من همچنین مراتب همدردی و حمایت خود را از تمامی قربانیان ابراز میکنم. میخواهم از لردها و نمایندگان بهخاطر این اقدام بسیار واقعی و موفق در دادگاههای انگلستان قدردانی کنم. ایالات متحده یک مقدار عقب است که من دقایقی بعد به آن میپردازم. چنانچه برخی از سخنرانان اشاره کردند، ما در زمان خجستهیی این جلسه را برگزار میکنیم. زمینلرزه حتی در مصر هم بهوقوع پیوست. انقلاب یاسمن ظرف 18روز در مصر به تغییر راه برد که هیچکس تصور آنرا در این مدتزمان کوتاه نمیکرد؛ احتمالاً بهجز مردمی که در خیابان آنرا محقق کردند. در طول این وقایع در مصر، یکی از رهبران ملی گفت: «دشمن از نیروهای امنیتی برای ترساندن و ایجاد رعب در قلبتان استفاده میکند، از آنها خوف نداشته باشید. شما از آنهایی که با دریافت پول به میدان آمدهاند، قویتر هستید». در واقع این حرف را درباره رهبر رژیم ایران زده است زیرا او پس از انتخابات سال2009، قلاده نیروهای وحشی خود را برای حمله کردن به مردم و جوانان ایران باز کرده بود.
بنابراین سه نکته وجود دارد که باید اکنون عملی شود و من بهعنوان یک آمریکایی، حرف زیادی برای گفتن ندارم بهجز اینکه با نقل قول از سخنان یکی از نخستوزیران بزرگ شما، قوت قلب بگیرم که گفته بود: «روی آمریکاییها در آخر کار حساب باز کنید آنهم بعد از اینکه همه راههای ممکن را رفته باشند».
خانمها و آقایان، صراحتاً بگویم این آخر خط است. پایان کار نزدیک است. در الجزایر و مصر، چنانچه دوست گرامی سفیر دیلی همین الان گفتند، بحث «چه» نیست، بحث «اگر» است. شما میدانیدکه برای وزارت خارجه این قابل قبول است که چند روزی عقب باشد و رژیم مصر را همین هفته گذشته پایدار بنامد. در مورد نامگذاری مجاهدین هم 14سال عقب است. شما میدانید که آنها (وزارت خارجه) به این خاطر مشغول بررسی موضوع هستند که مجاهدین موضوع را در ایالات متحده روی میز آوردهاند که دقایقی بعد بهآن خواهم پرداخت. نهتنها گفته شده که وزارت خارجه حق دفاع شاکی را نقض کرده است، بلکه آنها باید برگشته و فاکتها و نمونهها را مجدداً بررسی کنند. بنابراین، خانمها و آقایان، بررسی شروع شده است. اما صادقانه بگویم که این یک علم پرتاب موشک نیست. ما در مورد موضوعات پیچیده روابط خارجی صحبت میکنیم. اینها بهطور واقعی پیچیده نیستند. تعداد زیادی از سخنرانان یکدل در مورد اشرف و تجاربی که شماری از شما حاضران دارید سخن راندند. این فقط نقض تعهدات مکتوب نخستوزیر عراق نیست. یک وکیل خوب اینگونه بحث را ارائه میکند که آنچه در اشرف میگذرد، یک جنایت جنگی براساس قوانین «شورای قانونگذاری بینالمللی» است. وزیر خارجه رژیم ایران بهطور علنی نخستوزیر عراق را بهخاطر عدماتخاذ اقدامات سختتر و سریعتر مورد ملامت قرار میدهد. عوامل رژیم ایران در بیرون اشرف تبلیغاتشان را در بلندگوها جار میزنند. این که یک موضوع پیچیده نیست. همه ما یک وظیفه داریم، علیالخصوص دولتمان و آنهم این است که مطمئن شویم این عمل سریعاً متوقف شود.
بنابراین، سه کار باید صورت گیرد: اول: نامگذاری مجاهدین باید سریعاً لغو شود. ما از بازبینیکه وزارت خارجه انجام میدهد، قدردانی میکنیم، ولی همچنانکه میدانید، 14سال زمان بسیار طولانییی است که فاکتها را نادیده بگیرید.
