار به شمارش معکوس و کنار زدن پرده در این مورد. تهدید آشکار به زدن، کشتن، به آتش کشیدن اشرف، به درآوردن زبون مجاهدین از حلقوم و دعوت برای زانو زدن در برابر ارتش مسلمان عراق و امان نامه گرفتن از رژیم و تهدید به این که وای از روزی که دستور حمله به اشرف بدهند! بر سر جای خود بنشینید! دستور حمله به اشرف را هم دادید و نتیجه اون را هم دیدید. این بار اگر دست از پا خطا کنید، به اضعاف خواهید دید.