یزدان حاج حمزه - کمک اروپا به افزایش درآمد نفتی رژیم تحت تحریم ایران، ازکجا آب می خورد؟

فروردین 90
بنا به گزارش مرکزآمار اتحادیه اروپا (اوروستات )، طی سال 2010 میلادی ،به رغم تحریم ها ، صادرات نفت ایران به این اتحادیه نسبت به سال ماقبل آن 41 درصد افزایش یافته است . ( رژیم ایران طی سال 2009 میلادی به 27 کشور عضو اتحاادیه اروپا 11/8 میلیارد دلار صادرات نفت  خام داشته و درسال 2010 آن را به 44/11 میلیارد دلار رسانده است ) . بنا بر همین گزارش ،طی سال گذشته، وابستگی  اتحادیه اروپا به خرید نفت از رژیم تحت تحریم ایران  به حدی بالا رفته که ایران از مقام هفتمین کشور تامین کننده نفت این اتحادیه به مقام پنجمین کشورفروشنده نفت به اروپا ( بعداز روسیه ، نروژ، لیبی و قزاقستان ) رسیده است . بنا به گزارش خبر گزاری رویتر ایتالیا بزرگترین خریدار نفت ایران در اروپا  واردات نفت خود از ایران را طی سال 2010 ، حدود 6/80 درصد افزایش داده است ( رویتر ، 31 مارس 2011 ) .
کمک رسانی اتحادیه اروپا  به رژیم  تحت تحریم ایران فقط به افزایش  خرید نفت از این رژیم محدود نمی شود . دولت آلمان  عضو دیگر اتحادیه اروپا در کمک رسانی به رژیم ایران ، حتی به دلالی  برای حل وفصل مساله مالی فروش نفت ایران  به هند  نیزروی می آورد . بنا به گزارش روز اول آوریل 2011 هفته نامه"اشپیگل آنلاین" ،بانک مرکزی آلمان با پشتیبانی دولت این کشور در عقد معامله نفتی میان ایران و هند میانجیگیری کرده است. هند به دلیل فشارهای آمریکا از روابط مستقیم مالی با جمهوری اسلامی خودداری کرده و تنها از طریق بانک مرکزی آلمان نقل و انتقالات مالی خود را انجام می‌دهد.بدین ترتیب که دولت هند پول خرید نفت را از طریق بانک مرکزی آلمان به "بانک تجاری اروپا و ایران" تحویل داده است. "بانک تجاری اروپا و ایران" که در هامبورگ مستقر است، از طرف ایالات متحده آمریکا به "تامین مالی برنامه هسته‌ای ایران" متهم است و در فهرست تحریم‌های وزارت خزانه‌داری این کشور قرار دارد. کمک  رسانی های اینچنینی کشورهای بزرگ اروپایی  در شرایطی به رژیم ایرا ن انجام می گیرد که این رژیم تغییرناپذیر درعمل ونظر نشان داده که با جامعه ایران وجامعه جهانی سر جنگ ونا سازگاری دارد . درضمن به جایی رسیده ایم که به خصوص کشورهای بزرگ اروپا نسبت به تغییر نا پذیری این رژیم توهمی ندارند .جبهه گیری رسمی  وایتلاف اروپا با آمریکا برای مقابله عملی با شرارتها ی تروریستی واتمی  رژیم ایران ناشی ازهمین واقعیتها ی ملموس ا ست وبا این کمک رسانی ها ی سازشکارانه نمی خواند  .  سازشکاری  « بزرگان » اتحادیه اروپا با این رژیم شروروتغییرناپذیر ازعوامل زیر آب می خورد :


 الف -ضعف اروپا درمقابله با شرارتهای رژیم ایران


کشورهای بزرگ و بنیانگذار اتحادیه اروپا ، نظیر آلمان وفرانسه، طی 22 سال اخیر ، در مقابل دیکتاتوری  نظامی وشرور ایران دو نقطه ضعف مستمرازخود نشان داده اند که مانع برخورد فعال و اتخاذ موضعگیری لازم  آنها در برابرشرارت های این دیکتاتوری شده است .

