افشای سیرک مزدوران در ورودی اشرف توسط دو تن از مجاهدین اشرف

دو مجاهد اشرفی دیگر سیرک ننگین مزدوران،  و جنایات  خامنه‌ای ـ مالکی در ورودی اشرف را افشا کردند.
 «اگر مسعود میگه ما 120هزار شهید داریم بپرسین ازش چرا؟ به دست چه کسی؟ فقط شما علی صارمی را علم کردید. به جای عزاداری شادی کنین. خدا را شکر. ممنون ایران باشین».

نامور

اگر کمی تعمق بکنین علت ترس وزارت اطلاعات مشخص میشه. در 25بهمن نتیجه اعدام ها مشخص شد. اعدام مجاهدان قهرمان علی صارمی، محمدعلی حاج آقایی و جعفر کاظمی. که پیک های اشرف بودند و پیام های استقلال و آزادی و قیام را ارسال می کردن. ولی فقیه طلسم شکسته آخوندی فکر می کرد که با اعدام این قهرمانان این ریشه را میخواد بخشکونه. اما دیدیم که بیشتر ترویج شد هرچند ولی فقیه آخوندی سرش رو مثل کبک زیر برف میگیره و خودش رو به نفهمی میزنه. اما این پیام رسید! به تمام دنیا هم رسید. بقول معروف گیرم که میگیرید! گیرم که میکشید! اما با رویش پیک های اشرف چه میکنید؟! حالا هر چه میخواید به مزدوران سیرک ولایت جلوی اشرف بگید که باز بیشتر جست و خیزهای میمون وار بکنن. باز زوزه های شغال وار سربدن. اما اشرف و پیام اشرف به عنوان کانون نبرد سرنگونی بیشتر ترویج میشه

خوب این یعنی چی، یعنی رژیم در بن بست سرنگونی، در بن بست مرگ قرار داره. هر کاری که بیاد بکنه به ضدش تبدیل میشه. به عنوان مثال به اشرف حمله میکنه شکست میخوره، حمله نمیکنه بازهم شکست میخوره. این نشان دهنده اینه که دم موش ولایت گیر کرده. یکسال مزدوران سیرک ولایت جست وخیز کردن. یک سال زوزه های شغال وار کشیدن. به کجا رسیدن؟! غیر از این بود که پیام اشرفی به تمام جهان رسید؟! غیر از این بود که الهام بخش تمام آزادگان قرار گرفت! ولی من با صدای بلند میگم هرچی در توان داری بیا! بیا! بیا! بیا! با دیگ های پر بار قوزی بیا! با دلارهای خونین نفتی بیا! با کمیته سرکوب اشرف بیا! که عزم اشرفی بیشتر صیقل میخوره. و اشرفی با صدای بلند میگه مرگ بر اصل ولایت فقیه. ما همچنان فریاد میزنیم سرنگونی! سرنگونی! سرنگونی!

عیسی آزاده

ببینید اینه معنی کانون نبرد استراتژیک اشرف که ولی فقیه ارتجاع رو اینطوری به وحشت انداخته.

بر همین اساس کفگیر رژیم هم به ته دیگ خورده. سراغ مأمورای پیشانی سیاهش رفته و اونها رو در پوش خونواده به اطراف اشرف گسیل کرده. مأمورین شناخته شده یی که از ترس اینکه شناخته نشن سروکله خودشون رو پوشوندن. غافل از اینکه همه این مزدوران چهره هایی شناخته شده یی هستن.

یکی از این مأمورین کثیف فردیه به اسم محمود آسمان پناه که از طرف اطلاعات کرمان اعزام شده.

این جنایتکار ، تمام رذالت ها و جنایتهاش در کرمان برای همه روشن و واضح است و تمام مدارکش هم موجوده. متوجه شدم که اسم مرا روی یک پلاکارد در جلوی درب اشرف نوشتن و فردی از طریق بلندگوهای سیرک مرا صدا میکنه که خودم رو به نیروهای عراقی تسلیم کنم و به زیر قبای آخوند برم.

بعد از پیگیری موضوع متوجه شدم که یک عنصر خودفروخته و کثیف به اصطلاح نا دختر من از طرف اطلاعات کرمان از جیرفت به جلوی اشرف و برای این سیرک اعزام شده. در همین جا میگم که هر کس تحت هر عنوان و تحت هر شرایطی با این رژیم خونخوار و این رژیم سراپا فساد همکاسه بشه، من از او اعلام برائت می کنم و هیچ رابطه یی با او ندارم. 

آری! من مجاهد خلقم. 30سال پیش به این رژیم سراپا کثافت و سراپا لجن تف کردم و در مکتب مجاهدین و در رکاب مسعود راه مبارزه و جهاد را انتخاب کردم. و این بزرگترین افتخار و شرف ایدئولوژیکی من هست که در این شرایط یک مجاهد اشرفی هستم. و از خدا میخوام که در این راه هرچه بیشتر مرا ثابت قدم تر کند. زیرا هیچ افتخاری بالاتر از این نیست که در این شرایط و در این وضعیت افتخار اشرفی بودن را داشته باشم. بنابراین در همین جا به ولی فقیه ارتجاع میگم بیا! بیا! بیا!

عیسی آزاده

این مزدوران و این سیرکت اینها عددی نیستن. اونی که باید رودرروی مجاهدین قرار بگیره، و در مصاف با مجاهدین قرار بگیره اون تو هستی و تمامیت حکومتت. دیر نیست که مجاهدین تمامیت حکومت ننگین ترا به زباله دان تاریخ بسپارن. مرگ بر اصل ولایت فقیه، زنده باد آزادی!