فراخوان اروپایی آمریکایی برای حفاظت از اشرف و ممنوعیت جا به جایی در داخل عراق

روز چهارشنبه 4 خرداد، سیاستمداران اروپایی و آمریکایی در یک کنفرانس در پارلمان اروپا در بروکسل، سازمان ملل متحد ، اتحادیه اروپا و آمریکا را به اقدام فوری برای دستیابی به یک راه حل دراز مدت و مسالمت آمیز برای حل مساله فراخواندند.

شرکت کنندگان آمریکایی و اروپایی در حمایت از راه حل پارلمان اروپا برای اشرف اتفاق نظر داشتند و بر ضرورت خاتمه دادن به سرکوب ساکنان اشرف از جمله  خروج نیروهای عراقی از اشرف، لغو محاصره و شروع تحقیقات بین المللی در مورد کشتار 8 ّآوریل تاکید کردند. آنها افزودند: انتقال ساکنان اشرف به نقطه دیگری در عراق نه عملی و نه منطقی و نه قانونی است و تنها زمینه ساز جنایتی بزرگتر علیه اشرف است. شرکت کنندگان دولت آمریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای عضو سازمان ملل را به اقدامات ضروری برای تضمین حفاظت اشرف و ساکنان آن از جمله استقرار یک گروه ناظر دائمی سازمان ملل دراشرف و جلوگیری از انتقال اجباری آنها فراخوندند.

در ابتدا آلخو ویدال کوآدراس، نایب رئیس پارلمان اروپا شروع به سخنرانی کرد آقای ویدال چنین گفت:
بعد از ظهر  همة شما بخیر، به همه شما در این نشست که توسط دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا برای بحث درباره بحران انسانی در کمپ اشرف برگزار شده است، بسیار خوشآمد میگویم. این افتخار بزرگی است برای ما در پارلمان اروپا که میهمانان بسیار متشخص آمریکایی را در میانمان داشته باشیم. منظورم آقایان ژنرال وسلی کلارک، فرمانده پیشین ناتو و کاندیدای ریاست جمهوری،  آقای اندرو کارد، رئیس ستاد کابینه رئیس جمهور بوش، و دوست بسیار خوب ما آقای بیل ریچاردسون، فرماندار نیومکزیکو و وزیر پیشین انرژی و سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد، سفیر دل دیلی هماهنگ کننده قبلی وزارت امور خارجه برای مقابله با تروریسم، و آقای فیلیپ زلیکلو، مشاور پیشین وزارت امور خارجه است.
همچنین افتخار بزرگی است که لرد پدی اشدون نماینده عالی قبلی اتحادیه اروپا در بوسنی هم  در میان ماست و در واقع، خانم رئیس جمهور، ما از حضور شما بسیار خوشحالیم که یک بار دیگر در این پارلمان در بالاترین سطح شورای ملی مقاومت ایران حضور پیدا میکنید. همان طور که همة شما میدانید، پس از حمله اول در ژوئیه 2009 ما توجه زیادی به حفاظت از  ساکنان اشرف کرده ایم. در واقع، ما این موضوع  را وظیفه محوری خود تلقی کرده ایم و دراین رابطه در چند سال گذشته چندین ابتکار را به پیش بردیم.
من میخواهم به راه حلمان در سال 2009 و همچنین به قطعنامه[25نوامبر2010]و نیز چند بند خاص از جمله در قطعنامه راجع به ایران اشاره کنم. مبالغه نیست اگر بگویم ما تلاش زیادی کردیم که مسأله اشرف را در اولویت سیاست خارجی و حقوق بشر اتحادیه اروپا قرار دهیم. این مبارزه یی سخت و طولانی بوده است اما این را میتوانم بگویم که در این مرحله  ما شروع به دیدن نتایج اولیه آن کرده ایم. دیر رسیدن از نرسیدن بهتر است. در آخرین جلسه افتتاحیه در استراسبورگ، بارونس اشتون به طور مبسوط در سخنرانی افتتاحیه خود راجع به اشرف صحبت کرد که این یکی از نکات مورد بحث اجلاس دو روز پیش شورای وزیران هم بود. اما ما با زمان می جنگیم.