نقض کنوانسیون ژنو که بهطور روزانه در کمپ اشرف صورت میگیرد باید متوقف شود. لغو نامگذاری باید سریعاً صورت بگیرد. هیچ دلیلی وجود ندارد که برای درخواست حکم دادخواهی از سوی مردم ایران که بهخاطر این نامگذاری سرکوب میشوند، منتظر ماند. این یک وضعیت بسیار واقعی است.
مورد مشخصی باید نقل شود که میخواهم برای دقایقی به آن بپردازم..
وقتی گفته شد که وزارت خارجه مجاهدین را در لیست تروریستی گذاشته است، آن موقع در سال1997 با من مشورتی صورت نگرفت. به هرحال من هم هیچ برگهیی را برای تحقیقات افبیآی امضا نکردم.
در سال1997، دولت ایران با اغوای دولت ایالات متحده، این کشور را گول زد تا نام مجاهدین در لیست گذاشته شود. در انجام این کار هیچ مشورتی هم با افبیآی صورت نگرفت. چرا که دولت ایالات متحده بر این باور بود که رئیس جمهور (رژیم ایران) مدره است، درحالیکه در دوره همین رئیس جمهور تمامی برنامه های هسته یی توسعه و گسترش یافت. همین امر منجر به گشودن باب مذاکره با رژیم ایران شد. طبعاً این سیاست جواب نداشت. دولت بوش نیز در سال2003 گول خورد. سیاست چماق و حلوا این بود که نیروهای رژیم ایران بهطور فعال به نیروهای آمریکایی در عراق حمله نخواهند کرد. اما مسخره این بود که هیچ پیشرفتی صورت نگرفت. بیشتر بمبهای کنار جادهیی، ساخت ایران است چنانچه ژنرالها به آن اذعان میکنند. ما یک دولتی داریم که گول خورده است. ما دولتهایی داریم که گول خوردند. ما در دولت کنونی این امکان را داریم که همانگونه که چرچیل گفت: کار درست را در پایان انجام دهیم. ولی این نباید در پایان انجام گیرد، باید همین الان انجام شود.
من فکر میکنم این موقعیت خوبی است که وزارت خارجه دقیقاً آنچه را که باید انجام دهند را انجام دهد. من میخواستم مقداری در رابطه با لیست گذاری و آنچه که در سال1997 رخ داد، که به رئیس جمهور ایران اجازه داد دولت آمریکا را گول بزند، نه بهطور خلاصه بلکه تاکنون بهصورت دائم، زمینه ممنوعیت مجاهدین بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی را فراهم کند.
من میخواستم مقداری در رابطه با بمب گذاری «خوبر» صحبت کنم، زیرا این موضوع دقیقاً خیلی به این تصمیم گیری خاص ربط دارد. در 26ژوئن1996، حزب الله عربستان سعودی که دستن شانده سپاه پاسداران است، یک تانکری را در کنار ساختمانی در یک منطقه شرقی عربستان سعودی با حدود 1000پوند ماده منفجره پارک میکند. خوشبختانه آنها خودرو را در جهت عکس ساختمان پارک کردند. بنابراین هنگامی که منفجر شد، 19پرسنل نیروی هوایی آمریکایی را بهقتل رساند، صدها تن را مجروح کرد و تعداد زیادی سعودی را که در آن شب در پارک مقابل خیابان بودند، کشت، ولی نتوانست تمام ساختمان را تخریب کند که میتوانست منجر بهکشتهشدن چند صد آمریکایی گردد.
من به مشاور امنیت ملی در کاخ سفید گفتم این یک جنایت معمولی نیست. این یک اقدام جنگی علیه ایالات متحده است و اگر دولت تصمیم بگیرد با آن بهعنوان یک عمل جنگی برخورد کند ما احتمالاً باید از افبیآی بخواهیم که شواهد را گردآوری کرده و تحقیقات را ادامه دهد که بتوانیم از آنها در دادگاه استفاده کنیم. سعودیها بدون اطلاع ما چندین نفر که بخشی از تیمی بودند که مسئول حمله بود را دستگیر کرده بودند و آنها را در بازداشت نگاهداشته بودند. آنها بهطور غیررسمی بهما گفتند که این بازداشتیها توسط سپاه پاسداران آموزش داده شدهاند.
