اکثریت نمایندگان مجلس ملی فرانسه خواهان به رسمیت شناختن مقاومت ایران و حفاظت ازاشرف شدند

در کنفرانس مطبوعاتی با حضور  مریم رجوی، اکثریت نمایندگان مجلس ملی فرانسه  خواهان به رسمیت شناختن مقاومت ایران و حفاظت ازاشرف شدند

 اکثریت نمایندگان مجلس ملی فرانسه:
ـ محاصره غیرانسانی افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو در اشرف و تعرض نیروهای عراقی و ایرانی برای نابودی آنان ازمصادیق جنایت جنگی است
ما از دولت فرانسه می خواهیم:
• نزد دولت آمریکا و سازمان ملل متحد مداخله کند تا حفاظت قرارگاه اشرف و اذعان به موقعیت ساکنانش به عنوان افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو و پایان دادن به شکنجه روانی و محاصره آنها تأمین شود،
• مقاومت ایران علیه حکومت استبدادی دینی را به رسمیت بشناسد و برقراری گفتگو با شورای ملی مقاومت را در دستور بررسی قرار دهد.

بیانیه اکثریت نمایندگان مجلس ملی فرانسه
به رسمیت شناختن مقاومت ایران ـ حفاظت از اشرف

درحالیکه خیزش سراسری مردم ایران اوج گرفته است رژیم ایران تلاش میکند با خشونت و سرکوب حکومتی با دستگیریهای گسترده، افزایش اعدامهای سیاسی، از جمله اعدام خانوادة ساکنان قرارگاه اشرف در عراق، محل سکونت اعضای مجاهدین خلق که نقطه امید مردم ایران هستند، این خیزش را مهار کند.
با در نظر گرفتن محاصره غیرانسانی ساکنان اشرف، حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو، و تعرض مستمر نیروهای عراقی و ایرانی برای نابودی آنان که از مصادیق جنایت جنگی است،
با توجه به اینکه رژیم ایران مانع اصلی دموکراسی در منطقه است و برای منحرف کردن قیامهای آزادیخواهانه منطقه به سوی بنیادگرایی اسلامی تلاش می کند،
با توجه به اینکه مجاهدین با اعتقاد به اسلام بردبار و دموکراتیک، آنتی تز بنیادگرایی و افراطیگری میباشند
با در نظر گرفتن راه حل سوم خانم مریم رجوی رئیسجمهور شورای ملی مقاومت ایران، ائتلاف اپوزیسیون دموکراتیک که با رد کردن مماشات و جنگ خارجی، تغییر دموکراتیک توسط مردم و مقاومت را راه چاره ایران میداند،
تحولات ماههای اخیر صحت نقطه نظرات مندرج در بیانیه « حمایت از قیام سراسری مردم در ایران،
ازخونریزی بیشتر جلوگیری کنیم» را نشان میدهد که در سال 2010 مورد حمایت اکثریت مجلس ملی و سنا قرار گرفت. در پی آن موضع گیری، ما از دولت فرانسه می خواهیم :

• رابطه سیاسی و تجاری با رژیم ایران را قطع کرده اتحادیه اروپا را نیز به این کار ترغیب نماید، 
• خواهان ارجاع پرونده سرکوب و نقض حقوق بشر در ایران به شورای امنیت ملل متحد جهت اعمال تحریمهای موثر علیه رژیم، و نه مردم ایران، بشود،
• نزد دولت آمریکا و سازمان ملل متحد برای تأمین حفاظت قرارگاه اشرف و اذعان به موقعیت ساکنانش به عنوان افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو و پایان دادن به شکنجه روانی و محاصره آنها دخالت نماید،
• مقاومت ایران علیه حکومت استبدادی دینی را به رسمیت بشناسد و گفتگو با شورای ملی مقاومت را در دستور بررسی قرار دهد.


کنفرانس در پاریس
با حضوررئیس جمهور برگزیده مقاومت
اعلام بیانیة
 اکثریت نمایندگان مجلس ملی فرانسه
به رسمیت شناختن مقاومت ایران ـ حفاظت از اشرف

 امیل بلسیک - نماینده مجلس ملی فرانسه
خانمها آقایان، همکاران عزیز پارلمانی، اداره جلسه حاضر که هدف از آن اعلام رسمی بیانیه حمایت اکثریت نمایندگان مجلس ملی فرانسه از کلیه گرایشها است، برعهده من قرارگرفته است. در این بیانیه دولت فرانسه فراخوانده شده است تا مقاومت علیه دیکتاتوری مذهبی در ایران را به رسمیت بشناسد و گفتگو با شورای ملی مقاومت ایران را مورد نظر قرار دهد.
این ابتکار پارلمانی که درشرایط کنونی خاورمیانه و بهارکشورهای عربی اهمیت خاصی می یابد، درهفته ای ارائه می شود که قضات تحقیق ضد تروریست پس از یک روند تحقیق که ده سال طول کشیده اتهامات مربوط به تروریسم یا تآمین مالی تروریسم علیه 24 تن از اعضا و حامیان شورای ملی مقاومت ایران را لغو کرده اند.
درحکم مربوطه حق مشروع مقاومت در برابر استبداد به رسمیت شناخته شده است. این حکم بر یک دهه تبلیغات و دروغ پراکنی ملهم از رژیم تهران علیه مقاومت ایران پایان میدهد.
دربیانیه ما، پارلمانترها یاد آور می شوند که رژیم ایران مانع اصلی دموکراسی در منطقه است و تلاش می کند جنبشهای رهایی بخش این منطقه را به سوی بنیادگرایی اسلامی سوق دهد.
دراین شرایط ضروری به نظر می رسد راه ملایان به سوی اهداف سلطه جویانه و اعمال روشهای وحشیانه آنان با تکیه بر شهامت ایرانیان و مقاومت تحسین برانگیز آنان سد گردد.
با نیت نابود کردن این مقاومت سازمانیافته بود که روز 8 آوریل نیروهای عراقی به دستور ملایان به کمپ اشرف که 3400 عضو سازمان مجاهدین خلق ایران، جنبش اصلی اپوزیسیون، را درخود جای داده، حمله کردند. دراین حمله 35 تن از ساکنان بی دفاع کمپ کشته شدند. این کشتار ازسوی کمیسرعالی حقوق بشر ملل متحد محکوم شد و وی خواستار انجام یک تحقیق بیطرفانه شده است.
از چند ماه پیش پارلمانترهای فرانسوی عضو کمیته «برای یک ایران دموکراتیک» به الیزه و وزارت امورخارجه فرانسه درباره خطر وقوع یک فاجعه انسانی درمورد ساکنان غیرنظامی کمپ هشدار میدادند. تراژدی 8 آوریل نشان داد که متأسفانه حق با آنها بوده است.
دولت فرانسه وظیفه دارد دست به کلیه اقدامات لازم برای امداد رسانی به آنان و جلوگیری از خونریزی دست بزند. به همین دلیل، نمایندگان عضو کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک از فراخوان خانم رجوی خطاب به رئیسجمهور سارکوزی مبنی براینکه وی در رأس یک ابتکاربین المللی و بشردوستانه برای محافظت از ساکنان بی دفاع کمپ اشرف قرارگیرد، حمایت می کنند.
این هدف ما از این نشست بود. این مجموعه امضاهای پارلمانترهای متعهد به حمایت از جنبش برای ایران دموکراتیک است. امروز شماری از همکاران نماینده و سناتورها درنشست ما سخنرانی خواهند کرد که من ازهمگی آنان که از کلیه گرایشهای سیاسی هستند تشکر میکنم، اما علاوه برآنها شخصیتهای بلند پایه جامعه مدنی نیز درجمع ما حضور دارند.
من به طور خاص مایلم به استاد هانری لوکلرک، رئیس افتخاری لیگ حقوق بشر درود بفرستم.
آقای ژاک اتالی، اقتصاد دان، نویسنده، مشاورپیشین رئیس جمهور فرانسوا میتران
آقای سید احمد غزالی، نخست وزیر پیشین الجزایر
-آقای پدی اشتون، کارشناس، نماینده ویژه اتحادیه اروپا در بوسنی.
کلیه این شخصیت ها در برنامه امروزسخنرانی خواهند کرد، اما من قبل ازهرچیز، از خانم رجوی، رئیس جمهورمنتخب مقاومت ایران، خواهش می کنم پس از آنکه این مجموعه امضاهای پارلمانترهای فرانسوی درمورد شناسائی شورای ملی مقاومت ایران را تقدیم ایشان کردم، بیانات خود را شروع کنند