  در رابطه با مقاصد نخست وزیر عراق مالکی اجازه بدهید من فقط یاد آوری کنم هیأتی که  از پارلمان به ریاست استرون استیونسون در پایان آوریل برای بازدید به عراق رفته بود. به رغم اصرار مکرر، اجازه  بازدید از کمپ اشرف دریافت نکرد. اجازه بازدید از کمپ از طرف دولت عراق به ما داده نشد. در حال حاضر رویداد بسیار مهمی به وجود آمده که ما باید بر روی آن متمر کز شویم.  من راجع به پیشنهاد رسمی و علنی که توسط هیأت رابطه با عراق ارائه شده و پشتیبانی گسترده یی که در این  پارلمان و در بسیاری از  پارلمانهای کشوری در اروپا به دست آورده است، صحبت میکنم  و پشتیبانی  کنگره آمریکا نیز اهمیت تعیین کننده ای نیز خواهد داشت. اما رژیم ایران و متحدان عراقی آنها که با راه حل اروپا مخالف هستند در تلاش برای جابجایی اجباری ساکنان اشرف در داخل عراق هستند. مفهوم تغییر مکان 3.400  تن از ساکنان کمپ به پایگاههای نظامی سابق ایالات متحده در جاهای دیگر در داخل عراق به هیچوجه قابل قبول نیست. این امر پناهندگان را زیر تهدید نظامی عراق که از طرف رژیم ایران تحت فشار قرار دارد، میگذارد. جابجایی اجباری به هیچ وجه راه حل مناسبی نیست.
  این امر توسط مقامات رسمی ایالات متحده نیز روشن شده است. به عنوان مثال، آقای جفری فلتمن، معاون وزیر امور خارجه در جلسه مجلس نمایندگان در سال 2009 گفت: نقل قول آقای جفری فلتمن: «جابجایی قرارگاه اشرف به جای دیگری در داخل عراق می تواند منجر به خونریزی شود».
رژیم ایران و نخست وزیرعراق مالکی نه میخواهند که پناهندگان به کشور ثالث بروند و نه در اشرف بمانند. آنها به دنبال یک هدف مشخص هستند و آن هدف روشن است، حذف مطلق اشرف.  این هدف به مراتب مشکل تر است وقتی که این افراد در اشرف باشند. رژیم ایران و همکارانش در عراق بهای بیشتری به لحاظ منطقه یی و بین المللی باید بپردازند. به همین دلیل آنها میخواهند که اشرف را ببندند و آنها را به جایی بفرستند که حداقل توجه بین المللی روی آن باشد. بهانه نزدیکی آن به مرز ایران و خطر موشکهای ایرانی دروغی است که رژیم ایران آن را درست کرده است. این داستانی است که مالکی از طرف رژیم ایران به آمریکاییها در عراق گفته است.
مورد دیگری که میخواهم راجع به آن صحبت کنم این است که رژیم ایران و مأمورانشان در عراق مطرح میکنند که مجاهدین هیچ حمایتی در داخل ایران ندارند. من بارها در گردهماییهای سالانه مقاومت ایران شرکت کرده ام 60، 70 یا 80000 ایرانی از همه جای اروپا آمریکا و جاهای دیگر گرد آمده بودند و من بارها گفته ام که چنین گردهماییهایی را ما حتی در جشن انتخاباتی مان در اسپانیا نداشته ایم. ما از بزگترین احزاب سیاسی اروپا هستیم، با بیش از 800000 نفر عضو ثبت شده، اما به رغم اینکه میخواستیم نتوانسته ایم چنین جمعیتی را گرد هم آوریم. اما شورای ملی مقاومت هرسال این گردهمایی را دارد و ما هر سال آن را با چشم خودمان دیده ایم. چگونه شورای ملی مقاومت میتواند چنین برنامه هایی در خارج از کشور برگزار کند اما در داخل مطرح نباشد؟! اضافه بر این،  بنا به گفته دیپلوماتها و مقاماتی که به طور مرتب در مذاکرات اتمی شرکت کرده اند، در صدر خواستهای رژیم، سرکوب سازمان مجاهدین خلق ایران بوده است. در سفری که در سال 2008 به اشرف کردم با ایرانیانی که به تازگی از ایران آمده بودند صحبت کردم و همه آنها تأئید کردند که سازمان مجاهدین خلق ایران از حمایت گسترده یی در اقشار مختلف ایران برخوردار است. من میخواهم صحبتم را با این (جمله) خاتمه بدهم که ما فوراً به حفاظت اشرف احتیاج داریم. این 1000 زن و بیش از 2000 مرد به هیچوجه نمیتوانند احساس امنیت کنند، در حالیکه نیروهای عراقی در آوریل 35 تن از آنها را به قتل رساندند. از توجه شما متشکرم و الان من نوبت را به رئیس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران دوست گرامیمان خانم  مریم رجوی میدهم.

