زیرنویس عکس: «بیمناک در رابطه با جان پدر و مادرشان که در کمپ اشرف بسر می برند. پدر و مادر حمید متقی طالب و مریم هادی زاده در کمپ اشرف هستند. آنها می گویند: ما هیچ خبری از آنان بعد از انتخابات 2009 در ایران نداریم».
حمید دانشجوی رشته مددکار اجتماعی یک مدرسه عالی دراستان تروندلاق جنوبی است. دیروز او به همراه یکی دیگر از دوستان دانشجویش، مریم هادی زاده که پدر وی نیز در کمپ اشرف، کمپ وابسته به مقاومت ایران در عراق، به سر می برد به همراه عده ای دیگر از ایرانیان شهر تروندهایم برای حفظ زندگی بیش از 4000 نفر از ساکنان این کمپ فراخوان دادند.
آنها درخواست دارند که وزیر خارجه نروژ؛ یوناس گار استوره به آمریکا فشار بیاورد که حفاظت کمپ اشرف را مجددا خود به دست گیرد و امنیت ساکنان آنرا تضمین نماید. آنها همچنین از سازمان ملل در خواست می کنند که مجددا یک تیم ناظر دائمی را دراین کمپ مستقر سازد.
خیانت آمریکا
در سال 2009 آمریکا حفاظت اشرف را به نیروهای عراقی منتقل نمود. امری که منجر به بلوکه شدن اشرف و ایجاد یک شرایط غیر قابل تحمل برای ساکنان آن گردید. حمید مادرش را از زمانی که 2 سالش بود ندیده است وی هیچ خبری از مادرش بعد از انتخابات 2009 ایران که اعتصاب غذا کرده بود (به خاطر حمله نیروهای عراقی به اشرف/م) نشنیده است.
همین وضعیت را مریم هادی زاده نیز دارد. او نیز ازوضعیت پدرش که در کمپ اشرف است هیچ خبری ندارد.
نه تنها کمپ اشرف بلوکه شده و ازارتباط ساکنان آن با خارج از کمپ ممانعت می شود واز معالجه بیماران خودداری می شود بلکه ساکنان اشرف در 22 ساعت از شبانه روز با صداهای گوشخراش تولید شده توسط بیش از 180 بلندگو که در اطراف کمپ نصب شده است مورد اذیت و آزار روانی قرار می گیرند.
تا زمانی که آمریکایی ها حفاظت اشرف را به عهده داشتند از ساکنان آن در چهارچوب کنوانسیون چهارم ژنو حفاظت می کردند. ایرانیان مقیم شهر تروندهایم معتقدند که مقامات مسئول نروژ باید حفاظت مجدد اشرف توسط آمریکاییان را از آمریکا درخواست کنند.
قتل عام
بعد از انتخابات 2009 در ایران نیروهای عراقی بدرخواست رژیم ایران یک حمله نظامی گسترده ای را علیه ساکنان کمپ اشرف به اجرا گذاشتند.اشرفیان بی سلاح 2 روز با ارتش مهاجم عراق درگیر شدند. افراد زیادی از اشرفیان در این درگیریها کشته و یا مجروح و مصدوم شدند.
پدر و مادر کشته شده اند
وقتی مریم تنها 10 سال داشت به عنوان یک پناهجوی خردسال به نروژ آمد. مریم می کوید:
« وقتی پدرم مرا به جای امن خارج از عراق می فرستاد به من سلام رساند و گفت که همدیگر را در سال آینده در ایران می بینیم. او اگر می دانست که بعدا چه اتفاقی خواهد افتاد هرگز مرا از خودش دور نمی کرد. وقتی مریم 8 سال داشت مادرش شهید شد. پدر حمید نیز توسط رژیم ایران کشته شده است».
آرزوی بزرگ حمید
ما به طور مرتب مراسم یادبود به خاطرشهدا برگزار می کنیم. گاهی فکر می کنم که چقدر خوب می شد که خاطر مادر من هم در یکی از این مراسم ها گرامی داشته می شد.
حمید بی قرار همه تلاش خود را برای شکستن دیوارهای صوتی به کار برده است تا بلکه بتواند کمکی برای اشرف به دست بیاورد.
حمید می گوید: « من همه کار کرده ام در تظاهرات حمایت از اشرف شرکت می کنم. آنقدر نامه نوشته ام که الان از دیدن یک پاکت نامه حالم بهم می خورد. من دیگه نمی دونم چکار کنم. من تنها خواسته ام دیدن مادرم هست قبل از اینکه اتفاقی برای وی بیافتد».
دلیل محاصره اشرف
دلیل محاصره اشرف به خاطر نقش الهام دهنده اشرف در مبارزات مردم ایران علیه رژیم ایران بیان می شود. تروریزم و محاصره اشرف در زمانی تشدید می شود که تنها در ماه اخیر بیش از 75 نفر که در میان آنان تعدادی از |زندانیان سیاسی بوده اند در ایران اعدام شده اند.