در میان تمامی توضیحات و تجزیه و تحلیل هائی که در وسائل ارتباط جمعی عرضه میشود دو مورد قابلتوجه است:
نخست اینکه احمدینژاد از ماه گذشته که اختلافاتش با آیتالله خامنهای علنی شده است، نفوذ خود را در نظام حاکم بر ایران به گونهای روزافزون از دست میدهد.
ساموئل سیزوک تحلیلگر ارشد امور نفتی خاورمیانه در مرکز مطالعاتی و مشورتی آی اچ اس در مقاله خود مینویسد خبر حاکی از امکان شرکت وی در جلسه اوپک همراه با وزیران دیگر کشورها، نگرانی شدیدی را به وجود آورده بود که او میخواهد از این جلسه بهعنوان یک سکوی سیاسی برای تقویت موضع جهانی خود و سیاسی جلوه دادن تلاشهای اوپک برای بازگرداندن ثبات به بازارهای نفتی در این موقعیت بسیار حساس و حیاتی استفاده کند. در همین حال اعلام این خبر که وی راهی جلسه نخواهد شد بیشتر چنین تلقی شده است که رئیسجمهوری ایران در مقابل انتقادهای شدید از وی مبنی بر اینکه میخواهد وزارت استراتژیک نفت را تحت کنترل شخصی خود درآورد و از طریق ادغام این وزارتخانه با وزارت نیرو، در درازمدت مشاغال مهم و حساس را به متحدان خود بسپارد، کوتاه آمده است.
تئوری دوم این است که حضور احمدینژاد در جلسه اوپک میتوانست مناسبات متشنج میان ایران و عربستان سعودی بر سر استقرار سربازان سعودی در بحرین صحنه سرکوب یک شورش شیعه ضددولتی با حمایت عربستان سنیّ را متشنج تر کند. به گزارش نیویورک تایمز، کلیف کوپچان، کارشناس امور ایران در گروه مطالعاتی اروسیا معتقد است“ نبودن احمدینژاد در جلسه به عربستان سعودی این امکان را میدهد تا اوضاع را آنگونه که مناسب میبیند، فارغ از انحراف هائی دنبال و حلوفصل کند که این رهبر توجه طلب ممکن است عامل آن بروز میشد.