سخنرانی خانم رجوی

دکتر آلخو ویدال کوادراس، نایب رئیس پارلمان اروپا
نمایندگان محترم و مهمانان برجسته یی که از آمریکا در این جلسه حضور دارید،
دوستان گرامی،
ابتدا مایلم از تصمیم دوشنبه شورای وزیران که خواهان همکاری با سازمان ملل متحد و آمریکا به منظور یافتن یک راه حل نهایی برای بحران انسانی اشرف شده است، تشکر کنم.
48 روز پس از کشتار 8 آوریل هنوز 42 مجروح در شرایط وخیمی به سر می‌برند.
به رغم تأکیدات کمیسرعالی حقوق بشر هنوز تحقیقات مستقلی حول این فاجعه انجام نشده است. 
 برای حل این بحران  اولین قدم حفاظت از ساکنان  اشرف است. مقاومت ایران مانند همیشه آمادة همه گونه همکاری برای حل این مسأله انسانی می باشد.
ما از طرح ارائه شده از سوی هیأت رابطه با عراق در پارلمان اروپا استقبال می کنیم.
ابتکار پارلمان اروپا همچنین بر امنیت فوری ساکنان که  یک راه حل پایدار و صلح آمیز می باشد، تأکید دارد. به منظور جلوگیری از یک تراژدی دیگر اتحادیه اروپا باید در همکاری با آمریکا و سازمان ملل اقدامات فوری برای حفاظت از ساکنان اشرف را به عمل بیاورد.
در چنین شرایطی من هشدار میدهم هر گونه جابجایی اجباری مقدمه کشتار ساکنان اشرف است. و پیشاپیش اعلام میکنم جامعه بین المللی و به ویژه آمریکا در قبال چنین مسأله یی مسئول خواهد بود.
با توجه به تصمیم شورای وزیران اتحادیه اروپا در روز دوشنبه، من از بارونس اشتون میخواهم که اقدامات لازم را برای به اجرا در آوردن طرح ارائه شده توسط پارلمان اروپا انجام دهند.
من همچنین از خانم اشتون میخواهم از سازمان ملل متحد بخواهد که با استقرار یک تیم نظارت و فراهم آوردن الزامات آن از تکرار یک کشتار دیگر در اشرف ممانعت نمایند.
 اتحادیه اروپا و خانم اشتون قدرت و الزامات حل این مسأله را دارند.
به خصوص بر اساس اصل مسئولیت حفاظت بین المللی (آرتوپی) که در حال حاضر در لیبی و ساحل عاج برای حفاظت از غیرنظامیان به کار میرود.
من از آمریکا که با یکایک ساکنان اشرف برای حفاظت از آنها توافقنامه امضا کرده است، میخواهم که پاسخگوی تعهدات خود باشد و اقدامات ضروری را برای تضمین حفاظت ساکنان اشرف، به عمل بیاورد.
من برای موفقیت طرح اعلام شده پارلمان اروپا، آمریکا، خانم اشتون، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد را به اقدامات عاجل زیر فرا میخوانم:
1. تضمین حفاظت ساکنان اشرف تا رسیدن به یک راه حل نهایی
2. اتخاذ اقدامات لازم برای خاتمه دادن به سرکوب ساکنان اشرف از جمله خروج نیروهای نظامی از اشرف، برچیدن بلندگوها و قطع تهدید به مرگ
3. تضمین پرهیز از هرگونه جابجا یی اجباری ساکنان اشرف
 4. به رسمیت شناختن استاتوی قانونی ساکنان اشرف منطبق با قانون انساندوستانه بین المللی، قوانین حقوق بشر و به خصوص کنوانسیون چهارم ژنو
دوستان عزیز
اشرف بخشی از بحران ایران است.
