مهبد یزدان پرست - حساب به سبک احمدی نژاد!

سران رژیم، یعنی همان دایناسورهای آخوندی، عمدا حقایق را به طور کامل بیان نمی کنند. چندی پیش در اخبار خود اعلام کردند که قیمت بنزین در کشورهای اروپایی لیتری، 1.4یوروست که معادل 1900تومان می شود. شنونده ناآگاه هم خوشحال می شود که باز جای شکرش باقیست که قیمت بنزین آزاد را در کشور خودمان لیتری 700تومان اعلام کردند. این که گفته می شود در این مملکت حرفها و سخنها و ادعاها و تصمیمها کارشناسی نیست، یک مصداقش همین است.
امروزه همه می دانند که قیمت کالاها و خدمات در هر کشور بایستی با درآمد آحاد مردم تناسب داشته باشد. به عبارتی نباید صرفا به قیمتها نظر افکند، بلکه باید ملاحظه کرد که هر کالا یا خدمات ارائه شده چه بخشی از درآمد متوسط مردم را به خود اختصاص می دهد. اگر با چنین استدلال و منطق درستی به موضوع نگاه نکنیم، آن وقت حکم صادر می کنیم که قیمت بنزین در ایران یک سوم قیمت بنزین در اروپاست. و به تبع آن می توانیم نتیجه گیری کنیم که از نظر شاخص مصرف بنزین، ما از اروپاییها در وضعیت مناسبتری قرار داریم. این نوع حساب و کتاب های احمدی نژادی را این روزها زیاد می شنویم.

کارشناسان اقتصادی معتقدند که قیمتها را بایستی با درآمدها مقایسه کرد تا قدرت خرید مردم مشخص شود و نقش افزایش قیمت هر کالا یا خدمات در زندگی مردم به درستی تعیین شود. بنزین لیتری 1900تومان در کشورهای اروپایی(از جمله بریتانیا، آلمان، فرانسه، اسپانیا، بلژیک، سوییس، سوئد، اتریش، نروژ و... ) بین 4 تا 6درصد درآمد مردم این قاره را به خود اختصاص می دهد. این رقم برای استرالیا، کانادا و آمریکا بین 1.5 تا 3 درصد است. یعنی به رغم بالابودن قیمت بنزین، به دلیل بالابودن درآمدها، در مجموعه هزینه ای که مردم این کشورها برای تامین بنزین وسیله نقلیه خود (به میزان متوسط 1000لیتر در سال) می کنند، پایین است. تازه بخش مهمی از قیمت بنزین در اروپا (شاید بیش از 50درصد) مالیاتی است که دولتها بر آن وضع کرده اند تا خرج رفاه و آسایش بیشتر مردم خود کنند. پس می توان گفت: کشورهای ایالات متحده آمریکا، کانادا، استرالیا و ... نسبت به ایران، بنزین ارزان تری ( با توجه به قدرت خرید شهروندانشان) به مردم می فروشند. حال به یک حساب و کتاب ساده (احمدی نژادی) در مورد ایران بپردازیم:

 آگر قیمت هر لیتر بزنین را به طور متوسط 550 تومان در نظر بگیریم، بهای 1000لیتر بنزین در سال (که برای اروپا نیز در نظر گرفتیم) 550هزارتومان می شود که اگر آن را به متوسط درآمد هر ایرانی به صورت خوش بینانه (4399دلار معادل  حدود 4399000تومان مطابق آمار سال 2008) تقسیم کنیم، 12.5درصد به دست می آید . مفهوم آن این است که هر ایرانی مجبور است بابت همان رفت و آمد ساده در داخل شهر با ماشین شخصی (با مصرف 80لیتر بنزین در ماه!) 12.5 درصد از درآمد خود را هزینه کند.


برای آن که حسابمان تکمیل تر شود، به ذکر همین شاخص در سایر کشورها می پردازیم: فرانسه 5.5 درصد، هلند (گرانترین کشور اروپایی از نظر بنزین) 5.3درصد، کره جنوبی 5.1درصد، آلمان 5درصد، انگلیس 4.9درصد، سوییس 4.3درصد، ژاپن (کشور بدون منابع نفت و گاز) 4.2درصد، آمریکا (پرمصرفترین کشور دنیا از نظر انرژی) 1.5 درصد. عربستان (کشورنفت خیز همسایه ما)0.7 درصد، کویت 0.4 قطر 0.1درصد و ... فکر میکنم تا حدودی توانسته باشیم موضوع را روشن کنیم.

به عبارت بسیار روشن هر ایرانی برای یک رفت و آمد ساده (و نه تفریح و مسافرت و گردش) در محدوده زندگی خود با وسیله نقلیه شخصی باید 12.5 درصد درآمد خود را هزینه کند. این در حالی است که هزینه موارد اصلی زندگی یعنی مسکن، خوراک، پوشاک، آب و برق و گاز و تلفن ثابت و همراه، بهداشت، درمان، آموزش به نرخ غیریارانه یی و... سر به فلک می کشد و نمی دانیم هرکدام را چند درصد حساب کنیم که از 100درصد بالاتر نزند! خوانندگان می توانند هزینه همه اینها را در نظر بگیرند و خود قضاوت کنند.
وانگهی، کشورهای نفتخیز واقعا برآنند که نسبت به کشورهایی که نفت ندارند، بنزین را به قیمت کمتر در اختیار مردم خود قرار دهند که نمونه آن همان عربستان و کویت و قطر و امارات و... هستند که قیمت هر لیتر بنزینشان زیر 300تومان است. مگر کشور ایران از نظر منابع نفت و گاز چه از آنها کم دارد؟ در ایران می بایست یا درآمد سرانه آن قدر بالا باشد یا قیمت بنزین آن قدر پایین که ایران اولین کشوری نباشد که هم ذخایر نفت و گاز دارد و هم قدرت خرید مردمش برای خرید بنزین برابر با کشورهای جهان سوم بدون بنزین یکی باشد. می بینیم که چگونه در ایران آخوندزده ما حرفهای عامیانه و غیرکارشناسی چنان گفته می شود و فکر هم نمی شود که کسانی هستند که چنین سبک و سیاقی رابه سخره می گیرند و به ریش بی ریشه آنها  می خندند.