اسماعیل محدث - شهر اشرف و دولت امریکا

زمانی که مردم ایران در تهران و بسیاری از شهرهای کشور  فریاد "یا مرگ یا مصدق" سر می دادند و از دولت دموکرات و مردمی محمد مصدق حمایت می کردند انگلیسیها زیر پای آمریکا می نشستند تا  علیه دولت  وارد کار شود. و آمریکا  وارد میدان شد. با دلار بی زبون و نوکر بومی عرصه را بر دکتر مصدق تنگ کرد و دست آخر با یک کودتای نظامی  دولت محبوب ملت را برانداخت و شاه فراری را بالای تخت انداخت.  داستان کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد را می گویم.
 سالها بعد رئیس جمهور آمریکا جشن سال نوی مسیحی را در ایران و با شاه ایران برگزار می کرد و به سلامتی جزیره ثبات گیلاس به هم می زد. همین آقا چند ماه بعد بدو بدو آدمهایش را به دنبال آدمهای خمینی می فرستاد تا اگر چنان چه شاه بر اثر انقلاب مردم سرنگون شد، ایران از دستش در نرود. خمینی ختم روزگار نیز در این بازی استعداد قابل توجهی نشان داد. داستان زدوبندهای سال ۵۷ را می گویم.
 سالها بعد باز آمریکا سازمان مبارز و مترقی  مجاهدین خلق ایران را در لیست تروریستی گذاشت تا شاید تروریستهای جمهوری اسلامی از خر شیطون پائین بیایند و دیگر آدمهایش را در بیروت و در خبر ترور نکنند. وزیر خارجه، خانم آلبرایت نوروز ایرانیها را به رژیمی که نه چشم دیدن مصدق را داشته و نه از عید نوروز دلخوشی دارد، تبریک گفت و از بابت کودتای ۲۸ مرداد از آخوندها معذرت خواهی کرد. اینها وقایع تاریخی هستند، نه نظرات من، اگرچه باورشان مشکل است. سالها بعد باز هم همین آمریکائیها، با پادرمیانی انگلیسیها با آخوندها ساخنتد. اول قرارگاههای ارتش آزادیبخش را بمبباران و بعد آنرا خلع سلاح کردند. جایزه شان حمام خون سربازانشان به دست مزدوران و با سلاح آخوندها در عراق.
ارتش آزادیبخش با درایت ویژه رهبری و پاکبازی اعضایش در زیر بمب دشمنش را، که رژیم آخوندها باشد فراموش نکرد. آمریکائیها که برای ارائه حکم تسلیم اشرفیها در سال 82، به آنجا رفتند در مذاکره با شیرزنانی مواجه شدند که چرتشان را در جا پاره کرد.  بعد از ۱۶ ماه تحقیق عمیق و مصاحبه با تک تک افراد پایگاه اشرف اذعان کردند و سند دادند که مجاهدین مستقر در اشرف در هیچ عمل تروریستی شرکت نداشته اند. مجاهدین شهر اشرف مشمول بند چهارم پیمان ژنو شدند و دولت آمریکا متعهد شد که به موجب آن، در ازای خلع سلاح مجاهدین خلق در اشرف حفاظت جسمی و روحی آنها را تضمین کند و این موضوع را با تک تک آنها امضاء کرد.
تا زمان حضور نیروهای امریکایی در اشرف این تعهد کم و بیش اجرا شد. می گویم کم و بیش چرا که اگر می تواستند  برای پاشیدن اشرف  کاری کنند کوتاهی نکردند. داستان تیف را می گویم.
اما آمریکا، به خصوص آمریکائیهایی  که با مجاهدین اشرف تماس روزمره داشتند دیدند که این جماعت از بهترین انسانهائی هستند که برای آزادی کشورشان و برای اعاده حیثیت انسان،  با گذشتن از جانشان مبارزه می کنند. وقتی آمریکائیها اشرف را ترک کردند و حفاظت اشرف به دست المالکی و الربیعی افتاد، آنها آنچه را در چنته داشتند برون ریختند و به مثابه نوکران با جیره و مواجب رژیم در اشرف جنایتهای باورنکردنی انجام دادند که کماکان ادامه دارد.
در سالگرد پیروزی انقلاب ضدسلطنتی که برای آزادی و دمکراسی آغاز شده بود و خمینی در آخرین مرحله آنرا به انحراف کشاند، به عنوان یک ایرانی از دولت آمریکا و از شخص رئیس جمهور،  آقای باراک اوباما می خواهم به قرارداد امضاء شده با اعضای مجاهدین خلق در شهر اشرف احترام و به آن گردن بگذارد. آن فضاحت بلندگوها و سیرک زشت آخوندی کنار اشرف و ممنوعیت ورود دارو و مواد مورد احتیاج اولیه هیچ  توجیهی ندارند و دولت آمریکا به موجب قراردادی که خودش تهیه و با مجاهدین امضا کرد مسئول است. دولت آمریکا برای نشان دادن حسن نیت، در قدم اول ثابت کند که دیگر دل در گرو کرشمه های آخوندی ندارد و نام سازمان مجاهدین خلق ایران را از لیست سیاه تروریستی حذف کند.
۲۲ بهمن  ۱۳۸۹ رم