این گزارش زوایایی از مراودات ویژه و بند و بست دولت وقت شیراک با حکومت آخوندی را در همین رابطه، از زبان مقامات فرانسوی و همزمانی عزیمت رهبرمقاومت ایران از فرانسه به عراق و فرود آمدن هواپیمای گروگانهای فرانسوی در پاریس را به تصویر کشیده است:
گزارش: اظهارات انفجاری هاشمی رفسنجانی. به گفته وی قبل از 16 مارس 1986 اپوزیسیون (فرانسه) این پیام را به رژیم ایران منتقل کرده بود: منتظر باشید که ما بر سر کار بیاییم تا با هم بعضی مسایل را حل و فصل کنیم بویژه مسله لبنان و بعد روابط فی مابین را عادیسازی خواهیم کرد.
پاسخ شیراک در آنزمان: میخواهم بگویم که از یکطرف قاطعانه چنین حرفهایی را تکذیب میکنم و هر کسی را که چنین ادعایی دارد برای ارائه کمترین مدرک در اینرابطه به چالش میطلبم، این کاملا بی پایه و اساس است.
رولان دوما: با تاسف برای گروگانهای فرانسوی، آنها بازی خود را بخوبی انجام دادند، مقامات ایرانی نیز هم چنین و منتظر ماندند.
راست ها انتخابات را در فرانسه میبرند و در کاخ نخست وزیری ژاک شیراک، لوران فابیوس را به سمت ماشین اش بدرقه میکند. نخست وزیر جدید اکنون باید به قولهای خود عمل کند. اما او دقیقا چه چیزی به رژیم ایران قول داده است؟
پاسخ سوال یک ماه بعد با اولین بازدید یک دیپلمات ایرانی از فرانسه (22 مه 1986) از زمان انقلاب اسلامی داده میشود.
مقامات رژیم ایران راضی هستند, ژاک شیراک پرونده مربوط به اورودیف را دوباره میگشاید و حتی قول داد که اصلی ترین مخالف آیت الله ها را از فرانسه اخراج کند البته با بعضی مخالفتها.
شیراک نخست وزیر:فرانسه بهر حال عادت ندارد که پناهندگان سیاسی را به کشور مبدأ خود اخراج کند این امر طبیعی است.ولی فرانسه که هر کس میداند کشور پناهندگی است, باید خنثی بودنی را که به کسانی که به آنها پناهندگی داده است تحمیل میشود، در زمینه روابط بین المللی به اجرا بگذارد.
در 7 ژوئن 1986 در اور سور اوآز خروج انجام میگیرد. یک اسکادران س ار اس آمده است که از مسعود رجوی بخواهد که داوطلبانه خاک فرانسه را ترک کند. دو جت تقریبا در فرودگاه اورلی با هم تلاقی میکنند.جت مخالف ایرانی و جت دو گروگان فرانسوی فیلیپ روشو و ژرژ هانسن که بالاخره آزاد هستند.و بعد دیگر هیچ.در زمینه پرونده اورودیف هیچ اتفاقی نمی افتد، مقامات رژیم ایران از سایر قولهای داده شده توسط ژاک شیراک چیزی را بدست نمی آورند.سه ماه بعد دو باره بمبها در پاریس منفجر میشوند، در خیابان رن و جاهای دیگر که مجموعا 9 نفر کشته و 56 تن مجروح میشوند.فشارتروریزم بالا میرود.آنگاه مذاکرات از سر گرفته میشود.بطور پنهانی در راهروهای سازمان ملل متحد وزیر امور خارجه با هیأت رژیم ایران دیدار میکند.داستان یورودیف از سر گرفته میشود.یک ماه بعد فرانسه قول میدهد اولین پرداخت را به ایران واریز کند به مبلغ 330 میلیون دلار.پاریس و تهران از منجلاب اورودیف خارج میشوند.در 17 نوامبر 1986 کاردار ایران در پاریس به وزارت خارجه دعوت میشود.او آمده است موافقت رژیم ایران را اعلام کند، تهران این اولین باز پرداخت را پذیرفته است، اما سخنی در باره اورانیوم غنی شده که رژیم ایران به آن بسیار پایبند هستند، رانده نمی شود، ساعت 1925 دقیقه میباشد.بیست دقیقه بعد در خیابان ادگار کینه، مثل هر شب، ژرژ بس به منزل خود باز میگردد، او باید از خیابان عبور کرده تا به منزل خود برسد.اما آن شب دو زن در انتظار او هستند.در ساعت 1955 ژرژ بس به ضرب سه گلوله کشته میشود.بنیانگذار یوردیف در روزی به قتل میرسد که فرانسه قرار است باز پرداخت بدهی اش را آغاز کند.ژرژ بس دومین مقام حکومتی است که توسط گروه آکسیون دیرکت به قتل میرسد یعنی یک سال بعد از ژانرال اودران، رئیس فروش تسلیحات فرانسوی.آیا این صرفا یک تصادف تراژیک میباشد؟