داستان بسیار شگفتانگیز بود، افراد حزبالله که حمله را انجام داده بودند، در دره بقاع آموزش دیده بودند و جذب شده بودند. آنها در سفارت ایران در دمشق هرکدام 250هزار دلار پول گرفته بودند، و همچنین آموزش دیده بودند، بهمحض اینکه این اطلاعات را بهدست آوردم، که یک راهگشایی در این پرونده بود نزد دادستان کل رفتم و گفتم ما باید با مشاور امنیت ملی صحبت کنیم. ما به کاخ سفید رفتیم و با مشاور امنیت ایالات متحده ملاقات کردیم، من به او گفتم: «ما شواهد قوی داریم که شواهد متقاعدکننده مبنی براینکه حمله توسط سپاه پاسداران ایران و جمهوری اسلامی ایران انجام گرفته است، بهدلیل اینکه افراد زیادی درگیر این ملاقاتها بودند ازجمله وزیر دفاع، من تجارب عجیبی در واشینگتن داشتم، ولی این احتمالاً این یکی از عجیبترین آنها بود، مشاور امنیت ملی بهمن نگاه کرد و گفت: «چه کسی در مورد این میداند؟» من گفتم: «دادستان کل آمریکا، رئیس کل افبیآی و چند صد مأمور افبیآی و اکنون شما قربان»، او گفت: «این احتمالات است»، من گفتم: (در واقع من یک قاضی فدرال بودم)، در عالم واقع این یک احتمال نیست، زیرا که بیانیه مشترک متهمین اینگونه است. من دریافتم که وقتم را دارم تلف میکنم، حقیقت امر اینستکه آنها نمیخواستند با این واقعیت که رژیم ایران تمامی این آمریکاییها را کشته روبهرو شوند. این همان منطقی است که مجاهدین خلق ایران را بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی در لیست قرار دادند، این یک تجربه بسیار عصبانیکننده برای مأموران من و برای خودم بود، هم بهعنوان یک وکیل و هم یک آمریکایی که نمیتوانستیم در مورد این موضوع سیاسی صحبت کنیم، من با آنها صادق بودم و گفتم اگر میخواهید ما تحقیقاتمان را کاهش دهیم ما همینکار را خواهیم کرد، اگر شما میخواهید سیاست خارجی اعمال کرده و با رئیسجمهوره مدره مذاکره کنید بهخودتان ربط دارد، آنها گفتند این کار را نکن زیرا که رئیسجمهور به مردم آمریکا و جهان گفته است که این افراد بهپای میز محاکمه کشانده خواهند شد، آنها محورهای صحبتهای ما را در وهله اول مطرح کردند، ما بعداز یک ملاقات دریافتیم که بهجای اینکه بخواهیم مأموران افبیآی برای جمعآوری اطلاعات به داخل زندان بروند، از سعودیها خواسته شد که به کتابخانه ریاستجمهوری چیزی هدیه کرده باشند، بنابراین یک تجربه تحقیرکننده و ناراحتکننده بود. 14سال بعد ما هنوز داریم تلاش میکنیم که ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد. تصمیم سال گذشته دادگاه استیناف و ارجاع پرونده به وزیر خارجه برای برسی مجدد بهدلیل اینکه پروسه قضایی سازمان بهطور مشخص نقض شده بود، اگر بهنظرات قضات نگاه کنید، بهعنوان یک قاضی سابق باید بگویم که قضات بعضی اوقات چیزهایی را که در نظرشان است را بیان میکنند که بخشی از رأی آنها نیست، ولی یک پیام واضح به دو طرف میدهند. بنابراین در پایان باید بگویم این پیچیده نیست، سه چیز است که باید صورت گیرد و دولت یک موقعیت بسیار عالی برای انجام آن دارد، بنابراین ما خیلی از آنچه که در جهان دارد رخ میدهد عقب نیستیم، مجاهدین را از لیست خارج کنید، فوراً تأکید بر استفاده از قدرت و نفوذی که هنوز در عراق دارید برای تضمین حفاظت افرادی که از توان آزاد جوانان ایران برخوردارند حمایت کنیم، این ایده که ما نمیتوانیم موضع بگیریم زیرا که ملایان از آن سوء استفاده میکنند و مردم را گرد خود علیه انقلاب و ملیگرایی بسیج میکنند. من شش بچه دارم و خیلی دوست دارم که از افراد زیر سال ایران نظرسنجی کنم که آیا دوست دارند که آمریکا قویاً از خواست آزادیخواهانه آنها حمایت کند، من با شما شرط می بندم که اکثریت آنها این نظر را دارند.