افزایش نارضایتی عمومی منجر به افزایش دعواهای درونی و جنگ قدرت در رژیم ملاها شده است.
 طلسم ولایت خامنه ای شکسته و رژیم ضعیف تر شده است.
شکاف بین احمدی نژاد و خامنهای برآیند همین وضعیت است.
برای مقابله با این وضعیت ملاها سرکوب و اعدام را افزایش داده و تلاش میکنند آلترناتیو دموکراتیک رژیم را از بین ببرند، با این امید که در فقدان یک آلترناتیو، خود را نجات بدهند
حمله 8 آوریل و افزایش فشار روی اشرف را نیز باید در همین چارچوب دید.
در چنین شرایطی مردم ایران انتظار بیشتری از اروپا دارند. ما از تصمیم شورای وزیران برای وارد کردن نام اشخاص و کمپانیهای بیشتر در لیست تحریم استقبال میکنیم، اما این کافی نیست. زمان آن رسیده که خرید نفت از رژیم تحریم شود.
اکنون زمان شروع یک دور جدید از گفتگوهای بی فایده با ملاها نیست. اکنون زمان قاطعیت و به رسمیت شناختن اپوزیسیون ایران است. 
متشکرم.

جیم هیگینز، نماینده پارلمان اروپا از انگلستان
 بسیارمتشکرم آقای رئیس، خانم رئیس جمهور، مهمانان محترم، خانمها و آقایان، آیا ما به مدارک بیشتری از آنچه لحظاتی پیش دیدیم نیاز داریم؟ این همه سنگدلی، وحشیگری، بربریت؟ ما باید به این وضعیت پایان دهیم.
مایلم ابتدا چند کلمه درخوشآمد به همکاران ارجمند آمریکاییمان بگویم. تجربه شما در اینجا بسیار مهم و بسیار سمبولیک است. من همچنین بسیار خوشوقتم که پدی اشدون را اینجا درکنار خود دارم، کسی که تجربه بی همتایی در صحنه بین الملل دارد، اعم از دیپلوماتیک، سیاسی و غیره. حضور او در اینجا با توجه به شخصیت برجسته اش از بابت یافتن راه حلی برای این مسألة تراژیک بسیار مهم است.
همان طورکه میدانید ما امروز جمع شده ایم درباره مسأله اشرف بحث کنیم و مطمئن بودم و هستم که شما همگی از دیدن تصاویر ویدیویی که هم اکنون دیدیم، از حمله یی که 8 آوریل انجام گرفت، احساس انزجار دارید.
این امر ما را به موضوع پیدا کردن راه حلی برای این بحران و حصول اطمینان از اینکه ساکنان کمپ از حملات خشونت بار دیگری از سوی نیروهای عراقی محافظت خواهند شد، میرساند.
به همین دلیل، مهمانان ارجمند، مایلم با تمام وجود پشتیبانی خود را از پیشنهاد پارلمان اروپا برای حل و فصل این بحران یک بار برای همیشه، که «طرح استیونسون» نام گرفته، ابراز دارم: استیونسون پس از دیدار از عراق و گفتگو راجع به حمله با مقامات عراقی و پس از آنکه از حق دیدار با ساکنان و مشاهده از نزدیک آنچه واقعاً روی داده، محروم شد، یک پیشنهاد بسیار معقول تدوین کرده که از سوی هیأت ما برای عراق تصویب شده و اکنون میتواند و باید راه حل بحران تلقی شده و تمام دولتها از جمله ایالات متحده تمام وزن خود را پشت این طرح متمرکز کنند.
قبل از هر چیز و مهم تر از همه آنکه واضح است مذاکره درباره انتقال نهایی و قطعی کمپ اشرف به کشورهای دموکراتیک در غرب تا زمانی که نیروهای عراقی از کمپ عقب ننشسته و به ساکنان آن اجازه دسترسی به درمان پزشکی ضروری یعنی یک حق پایه یی انسانی که در این مقطع از آن محروم شده اند، را نداده اند، نمی تواند آغاز شود. به دنبال این [عقب نشینی و دسترسی به درمان] باید یک تحقیق کامل و مستقل راجع به این حمله که تصاویر آن را لحظاتی پیش در فیلم ویدیوئی دیدیم به عمل آید و تمام دارایی و اموال شخصی گرفته شده به زور در جریان حمله اعاده گردد.