متن سخنان مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت

آقای رییس،
نمایندگان محترم،
 
قبل از هر چیز بایستی از ابتکار ارزشمندی که به یمن تلاشهای کمیته پارلمانی برای یک  ایران دمکراتیک، صورت گرفته است و امروز اکثریت نمایندگان محترم مجلس ملی فرانسه از همه جریانات سیاسی را حول برسمیت شناختن مقاومت مردم ایران و حفاظت از اشرف گرد آورده است,  قدردانی کنم.
ابتکار نمایندگان فرانسه مایه دلگرمی مردم و همه مبارزین راه آزادی و دمکراسی در ایران است. همه کسانی که آرزویی ندارند جز رهایی از دیکتاتوری مذهبی و برقراری یک نظام چند حزبی که در آن دین و دولت از یکدیگر جدا باشند و آزادی های فردی و اجتماعی محترم شمرده شوند و زنان از حقوق برابر با مردان برخوردار باشند .
انتخاب امروز برای برگزاری این کنفرانس بسیار مهم است زیرا تنها چند روز پیش بود که بعد از هشت سال پرونده سازی و تلاش برای شیطان سازی، قضات تحقیق ضد تروریستی در پاریس بر آنها خط بطلان کشیدند و حکم بر منع تعقیب اعضای مقاومت ایران دادند و به این ترتیب مشروعیت مقاومت ما بر علیه این رژیم ضد بشری را برسمیت شناختند.
البته هنگامی که در سال 2003, دولت وقت فرانسه در زدو بند با دیکتاتوری مذهبی تهران و وعده های قراردادهای پررونق حاضر به تن دادن به چنین پرونده سازی شد, کم نبودند نمایندگان و شخصیتهای با شرفی که آن را بعنوان نقض آشکار ارزشهای فرانسه محکوم کردند. من در اینجا میخواستم از زحمات همه شخصیتهای فرانسوی که در این هشت سال بر بیگناهی مقاومت ایران و بر حقانیت مبارزه ما پای فشردند تشکر کنم. 
همچنین از تیم وکلای شریف فرانسوی و در رأس آنها از وکیل خودم آقای هانری لوکلرک که کاری فوق العاده را در این هشت سال به پیش بردند, قدردانی کنم.
بیاد داریم که اکثریت همین نمایندگان بودند که در فراخوانی خواستار خروج مجاهدین خلق از لیست سیاه سازمانهای تروریستی اروپا شدند. و دیدیم که دادگاه های اروپا رأی بر عدم مشروعیت این نامگذاری دادند و همه کشورهای اتحادیه اروپا مجاهدین خلق یعنی نیروی اصلی اپوزیسیون ایران را از لیست تروریستی خارج کردند.
پرونده سازی و لیست گذاری، صفحات سیاهی بودند که قیمت سنگین آنرا مردم و مقاومت ایران پرداخته اند. با پشتگرمی به همین برچسب بود که آخوندهای حاکم در ماه های اخیر، دست به اعدام بستگان مجاهدین زدند, زندانیان بیمار را زجر کش کردند و خواستار سرکوب مخالفین خود در اشرف و در سایر کشورها شدند.
همین دیروز دو برادر جوان مخالف رژیم در اصفهان به جرم محاربه اعدام شدند.
در همان سال 2003 گفتم که به گذشته نگاه نمی کنم بلکه به آینده مینگرم. در آن موقع به چنین روزی مینگریستم که حقانیت این مبارزه از پس پرده های دود و دروغ و افترا, روشن و عیان بدرخشد.
حال امروز اکثریت نمایندگان مجلس حرفی نو دارند و چه بجا بر ضرورت مشروعیت مقاومت ایران انگشت میگذارند.
آنها همچنین بر ضرورت حفاظت از اعضای شجاع مقاومت در کمپ اشرف که با کمک همین برچسب، قربانی یکی از بی رحمانه ترین رفتارهای غیر انسانی در قرن بیست و یکم شده اند, پای فشردند.
بله ما در شرایطی جمع شده ایم که دقیقا چهل روز پیش، نیروهای ارتش عراق به فرمان مالکی و هماهنگی با دیکتاتوری مذهبی آخوندها در ایران دست به یک کشتار بی رحمانه در اشرف زدند و 35 تن از اعضای مجاهدین را که غیر مسلح بودند بقتل رساندند.
345 مجروح این حمله وحشیانه هنوز بدلیل محاصره اشرف از ابتدایی ترین امکانات پزشکی برخوردار نیستند و چندین نفر جانشان را بخاطر محدودیتهای پزشکی ایجاد شده، از دست دادند و نیروهای عراقی هنوز کمپ را در اشغال دارند .
من در اینجا سوال میکنم که گناه فائزه که در اشرف بقتل رسید چه بود ؟ در حالی که 20 سال بیشتر نداشت و پدر او را سه سال پیش پاسداران در زندان اوین زیر شکنجه کشتند.
به چه جرمی حسین احمدی که پناهنده فرانسه بود، در اشرف به گلوله بسته و به قتل رساندند و یا غلامرضا خرمی را که در فرانسه موفق به اخذ مدرک مهندسی شده بود، آنقدر با چماق وحشیانه زدند که در وضعیت وخیمی بسر میبرد؛ همچون 22 مجروح شدید دیگر که نیاز به مداوای فوری دارند.
جرم همه آنها این بود که بخاطر دفاع از آزادی و شوریدن علیه دیکتاتوری بنیادگرا، به مقاومت در اشرف پیوستند. همچون فرانسویان عاشق وطن و آزادی که در مقابل اشغال نازی ها به لندن پیوستند.
چقدر ابتکار شما نمایندگان فرانسه شرافتمندانه و بجا است که خواهان حفاظت فوری ساکنان اشرف شدید.
این قتل عام، انزجار جامعه بین المللی و سازمان ملل را بر انگیخت. در حال حاضر به ابتکار پارلمان اروپا اقدامی در جهت یافتن یک راه حل پایدار در رابطه با اشرف در جریان است. اما مقدم بر هر راه حلی، بایستی جان 3400 انسان بدون سلاح، توسط سازمان ملل تأمین شود و به مداوای مجروحین بطور اورژانس پرداخته شود.
من خوشحالم که میبینم نمایندگان فرانسه از طرح پارلمان اروپا حمایت میکنند و هر نوع جابجایی در داخل عراق را رد میکنند.
این تصادفی نیست که امروز رژیم حاکم بر ایران و دولت عراق کمر به نابودی اشرف بسته اند. نسیم آزادی که در منطقه خاورمیانه میوزد، در تهران در بیت ولی فقیه، به مثابه پیش لرزه های یک سونامی بزرگ جلوه میکند که تمامیت نظام او را با خود میبرد. رژیم، قبل از هر چیز در پشت قیامها در شهرهای ایران دست مؤثر مجاهدین را میبیند. قبل از اینکه دیر بشود میخواهد فروغ آزادی در اشرف را که الهام بخش جوانانی ایرانی است، خاموش سازد.
بله انزوای رژیم به آنجا کشیده است که دعوا دیگر به اندرون خانه ولی فقیه رسیده است، گرگها به دریدن یکدیگر پرداخته اند و حتی رئیس جمهور «وفادارش» هم به او وفا نمیکند.
زمانی عده ای به جستجوی مدره ای در این نظام دل بسته بودند؛ ولی امروز همه میبینند که کل این نظام، محکوم به فنا است. سیاستی که بنا را بر مماشات با این رژیم گذاشته بود، به شکست منجر شده است. تنها راه، تغییر نظام در ایران است.
به محض اینکه تغییر نظام در لیبی مطرح شد، بدرستی دفاع از اپوزیسیون در این کشور، یک ضروت مبرم گردید. در ایران نیز دفاع از اشرف یک ضرورت مبرم است. از نظر مردم ایران، این بالاترین شاخص و معیار سنجش رویکرد هر کس و هر دولت در جهان نسبت به سرنوشت و آینده ایران است.
بله مؤثرترین سیاست علیه آخوندهای حاکم بر ایران، دفاع از اشرف و مقاومت است که شما پیشتاز آن هستید .
من چند روز پیش، از دولت فرانسه خواستم که ابتکار یک اقدام انسانی و بشردوستانه را بدست بگیرد و  برای حفاظت از ساکنان بی دفاع اشرف پیشقدم شود. فرانسه توان آنرا دارد که این درخواست انسانی و قانونی را نزد سازمان ملل و شورای امنیت ملل متحد مطرح کند تا حفاظت اشرف را تضمین کنند. این اقدام، فرانسه را در جایگاه واقعی خودش قرار خواهد داد. و این هم همسو با خواسته های نمایندگان فرانسه است و هم خواسته مردم ایران. ما شک نداریم که نمایندگان محترم ، این هدف را تا رسیدن آن  به نتیجه مطلوب، پیگیرانه و با شجاعت دنبال خواهند کرد.
متشکرم. 


