وی درباره تن دادن خمینی به خواستهای قدرتهای بزرگ در تشکیل دولت موقت، به منظور سرقت انقلاب مردم ایران و رسیدن به قدرت، گفت: «اگر امام در اوایل انقلاب بازرگان را بر سر کار نمیگذاشت شاید انقلاب به ثمر نمیرسید بازرگان بزرگترین کلاهی بود که امام بر سر آمریکا گذاشت ایشان نیرویی را بکار گرفت که امریکا احساس خطر نکند».
همه میدانند که در این بازی خائنانه و دجالانه، خمینی در تشکیل دولت موقت و واگذاری وزارتخانه های کلیدی مانند وزارت دفاع و وزارت خارجه و وزارت نفت به خواستهای قدرتها تن داد و دولت بازرگان را دولت امام زمان نامید و اطاعت از آن را هم واجب شرعی اعلام کرد، ولی وقتی قدرت را چنگ گرفت، با علم کردن شعبده گروگانگیری درسفارت آمریکا، که خساراتی عظیم وجبران ناپذیر برای مردم ایران درپی داشت، بازرگان ودولت او را حذف کرد.
اما دومین خیانت تاریخی خمینی که پاسدار رضایی به صراحت به آن اذعان می کند، به ادامه جنگ ضدمیهنی بعد از خارج شدن قوای عراقی از خرمشهر، برمی گردد که خمینی «صلح عادلانه و در دسترس» را رد کرد و با اصرار بر ادامه جنگ خانمانسوز صدها هزارتن دیگر از جوانان ایران را در سودای تصرف خاک کشور همسایه به کام مرگ فرستاد.
دراین باره محسن رضایی با تصریح براین که«استراتژی جنگ برای صلح را به استراتژی جنگ برای پیروزی تغییر دادیم»، چنین میگوید:
«از آزادی خرمشهر تا سال 62 ایران در یک بن بست گیر کرده بود که یکی عملیات رمضان و دیگری والفجر مقدماتی و عملیاتهای دنبال پشتیبان آن بود که باعث شد در سالهای 62 و 63 موج دوم تغییر آغاز شود ...در بعد نظامی سپاه مناطق نبرد خود را از ارتش جدا کرد و محل عملیاتها مستقل شد و هر کدام از این نیروها فرماندهی خود را داشتند. در بعد سیاسی نیز استراتژی جنگ برای صلح را به استراتژی جنگ برای پیروزی تغییر دادیم».
در باره سیاست کثیف و آکنده از خیانت و جنایت خمینی در جنگ ضدمیهنی، خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران،که مصاحبه پاسدار رضایی را منتشرکرده است، چنین مینویسد:
«دبیر مجمع تشیخص مصلحت نظام با بیان اینکه ایران در جنگ سه نوع دیپلماسی را به کار گرفت اظهار داشت: یکی دیپلماسی آشکار، دیگری دیپلماسی عمومی و مورد سوم دیپلماسی پنهان بود که ایران و عراق علیه هم استفاده میکردند و مسئله مک فارلن هم از این نوع بود که ایران علیه عراق از آن استفاده کرد...و سود مسئله مک فارلن برای ایران از زیانش بیشتر بود»
دبیرمصلحت نظام آخوندی، درهمین اظهارات خود بحران کنونی دیکتاتوری آخوندی را فراتر از دوران جنگ دانسته و می گوید:
«ما در زمان جنگ فقط در جبهه خارجی و با عراق میجنگیدیم ولی الان با دو حادثه داخلی و خارجی که یکی مقابله با فتنهگران و دیگری مبارزه با تحریمها است، روبرو هستیم».