اما همزمان، حفاظت از ساکنان باید توسط یک نیروی تحت هدایت سازمان ملل متحد انجام گیرد، زیرا تا زمانی که نیروهای عراقی درون محدوده کمپ باقی مانده و توپ و تفنگهایشان را به سوی ساکنان نشانه گرفته اند، هیچ مذاکره یی به معنی واقعی امکانپذیر نخواهد بود.
حال جامعه بین الملل به رهبری اتحادیه اروپا باید درخواست کند که یک تیم سازمان ملل متحد همان طورکه خانم رئیس جمهور گفت، کنترل و حفاظت کمپ را برعهده گیرد و در برابر هر گونه تلاش برای کشاندن بحث به جابجایی در داخل عراق باید مقاومت کرد و آن را بلا اثر گذارد.
جامعه بین الملل همان طورکه قبلاً گفته شد به رهبری بارونس اشتون، رئیس جمهور اوباما و دیگران باید اکنون توان خود را پشت طرح پیشنهادی پارلمان اروپا جهت حفاظت از ساکنان اشرف قرارداده و یک بار برای همیشه چرخ حفاظت از گروهی از ایرانیان، که ما تا این حد مدیونشان هستیم، را به گردش درآورد.
و می خواهم بر یک نکته دیگر هم تأکید کنم و با استفاده از این فرصت از دولت ایالات متحده آمریکا بخواهم از الگوی اروپا تبعیت و نام سازمان مجاهدین خلق ایران را از لیست سیاه خود بردارد. هیچ توجیهی برای نگاه داشتن آنها دراین لیست وجود ندارد. این جنبش و رهبر آن خانم رجوی  بهترین بخت برای یک ایران واقعاً دموکراتیک به شمار می روند. خانم رجوی به عنوان رهبر باصلاحیت و باکفایت این اپوزیسیون و یک سمبل بزرگ در این جنگ بزرگ علیه بنیاد گرایی اسلامی است.
ما به دلیل تجربه خودمان در این پارلمان میدانیم که رژیم ایران از هیچکس بیش از آنان نمیترسد و همین باید برای هرکس که بخواهد درباره آنها عادلانه قضاوت کند، کافی باشد. سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان یک جنبش دموکراتیک که از یک اسلام بردبار و مترقی حمایت می کند، تنها آلترناتیو این دیکتاتوری مذهبی فاشیستی است.
متشکرم.   

ژنرال وسلی کلارک: فرمانده ناتو در اروپا 1997– 2000
بسیارمتشکرم آقای ویدال کوادراس. ابتدا مایلم بگویم که بسیارخوشوقتم اینجا درکنار این گروه برجسته از آمریکاییان و برخوردار از مهمان نوازی پارلمان اروپا بوده و فرصتی دارم تا درباره موضوعی که به نظر من یک مسأله بسیار فوری و مهم و یک فرصت حساس برای غرب است، صحبت کنم.
ابتدا مایلم با بیان همدردیم با کسانی که در کمپ اشرف بوده اند و نیز عزیزانشان صحبتم را شروع کنم. من این ویدیو را سه بار دیده ام. هیچ بار نشده است که من را به شدت تحت تأثیر قرار ندهد. من 38 سال در یونیفورم بوده ام. درمذاکرات منتهی به موافقتنامه صلح بوسنی درکنار هال هولبروک شرکت داشته و فرمانده ناتو بوده ام و لذا فکر می کنم وقتی یک جنایت جنگی می بینم میتوانم آن را تشخیص دهم. به نظر من دادگاه کیفری بین المللی باید به فوریت برای تحقیق درباره آن چه در اشرف روی داده اقدام کند. بالاتر و فراتر از هرچیز دیگر، این رویدادها ظاهر و مشخصات یک جنایت جنگی را دارد و باید با آن به نحو درست و قانونی برخورد شود. همان طورکه هر دولت دیگری مسئولیتهایی دارد، دولت عراق هم باید پاسخگو باشد. اینها سربازان عراقی بودند. لذا هربار که این نوار را می بینم احساس سنگینی در این باره به من دست میدهد. آقای ویدال-کوادراس گفت که این یک مسابقه با زمان است، اما به نظر من، در ضمن نبردی علیه استبداد جبار هم هست و فکر میکنم هرچند که ملاحظات بشردوستانه مسأله غالب این مرحله است، نمیتوانیم الزامات استراتژیک موجود پیرامون این مسأله را کنار بگذاریم.
