نمایندگان 6 قدرت جهان ، در روزهای 21 و22 ژانوایه 2011 ، درشهراستانبول با نمایندگان رژیم ایران سروکله زدند ،تا کوره راهی برای برون رفت ازبن بست هسته ای این رژیم پیدا کنند، اما درحالی مذاکرات استانبول را ترک کردند که به بیان سخنگو ونماینده آنها خانم کاترین اشتون ازاین مذاکرات « مأیوس » اند وقراردیگری برای مذاکره با فرستادگان دولت احمدی نژاد نگذاشته اند . حال آنکه طرفین یکماه پیش درژنو درشرایطی برای مذاکرات استانبول قرارگذاشتند که هریک امید داشتند خواست خود ویا شرط خود برای ادامه مذاکرات را به طرف مقابل به قبولانند ویا تحمیل کنند . رژیم ایران درجریان کنفرانس استانبول ،و کنفرانس ژنوکه یکماه پیش ازآن برگزارشد ، تجربه کرد که سیاست شکاف اندازی اش موثرواقع نشده ودیگر شانسی برای تحمیل پیش شرط هایش به گروه 1+5 ندارد. زیرا دراین مذاکرات شاهد آن بود که حتی چین وروسیه ( که درمورد شیوه برخورد با مسأله هسته ای ایران با اروپا وآمریکا زاویه داشتند ) اینک درکنارآمریکا وفرانسه وانگیس وآلمان ایستاده اند وحاضرنیستند ادامه غنی سازی ولغو تحریم ها را که به عنوان پیش شرط برای ادامه مذاکره مطرح کرده ، بپذیرند . نمایند گان 6 قدرت جهان نیزوقتی مأیوس شدند که دیدند طرف مقابل نه تنها حاضرنیست برای جلب اعتماد آنها کمترین مایه ای بگذارد بلکه پاهایش را دریک کفش کره که برای ادامه مذاکره باید قطعنامه های سازمان ملل و تحریم های پیش بینی شده در4 فقره ازآنها وهمچنین تحریم های خاص آمریکا واتحادیه اروپا لغو شود . شواهد امرنشان می دهد که درمذاکرات استانبول قدرتهای جهانی برای مأیوس شدن دلیل دیگری نیزداشته اند زیرا تلاش آنها برای مذاکره درباره مبادله سوخت ، که موضوع اصلی مذاکره نبود، نیزبه نتیجه نرسید .( به گزارش فاینانشال تایمز، 22 ژانویه 2011 ،خانم کاترین اشتون دراین مورد به نماینده رژیم پیشنهاد کرده که 2800 کیلو ازاورانیوم کمترغنی شده و40 کیلوازاورانیوم 20 درصدغنی شده اش را تحویل دهد ومعادل آن سوخت لازم برای راکتورتحقیقاتی امیرآباد را دریافت کند ،که پذیرفته نشده است )
پیشآمدهایی که درآستانه مذاکرات استانبول به وقوع پیوست نیز روی رژیم موثر واقع نشد. قبل ازشروع مذاکره رژیم شاهد آن بود که:
1- چین وروسیه دعوت شرکت درتور بازدید فعالیت هسته ای ایران رانپذیرفته اند و مثل سابق نمی خواهند دم به تله شکاف افکنی بدهند
2- وزیرخارجه فرانسه نیز مثل آمریکااعلام می کند که « فرانسه نمی گذارد رژیم ایران به بمب اتمی برسد»
3- تونی بلرنخست وزیرسابق انگلیس به قدرتهای جهان فراخوان می دهد که دست ازمماشات با رژیم ایران بردارند .
4 –« فدراسیون دانشمندان آمریکایی » هشدارمی دهد که « به رغم آنکه تعداد سانتریفوژهای فعال رژیم ایران طی سال 2010 کمتر شده ، ظرفیت غنی سازی اورانیوم توسط این رژیم نسبت به سال 2009 بیشترشده است » ( خبرگزاری فرانسه، 21 ژانویه، واشنگتن )
5- دولت سوئیس به طورناگهانی تصمیم می گیرد که علاوه برتحریم فروش سلاح به ایران ، فروش کالاهایی که مصرف نظامی دارند و یا می تواند درصنایع نظامی هم مورد استفاده قرارگیرند را تحریم کند و دادن تسهیلات بانکی به رژیم ایران وفروش برخی ازکالاهایی که می توانند درصنعت نفت ایران به کاربروند را محدود کند ( رویتر، 19 ژانویه 2011 ، زوریخ ) ... این رویدادهای معنا دارنیزنتوانست جلوی یکدندگی و سرسختی رژیم ایران درمذاکرات استانبول را بگیرد .
