رژیمهای مستبدی که با قیامهای مردمی مواجه هستند اساساً 2 گزینه دارند: تلاش برای آرام کردن مردم در خیابانها یا رها کردن نیروهای امنیتی و خشونت خود بهمنظور فرونشاندن شورش. تاریخاً ، استراتژی سرکوب معتبرترین بوده است…
ولی زمانی که ارتش و پلیس - - و البته پلیس امنیتی - - وفادار و ظالم هستند، نیروی انبوه به ندرت شکست میخورد. انقلابهایی که در سال 1989 در چین و در سال 2009 در ایران رخ نداد، در زمره همین موارد هستند…
آقای اسد تلاش نموده معترضین را با اقدامات غیرمعمولی مانند آزاد کردن زندانیان سیاسی، تغییر کابینه خود و وعده به پیروی از آرزوهای مردم، آرام کند. دولت قانون فوقالعادهیی که از کودتای 1963 در جریان بوده را لغو کرد و دادگاههای انقلابی را تعطیل نمود. این رئیسجمهور قدرتمند حتی کازینویی که موضوع خشم اسلامگراها بود را بست. این اقدامات برای مخالفان رژیم، نشاندهنده تاثیرگذاری اعتراضات مردمی است. زمانی که دیکتاتور چنین ضعفی نشان میدهد، تظاهر کنندگان جسور میشوند، اعتراضها تشدید میشوند و اعضای کلیدی پایگاه قدرت رژیم به محاسبه بهترین زمان برای کناره گیری میپردازند .
تغییر رژیم در دمشق میتواند برای مردم سوریه اولین طعم دموکراسی را از زمان سرنگونی جمهوری در سال 1949 به ارمغان بیاورد.
چنین تغییری یک متحد کلیدی ایران را نیز از هلال شیعی خارج خواهد کرد. تعداد روبه افزایشی از سوریها دارند از فرصت برای کنار زدن این حکومت بعثی استفاده میکنند، و گزینههای آقای اسد دارند به سرعت به انتخاب بین تبعید یا زندان کاهش مییابند.