1- 1-تسلیم شدن به سیاست شانتاژ رژیم ایران :
    نخستین نقطه ضعف این کشورها،  تسلیم شدن دولتها ی اروپایی به شانتاژ وسیاست های تروریستی وگروگانگیری رژیم ایران بوده است .آخرین وجدید ترین شاهد مثال این نقطه ضعف، تسلیم شدن دولت خانم مرکل به شانتاژ وگروگانگیری این رژیم است که پس ازبازداشت دو روزنامه نگار آلمانی در تهران وهمنشین  شدن وزیرخارجه آلمان با احمدی نژاد در تهران ، شکل گرفت و دولت آلمان به قیمت شکستن پیمان خود  با آمریکا و دلالی بانک مرکزی آلمان برای حل وفصل مساله پرداخت بهای نفت وارداتی هند به رژیم ایران، دو گروگان خود را آزاد کرد !
 شاهد مثال دیگررپرتاژمستند و تکان دهنده ای است که کانال 2 تلویزیوندولتی فرانسه روز 27 مارس 2011 در مورد نوع تنظیم رابطه دولتهای مختلف فرانسه با سیاست شانتاژ رژیم ایران پخش کرد . این رپرتاژ مستند به وضوح نشان می دهد که دولتهای قبلی فرانسه ، اعم از راست وچپ ، طی سالهای متمادی تسلیم سیاست گروگانگیری وتروریستی رژیم ایران شده اند . این دولتها برای آزا د کردن گروگانهای  فرانسوی  که رژیم ایران درلبنان وسایرنقاط گرفته به رژیم ایران باج داده اند و به نقض حق پناهندگی برخی از مخالفان ایرانی پناهنده در فرانسه وحتی اخراج آنها از این کشور پرداخته اند و برای متوقف کردن اقدامات تروریستی این رژیم در پاریس ، به طلبکاری های هسته ای رژیم ایران پاسخ مثبت داده اند !!
 
 -1-2فتادن به دام امتیازهای مالی :
رفسنجانی  استوانه ومقام سیاسی برجسته رژیم ایران سالها یی که دراوج قدرت بود به شرکای حکومتی خود توصیه می کرد که « برای آنکه درعالم سیاست دست خارجی هارا در حنا بگذارید ، دست آنها را به تجارت وسرمایه گذاری در ایران بند کنید » . این رهنمود واین نوع برخورد در دولت او وسایردولت ها در مورد اروپایی ها به کاربسته شد تا بین اروپا و آمریکا شکاف سیا سی ایجاد کنند . دولتهای اروپایی  سالها با رژیم شرور ایران ،  به قصد کسب امتیاز وجلب منافع شرکتهای تابعه خود رابطه ای تاجرمآبانه برقرار کردند وبه روی شرارتهای داخلی وخارجی این رژیم چشم بستند . طی سالهای بعد از انقلاب ایران ،در حالی که آمریکا  متحد اروپا وشریک تجاری سابق ایران، مجبورشد رابطه تجاری خود با ایران را کاهش دهد  وبه خصوص بعداز سال 1995 که شرکتهای نفتی آمریکا از انجام هرنوع معامله با ایران منع شدند ، شرکتهای نفتی اروپایی نظیرتوتال فرانسه ، انی ایتالیا ، بی پی انگلیس وشرکتهای غیرنفتی نظیر زیمنس ومرسدس بنز ،پژو ، رنو ، فیات ، درغیبت رقبای آمریکایی خود  به بازارایران هجوم آوردند ، وحتی برخی از آنها مثل شرکت توتال فرانسه ، در ازای 2   میلیارد سرمایه گذاری و 4 میلیارد دلار برداشت از گازونفت ایران،  به آلت فعل رژیم ایران برای شکستن تحریم وتنبیه شرکت های غیر آمریکایی ، تبدیل شدند   (تحریمی که آمریکا  به موجب قانون داماتو وضع کرده بود ). دولتهای اروپایی  برای خنثی کردن مزاحمت آمریکایی ها  وهمکاری با رژیم شرور ایران تا آنجا پیش رفتند که ازسیاست  تحریم  آمریکا  علیه شر کتهای خود ،که آنرا بازدارنده تجارت  آزاد و سرمایه گذاری در ایران تحت حاکمیت آخوندها  تلقی می کردند ، به مرجع قضایی «سازمان تجارت جهانی »شکایت بردند و برنده شدند . (این امر و سیاست سازش ومماشاتی که دولت کلینتون در مقابل دولت خاتمی در پیش گرفت  ،تا برملا شدن فعالیتهای مخفی اتمی رژیم ایران در اواخر دولت خاتمی و روی کار آمدن احمدی نژاد ،مانع اجرای  تحریم های ثانویه ای آمریکا برای  مجازات  شرکتهایی  شد که به سرمایه گذاری سنگین در بخش نفت وگاز ایران مبادرت می کردند ) .با این اوصاف می بینیم که دولتهای اروپایی سالها  به  انگیزه  کسب سود شرکتهای تابعه خود، بدون توجه به نقض وحشتناک حقوق بشر در ایران و به رغم لمس عینی تروریسم وشانتاژرژیم ایران در خاک کشورهای  خود ، به  تجارت وسرمایه گذاری بی قیدو شرط  در ایران تحت حاکمیت آخوند ها ادامه دادند . 