 

هانری لکرک، برجسته ترین وکیل فرانسه
ما امروز با وضعیتی روبه رو هستیم که به لحاظ معنوی بهبود یافته و در عین حال به طور واقعی دردناک است.
از این رو به لحاظ معنوی بهبود یافته است که بعد از هشت سال مبارزه به دنبال ده سال تحقیقات، قاضی تحقیق  با صدور قرار منع تعقیب اعلام کرده است در مورد 24 تن از افراد تحت تحقیق، هیچ ظن تروریستی وجود ندارد. یادآوری میکنم بعد از یک تجاوز پلیسی واقعی با هزار مأمور پلیس علیه دفتر اور سورواز در 17 ژوئن 2003، به دنبال یک شب محیر العقول وکابوسی وحشتناک در کاخ دادگستری در21 و 22 ژوئن، در حالیکه جشن موسیقی جریان داشت، این افراد نه تنها بازداشت شدند، بلکه  یازده تن از آنها  به درخواست بروگیر  زندانی داده شد.
البته یک هفته بعد در رویدادی نادر، همة آنها به وسیله دادگاه پاریس که غیرواقعی بودن اتهامات را ملاحظه کرد، آزاد شدند.
واقعیت این است که در پرونده هیچ مدرکی مبنی بر وجود اعمال تروریستی وجود نداشت. اما آن چه به طورخاص به  افراد تحت تعقیب نسبت داده میشد، این بود که آنها در لیست اتحادیه اروپا قرار دارند.
یک حرف بی اساس زیرا حضور در یک لیست دلیل کافی برای دادن لقب تروریستی به افرادی که به زندان فرستاده میشوند، نیست.
سالها مبارزة بی وقفه، بروز انحرافها، کارشناسیها و تحت تحقیق قرار گرفتنهای دیگر به دلایل ثانویه وجود داشت تا اینکه بالاخره در قدم اول دستگاه قضاییه فرانسه، با قراری منطبق با کیفر خواست دادستان جمهوری درخواست کرد اتهام تروریسم برای افراد تحت تعقیب کنار گذاشته شود. بعد تصمیم قاضی تحقیق را داشتیم که ارزیابی نمود غیرممکن است بتوان به اتهام تروریسم ادامه داد.
ابتدا یادآوری میکنم که این امر زیادی به طول انجامید و بعد از اینکه سازمان مجاهدین از لیست اتحادیه اروپا خارج شد ما سالها منتظر ماندیم، درحالیکه پرونده خالی بود.
قاضی تحقیق به صدور قراری مبادرت کرد که به نظر من بسیار اساسی است. زیرا ما از آغاز این قضیه در مناسبتهای متعدد تأکید کرده بودیم با یک مقاومت روبه رو هستیم، در این امر وقتی با یک حکومت ستمگر مواجهه میشویم یک مشکل حقوقی واقعی به وجود می آید.
یادآوری میکنم که علاوه بر اصل آزادی، حق امنیت و مالکیت خصوصی، یک حق طبیعی و تردیدناپذیر برای بشر وجود دارد که در بیانیه حقوق بشر و شهروندی مصوب 1789به رسمیت شناخته شده است و آن حق مقاومت علیه ستم است. حقی که متأسفانه خیلی وقتها فراموش میشود.
من حتی در یک کتاب درسی ابتدایی دیده ام که وقتی درآن  صحبت از حقوق طبیعی وتردیدناپذیر بشر میشود، اشاره یی به این حق چهارم نشده است. شاید نویسنده آن نمیدانسته آن را چگونه بنویسد. اما حالا میداند که چگونه بنویسد. این مشکل جدیدی نیست.
ما میدانیم در اقصی نقاط جهان مقاومتهایی علیه ستم وجود داشته است و بالاخره این مقاومتها به رسمیت شناخته شدند.
اما وقتی یک کشور دموکراتیک نظیر فرانسه میپذیرد به یک جنبش مقاومت علیه ستم برچسب تروریستی بزند،
قطعاً این به مثابه کمک رسانی به حکومتهای ستمگر است.
 قاضی تحقیق اذعان داشت اگرچه  اعمالی را میتوان به آنها نسبت داد ، اما به هرحال این اعمال را نمیتوان به عنوان اعمال تروریستی توصیف نمود. زیرا افرادی که در یک جنبش هستند خود را یک مقاومت میدانند.
از این رو من فکر میکنم این یک تصمیم بسیار مهمی است وحالا در عمل حق مقاومت در مورد ایران به  رسمیت شناخته شده است.
همزمان با اعلام این تصمیم حقوقی توسط قاضی تحقیق، میدانیم که در مورد مقاومت ایران یک واقعه دهشتناک در اشرف جریان دارد. ما هرگز این دو موضوع را ازهم جدا نکرده ایم، زیرا دشمنان ما این دوموضوع را به هم مرتبط میسازند، بدین معنی، با بهانه این که آنها تروریست هستند به خود حق میدهند هرکاری  با اشرف بکنند.
در این رابطه یادآوری میکنم وقتی موضوع به دادگاه عدالت اروپا در لوگزامبورگ ارجاع شد، در پاسخ به این سؤال که چه اقدام تروریستی به این افراد نسبت میدهید؟ تنها استدلال آنهایی که خواهان حفظ (مجاهدین) در لیست بودند این بود که بگویند: چون در پاریس افراد تحت تحقیق قضایی قرار دارند.
ما با یک وضعیت عجیب روبه رو بودیم. از یک طرف تحقیق قضایی در پاریس به بهانه درج در لیست صورت میگرفت و از طرف دیگر درج در لیست به بهانه تحقیقات قضایی در پاریس انجام میشد. از سوی دیگر فجایع علیه اشرف، خشونتها علیه اشرف اخیراً به نقطه اوج خود رسیده است. آشکارا از مرحله سرکوب ضدانسانی به مرحله جنایت رسیده ایم و این عیان است.
اکنون من معتقدم مسأله فی الواقع اضطراری است: ما باید از جان زنان و مردان اشرف حفاظت کنیم. اتفاق نظر پارلمانترهای فرانسوی و پارلمانترهای اروپایی با وجود تنوعات سیاسی که دارند، در مورد حمایت از حق  مقاومت علیه رژیم ایران به صورتی که الان صورت میگیرد، همچنین کنار گذاشتن برچسب تروریستی و نیز ضرورت یافتن راه حلی برای حفاظت ازاشرف، تحولی فوق العاده خوب است.
همان طور که ما به مدت طولانی امیدوار بودیم این قرار منع تعقیب تحقق یابد، اکنون باید امیدوار باشیم که قادر خواهیم بود حفاظت ازجان ساکنان اشرف را تامین کنیم. هم چنان که مردم ایران نیز روزی به آزادی دست خواهند یافت.