ماجرا را همه می دانند. درسال 2003 هنگامی که نیروهای ایالات متحده وارد [عراق] شدند، ما میدانستیم سازمان مجاهدین خلق چیست. با آنها ارتباط برقرارکردیم. به آنها در ازای تحویل دادن سلاح قول محافظت دادیم. آنها هم سلاحهایشان را تحویل دادند و در موقعیت افراد حفاظت شده زیر نظر ایالات متحده و تحت اوتوریته سازمان ملل متحد قرارگرفتند. ما مدارک و شواهدی ندیده ایم دال براینکه این یک سازمان تروریستی است. من درخواست دیدن چنین مدارکی را کرده ام، اما چیزی ارائه نشده است. من دلیلی نمی بینم که آنها در لیست نگاه داشته شوند، هیچ دلیلی نمی بینم.
پس از وقایع 8 آوریل، کسانی در درون دولت آمریکا شروع به صحبت پیرامون جا به جایی در داخل عراق به عنوان یک راه حل موقت کردند تا یک راه حل برای انتقال به خارج از عراق پیدا شود. خوب، آن راه حل پیدا شده که همین طرح اروپاست که به نظر من باید مورد حمایت قرارگیرد، نه تنها از سوی دولتهای اروپایی، بلکه همچنین ازسوی ایالات متحده. من از تلاش پارلمان اروپا و هیأت نمایندگی آن و استرون استیونسون برای هدایت این تلاشها و از پدی اشدون هم برای کمک به عملی شدن آن تقدیر می کنم.
من همچنین ایده اعزام یک تیم سازمان ملل متحد را تأیید میکنم  و مایلم بگویم که این یک فرصت ایده آل برای اتحادیه اروپا خواهد بود تا رهبری اقدام برای تأمین امکانات و منابع برای این تیم را به دست گیرد.
همچنین میخواهم دوباره بر ضرورت تحقیق نه تنها توسط ایالات متحده و مقامات بین المللی بلکه توسط دادگاه کیفری بین المللی جهت بررسی آنچه در کمپ اشرف روی داده، تأکید کنم.
امیدوارم دولت ایالات متحده در راستای حمایت از طرح اتحادیه اروپا حرکت کند.
مسائل درمان پزشکی، تأمین حفاظت و تحقیق [درباره 8 آوریل] باید حل شود تا ساکنان کمپ اشرف از درمان پزشکی و حفاظت برخوردار گردند و مسئولان وقایع 8 آوریل نیز پاسخگو باشند.
که این مرا به مسأله استراتژیک می رساند. همه میدانند دولت ایران دستهای بسیار بسیار بلندی دارد. مخالفان ایرانی طی سالیان به صورت ادواری در نقاط مختلف جهان ترور شده اند. اقدامات دولت ایران در خاورمیانه بیرون از مرزهای ایران نیز شناخته شده است و این واقعاً پرسشی است که انسان باید از خود بکند که چگونه یک گروه 4000 نفره زن و مرد که بدون سلاح در کمپی در عراق سکونت دارند، آن چنان توجه رژیم ایران را به خود جلب کرده که این همه فشار در سراسر جهان وارد می آورد تا به این گروه حمله شود؟
من سه هفته پیش در کنفرانسی در لس آنجلس شرکت داشتم. درآنجا یک نماینده غیر رسمی رژیم ایران، یا دستکم این طورکه خودش را به من معرفی کرد، نزد من آمد و به من علیه این گروه هشدارداد. یک کارزار جهانی علیه این گروه درجریان است. حال به عنوان یک استراتژیست باید از خود بپرسید دلیل این امر چیست؟ چه طوراین گروه میتواند آن قدر نیرومند باشد، اگر کسی در ایران اعتقادی به آنان ندارد و کسی از آنها حمایتی نمی کند؟ پس چرا دولت ایران خیلی ساده به آنها بی اعتنائی نمیکند؟ این همه تقلا برای چیست؟ پس این حرفها صحت ندارد.
این گروه میتواند کلید گشودن راه حل سوم در برخورد با بحران ایران باشد که بی تردید در راه است.
