همه روزه در هر نقطهای از کشور، شاهد حوادث جانگداز ناشی از محیط کار هستیم به نوعی که دیگر این قبیل حوادث پدیده جدیدی نیست. اگر همواره میشنویم که ایمنی و محافظت در بنگاهها وجود ندارد، محیطهای کار آلوده است، استفاده از ابزارهای فرسوده رویهای معمول بوده و فشارهای روحی و روانی ناشی از نبود دستمزدهای عادلانه و ساعتهای کار بسیار بلای جان کارگران شده است.
این منبع حکومتی در ادامه نوشت: به یاد میآوریم که 32 کارگر اهل شیلی و یک کارگر اهل بولیوی که بر اثر ریزش آوار در عمق 700 متری زیر زمین در معدن مس سان خوزه شیلی گرفتار شده بودند پس از گذشت 2ماه و به واسطه تلاش مسئولان دولتی به سلامت از معدن خارج شدند. نجات این کارگران، به یک جشن ملی در شیلی تبدیل شد. ... اما به فاصله چند ماه چنین ماجرایی در هجک کرمان تکرار شد و 4 کارگر در اعماق این معدن گرفتار شدند... اما خبرها بسیار کم رنگ بود و حتی رسانههای ایرانی به این مسأله نپرداختند تا مرگ کارگر در ایران همچنان در رتبههای پایین قرار گیرد. در پایان این ماجرا معدنچیان ایرانی مدفون که تنها جرمشان، کارگر بودن است. تنها بودجهای که برای بیرون آوردن این کارگران اختصاص مییابد یک ماشین خاک برداری است.
وقتی دیوان محاسبات اعلام میکند که معدن ۱۲۰۰میلیارد تومانی را 180میلیارد تومان میفروشند؟! تا زمانی که این معادن در دست مدیران ناکارآمد دولتی است بهدلیل انتصابهای فامیلی و مدیریتهای اتوبوسی، حوادث اعماق زمین بازار گرمی دارد کارفرمایان ایرانی برای جان کارگر ارزشی قابل نیستند. حوادث کار در اعماق معادن کرمان عادی شده به نوعی که از ابتدای سال ۱۳۸۹ تاکنون بیش از 20 معدنچی جان خود را از دست دادند.
بنابر گزارشی که دفتر آمار و محاسبات اقتصادی و اجتماعی سازمان تامین اجتماعی منتشر کرده است، در طول سال گذشته، 21هزارو 740 حادثه ناشی از کار در کشور رخ داده... . سقوط کردن، لغزیدن و ضرب خوردگی بیشترین رقم در بین حوادث را به خود اختصاص داده که گروه سنی 25 تا 29سال بیشتر از گروههای سنی دیگر حادثه دیدهاند.