لرد پدی اشدون، نماینده عالی و فرستاده ویژه اتحادیه اروپا در بوسنی 2002 – 2006
من عضو مجلس لردهای انگلستان هستم، موضوع بحث ما به طور مستمر توسط تعداد زیادی از همکاران من مطرح میشود و  مورد بحث قرار میگیرد از تمام احزاب، هم در مجلس عوام در لندن و همچنین در مجلس لردها.
زمان برای ما هر چه محدودتر میشود. آخرین باری که من صحبت کردم مردم میگفتند این مسئله بسیار پیچیده یی است. مشخص است که فاکتورهای پیچیده یی در آن وجود دارد اما در قلب قضیه، یک مسأله بسیار  ساده هست و آن  انکار حقوق انسانها است.
 مجموعه ای از مردان و زنانی که آسیب پذیر میباشند. کسانی که در موقعیتی جدای از دیگران قرار گرفته اند و سرنوشتشان در دست افرادی است که مجهز به سلاح کشنده میباشند و در گذشته نشان داده اند حاضر به استفاده از این سلاحها هستند. در این جا یک مسأله حقوقی وجود دارد. اما من شخصاً عقیده دارم یک ادعای قانونی وجود دارد که ساکنان اشرف از حفاظت کنوانسیون چهارم ژنو برخوردار هستند. اگرچه برخی این ادعا را به چالش میکشند، اما من شخصاً بر این باورهستم. ولی به نظر من این اساس قضیه نیست، این موضوع نه قانونی است، نه سیاسی بلکه عمیقاً یک موضوع انسانی است. ما انسانهایی داریم که باید توسط جامعه بین المللی محافظت میشدند و انسانهایی را داریم که بهرغم تمام تضمینهای داده شده در عراق کماکان مورد ستم قرار گرفته اند.
آخرین باری که ما در ژنو صحبت کردیم، تمام ما، راجع به یک اتفاق تراژیک قریب الوقوع هشدار دادیم. آنها که در کشور های مختلف در قدرت هستند که شامل کشور خود من نیز میشود اصرار ورزیدند ما داریم مبالغه میکنیم. آنها میگفتند به آنها اطمینان داده شده که چنین مسأله یی رخ نخو اهد داد. یک الی دو هفته بعد دقیقاً همان چیزی را که ما پیش بینی کردیم اتفاق افتاد. تعداد زیادی از ساکنان کشته و زخمی شدند و علاوه بر تمام اینها وضعیتی که الان در کمپ اشرف با آن مواجه هستیم بدتر از وضعیت قبل است، زیرا نمی توانند کشته ها را در مکانهایی که میخواهند دفن کنند و در قسمتهای دیگر اشرف باید دفن کنند. نیازی نیست که شما مسلمان باشید که عمق این قضیه را درک کنید. زخمیها هنوز موفق به دریافت درمان از دکتر نشده اند. از ورود افراد ملاقات کننده حتی چهره های بین المللی جلوگیری میکنند. به اعضای اتحادیه اروپا اجازه ورود داده نشده است. این مسأله ماههاست که ادامه دارد این سرکوب با استفاده از صوت است. 240 بلندگوی بسیار قوی که به صورت شبانه روزی کار میکنند و حتی افراد را ازخوابیدن محروم کرده اند.
مسائل پیچیدة این قضیه توجه مرا جلب نمیکند مسئله بسیار ساده و انسانی است. افرادی که باید تحت حفاظت جامعه بین المللی قرار داشته باشند اما کماکان با این خطرات مواجه هستند. من هم با دیدگاهی که در اینجا بارها مطرح شده موافقم، ما بیش از این نمیتوانیم صبر کنیم ما باید راه حلی برای این مسأله پیدا کنیم. من میدانم که تقصیر را در کجا باید دید. ایالات متحده یک وظیفه اخلاقی دارد اما آنها قبول ندارند که وظیفه قانونی روی دوششان هست. آنها ادعا میکنند که عراق کشور مستقلی  است، من فکر نمی کنم که آنها به این راحتی بتوانند مسئولیت حفاظت از یک  جمعیت شهروند را رها کنند.
خانم رجوی، آقای رئیس،
متأسفانه آن چه که واشینگتن باید از آن برای تأثیرگذاری روی حرکات دولت عراق استفاده کند، بی تأثیر بوده است. اشکال قضیه در این است و ما هم میدانیم دلیل آن چیست. دلیلش این است که دولت عراق تصمیم گرفته به عنوان ابزار سرکوب رژیم در تهران عمل کند و من امیدوارم که ایالات متحده در پی پیدا کردن راه حلی برای این مسأله باشد. ما همه این را درک میکنیم که هیچ گونه تصمیمی در این رابطه نمی تواند اتخاذ شود مگر اینکه مالکی را مهار کنند این کار باید انجام بگیرد. به من گفته اند که مذاکرات در این رابطه فعلاً به حالت تعلیق در آمده است، زیرا افرادی که طرف قضیه هستند شرایط خاصی را مطرح کرده اند. اینها چه شرایطی هستند؟ شرایط این است که سرکوب مخوفی که بر اشرف حاکم است برداشته شود این شرط واقعاً معقولی است. شما چگونه میتوانید مذاکره کنید در حالی که طرفی که آسیب پذیر است زیر چنین فشاری قرار دارد؟
خانم رجوی، آقای  رئیس،
 اگر اجازه بدهید من راه پیشروی را ترسیم می کنم. اولاً هیچگونه جابجایی با توسل به زور نمیتواند وجود داشته باشد. کسانی که میگویند انجام این کار موجب پیش آمدن تراژدی دیگری خواهد شد به نظرم درست میگویند. هیچگونه جابجایی با توسل به زور نمی تواند وجود داشته باشد. ثانیاً قبل از هرگونه مذاکره، سرکوب مخوفی که بر اشرف حاکم است باید برداشته شود. افرادی که مایل به سرزدن به آنجا هستند باید بتوانند این کار را انجام دهند. باید اجازه ورود به دکترها را بدهند، باید اجازه دفن با کرامت را برای کشته شدگان قائل شوند و ثالثاً باید ناظران بین المللی در کمپ حضور داشته باشند. خارج از این شرایط، من فکر نمیکنم که مذاکرات معقولی را بتوان انجام داد. من امیدوارم که سازمان ملل ناظرانی را برای این کمپ مشخص کند این کاری است که آنها باید انجام دهند. به من گفته اند که سازمان ملل متحد به هیچوجه نمیخواهد آنجا برود چون که شرایط بسیار خطرناک است. من فکر میکردم که وظیفه سازمان ملل متحد این است که از مردم در مقابل خطر حفاظت کند نه اینکه خودش را از خطر حفاظت کند و این به نظرم غیرممکن است که اگر نیاز به ناظران بین المللی هست. چرا سازمان ملل متحد نباید آنجا باشد؟ اشکالی ندارد اگر آنها نمیخواهند این کار را انجام بدهند پس بگذارید که جاهای دیگری را بگردیم، شاید اتحادیه اروپا هیأت نظارتی را بتواند بفرستد هنگامی که این مذاکرات در جریان هستند. ما باید به ارعاب خاتمه بدهیم. ما باید به سرکوب خاتمه بدهیم و بعد از آن به نظر من میتوان یک راه حل معقول  پیدا کرد.
خانمها ،آقایان،  فراتر از هر چیز ما باید با چشم ذهنمان وضعیت ساکنان بیگناه را نگاه کنیم که در چه شرایط سختی به سر میبرند. زمان همچنان به پیش میرود و ما نمیتوانیم این قضیه را رها کنیم و باید هر چه سریعترراه حلی برای این موضوع پیدا  کنیم.
متشکرم

مرضیه باباخانی
آقای رئیس
خانم رجوی
نمایندگان محترم
سلام به همه شما
من به عنوان یکی از قربانیان حمله پلیس فرانسه به دفاتر شورای ملی مقاومت و خانه‌های پناهندگان ایرانی در 17 ژوئن 2003 برای ادای یک شهادت به این جا آمده‌ام. حمله‌یی براساس اتهام تروریسم که حالا پس از گذشت 8 سال، قضاییه فرانسه آن را باطل اعلام کرده‌ است.
در آن روز در اعتراض به معامله کثیف با ملاها در سرآسیمگی و احساس خطر از استرداد، چندین نفر خود را به آتش کشیدند. یک نفر در لندن و یک نفر در پاریس جان باخت و شمار دیگری به شدت مجروح شدند. یکی از آنها من هستم. مرضیه باباخانی متولد 1962 در تهران با جسمی که 47 درصد آن سوخته و با قلبی داغدیده به خاطر عزیزان اعدام شده‌ام و خاطری پریشان به خاطر سرنوشت ساکنان اشرف.
روزی که اولین بار خشونت بی‌عدالتی را در زندگیم چشیدم یازده ساله بودم. روزی که ساواک شاه به خانه ما حمله کرد و برادرم را به خاطر عضویت در اپوزیسیون دستگیر کرد.
روز دیگر در اولین سال روی کار آمدن خمینی بود. هنگامی که خودم را به خاطر حمایت از مجاهدین از دبیرستان اخراج کردند.
روز دیگر وقتی بود که عکسهای اعدام‌شدگان توسط ملاها را در روزنامه‌ها دیدم و شماری از همکلاسیهای 16ـ17 ساله ام در بین ‌آنها بودند.
و روز دیگر وقتی بود که خبر اعدام برادرم تقی 21 ساله و برادر دیگرم مهدی 25 ساله را شنیدم. و این که پدر سالخورده‌ام دستگیر و مادرم آواره شده است.
من که تحت تعقیب بودم از مرز پاکستان  به اروپا آمدم و ساکن فرانسه شدم. اما در این جا در تمام روزهای زندگیم به فکر درد و رنج ایران بودم و بی‌وقفه برای آزادی آن تلاش می‌کردم.
در روز 17 ژوئن 2003 که دستگیر شدم، نگران سرنوشت خودم نبودم. ولی فردای آن روز یکباره دنیا در چشمم سیاه شد زیرا شنیدم قرار است دستگیرشدگان را به ایران استرداد کنند. ملا خاتمی رئیس جمهور رژیم از استرداد صحبت کرده بود. چند ساعت قبل از آن هم در زندان سرژی از یک افسر پلیس همین را شنیدم.
روز 18 ژوئن از فرط خشم و برای نشان دادن اعتراضم در برابر ساختمان د اس ت خود را به آتش کشیدم.
در آن موقع خانم رجوی در زندان بود و بعدها که در بیمارستان به هوش آمدم به من گفتند که او به شدت با این کار مخالف بود و از زندان پیامی فرستاده بود.
امروز که در تونس و الجزایر و مصر و کشورهای دیگر دهها جوان تحصیلکرده برای اعتراض خود را به آتش کشیده‌اند، موضوع برای بسیاری قابل فهم شده است که وقتی بی‌عدالتی در فجیع‌ترین شکل خود هجوم می‌آورد، راهی جز این اعتراض باقی نمیگذارد.
متأسفانه در این سالها بعضیها تحت تأثیر القائات رژیم ایران یا برخی سرویس‌ها، اتهامات سنگینی متوجه من کردند. سعی کردند اعتراض مرا یک عمل زشت جلوه بدهند. زیرا میخواستند زشتی زد و بند و جنایت خود را بپوشانند. ادعا می‌کردند که در انجام این اعتراض نه من بلکه دیگران برای من تصمیم گرفته‌اند. این اهانتی غیرقابل تحمل به شخصیت من بود. در اولین روزهای پس از بیرون آمدن از کوما بازجویان د اس ت سراغم آمدند. به جایی بازجویی، آ‌نها همین‌ اتهامها و توهینها را نثارم می‌کردند. باور کنید که درد و سوزش این تهمتها از دردهای جسمی‌ام بیشتر بود. احساس کردم برای بار دوم دارند مرا قربانی می‌کنند.
حالا قاضی تحقیق شجاع پاریس در حکم خود اتهام تروریسم علیه جنبش مقاومت را به کلی مردود دانسته است. بنابراین توطئه‌گران باید پاسخ دهند که چرا کسانی مانند مرا قربانی کردند؟
با این حال من از آنچه کردم پشیمان نیستم. آتشی که جسم مرا سوزاند، اندکی از آن آتش است که به خاطر حاکمیت فاشیسم مذهبی بر زندگی تمام هموطنان من افتاده است.
حالا هم به این جا نیامده‌ام که به گذشته‌ها اعتراض کنم. مرا اضطرابی به این جا کشانده است که به خصوص پس از قتل عام 8 آوریل در اشرف هر روز بیشتر وجودم را می‌گیرد. اشرف که مادرم و یک خواهرم در آن به سر می‌برند، در تهدید یک پاکسازی است.
من آمده‌ام که صدای آنها باشم و از فرانسه بخواهم رهبری یک ابتکار بین‌المللی برای حفاظت آنها را به دست بگیرد.
 از شما دوستان بزرگوار می‌خواهم در این شرایط حساس و اضطراری برای این هدف انسانی تلاش کنید.
از همه شما متشکرم.

