بی‌عملی شرم‌آور آمریکا در مورد کشتارهای سوریه

سرمقاله واشنگتن پست در تاریخ 2 اردیبهشت، مینویسد: شمار فزاینده ای از سوریها در شهرها و شهرکهای سراسر کشور گرد آمده‌اند تا خواستار آزادی سیاسی شوند -- و نیروهای امنیتی بشار اسد دیکتاتور، با آتش گشودن بر روی آنها، واکنش نشان داده‌اند.

به‌گفته گروههای حقوق‌بشری سوریه، تا روز جمعه بیش از 220تن کشته شده  بودند و روز جمعه، ممکن است بدترین روز تاکنون بوده باشد...
قتل عامی در این ابعاد، معمولاً موجب یک واکنش قوی از طرف دمکراسی های غربی می‌شود، و باید که این‌طور باشد. سفرا بیرون کشیده می‌شوند، قطعنامه‌هایی در شورای امنیت ملل ‌متحد ارائه می‌شوند، تحقیقات بین‌المللی آغاز، و تحریمات به‌کار گرفته می‌شوند.
در مورد سوریه، هیچ‌کدام اینها رخ نداده است. دولت اوباما این خشونت را تقبیح کرده است -- یک بیانیه ریاست جمهوری، اقدامات سرکوبگرانه روز جمعه را ”ظالمانه ”نامید -- اما به غیر از این، هیچ...
به‌رغم این حقیقت که رژیم اسد یکی از سنگدل‌ترین دشمنان آمریکا در خاورمیانه است، دولت اوباما روی دستان خود نشسته است (دست روی دست گذاشته-م). اسد، نزدیک‌ترین متحد ایران است ، سلاحهای ایران را به‌دست حزب‌الله لبنان  و حماس در نوار غزه می‌رساند تا علیه اسراییل به‌کار گیرند. او  از سال 2003 به هزاران جهاد گر از سراسر جهان عرب کمک کرده است تا به عراق بروند و به نیروهای آمریکایی حمله کنند. سوریه در پی آن بوده است که با کمک کره شمالی یک رآکتور اتمی سری بسازد، و با حمایت  از مجموعه‌ای از ترورها، دولت  طرفدار غرب لبنان را بی‌ثبات نمود.
معترضین در سوریه، مانند مردم سراسر خاورمیانه، می‌گویند که در پی ایجاد یک سیستم دموکراتیک هستند... تظاهراتهای بزرگی که در روز جمعه پاک به آن فراخوانده شد، برای این بود که نشان داده شود، هدف، نه اسلامی است و نه فرقه‌گرایی.
با این حال، دولت اوباما به‌طور موثری در کنار رژیم، و علیه معترضین بوده است. او بجای  این‌که آقای اسد را نفی کرده و گامهای ملموسی برای تضعیف رژیم وی بردارد، طی بیانیه اخیر خود پیشنهاد کرده است که دولت اسد ”دست به رفرمهای محتوایی بزند ”، پیشنهادی که به‌طور فزاینده ای ناپسند و ناموجه است. 
همان‌طور که کارن دیانگ و اسکات ویلسون، خبرنگاران واشنگتن پست روز جمعه گزارش کردند، دولت، که ”تعامل ”با سوریه را تبدیل به یک بخش کلیدی از سیاست خاورمیانه خود کرده است، هنوز به این باور چسبیده است که آقای اسد، می‌تواند بخشی از پروسه صلح خاورمیانه باشد، و ترجیح می‌دهد که ”یک کمیت شناخته شده در اسد را،   با یک آینده ناشناخته ”معامله نکند. 
به‌عنوان یک موضوع پراتیک، این ملاحظات، گمراه کننده هستند. حتی اگر اسد بتواند با این کشتارها در قدرت باقی بماند، بسختی می‌تواند یک شریک معتبر برای اسراییل باشد.
از سوی دیگر، سوای این‌که چه پیش خواهد آمد، سوریه به ثبات ناشی از یک وضعیت پلیسی که طی چند دهه  گذشته، به آن شناخته می‌شد، بازنخواهد گشت.
به‌عنوان یک موضوع اخلاقی، موضع آمریکا شرم‌آور است. دست روی دست گذاشتن و کنار ایستادن، آن هم در حالی که صدها تن، که در جستجوی آزادی هستند، توسط دولت خود، به ضرب گلوله کشته می‌شوند، متعهد بودن آمریکا به حقوق‌بشر را به تمسخر می‌کشد. 
در ماههای اخیر، پرزیدنت اوباما به‌طور مکرر متعهد شده است که از آمال و آرزوهای اعراب برای آزادیهای بیشتر، حمایت خواهد کرد. در مورد سوریه، او به حرف خود وفا نکرده است.