پیآمد شکست مذاکرات استانبول
وزیرخارجه انگلیس درپایان مذاکرات استانبول اعلام کرد «مادامی که رژیم ایران شرایط والزامات مذاکرات جدی رانپذیرد راهی جزافزایش فشار[ بررژیم ایران ] باقی نمی ماند » (فاینانشال تایمز، 22 ژانویه 2011) . این اظهارنظرکه زبان حال سایراعضاء گروه 1+5 نیزهست ، حاکی از آنست که قدرتهای جهانی بعدازمذاکره استانبول ضمن افزایش فشار روی رژیم ایران مأیوسانه سیاست صبروانتظار را درپیش خواهند گرفت. ازآنجاییکه تعلیق غنی سازی اورانیوم درایران موضوع اصلی دعوای خارجی با رژیم ایران است. « افزایش فشار» خارجی روی همین موضوع متمرکز است و می تواند با توسل به دو حربه زیرمحقق شود :
1- حربه تحریم
با توجه به آنکه شورای امنیت سازمان ملل حدود 6ماه پیش ( درماه ژوئن 2010) چهارمین قطعنامه تحریم رژیم ایران را صادرکرده ، به نظرنمی رسد به این زودی گروه 1+5 برای طرح دورپنجم تحریم درسطح شورای امنیت آمادگی داشته باشد . اما افزایش فشارتحریم آزطریق تعمیم ومشارکت جدی همه کشورها دراجرای آنچه تا به حال شورای امنیت تصویب کرده وهمچنین افزایش تحریم های خاص آمریکا واروپا درچشم اندازنزدیک قرارگرفته است . تا آنجاکه به ارزیابی آمریکا به خصوص وزیرخارجه ومعاون وزارت خزانه داری این قدرت جهانی برمی گردد، تحریم ها تا به حال روی فعالیتهای اتمی رژیم ایران اثرگذاشته واین فعالیتها را کند کرده است . بعد ازشکست کنفرانس استانبول یک عضو ارشد دولت آمریکا این ارزیابی را مورد تأکید قرارداده و به خبرگزاری آسوشیتد پرس گفته است « تحریم ها موثرواقع شده . ما نشانه هایی داریم که فعالیتهای هسته ای ایران کند شده است . بنا براین من فکرمی کنم هنوزبرای دیپلوماسی فضا وفرصت باقی است » . درحال حاضرمقامات آمریکا با چین، ژاپن ، کره جنوبی وکشورهای عربی منطقه مشغول مذاکره ودرخواست برای اجرای سفت وسخت کردن تحریم ها هستند . درمورد چین، تأثیرگذاری این درخواست آمریکا، روی رفتار هنگ کنگ ( نیمه چینی نیمه مستقل ) که به تحریم فعالیت شرکت های کشتیرانی رژیم ایران پرداخته بارز شده است . درسطح اروپا نیز گسترش وتعمیم تحریم های شورای امنیت ، تحریم های اتحادیه اروپا و تحریم های آمریکا ادامه پیدا خواهد کرد . تحریم های جدید دولت سویس که عضو اتحادیه اروپا نیست شاهد این واقعیت است . درمورد چشم اندازگسترش تحریم ها درسطح اروپا خبرگزاری آسوشیتد پرس روز21 ژانویه به نقل ازیک دیپلومات خارجی که درکنفرانس استانبول عضو هیأت مذاکره کننده با رژیم ایران بوده ،بعد ازاین کنفرانس، خبرداده که « نروژ وسویس با وجود آنکه عضواتحادیه اروپا نیستند ، هفته آینده به صور ت رسمی پذیرش تحریم های اتحادیه اروپا علیه رژیم ایران را اعلام خواهند کرد ».