حفاظت از آنان همراه با شناسایی نفوذ خارق العاده یی که دارند به وضوح نه تنها یک الزام بشردوستانه بلکه یک الزام استراتژیک است. متشکرم.»    

اندرو کارد، رئیس دفتر رئیس جمهور آمریکا 2001 ـ 2006
با کمال تشکر، خانم رئیس جمهور با سپاس از شما برای حضور در اینجا و با تشکر به خاطر برانگیختن ما برای این مسأله، و همچنین با تشکر زیاد از دوستانمان در پارلمان اروپا در برانگیختن یک حرکت سریع و آنی برای یافتن راه حل، زیرا این مسأله برای طولانی مدت مورد بحث بوده است
وقتی سازمان مجاهدین با ژنرال اودیرنو ملاقات کرد، او گفت که سپاسگزار این همکاری است.
ما به ازاء تحویل دادن سلاح، سازمان تضمیمن محافظت خود توسط آمریکا را دریافت کرد، تضمین محافظت که توسط سازمان ملل متحد نیز به رسمیت شناخته شد. این تعهد بسیار مهمی که سازمان ملل آن را پذیرفته بود. با کمال تأسف، آمریکا و ملل متحد هیچیک به تعهد خود عمل نکردند. من معتقدم که سازمان مجاهدین به قول خود پایبند بود، و آنها متحد جنگ علیه تروریسم باقی مانده اسلحه شان را تحویل دادند. برای آنها خیلی ساده بود که اسلحه ها را برای جنگی که آنها شروع نکرده بودند و در هشتم آوریل همین سال جاری به آنها تحمیل شده بود بیرون می کشیدند.
صحنه ها و شواهدی که در حمله هشتم آوریل دیدیم، باور نکردنی است. مدارک رد کردنی نیست و بسیار شرم آور است، نشستن در اینجا و تکرار اینکه این حوادث بعد از همه تعهدات داده شده، رخ داده است. من بسیار شرمنده ام. زیرا این انسانهای خوب و افراد قوی هرگز در خواست کمکی جز محافظت نکرده اند.... و در زمانی که بیش از هر وقت دیگر احتیاج به این محافظت داشتند هرگز آن را دریافت نکردند.
مجاهدین مردم خارقالعادهیی هستند، آنها نه یک کمپ پناهندگی بلکه شهر آرزوها را بنا کردند. این واقع قابل تحسین است. وقتی میگویند کمپ اشرف بیشتر مردم، چادر و فقر و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات،  را در ذهن مجسم می کنند، اما کمپ اشرف یک شهر است با مدارس و بیمارستان و مردم تحصیل کرده، 3400 تن سازنده و یاری رسان، کمک به مردم داخل اشرف و یاری به مردم بیرون اشرف.آنها در شرایطی که نگاه داشته شده اند که نمیتوانند قسمتی از جهان باشند.
ما یک مسئولیت عمده داریم، من معتقدم هر فردی مسئول است که به هتک حرمتی که در هشتم آوریل اتفاق افتاده توجه کند، من معتقدم ایالات متحده آمریکا مسئول است که احساس گناه کند چون قول و قرارهایش در مورد محافظت مجاهدین حتی وقتی که این مسئولیت قانوناً به دولت عراق واگذار شد، نیز نقض گردید، اما دولت عراق هیچیک از قولهایش را محترم نشمارد. بنابراین ما درخواست توجه به این قانون شکنی را داریم.
ما به عنوان انسان یک تعهد اخلاقی داریم. من فکر می کنم به عنوان یک آمریکایی یک تعهد اخلاقی دارم که برای توجه به این مسأله و کمک به درک بهتر راه حل، فراخوان داده و مجددًا بگویم که راه حل ساده نیست و من راه حل پیشنهادی آقای استیونسون، که توجه پارلمان اروپا را بر انگیخت. تحسین می کنم = راه حل مهمی است که بهتر است مورد توجه قرار بگیرد.
