سخنرانی مریم رجوی در کنفرانس تغییر در خاورمیانه ـ نقش زنان، به مناسبت روز جهانی زن

 

دردها و آرزوهای مشترک برای رهایی ملت‌هایمان از بنیادگرایی، استبداد و عقب‌ماندگی

- خانم مریم رجوی رئیس جمهوربرگزیده مقاومت در کنفرانس تغییر در خاورمیانه - نقش زنان که در اورسوراواز با شرکت زنان پارلمانتر و شخصیتهای سیاسی از کشورهای خاورمیانه برگزار شد، روز جهانی زن را به همه زنان جهان تبریک گفت و خاطر نشان ساخت که:

«ما دردهای مشترک داریم، دشمن مشترک داریم و  البته آرزوهای مشترک برای رهایی ملت‌هایمان از بنیادگرایی و استبداد و عقب‌ماندگی. 

 به همین دلیل همة ما در خیابان‌های تونس یا قاهره و بنغازی و بغداد و سایر پایتختها همراه قیام کنندگان سرود   اذَ الشَعبُ یوما ً اَرادَ الْحَیات را خواندیم و پیروزی انقلاب‌ها را به همدیگر تبریک گفتیم. چون هرکدام از آنها یک پیروزی بود برای همة ما».

متن این سخنرانی را در زیر ملاحظه می کنید:

به خانة مقاومت ایران خوش آمدید.

ما در آستانة روز جهانی زن به خواهرانم در سراسر دنیا این روز را تبریک می‌گویم.

این روز نابرابری و ستم و خشونت علیه زنان را گوشزد می‌کند.

اما در عین حال و بیشتر از آن ، یادآور مبارزات قهرمانانة زنان است. علیه نابرابری و ظلم.

به این مناسبت به پیشتازان  مبارزات برابری‌طلبانة زنان در سراسر جهان و بخصوص به زنان  دلیری که در قیام‌های اخیر در خاورمیانه و شمال آفریقا بپا‌خاسته‌اند و پیروزیهایی بزرگی برای کشورهای منطقه و همة ما خلق کرده اند، درود می‌فرستیم.

 

شاید که  ما، یکدیگر را اولین بار است که می‌بینیم. اما در عین حال بسیار بسیار نزدیک و آشنا هستیم. فکر میکنم آنچه که ما را بهم نزدیک میکند و احساس نزدیکی بیش از حد میکنیم. قبل از هرچیز، دردهای مشترک ماست و همچنین دشمن مشترکی که داریم، یعنی رژیم ولایت فقیه که در ایران و در تهران نشسته است. حاکم بر کل ایران و الان باید گفت که حاکم بر بسیاری از کشورهای منطقه است. فکر میکنم کمتر کشوری در منطقه است که از ظلم و جور این حکام دین فروش در امان مانده باشد.

بله همچنانکه گفتم ما دردهای مشترک داریم، دشمن مشترک داریم و  البته آرزوهای مشترک برای رهایی ملت‌هایمان از بنیادگرایی و استبداد و عقب‌ماندگی.

 به همین دلیل همة ما در خیابان‌های تونس یا قاهره و بنغازی و بغداد و سایر پایتختها همراه قیام کنندگان سرود   اذَ الشَعبُ یوما ً اَرادَ الْحَیات را خواندیم و پیروزی انقلاب‌ها را به همدیگر تبریک گفتیم. چون هرکدام از آنها یک پیروزی بود برای همة ما.

کما اینکه مردم بپاخاستة این کشورها غرق شادی شدند وقتیکه مردم ایران در همین ایام 2 بار  با شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه و اینکه خواستار سرنگونی رژیم ولایت‌فقیه در تهران و چند شهر بزرگ ایران شدند، وقتی که با این شعارها مردم ایران بپاخاستند  ما شادی همة مردم منطقه را در این قیامها دیدیم.

خواهران و برادران گرامی و عزیز!

انقلاب‌های خاورمیانه و شمال آفریقا به جهان می‌گوید؛ دوران  تازه‌یی در خاورمیانه آغاز شده است. این واقعیتی است که هیچکس نمیتواند آنرا انکار کند.

پیام این بهار شکوفا این است:  قرن 21 قرن ماست. عصر زنان و عصر جوانان است عصردموکراسی و برابریو عصر آزادی خلق‌های منطقه است. این آن واقعیتی است که در میان این هیاهوها هیچکس نمیتواند آنرا انکار کند.

 

مشخصه‌های این دوران کدام است؟

نخستین مشخصه اینست که دمکراسی و برابری، در مقیاس کل خاورمیانه و شمال آفریقا به یک خواست گسترده تبدیل شده است. عطش جوامع ما به دمکراسی و برابری، هیچگاه در هیچ برهه‌ای از تاریخ این اندازه نبوده است.