 امیل بلسینگ
متشکرم خانم بابا خانی که مجلس ما را با نیروی تعهد خود، با شهامتتان و با این شهادت روشن کردید.


ژاک آتالی، مشاور رئیس جمهور فرانسوا میتران
بدیهی است صحبت کردن پس از شهادتی این چنین منقلب کننده و سنگین برای ما که تنها میتوانیم کلاممان را در اعتراض به این اعمال وحشیانه به کارگیریم، بسیار دشواراست.
وضعیت از بار آخری که ما یکدیگر را دیدیم متحول شده است و امروز به طور فزاینده یی روشن میشود که ضروری است راههای ایجاد شرایط لازم را برای آنکه این کمپ به لحاظ حقوقی تحت حفاظت سازمان ملل متحد قرار گیرد، بیابیم. زیرا به نظر میرسد دیگر نمیتوان منتظر حفاظت مستقیم آمریکا از کمپ ماند و مجموعه کسانی که در آن سکونت دارند، مایل نیستند این مکان را ترک کنند که این انتخاب خودشان است.
آنها میخواهند با هم درآنجا بمانند و میتوان کاملاً دلایل این انتخاب را درک کرد. لذا باید شرایط لازم برای آن  که کسی حفاظتشان را برعهده میگیرد، فراهم کرد.
با تمرکز روی مورد این کمپ، که نمونه یی است که میتواند برای بسیاری وضعیتهای دیگر در سراسر جهان مورد ارجاع قرار گیرد، هم اکنون و بسیار سریع باید یک موقعیت جدید تحت حفاظت سازمان ملل متحد ایجاد کرد و به محض آنکه این موقعیت به رسمیت شناخته شد، یک حفاظت حقوقی، حضور ناظران، گشایش بر مطبوعات، دسترسی به طب و دارو و در موارد بسیار وخیم، اقدام و استناد به فصل 7 منشورملل متحد به تبع آن برقرار گردد
اما به نظر من در پروسه، حفاظت باید به کارگرفته شود.به نظر من امروز کاملاً  امکانپذیر است که چنین موقعیتی با استناد به سوابق تاریخی و مجموعه حفاظتهایی که سازمان ملل متحد در اختیار جمعیتهای جا به جا شده در موارد بسیار متعدد قرار میدهد به تصویب برسد.
هدف این خواهد بود، همان طورکه کمابیش به روشنی از سوی پارلمان اروپا و نهادهای مختلف دیگر بیان شده، حمایتهایی را از این موقعیت به دست آوریم که حتی قبل از تصویب رسمی آن به صورت یک اصل از سوی سازمان ملل متحد، بتوان کمپ اشرف را تحت حفاظت شورای امنیت ملل متحد قرار داد و تعهد مراقبت و نظارت بر آن از طریق حضور ناظران سازمان ملل متحدکه حضوری دائمی خواهد بود، به دست آورد و همچنین حضور دائم رسانه ها تضمین شود. 
خواست اول: جلب موافقت ملل متحد با حضور دائم ناظران
خواست دوم: جلب موافقت ملل متحد با ایجاد یک موقعیت
چنانچه اتحادیه اروپا شهامت آن را داشته باشد و چنانچه سازمان ملل متحد ابزار و امکانات لازم یا امکان تصمیم گیری دراین باره را نداشته باشد، میتوان شقی را تصور کرد که اتحادیه اروپا جای سازمان ملل متحد را بگیرد و متقاعد شود که برعهده او است که در برخی موارد، خود حضور ناظران را به نام یک سیاست خارجی مشترک اتحادیه، تأمین کند و با اعزام ناظرانی در موقعیت ناظر قرار بگیرد.
در موارد بسیار متعدد چنین بوده است. اتحادیه اروپا هنوز با شهامتی که لازم است سیاست خارجی واحد خود را بنا نکرده، اما به نظرمن قابل تصور است که بتواند از این پرونده استفاده کند، همان طورکه در مورد دیگر کمپها در مناطقی که به دغدغه ها و دل نگرانیهای اعضای اتحادیه نزدیک تراست، این طور بوده  است، منظورم کشورهای آفریقای غربی، آفریقای زیرصحرا و آفریقای شرقی است.
تصمیم به حضور ناظران اتحادیه اروپا و یک موقعیت حفاظت مصوب اتحادیه میتواند به فوریت اتخاذ شود بدون اینکه الزاماً هزینه های نظامی خاص یا حتی هزینه های غیرنظامی خاصی به دنبال داشته باشد که سازمانهای غیردولتی اروپایی کاملاً آمادگی پرداخت آن را دارند ـ منظورم سازمانهای بزرگ غیردولتی انگلیسی، آلمانی و فرانسوی است.
این است گام مشخص و ملموسی که میتوان به سرعت برداشت، چه درعمل و به صورت پراگماتیک و چه از آن بهتر در کادر حقوق. متشکرم

سید احمد غزالی
تصمیم اخیر دادگستری در فرانسه، در این کشور حقوق بشر، یکی از مواردی است که بهترین چهره و تصویر از فرانسه را به نمایش گذارده است. این اولین بار نیست که چنین چیزی روی میدهد و چهره بهتر فرانسه نشان داده می شود. یک مورد دیگر مربوط است به زمانی که در اوایل دهه 1980 رئیس جمهوری فرانسه مقاومت ایران را پناه داد.
این نه بار اول یا دوم، بلکه برای چندمین بار است که به یمن حمایت جامعه سیاسی در فرانسه، یعنی منتخبین مردم، در سطح ملی یا در شهرها و بخشها و به یمن تلاش تحسین برانگیز وکلا و به موازات آن تلاشهای مشابهی که در کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا صورت میگیرد، یک پیروزی تازه نصیب مقاومت ایران می گردد.
من از صدور این حکم قدردانی میکنم که عدالت را درباره خواست مردم ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران اجرا می کند. لیکن این عدالت تنها در وجه قضایی اعمال شده است، به لحاظ سیاسی و اخلاقی نیز حق و عدالت باید برقرار گردد.
لذا من مایلم صحبتهایم را در دو نکته خلاصه کنم. من اینجا به استاد لوکلرک برای چندمین بار درود میفرستم و ادای احترام میکنم، به خاطر آنچه که او و تمام همکارانش از ده سال پیش به سود آرمان ایران انجام داده اند.
این یک فرصت است. زیرا برعهده من نیست که رویه و رفتار دولت فرانسه و دولت ایالات متحده را به آنها دیکته کنم. آیا اصلاً چنین حقی دارم؟ اما به آنها میگویم که من در این لحظه هم قلبم مالامال از شادی است به خاطر این حکم صادره و در عین حال مملو از نگرانی است، زیرا بیش از همیشه نگران ساکنان اشرف هستم.
شما همه به درستی انقلاب کشورهای عربی را عنوان کردید یا آنچه به آن انقلاب عرب می گویند. ما همه مشاهده کردیم که چه در شورای امنیت ملل متحد و چه از سوی بازیگران و مداخله کنندگان اصلی یعنی ایالات متحده آمریکا و فرانسه، تنها دلیل و تنها هدف عنوان شدة مداخله آنان، حفاظت از مردم بود.
آنچه ما در آوریل گذشته در اشرف دیدیم یعنی ورود زرهی و سلاح سنگین و حمله به مردمی بود با دستهای خالی و به مسلسل بستن آنها که 35 کشته و صدها زخمی برجای گذاشت. آنچه ما دیدیم قابل مقایسه نیست. مگر اینها هم مردمی نیستند که نه فقط تهدید شده اند، بلکه خرد و له شده اند؟
اینجا دیگر مسأله اعتبار و حیثیت دولتهای غربی در میان است. این فرصتی است فوق العاده برای آنکه تصویر بد زدوده شود، تصویر وحشتناکی که درسال 2003 دیدیم، و حق و عدالت به لحاظ سیاسی و اخلاقی نیز برقرارشود.
آنها اکنون مسئول هستند. اگر کاری نکنند، مسئول وقایع بعدی خواهند بود. مسأله جان انسانها است، جان رزمندگان مقاومت و همچنین انسجام و اعتبار سیاست دولتهای غربی به خصوص با توجه به انگیزه هایی که در مورد انقلابهای عرب به خود نسبت می دهند. متشکرم.