 ب -عدم قاطعیت دولت آمریکا 
 اگرقطعنامه های تحریم شورای امنیت و تحریم های خاص اتحادیه اروپا را ملاک قضاوت قرار دهیم ،دولتهای عضو این اتحادیه هنوز مجبور نیستند داد وستد نفتی وگازی شرکتهای تابع کشور خود را با رژیم تحت تحریم ایران منع کنند .اتحادیه اروپا درآخرین مصوبه خود برای تحریم مضاعف رژیم ایران (  مصوبه 27 اکتبر2010 شورای وزیران ) ، با انکه سرمایه گذاری جدید روی پروژه های نفت وگاز این رژیم را تحریم کرده ، تجارت وداد وستد نفت  وگاز با ایران را مستثنی کرده  ودر این مصوبه  آورده است « اقدامات محدود کننده این مصوبه نباید واردات نفت وگازازایران ویاصادرات این کالاها به ایران، وهمچنین پرداخت ها وتعهدات مالی مربوطه را تحت تاثیر قرار دهد » . اما اگر تحریم های خاص آمریکا را ، که به تصویب مراجع قانونی این کشور رسیده  ودر برخی موارد توسط دولت این کشور اجرا شده ،ملاک قرار دهیم، می بینیم که کمک رسانی اتحادیه اروپا به رژیم تحت تحریم ایران  ، از نظر آمریکا ،قابل چشم پوشی نیست . دولت آمریکا در راستای اجرای قانون تحریم خاص خود ،ضمن آنکه از سال1995شرکتهای آمریکایی و شعب برون مرزی آنها را ازهرگونه معامله نفتی وگازی با رژیم ایران منع کرده، می تواند شرکتهای غیرآمریکایی واز جمله شرکت های اروپایی رانیز برسردوراهی  انتخاب بازار آمریکا یا بازارایران  قراردهد و این شرکتها را وادار به چشم پوشی ازمزایای معامله با ایران نماید . شاهد مثال آنکه ، به رغم آنکه شورای وزیران اتحادیه اروپا  دادوستد نفت وگازبا رژیم ایران را بلا مانع اعلام کرده ، وزارت خزانه داری آمریکا جلوی فروش بنزین به ایران توسط شرکتهای  نفتی سویسی ، فرانسوی ، انگلیسی وهندی  را گرفته است . علاوه بر این، در مورد خرید نفت خام ازایران، آمریکا سر راه دولت هند و شرکتهای  نفتی هندی سنگ بزرگ مشکل پرداخت بهای نفت وارداتی از ایران را انداخته است .به طوری که ،تاقبل ازدلالی دولت آلمان ، شرکت های هندی که روزانه 400 هزار بشگه نفت ازرژیم ایران می خرند به فکرآن افتاده بودند که منابع و رداتی دیگررا جایگزین واردات نفت از ایران کنند.تا آنجا که به اروپاییها مربوط می شود ، آقای سارکوزی رییس جمهور فرانسه نیز درحاشیه کنفرانس معروف به «جی20 » دریک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که «ما ( اروپا)  باید به سمت تامین نفت مورد نیاز خود از منابع دیگری غیر ازایران برویم »  . البته وضعیت بازارنفت وبه ویژه ارزان فروشی وامتیازاتی که رژیم ایران به خریداران نفت ایران می دهد ، تا به حال مانع آن شده که دولتهای اروپایی مثل دولت آمریکا  بر سر تحریم خرید نفت خام ازرژیم تحت تحریم ایران  به توافق برسند . اما پس از چهارمین قطعنامه تحریم شورای امنیت  که به دنبال آن آمریکا واروپا  جداگانه تحریم های مضاعفی علیه رژیم ایران وضع کردند، و پس ازاظهارات رییس جمهور فرانسه، انتظار می رفت که اروپایی ها طی سال 2010 خرید نفت ازرژیم ایران را به شدتی که شرح آن رفت ، افزایش ندهند . به هر حال این اقدام شرکتهای نفتی اروپا،با منطق وهدفگذاری  تحریم هایی که دولتهای متبوع آنها درسطح  شورای امنیت ودر سطح اتحادیه اروپا علیه شرارتهای هسته ای وتروریستی رژیم ایران وضع کرده اند ، همخوانی ندارد ، و به خصوص در شرایطی که قیمت نف خام به شدت بالا رفته و به قول معروف بره کشان رژیم ایران است ، تحریم این رژیم را از جدیت می اندازد . آمریکا ، با توجه به روابط اقتصادی وسیاسی گستردهای که با اروپایی ها دارد ، اگردر تحریم رژیم ایران قاطعیت بیشتری به خرج دهد ، می تواند با استناد به قوانین تحریمی خاص خود ، هم جلوی کمک رسانی فوق العاده اروپایی ها به رژیم ایران را بگیرد وهم در تحریم رژیم ایران اروپا را با خود همآهنگ کند وبه سمت تحریم  تدریجی خرید نفت ازاین رژیم بکشاند .