2 – حربه « سایپری » برای خرابکاری در تأسیسات غنی سازی اورانیوم
فرستادن ویروس معروف به « استاکس نت » روی سیستم کنترل فعالیتهای غنی سازی اورانیوم رژیم ایران ، منجربه ازکارافتادن بخشی ازسانتریفوژهایی شده که به کارغنی سازی اورانیوم مشغول بوده اند . رژیم ایران این موضوع را به این صورت اقرارکرده که « استاکس نت تعداد محدودی ازسانتریفوژها را ازکارانداخته ودانشمندان ما ویروس را کشف و قبل ازآنکه صدمه جدی بزند ،خنثی کرده اند » .منابع کارشناسی خارجی می گویند « استاکس نت » ظاهرا درماه نوامبر2010 هزاران سانتریفوژ را درنطنز موقتا ازکارانداخته و«می تواند مجددا فعال شود وصدمات بیشتری به تاسیسات غنی سازی رژیم ایران بزند » ( آسوشیتد پرس ، 23ژانویه 2011 ). این اقدام به هرصورت و توسط هرکشوری انجام گرفته باشد، نتیجه ای به بارآورده که مطلوب طرف خارجی رژیم است زیرا می تواند موقتا ظرفیت وتوانایی غنی سازی اورانیوم توسط رژیم ایران را کاهش دهد . به این دلیل ممکن است ، به نوعی دیگر،ادامه یابد و دردعوای خارجی با رژیم ایران ، استفاده ازحربه « سایپری» نیزجای خود را بازکند . اما تا آنجا که به توان وظرفیت غنی سازی اورانیوم ،که شاخص نهایی است ، برمی گردد ، طرف خارجی نمی تواند به این دل خوش کند . زیرا « فدراسیون دانشمندان آمریکایی» گواهی می دهد که طی سال 2010 ، باوجود ازکارافتادن بخشی ازسانتریفوژهای رژیم براثراین خرابکاری ، درافزایش راندمان وبازده کارسانتریفوژهایی که رژیم به خدمت غنی سازی گرفته ، پیشرفت چشمگیری حاصل شده است . به ارزیابی این منبع طی سال 2010« راندمان وبازده سانتریفوژهای غنی سازی درایران 60 درصد بیشترشده وبرای رژیم ایران این امکان فنی فراهم شده که طی مدت 5 ماه مواد انفجاری لازم برای یک کلاهک هسته ای را تولید کند » ( آسوشیتد پرس ، 23ژانویه 2011 ).
راه حل سوم
مقامات سابق دولت آمریکا که دررویارویی با مسأله رژیم ایران دست اندرکاربوده ، استخوان خرد کرده و ازهردوحزب دموکرات وجمهوری خواه هستند ، روز20ژانویه2011درکنفرانسی زیریک سقف جمع شدند تا ضمن یاد آوری خطاهای سیاسی دولتمردان آمریکا، ازجمله آقای اوباما، دربرخورد با این مسأله ، به دولت فعلی آمریکا راه حل سومی را ارائه دهند، که می تواند چاره سازاین مسأله ،که ازمرزهای ایران عبورکرده و مسأله ای جهانی هم شده است ، باشد .آ نها مشترکا به این نتیجه رسیدند که راه حل پیشنهادی خانم مریم رجوی رییس شورای ملی مقاومت ایران ، یعنی تغییردموکراتیک اوضاع فاجعه بارکنونی به دست مردم ایران ومقاومت سازمانیافته آنها چاره سازوراه حل مسأله ایران است . این مآل اندیشان آمریکایی ، شرط اصلی تحقق این امررا خارج کردن نام مجاهدین وشورای ملی مقاومت ازلیست تروریستی وزارتخارجه آمریکا واجرای تعهد حقوقی آمریکا درمورد حفاظت ازمجاهدین مستقردرشهراشرف اعلام کردند . آنها درمورد تاثیراین اقدام روی رژیم ایران ، استدلال کردند که «مردم ایران ومقاومتی که درمحورآن مجاهدین قرارگرفته درحل مسأله رژیم ایران کارآیی بیشتری ازتحریم وجنگ دارند زیرا رژیم ایران از مقاومت وجنبش مردم ایران بیش ازتحریم وتهدید به جنگ می ترسد »
چشم انداز
مسأله دیکتاتوری نظامی- آخوندی ایران وفعالیتهای خطرناک اتمی وتروریستی این دیکتاتوری، به مسأله مشترک ایرانیان و خارجی های مآل اندیش تبدیل شده است . برای برخی ازطرف های خارجی این مسأله به قدری جدی شده که درآن شبح هولناک رویارویی با هیتلردیگری درقرن بیست ویکم را می بینند . ایرانیان واقعکرا ودردمند نیزدریافته اند که حل مشکلات بزرگ اجتماعی ، اقتصادی وسیاسی کشورشان به رفع مانع دیکتاتوری حاکم برایران مشروط شده است . درعصرجهانی شدن تحولات ، تبدیل شدن مسأله رژیم ایران به مسأله مشترک داخلی وخارجی فرصتی برای ما ایرانیان به وجود آورده تا با اتکاء واعتماد به خود وهمراهی با مقاومت سازمانیافته مردم ایران راه حل سوم مورد نظراین مقاومت، یعنی تغییردموکراتیک به دست مردم ایران را درداخل وخارج ساری وجاری کنیم . این راه راه اصلی و به واقع چاره سازاست ، بدون آن مسأله رژیم ایران، که نامطلوب داخل وخارج است، قابل حل نیست . مرورزمان پذیرش گسترده ترداخلی وخارجی این واقعیت را، درچشم اندازقرارداده است .
23 ژانویه 2011