آلن نری، نماینده مجلس ملی فرانسه
من به نام چهار پارلمانتر صحبت خواهم کرد: دوستم امیل بلسیگ که اینجا حضور دارد، ژان پیر برار و نیکلا پروشو، که همراه با من کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک را تأسیس کرده اند.
ما اقدامات مختلفی به عمل آورده ایم به خصوص در زمستان گذشته که توانستیم با یک مشاور سیاسی رئیس جمهور در الیزه ملاقات کنیم.
ما به این مسأله علاقمند شدیم چون به نظر ما امروز کاملاً غیرقابل قبول است بنیاد گرایی حقوق بشر را لگدمال کند و در مورد مشخص این کمپ تمام خصوصیات آنچه که در تاریکترین روزهای اروپا و جهان زیر یوغ دیکتاتوری و توحش نازیها شاهدش بوده ایم، به چشم می خورد. به اعتقاد من، کشتارهایی که انجام گرفته و شرایط غیرقابل قبول زندگی که برکمپ اشرف تحمیل شده کاملاً قابل مقایسه و مشابه است به آنچه در کمپهای نازی با آن تصاویر اندوهبار میگذشت.
در نتیجه ابتکار ما امروز شمار بسیار بالایی از نمایندگان و اکثریتی از پارلمانترهای فرانسوی که طیف سیاسی گوناگون حاضر در مجلس ملی را نمایندگی میکنند، بسیج کرده است.
نیت ما این بود که در این روز 18 ماه مه بیانیه یی انتشار دهیم با این محتوی که رسماً خواستار آن هستیم دولت فرانسه بپذیرد مقاومت علیه دیکتاتوری مذهبی در ایران را به رسمیت شناخته و برقراری دیالوگ با شورای ملی مقاومت ایران را مد نظر قراردهد.
این ابتکار پارلمانی به نظر ما در شرایط کنونی خاورمیانه و امیدهایی که با بهار عرب درخاورمیانه برخاسته، از اهمیت خاصی برخورداراست.
امروزشاهد برخاستن امید دیگری نیز هستیم، زیرا پس از ده سال تحقیق قضایی، اتهامات تروریسم یا تأمین مالی تروریسم علیه 24 تن از حامیان و اعضای شورای ملی مقاومت ایران لغو شده که به نظرما یک گام مهم اول است.
این حکم به باور ما حق مشروع مقاومت در برابراستبداد را به رسمیت می شناسد.
ما همچنین مایلیم یاد آورشویم که رژیم ایران مانع اصلی بر سر راه دموکراسی در منطقه است و تلاش میکند قیامهای رهایی بخش را به سوی بنیادگرایی اسلامی منحرف کند.
و ما از آنجا که جمهوریخواه هستیم و دموکراتهایی که تمام گرایشهای مجلس ملی را  یعنی مردم فرانسه را نمایندگی می کنیم، دولت خود را به دست زدن به یک رشته ابتکار فرا می خوانیم.
ابتکاراتی که همان طور که ژاک اتالی گفت، می تواند از سوی اتحادیه اروپا ارائه شود. ما البته با اشتیاق تمام خواستار چنین ابتکاری هستیم، اما درعین حال و ناگزیر می بینیم که سیاست اروپا امروز در این زمینه گنگ و الکن است. در این شرایط، با توجه به شرایط غیرقابل قبول زندگی پناهندگان اشرف، مقتضی است فرانسه که به هرحال کشور پایه گذار شناسائی حقوق بشر و شهروندان است، به نحوی عمل کند که ابتکار را در دست گیرد.
ما همچنین به سهم خود خواستار آنیم که درصورت امکان، که قویاً درخواست می کنیم، دیداری از کمپ اشرف برای پارلمانترهای فرانسوی ترتیب داده شود.
(کف زدن حضار)
البته بهترین راه حل و آنچه که ما واقعا خواستار آن هستیم این است که با تمام قوا از هرگونه ابتکار فرانسه که امکان یک تعامل و تعهد بی چون وچرای سازمان ملل متحد برای تضمین امنیت و آزادی و حفظ حرمت جسمی و روحی ایرانیان زندانی در کمپ اشرف را فراهم آورد، حمایت خواهیم کرد.
این بود خانمها و آقایان پیامی که من خواستم به نام جمیع پارلمانترهای فرانسه که اکثریت بزرگ آنان از کلیه گرایشها این فراخوان را امضا کرده اند، به شما منتقل کنم.


ژان گوبر، نماینده مجلس ملی فرانسه
ما حق نداریم که خودرا به وضعیت غیرقابل قبول عادت بدهیم ،چه، این وضعیت مردم ایران باشد یا مردم جاهای دیگر کره زمین. امروز از مردم ایران حرف میزنیم: پیوسته مردم ایران در قلب و ضمیرمان جای دارند، ولی دیگر مردمان کره زمین هم هستند که از این وضع رنج می برند و دموکراسیها باید دائماً این موارد مشغله ذهنی شان باشد.  واقعیت این است که وضعیت خاص کمپ اشرف بازهم به فوریتی که ما می شناسیم  اضافه می کند.
مدتهاست که احساس نگرانی میکنم و مشغله ذهنی ام است. من به سازمان شما می گویم که باهم ملاقاتهای زیاد داشته باشیم تا این موضوعات را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. باید به شما بگویم که ما نیز برای متقاعد کردن و فعال کردن مقامات،  تعهد کامل داریم. چون میدانیم وقتی ما حرف زدن در مورد موضوعی را قطع کنیم،  بسیاری از کسانی که در اطراف ما هستند، خیال می کنند مسأله حل و فصل شده است .
این مسئله حل و فصل نشده است و ما باید کارزارمان را تا آنجاکه باید ادامه دهیم .

آندره شاساین، نماینده مجلس ملی فرانسه
آندره شاسین:
متشکرم، همکار عزیز، خانم رئیس جمهور، همکاران عزیز، پارلمانترها، خانمها و آقایان. می‌خواهم عرض کنم مانند حضور همه پارلمانترهایی که اینجا هستند، حضور من هم یک حضور اندیشمند، یک حضور آگاهانه و همراه با یک تعهد پایدار است. به علاوه، مایلم که سلامهای دوستم ژان ـ پیر برار را که نمیتوانست امروز در میان ما باشد، به شما برسانم، با شما سخن میگویم از تعهد تعداد زیادی از پارلمانترها، یعنی جمع ما که امروز با ترکیب یک رنگین کمان نشان داده می شود، و من مایل بودم که رنگ خاص خودم را به آن بیافزایم.
امروزه قبل از هر چیز باید این را بگوییم که تا چه حد آن چه را هم اکنون در اشرف جریان دارد، محکوم می کنیم.
من همچنین میخواهم تحسین خودمان را نسبت به مبارزه شورای ملی مقاومت، و نسبت به شما، خانم رئیس جمهور ابراز کنم.
برای من که یک فعال سیاسی هستم، از اینکه هر هفته در مقابل مجلس ملی، نمایندگان مقاومت شما را مشاهده میکنم، دلیل دیگر برای حضور امروزم در اینجاست، زیرا احساس میشود که پشت تعهدات فردی اعضای شورای ملی مقاومت، عزم تمامی یک خلق قراردارد.
همچنین میخواهم بگویم که در ورای این همبستگی که ما امروز بیان می کنیم و توسط دیگر سخنرانان هم گفته شد، ما خواستار راه حلی هستیم که مسالمت آمیز و دموکراتیک باشد و تعهد قاطعانه کشورهای جهان، به ویژه اتحادیه اروپا و به طور خاص فرانسه، را به همراه خود داشته باشد. این همان چیزی است که ما پارلمانترهای عضو همه گروههای سیاسی با گرایشهای مختلف، سعی داریم در مجلس ملی و فراتر از آن، در کل پارلمان  به پیش ببریم. زیرا این راه حل مسالمت آمیز و دموکراتیک، یک فوریت است. و هر کدام از ما، مسئولیت سنگینی در آن خواهیم داشت. 


