یک نفر میگوید: هر آپارتمان هشتاد متر است و هر خانواده ای که در آن نشسته است بیش از ده نفر هستند. این احزاب اسلامی که در جنگل ها بودند حال آمده اند و می گویند که تخلیه کنید و نفراتشان را می خواهند سکونت بدهند, روزی یکی از سالم سازی می آید روز دیگر یکی از امنیت می آید و یکی از اطلاعات می آید... این فرصت طلبی است آیا زشت نیست شما بجای اینکه برای مردم خانه درست کنید آنها را بیرون می کنید هر روز ما را تهدید می کنند و شبه نظامیان را می آورند . اگر بمیریم هم خانه را نمی دهیم, اینها در جنگل بودند حال آمده اند و خودرو و نوشابه و موز دیده اند متعجب شده اند, مگر شما از ما میهن پرست تر هستید که خانه به شما داده شود و ما آواره بشویم...
یک خانم: این خانواده های فقیر بیست تا سی سال است که در این خانه ها نشسته اند و سند و مدرک دارند و از دولت آنرا خریده اند. ما این خانه ها را خریده ایم ولی آنها اسناد ما را به رسمیت نمی شناسند. می گویند که این قرار داد مربوط به صدام است, آنها حتی ما را بعنوان عراقی به رسمیت نمی شناسند...
یک نفر دیگر میگوید: این دولت مردمش را کوچ می دهد. می آیند و آپارتمان را می گیرند و نفراتش را دستگیر می کنند. صاحب یکی از خانه ها را زندانی کردند تا اینکه کوتاه آمد و خانه را داد....
