و آنچه که احتمالاً بیشتر توهین آمیز است این است که آن تصاویر را بارها و بارها ببینیم. برای وی اینگونه تداعی میشود که آنها گفتند «دیگر هرگز». برای وی که در درون به این بیاندیشد باید در جمع سخنرانان نشسته و آن اقدامات شنیع در کمپ اشرف را نگاه کند. به این میاندیشیدم که اگر با گوشیم بخواهم به انگلیسی گوش کنم، روی کانال یک اینکار را میکنم، اگر بخواهم به فرانسوی گوش کنم، روی کانال 2 و اگر هم به زبان فارسی بخواهم گوش کنم، روی کانال 3. ولی کی میخواهیم به زبان جهانی همه آحاد مردم، زبان انسانیت گوش کنیم.
این را قبلاً گفته ام که وقتی مارتین «نمویلر» در مورد هولوکاست صحبت میکرد، گفت آنها ابتدا به سراغ کلیمی ها آمدند از آنجا که کلیمی نبودم، لذا حرفی نزدم. بعد سراغ کولیها آمدند، چون کولی نبودم، باز هم حرفی نزدم. بعد سراغ فعالین سندیکاهای کارگری را گرفتند، من چون فعال سندیکای کارگری نبودم، پس حرفی نزدم. آنها آنقدر آمدند و سراغ گرفتند تا اینکه به سراغ من آمدند ولی دیگر کسی نبود که فریاد برآورد.
شما یک آمریکایی را میبینید که روبرویتان نشسته ولی مهمتر این است که شما انسانی را میبینید که میگوید شاید من از خطة ایران نباشم، شاید من شبیه اکثر کسانی که در اینجا حضور دارند، نباشم، ولی من یک انسانم و به عنوان یک انسان از دیدن آنچه که در کمپ اشرف گذشته است، سخت عصبانی هستم.
این چگونه اتفاق افتاد؟ الی ویزل به شما میگوید که چگونه اتفاق افتاد، ولی من به شما خواهم گفت که این چگونه به وقوع پیوست؟ به جای اینکه اشرفیها را انسان بدانیم، آنها را تروریست تلقی میکنیم. بنابراین زمینه مناسبی را به وجود می آوریم که تهاجم به آنها آماده شود، زمان آن فرا رسیده که آنها را از لیست خارج کنیم.
دوستم ژنرال جونز گفت که ما «بهار اعراب» را داریم. اما ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که آزادی پا بگیرد و بهار اعراب ادامه یابد و نهایتاً به پیروزی برسد در حالیکه آخوندها در ایران و در تهران به بیثبات کردن تمام منطقه و به سرکوب و ضرب و جرح مردم در سراسر خاورمیانه ادامه میدهند.
اکنون مردم حدس و گمانه میزنند که چه کسی پس از قذافی رهبری لیبی را به عهده خواهد گرفت؟ ما نمیدانیم. یا اینکه پس از اسد در سوریه چه کسی این کشور را رهبری خواهد کرد؟ بعد از «مبارک» چه کسی رهبری مصر را به عهده خواهد گرفت؟ اما در مورد ایران نیازی نیست که به گمانهزنی بپردازیم. ما یک جریان سیاسی داریم که دربرگیرنده سازمان مجاهدین و قوانین دموکراتیک است. ما یک رهبری سیاسی داریم: خانم مریم رجوی.
بگذارید چیزی را در مورد تروریست تلقی کردن او ، بگویم. پدرم پس از عمویم به تلاشهایش برای پایان دادن به تبعیض ادامه داد. پدرم در زمانی که در مجلس سنا بود، دوستی داشت که وی را تروریست مینامیدند. آن تروریست به آفریقای جنوبی مدرن رفت تا رهبری آنجا را به عهده بگیرد. نامش نلسون ماندلا است.
بنابراین هنگامیکه مردم میگویند که ایران آزاد فردا چگونه ایرانی خواهد بود؟ کافیست که شما امروز یک ایران آزاد را آن طور که در کمپ اشرف سمبلیزیه میشود، ببینید.
ما نیازمند دوستی با خانم رجوی و سازمان مجاهدین خلق هستیم که دشمن آخوندها در ایران هستند. این زمان کی در آمریکا فراخواهد رسید؟ در ایالات متحده ما در نهایت حامی همان کسانی هستیم که از آزادی حمایت میکنند، حامی آنانی هستیم که از حقوقبشر حمایت میکنند، حامی کسانی هستیم که خواهان جدایی دین از دولت بوده و به زنان در جامعه احترام میگذارند. ما در نهایت از خانم رجوی و سازمان مجاهدین به عنوان آیندة ایران حمایت میکنیم.
قبل از هرچیز آنها باید از لیست خارج شوند. وقتی آنها را از لیست خارج کنیم، قادر خواهیم بود که پیشرفت کنیم. اما ایالت متحده همیشه این را درست انجام نداده است. ولی همچنانکه وینستون چرچیل گفته است: «ایالات متحده همیشه مسائل را پس از اینکه همه راههای دیگر را طی کرد، در مییابد».
دیگر نباید بیش از منتظر ماند. در دلم میگویم آینده ایران در یک ایران آزاد است. ایران آینده، ایرانی مبتنی بر جدایی دین از دولت، است. ایران آینده ایرانی خواهد بود که به حقوقبشر احترام خواهد گذاشت،تحت رهبری رئیسجمهوری به نام خانم رجوی، متشکرم