میشل ترو، نماینده مجلس ملی فرانسه
درحالیکه ملتها با بهار آزادی خود روبه رو هستند ما نمیتوانیم امروز درکنار مردم ایران که با ضرورت حیاتی رهایی از یوغ یک حکومت مذهبی ضد تاریخی  روبه رو هستند، نباشیم.
میخواهم همبستگی کامل خود و بسیاری از همکارانم را که امروز حضور دارند یا نمایندگانشان اینجا هستند، ابراز دارم همانطور که آقای بلیسک به شما خواهند گفت هم اکنون جلسات متعددی در مجلس جریان دارد.
می خواهم بگویم قویاً کار شما را تشویق میکنیم. تصمیم قاضی تحقیق فرانسه به جا اعلام شد و یادآور این حقیقت است که اتهامات از پایه بی اساس بوده است.

پاسکال دوگولم، نماینده مجلس ملی فرانسه
چند کلمه برای تأیید تعهد پارلمانترهای امضا کنندة بیانیه: آنها تعدادشان زیاد و در اکثریت هستند  و بدون شک فردا باز هم بیشتر خواهند شد 
در واقع، گذشته از صحبتهای وکیل لکرک، هرچه زمان بیشتر میگذرد، مبرم بودن وضعیت انسانی به ما بیشتر تحمیل میشود.
حملة اخیر  8 آوریل فاجعه آمیز و دردآور بود. نه فقط شامل نفرات اشرف میشود، (بلکه) خانواده ها، حتی شما را هم اینجا عمیقاً متأثر کرده است. ولی نمایندگان  یک دموکراسی مثل فرانسه نمیتوانند بی تفاوت در کنار این بحث باقی بمانند. هر چه زمان میگذرد، این بحث بیشتر گلوی ما را میفشارد. اگر بتوانم اینطوری منظورم را بیان کنم.
به نظرم میرسد که در این مورد مبرم، ما بر سر این موضوع  از دولت سؤال کردیم ، به فوریت باید تدابیر حمایت از طرف سازمان ملل متحد قویاً از سو دولت فرانسه خواسته شود.
دموکراسی ما درنگ نکرد و خودش را درگیر قضیه کرد  و از این روست که جنبشهای دارای آرمان دموکراسی، حرکت خلقهای خاورمیانه و مغرب، ما را در خط مقدم این بسیج قرار دادند. و ما عکس العمل نشان دادیم. این وظیفه ماست، بین این مقاومتها و مقاومت ایران فرقی نیست.
با این عنوان، تعهد ما دوباره باید به اثبات برسد و البته ما دولت را خطاب قراردادیم و از طرف دولت منتظر یک سری جواب هستیم.
از شما متشکرم

مارتین پنویل ـ نماینده مجلس ملی فرانسه
در ابتدا از شما به خاطر این که مرا به این جلسه دعوت کردید، متشکرم
آمدن من به اینجا به معنی حمایت از شما، از کار شما و از مقاومت شماست و به طور خاص حمایت از زنان است از زنانی که به خاطر آزادی می جنگند، مقاومت میکنند و مبارزه می کنند. با تعهدمان به عنوان نماینده مجلس، من به نام خودم و به نام همکارانم حمایت کاملم را ابراز میدارم.

علی عبدالطیفو ـ نماینده مجلس ملی فرانسه
خانم رئیس جمهور، همکاران عزیز، خانمها و آقایان. من این شانس را داشتم که از آنچه در اشرف گذشت، مطلع شوم و صحنه های حمله به اشرف را مشاهده کرده ام. تصاویری که باعث میشود نتوانیم از کنار آنچه در اشرف روی داد، بی تفاوت رد شویم.
ما قبل از هر چیز باید تصریح کنیم که عراقیها صلاحیت خود را از دست داده اند و مقاومین اشرف نیاز به یک حفاظت بین المللی از سوی سازمان ملل متحد دارند. از نظر من این حائز اهمیت است.
و فراتر از حفاظت بین المللی، نباید این جنایت بدون مجازات بماند. و ما باید هر چه زودتر اقدام کنیم تا جامعه بین الملل تحقیق کند و در اسرع وقت مقاماتی که این جنایات را مرتکب شدند، تحت پیگرد قرار گرفته و مجازات شوند.
گذشته از آن، البته کمک رسانی به زخمیها و بیماران هم ضروری است و باید آنها را مداوا نمود.
من فکر میکنم ما باید از خود سرعت عمل نشان دهیم. همان طور که همگی در اینجا اشاره کردند، به فوریت باید اقدام کرد. من مطمئن هستم که فرانسه، سرزمین حقوق بشر، اقدامی را که لازم است به عمل خواهد آورد تا این امر در اسرع وقت در سازمان ملل متحد محقق شود و تدابیر لازم اتخاذ گردد.
در هر صورت، مایلم بگویم که به عنوان یک عضو مسلمان مجلس ملی فرانسه، کاملاً در این مبارزه شریک هستم و در کنار مقاومت ایران هستم.

اود دو توئن،  بنیانگذار فوروم زنان برای اقتصاد و جامعه
آقای رئیس، خانمها و آقایان نماینده، خانم رئیس جمهور، من از شما به خاطر اینکه مرا برای  دومین بار در جمع خودتان دعوت کردید، متشکرم.
من به عنوان بنیانگذار Women’s Forum و عضو جامعه مدنی، می خواهم پیامی به زنان نسل خودم و همچنین به زنان جوانانی که همسن دختر 35 ساله ام هستند، بدهم، زیرا به عقیده من زنان جوان به اندازه کافی درگیر مشکلات جهانی نیستند. شما خانم رجوی، نه تنها برای من و برای ما، بلکه برای زنان دیگر هم یک الگو هستید.
میخواهم خانم رجوی، برخی از سخنان شما را که در 10 آوریل گذشته در مقابل شورای اروپا در استراسبورگ ایراد کردید، بازگو کنم. من به عنوان یک زن باید شمه یی از مقاومت زنان ایرانی را که توسط شما توصیه میشود، بیان کنم.
در مورد حقوق و آزادیهایی که زنان باید داشته باشند در زمینه حقوق یکسان و با احترم به مذهب و قومیت و قشراجتماعی آنها.
- همان حقوقی که مردان در عرصه سیاست و در زمینه اجتماعی و اقتصادی دارا هستند.
در مورد اصل برابری در زمینه شرکت در زندگی سیاسی ـ کاری که شما خانم رجوی، به چه خوبی انجام می دهید:
- حق شرکت در همه مراحل سیاسی: طبق نظام حقوق آخوندها، زنان حق رئیس جمهور یا قاضی شدن را ندارند.
- کسب نیمی از مناصب در دولت، همینطور در گزینش کاندیداها در احزاب سیاسی.
من با آمدن به اینجا، در برابر شما متعهد میشوم و تلاش خواهم کرد که پیام را منتقل کرده و زنان دیگری را برای کمک ترغیب کنم. برای اینکه بتوانیم تأثیر گذاشته، اسامی و لیستهایی داشته باشیم که بتوانیم به دولت فرانسه و به اروپا بدهیم و سعی کنیم که تا ماکزیمم آن چه میتوانیم، تاثیرگذار باشیم. ما به عنوان جامعه مدنی، قادریم به سرعت اقدام کنیم زیرا این یکی از وجوه قدرت ماست.
حالا نوبت دولت ما است که کاری را که میتواند انجام دهد، و میدانیم که توان آن را دارد. از شما متشکرم.

