زنان آزادی را برای ایران و خاورمیانه به ارمغان خواهند آورد

امسال، هشتم مارس، صدمین سالگرد روز جهانی زن را گرامی می‌داریم. در کشور من ایران، زنان کماکان در مقابل استبداد ایستاده و با «گفتن بلند نَه»، تبعیض و دیکتاتوری را رد کرده‌اند .

هافینگتون پست  18 اسفند میگوید، زنان در حالی در قیام تابستان 2009 در جبهه مقدم بودند که جوانان ایران خواهان برکناری آخوندهای زن‌ستیز و خواهان برقراری دمکراسی در ایران شدند. این تصادفی نیست در حالی که جهان نظاره‌گر است، سمبل قیام‌ها دختر جوانی به نام ندا با چشمانی باز در جستجوی آزادی می‌باشد.
آن تظاهرات به‌رغم تجاوز، شکنجه و اعدام‌های علنی هم چنان ادامه می‌یابد. در 14فوریه، زنان دوباره پیشتاز تظاهرات علیه رژیم ایران بوده که دوباره در 20فوریه این امر تکرار شد.
زنان ایران دلایل زیادی دارند که خواهان تغییر باشند چرا که تبعیض جنسیت یک سیاست رسمی حکومت مذهبی از سال 1979 بوده است. اعمال محدودیت‌ها در همه جوانب روی زندگی زنان، رسماًدر قوانین رژیم ایران تقدیس شده است. رژیم ایران قویاً در ولایت‌فقیه ریشه‌ گرفته است. قانون اساسی رژیم آخوندی، بر روی دوایر عمومی و خصوصی زندگی زنان دخالت و کنترل دارد. شایان توجه است که اندیشه ولایت‌فقیه، ربطی به اسلام ندارد بلکه ابتکار خمینی جهت غصب حق حاکمیت مردم ایران بوده است.
زنان ایران هرگز در برابر حکومت استبدادی مذهبی تسلیم نشده‌اند . در جبهه مقدم این مبارزه، زنان در سازمان مجاهدین خلق، اپوزیسیون اصلی ایران ده‌ها سال است این جنبش را هدایت نموده‌اند . به‌عنوان آنتی‌تز حکومت قرون‌وسطایی در ایران، زنان پیشرو در سازمان مجاهدین بالاترین مواضع را در جنبش آزادی‌خواهانه اشغال کرده‌اند. بیش از 1000 (هزار) زن هم‌اکنون در کمپ اشرف به‌عنوان سمبل جنبش، در عراق سکنی گزیده‌اند.
زنان در اشرف، برخی از آنان که سالها تحت شدیدترین شکنجه‌ها فیزیکی و روانی در زندانهای رژیم ایران بوده‌اند مصمم هستند  با هرگونه تبعیض و بی‌عدالتی که توسط حاکمان بنیادگرا در کشورشان اعمال شده بجنگند.
خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت در گرامیداشت این روز صحبت نمودند که در ذیل از نظرتان می‌گذرد:
در سال جاری، در زمانی ما به روز جهانی زن نزدیک می‌شویم که زنان در خاورمیانه به میزان زیادی در مبارزه خود با دیکتاتورها فداکاریهایی نموده‌اند و این کارزار را برای یافتن آزادی و برابری در رأس آن ،در دست گرفتند.
شکوفایی این جنبش‌ها، موجب احیای برابری زنان، حقوق‌بشر، آزادی و دمکراسی که ضروری‌ترین آرزوها و در عین حال فراموش شده جامعه ما می‌باشد شده است. تجربه ایران تحت حاکمیت بنیادگرایی نشان داده است که زنان قربانیان اصلی سرکوبی در کشور می‌باشند.
به همین خاطر است که زنان انرژی فوق‌العاده‌یی را برای نبرد یافته‌اند و از آنها نیرویی برای تغییر ساخته است.
مطابقاً ما می‌گوییم که در میان عواملی که سپیده آزادی در ایران را اجتناب‌ناپذیر نموده، عامل تعیین‌کننده ظرفیت نافذ آنان برای تغییر می‌باشد. با نگاهی ساده به تاریخ مبارزه زنان ایران علیه نظامهای دیکتاتوری، این واقعیت به‌رسمیت شناخته خواهد شد.
در سه دهه گذشته، جامعه ایران به مبارزه بی‌امان زنان جهت ثابت قدم ماندن علیه فاشیسم مذهبی وابسته بوده است.