مشخصه بعدی اینکه این جنبش فراگیر است. در این جنبش فراگیر، این جوانان و زنانند که نقش فعال و پیشتاز را دارند. و این یک عنصر نو و جدید است که چشم جهانیان را خیره کرده و همه را مجبور کرده در تحلیلها و گزارشها به آن استناد کنند.

سومین مشخصه، نادیده گرفتن جنبش آزادی‌خواهانه که پروژة مشترک بنیادگرایان و مماشات‌گران غرب است، شکست خورده است.

به جرات میشود گفت که سیاست مماشات که برای بنیادگراها یک فرصت تاریخی بود و  فرصت تاریخی فراهم ‌کرد، برای تغذیه و بقای آنها در منطقه، شکست خورده است و همه به شکست این سیاست اذعان کرده اند.

 

اما چهارمین ویژگی برجستة این دوران اینست که موج تغییر که در سراسر کشورهای منطقه آغاز شده فاشیسم ولایت فقیه را قویاً هدف قرار داده است. و برخلاف دروغ‌های آخوندهای حاکم بر تهران،در حقیقت این جنبشی است علیه ولایت فقیه و الگوی ارتجاعی خمینی. که فکر میکرد حالا بعد از ایران میتواند آنرا به سایر کشورهای منطقه صادر کند ولی الان می‌بیند که هم در ایران و هم در کشورهای منطقه همه از آن تبری می‌جویند در حالیکه فریاد آزادیخواهی و دمکراسی خواهیشون بر آسمان بلند است.

در حقیقت؛ مقاومت و آگاهی عمومی نسبت به طینت پلید این رژیم بالا رفته و همه متوجه شده اند که مطامع شریرانة این رژیم برای کل منطقه چقدر خطرناک است.و اگر جلوی آن نایستند و قیمت را هرچه سریعتر ندهند. بها و هزینة بسیار گزافی از جیب خواهران و برادران ما در کل منطقه خواهد گرفت.

الان که دوران  تازه‌یی از حیات ملت‌های این منطقه آغاز می‌شود، تهدید این رژیم برای دوران  گذار بیشتر از هر زمان است.

خواهران   عزیز و گرامی من

ـ آیا برای این چشم‌انداز پرشکوه و برای تحقق این تغییرسـرنوشت‌ساز، برای دستیابی به دمکراسی و برابری، از زنان کاری ساخته است؟ شما ممکن است از سوال من ناراحت بشوید ولی از آنجا که این سوال، سوالی است که در کل منطقه مطرح است دلم میخواهد اول اینجا بین خودمان، یعنی شما زنان شجاع و مبارز و نماینده از همه کشورهای منطقه طرحش کنم.

آیا زنان خاورمیانه می‌توانند در این تحول بزرگ نقش جدی داشته باشند؟

واقعیت اینست که انقلاب‌ها در شمال آفریقا و خاورمیانه و حضور تحسین برانگیز

دختران جوان در صفوف این جنبشها و خیلی جاها در صف مقدم، جواب این سوال را داده است، جواب این سوال؛ آری است.

بله؛ میتوانند و باید و ضروریست و بدون حضور آنها نمیشود، و این آن حرف جدید است.

   قیام سال گذشته و امسال در سراسر ایران و حضور رزمنده و فعال زنان در آن، باز جواب را به ما میدهد و آن؛ آری است.

  سه دهه مقاومت علیه رژیم ولایت فقیه، با آنهمه زنان شهید و اسیر، بر روی تخت شکنجه‌ها، زیر شدیدترین شکنجه‌ها قرار گرفتند اما دست از مقاومت برنداشتند. تاریخچه این سه دهه به ما می‌گوید؛ آری.

ـ و همچنین رهبری پایداری در شهر اشرف توسط زنان  پیشتاز می‌گوید؛ آری.

 ـ باید گفت که نه تنها این زنان نقش جدی دارند بلکه  نیروی تعیین‌کننده در مبارزه علیه بنیادگرایی‌اند.

ـ بعبارت بهتر؛ بدون آنها چنین مبارزه ای پیش نخواهد رفت. و اگر بخواهم حرفم را تکمیل کنم، باید بگویم این زنان هستند که نیروی تعیین‌کننده در بنای دمکراسی بخصوص در کشورهای منطقة خاورمیانه هستند. چون در منطقة خاورمیانه، بلای بنیادگرایی به هیچ جامعه ای اجازه پیشروی نخواهد داد، به همین دلیل آنتی تز بنیادگرایی حضور فعال و وجود زنان در این نبرد عظیم است.

واقعیت اینست که زنان رنج‌های بسیار کشید‌ه‌اند. بخصوص تحت حاکمیت بنیادگرایان، تبعیض و تحقیر دردناکی را در این سالها تحمل کرده‌اند.