فرانسوا کلکومبه، بنیانگذار سندیکای قضات
من از تنوع سیاسی نمایندگانی که امروز اینجا گرد هم آمده اند بسیار خوشوقتم.
به خاطر دارم که فرانسوا میتران پیش از اینکه انتخاب شود تعهدات سنگینی را پذیرفته و اعلام کرده بود افرادی را که به خاطر فعالیتهای سیاسیشان و به طور خاص فعالیتهای دموکراتیک در کشورهای دیگر مورد تعدی قرار میگرفتند بر مبنای قوانین و حقوق پایه یی کشورهای دموکراتیک، خواهد پذیرفت.
از همان سال 1981 مسعود رجوی اولین کسی بود که از یک حق جدید قانونی در فرانسه برخوردار گردید. فرانسه در این مقطع رفتار مطلوبی از خود نشان داد. با این همه اوضاع به سرعت تغییر کرد زیرا رشته یی از گروگانگیری که ملاها یا خود سرمنشأ آن بودند یا به واسطه آنها انجام میگرفت اتفاق افتاد. گفتگوهای تجاری نیز آغاز شد. همه اینها باعث شد که رفته رفته و از همان قدمهای اول همزیستی، از مسعود رجوی درخواست شود که فرانسه را ترک کند. تنها کشوری که در آن زمان وی را پذیرا شد، عراق بود. قضیه اشرف نیز از همین زمان آغاز شد.
بهتر است حرفهایمان را آشکار بگوییم . وقتی که یک هیأت پارلمانی با بوق و کرنا به ایران رفت و توسط دولت ایران مورد استقبال قرار گرفت من نماینده مجلس بودم. در آن زمان من از کسانی بودم که با این مسأله مخالفت کردند، زیرا آن را غیرقابل قبول میدانستم. به خصوص که خاتمی به ما به عنوان یک میانه رو هم معرفی شده بود. در واقع یکی  از وزرای خمینی بود و زشت ترین کارها را هم انجام داده بود. او از جمله کسانی بود که به کودکانی که خود را در میدانهای مین می انداختند، یک کلید کوچک میداد تا به آنها تضمین دهد با آن به بهشت میروند. اینکه چنین شخصیتی توانسته باشد از نظر افراد متمدن در فرانسه یک میانه رو محسوب شود مرا همچنان حیرت زده میکند.
اما وقایع بدتری در راه بود. زیرا به درخواست خاتمی، یعنی به درخواست ملاها تمام کشورهای غربی و در راً س آن آمریکا، میخواستند برای به دست آوردن دل این رژیم عزیز تلاش کنند. و خوب این رژیم عزیز چه میخواست؟ معلوم بود، میخواست که مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران تروریست محسوب شوند. بدین ترتیب بود که ایالات متحده، سازمان مجاهدین را در لیست تروریستی شان ثبت کردند.
 پس از آن قضات در یک عکس العمل کاملاً طبیعی با این اراده سیاسی کشورهای مختلف به مخالفت پرداختند چون نقششان همین است. بعد هم پارلمانترهای اروپایی و همچنین نمایندگان مجلس در کشورهای مختلف به مسئولیتهای خویش پاسخ گفتند.
ما در یک دوره شاهد بودیم که نمایندگان مردم در انگلستان، آمریکا و تقریباً تمام اروپا و همچنین در فرانسه که خواستار به رسمیت شناخته شدن شما بودند، علیه دولتهای متبوعشان موضع گرفتند.
همچنین به خاطر بیاوریم که قضات انگلیسی اسم شما را از لیست تروریستی حذف کردند و سپس اتحادیه اروپا نیز همین کار را کرد.
من حرفهای هانری لکلرک را که به خوبی توضیح داد، تکرار میکنم. او گفت آنچه که مربوط به شماست نه یک سری اشتباهات قضایی و نه سوء تفاهمات تأسف بار است. واقعیت این است که شما را باید افراد مقاومت به حساب آورد و نه تروریست. شما اعضای مقاومت هستید و این کلمه در تاریخ کشور ما معنا دارد و طنین تاریخ اخیر ماست. همه ما میتوانیم آن را بفهمیم. پارلمانترها آن را خاطر نشان کردند.
اغلب ما در زمان مقاومت سن کمی داشتیم و آنچه که از آن میدانیم گفته ها و شنیده هاست. ولی شما و دیگرانی همچون شما به ما این فرصت را دادید که با اعضای مقاومت یک کشور آشنا شویم.
خوشحالم این نکته را خاطرنشان کنم که یک هیأات اروپایی به محل رفته و گزارشی ارائه داده که همه میتوانیم به آن تکیه کنیم. همانطور که میدانید این گزارش موقعیت را به صورتی واقعی و نه شفاهی و از نیویورک و بروکسل، به رسمیت شناخته است. یعنی اینکه به صورت مشخص و عینی در محل خواستار دسترسی به امکانات پزشکی و امدادرسانی به افرادی که در داخل کمپ هستند و امکان انتقال کسانی که میخواهند از آنجا خارج شوند و حفاظت روزمره تمام کسانی که آنجا ساکن هستند، شده است. این حداقلهاست و ما باید حتماً آنها را به دست بیاوریم.
دوست من آلان نری چند لحظه پیش به خوبی این نکته را توضیح داد. خواست به رسمیت شناختن شورای ملی مقاومت به مثابه یک سازمان مقاومت واقعی و به عنوان سازمان اصلی مقاومت دموکراتیک در برابر رژیم ملاها، خواسته یی است که ما باید به دنبال آن باشیم.
خانم رئیس جمهور، به نام همه کسانی که من از جانب آنها نماینده هستم و تعدادشان زیاد نیست و تمام دوستانم، میتوانم بگویم ما شما را به عنوان نماینده اپوزیسیون دموکراتیک این رژیم به رسمیت می شناسیم و از شما تا رسیدن به پیروزی که تا این لحظه محقق نشده حمایت میکنیم. ما در تلاشهای شما در کنارتان هستیم.

سخنان پایانی بلسیگ
به عنوان نتیجه گیری بگویم که به باورمن کاملا روشن است که شناسایی مقاومت مردم ایران برای آزادی و گشودن باب گفتگو با ائتلاف دموکراتیک و اپوزیسیون باید برای فرانسه یک اولویت شود.
همچنین به روشنی گفته شد که درحال حاضر فوریت امر با حفاظت از ساکنان اشرف است تا از تکرار جنایاتی که همگی محکوم کرده و می کنیم، جلوگیری شود.
دراین راستا، ما ابتکار پارلمان اروپا را مورد توجه قرارداده ا یم، از طرح پیشنهاد شده به سرپرستی استروان استیونسون، نماینده پارلمان اروپا، حمایت می کنیم.
نکته آخر اینکه به نظر من، حذف سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست اتحادیه اروپا درسال 2009 و لغو اتهامات تروریسم علیه جنبش مقاومت ایران در فرانسه که به تازگی اعلام شد، نشان می دهد که پارلمانترهای فرانسوی نیز که دراین راستا متعهد شده اند، بر ارزش های جمهوری و به سود حقوق و آزادیها تکیه داشته به این ترتیب فروتنانه دراین پیشرفت های مهم سهمی داشته اند.
از حضورتان تشکر می کنم و کلام آخر را به خانم رجوی می سپارم.

سخنان پایانی مریم رجوی
«مایلم ازپارلمانترها، وکلا و تمام شخصیتهای سیاسی و مدافعان حقوق بشر تشکر کنم.
پس از سالها تلاش و پشتکار، تلاش و فعالیت اعضا و هواداران این مقاومت و همچنین با کمک و همبستگی شما، مقاومت توانست مراحل بسیار مهمی را پشت سربگذارد.
مراحلی مانند حذف مجاهدین از لیستهای اتحادیه اروپا و انگلستان، حکم منع تعقیب در فرانسه و همچنین نمونه آزاد شدن 36 تن ازساکنان اشرف که دو سال پیش گروگان گرفته شده بودند.
درنتیجه، با کمک شما ما میتوانیم هدفهای بزرگتری را نشانه برویم.
به همین دلیل است که اکنون میخواهم بگویم ما مسائل و مشکلات بسیارمهمی مانند حفاظت از ساکنان اشرف در عراق داریم.
اطمینان دارم که ما اگر قویاً تلاش کنیم، همراه با یکدیگر موفق خواهیم شد و این کار را میتوان به عنوان مثال از طریق اتحادیه اروپا و همچنین دولت فرانسه انجام داد.
به همین دلیل بود که چند روز پیش دولت فرانسه را فرا خواندم تا ابتکار یک اقدام بشردوستانه را با ارجاع مسأله حفاظت ساکنان اشرف به سازمان ملل متحد و شورای امنیت و اخذ تضمین در این راستا به دست گیرد.
اما درعین حال باید بگویم موضوع اشرف تنها صحبت از فاجعه انسانی نیست. بلکه مسأله سیاست بین المللی هم مطرح است. چرا که اشرف نقطه امید مردم ایران برای سرنگونی دیکتاتوری مذهبی درایران است.
رژیم ملایان یعنی دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران یک تهدید است، نه تنها برای مردم ایران، بلکه برای تمام جهان، برای صلح و امنیت در سراسر جهان.
با تشکر از شما آقای رئیس و با تشکر ازهمه شما