سفیر رژیم در فرانسه، که مثل سایر دیپلومات تروریستهای رژیم، اعتباری بیش از یک تروریست بدنام ندارد، و در مقطع اوج گیری قیام سراسری نیز به علت حمله به دانشجویان معترض ایرانی در خیابانهای پاریس توسط پلیس توبیخ گردید، در ادامه سوزنامه خود می افزاید:
« فرانسه به نوبه خود شعارهایی با معنای حقوقبشر سر میدهد ولی در عوض اجازه هم میدهد یک گروهگ تروریستی در خاک فرانسه حضور داشته باشد...فرانسه میگوید در امور داخلی کشور ما دخالت نمیکند، ولی به شکلی کاملاً شفاف و رسمی وارد این دخالتها میشود که برای مثال میتوانیم به رفتارهای مداخله جویانه بهکار گرفته شده در موضوع انتخابات ایران نگاه کنیم. کمک به اغتشاشگران ایران برای خروج از کشور و دادن پناهندگی سیاسی به آنها، اگر مداخله نیست، پس چیست؟ »
سفیر ابله آخوندها درهمین مصاحبه مدعی شده که نظام ایران به غرب اعتماد ندارد و درعین حال خواستار بازنگری فرانسه در سیاست خارجی خود درقبال رژیم شده است.
ناظران آگاه اظهارات سفیر تروریست رژیم در فرانسه آنهم بعد از شکست مذاکرات استانبول و تشدید انزوای رژیم را مصداق «سرنازدن ازسرگشاد آن» می دانند که نشان میدهد سفیر رژیم از کنفرانسها و گزارشهای منتشر شده درباره شکست «سیاست تغییر رفتار رژیم» و تاکید بر« سیاست تغییر رژیم» به شدت ترسیده است. بخصوص که اخیرا روزنامه فرانسوی فیگارو با تیترهای درشت، حکومت آخوندی را درحال «چالش برای حفظ نظام » و «یک دیکتاتوری عمیقا پلیسی» توصیف کرده و نوشته است:«دپیلوماتهای آلمانی، ایتالیایی و حتی سوییس که حافظ منافع آمریکا نیز میباشد، قانع شده اند که فرانسه ” بر روی یک تغییر رژیم” حساب باز کرده است».
فیگارو هم چنین به نقل از یک سرپاسدار رژیم به نام مقدم که اکنون به کلان غارتهای حکومتی روی آورده، می نویسد:« مقدم در دفتر کارش که در محله های پولدار نشین در تهران قرار دارد، تلاش میکند تمام هنر پنهانکاریش را بکار بگیرد، ولی این پاسدار سابق موفق نمیشود که ترسش را پنهان کند. او که در گذشته از نزدیکان آیت الله خمینی بوده وبر دیوار اتاق او عکسهایی از او در کنار بنیانگذار رژیم ملاها دیده میشوند، اینگونه اقرار میکند:«دامنه جنگ به داخل خود ما کشیده شده است. ما با وخیمترین بحران از سال 1979 تاکنون روبرو شده ایم»