بصورت بی‌رحمانه، سرکوب شده و قربانی ستم و بهره‌کشی بوده‌اند. و حتی حق‌شان بعنوان انسان انکار شده است.

الان در ورود خواهر عزیز افغانی داشتند به من میگفتند از ستمهایی که آنجا در افغانستان بر زنان افغان، توسط این عُمال دست نشاندة آخوندهای حاکم بر تهران انجام میشود. بسیار دردناک است؛ می ببینیم و میشنویم، اما قطعاً نه آنطور که شما از نزدیک دیدید اما میتوانیم لمس کنیم چون مشابه آنرا در جاهای دیگر، در کشورهای دیگر دیده ایم.
فکر میکنم در این زمان، در عصر آگاهی و ارتباطات و در عصر بیداری و برخاستن زنان، دیگر این ستم‌ها فقط مایة درد و رنج و تحقیر و توهین برای زنان نیست، به عکس؛ مایة انگیزش زنان برای کسب آزادی و برابری‌ است. یعنی این ستمها، سرچشمة جوشان یک قدرت برای مقابله و نبرد و مبارزه علیه عاملان آنهاست. 

 به علاوه، در آنها شکیبایی و بردباری و ایمان و یک امید‌ سرشار، ایجاد میکند که در هیچ شرایطی دست از مبارزه برندارند. یعنی یک توانایی بی‌انتها، برای گسستن زنجیر‌ها و برای تغییر‌کردن و تغییر‌دادن .

اما الگویی که رژیم ولایت فقیه عرضه می‌کند، در نقطه مقابل این اندیشه، بر نادیده گرفتن زنان و بر بهره‌کشی از آنها متکی است.

در نقطه مقابل این فرهنگ منحط، زنان، مبارزة خود را بر ازخودگذشتگی استوار می‌کنند.

برای برداشتن هر مانعی، قدم به قدم، قیمت آنرا‌ می‌پردازند و تلاش میکنند در نقطه مقابل آن، خصائص انسانی در خودشان رشد می‌دهند و کیفیت انسانی را د‌ر افرادپیرامون خود، شعله‌ور می‌کنند.

و این چنین به منبع لایزال انسانی، یعنی نیروی نهفته در هر انسان، بخصوص زنان که بدلیل سرکوب و ستم مضاعف، دارای انرژی سرکوب شدة مضاعف هستند. اینطوری میتوانند به این منبع لایزال دسترسی پیدا کنند و هر سدی که بر سر راه پیشرفت آنها قرار میگیرد، قدرت دارند که آنرا کنار بزنند. 

خواهران و برادران گرامی!

دوران جدید، همچنین با قدرت شگرفی شناخته می‌شود که می‌تواند موانع بزرگ را از سر راه بردارد. این قدرت همبستگی میان ملت‌های این منطقه و به ویژه،  همبستگی میان  زنان است.
ـ همبستگی و همدلی در قبال دشمن مشترک ما، که آخوندهای حاکم بر ایران‌اند.

ـ همراهی و همیاری برای دستیابی به آزادی.

از یاد نمی‌بریم که در همین هفته‌های اخیر، مردم افغانستان برای نشان‌دادن خشم و اعتراض خود نسبت به اعدام خواهران و برادران ایرانی خود توسط رژیم ولایت فقیه در کابل، تظاهرات کردند.

از یاد نمی‌بریم که سال گذشته، مردم فلسطین چه تلاش‌هایی برای ارسال غذا و دارو به اشرف محاصره شده انجام دادند.

و از یاد نمی‌بریم حمایت‌ها و دفاع فعالانه‌یی که روشنفکران، نویسندگان، مدافعا حقوق بشر و وکلای مصر، از مجاهدان اشرف کردند.

حالا اشرف، در سومین سال یک محاصرة ظالمانه و ضدانسانی، پایداری خود در برابر فشارها و حملات سازمان داده شده، توسط رژیم ولایت فقیه را به اوج رسانده است.

بخصوص که بیش از یکسال است که آخوندها با نصب 210 بلندگو در اطراف اشرف یک جنگ  روانی کثیف 24 ساعته را، علیه آنان به اجرا گذاشته‌اند.

بعلاوه نخست‌وزیری عراق درصدد است شمار نیروهای سرکوب در اشرف را بیشتر کند. چون قول و قرارش با خامنه ای در تهران بوده است.

 بنابراین در این شرایط اگر اشرف توانسته است به کمک شما و سایر خواهران و برادرانش در سراسر جهان و به اعتبار پایداری بی شکاف خودش در مقابل هر نوع ظلم و ستم بایستند و اینچنین دشمن را از رو ببره و خسته کند، من فکر میکنم این الگویی هست که میتواند در همه جا تکثیر شود.

برای همة شما آرزوی موفقیت می‌کنم.