لذا من از اینکه در اینجا هستم مفتخرم. این گردهمآیی بسیار جالبی است: انسانهایی با مشاغل مهم، ما پرزیدنت و لرد و ژنرالهای ارتش و نمایندگان، دولتمردان و سفرا و استادانی را در کنار خود داریم. اما حقیقت این است که 3400 نفر انسان والا که بخشی از این راه حل هستند، از امتیاز بودن بخشی بزرگتر از راه حلی که جهان محتاج آن است محروم شده اند، لذا من خواهان توجه به این مشکل هستم. رادیو، تلویزیون، روزنامه ها کجایید؟؟ قانونگذاران کجایید؟ سازمان مجاهدین یک سازمان تروریستی نیست و هرگز هم نبوده. آنها را از لیست خارج کنید. از شما خیلی متشکرم.

بیل ریچاردسون، کاندیدای ریاست جمهوری، وزیر انرژی 1998-2001
متشکرم. یادم هست حدود سه ماه پیش هم در بروکسل بودم و کنفرانسی شبیه به همین و هشدارهای مکرر که تهدید بالقوه یک کشتار در کمپ اشرف وجود دارد و سرانجام هم اتفاق افتاد. می دانید ما همگی اهل سیاست هستیم: فلان قطعنامه اینجا، فلان گزینه آنجا، اما به نظر من این ویدیو نشان داد که انسانهایی دارند کشتار می شوند و بسیار هم روشن بود چه کسی دارد این کار را می کند. پس به اعتقاد من باید بر وجه انسانی یک بار دیگر تأکید کنیم.
خوب بهارعرب دارد پیش می رود و به نظرمن جریان سالمی است. ما دیگر نمی توانیم فقط بنشینیم و حرف بزنیم و ابراز امیدواری کنیم. پس اولین گامی که به نظر من باید برداشته میشد، اتحادیه اروپا به وضوح برداشته و رهبری را به دست گرفته و به نظر من، ما باید به دنبال شما بیاییم. به باور من، استرون و آلخو و و پدی و همه شما شایسته تقدیر فراوان هستید به خاطر انجام این سفر، استرون به خاطر اینکه گزینه ها را بسیار روشن مشخص کرد و به خاطر نبردی که کرد، پس اینجا کلاهم را به احترام اتحادیه اروپا از سر برمی دارم. میدانم که در ایالات متحده همیشه کشمکش و تنش هست و اتحادیه اروپا معمولاً اول جلو می افتد و این بار هم شما جلو افتاده اید و کارتان هم درست بوده است.
میخواهم بر مسأله مجاهدین تآکید کنم. ما درباره کمپ اشرف صحبت کردیم اما مسأله مجاهدین این است که برای تقویت جنبش اپوزیسیون چه باید کرد و کدام محمل را به کار گرفت؟
 چه اتفاق دیگری در ارتباط با خروج از لیست افتاده؟ یک اتفاق خوب. قضاییه فرانسه در گزارشی میگوید که تحقیق کرده اند و متوجه شده اند از ابتدا گزارشهایشان در باره تروریسم درست نبوده و این نتیجه گیری سیستم قضایی بوده است.
چه گامهای دیگری برداشته شده؟ ادامه انتشار گزارشهای ارزشمند از سوی مجاهدین درباره برنامه اتمی رژیم ایران. چه اتفاق دیگری افتاده؟ رژیم ایران در استانبول گفته است «می خواهید ما برنامه اتمی مان را آن طورکه توافق کردیم برچینیم؟ اما راستش را بگوییم ما این کار را نخواهیم کرد». این را در استانبول گفتند. پس منطق لازم برای هرگونه گفتگو دیگر وجود ندارد. معتقدم که ما باید ضرورتاً بر مسائل فوری متمرکز شویم و به نظرم، استرون، برای همین بود که من درخواست یادداشت ترا کردم که حاوی چند توصیه خیلی خوب است. اما آیا ما تمام گزینه ها برای آن که با این انسانها رفتاری آبرومندانه شود، را آزموده ایم؟ به نظرم این طور است. جایگزین دیگری که شنیدم یعنی انتقال آنها به پایگاه های نظامی در عراق بی معنی است. بکلی بی معنی است. اصلاً نمی دانم چرا حتی روی میز آمده است.
پس آنچه که به نظر من ضروری است تلاش مشترک و هماهنگ اتحادیه اروپا است که رهبری را به دست گیرد و من نمی گویم که دولت ایالات متحده نباید شرکت کند. بدیهی است که ما باید شرکت کنیم اما ما از بابت سیاست قدری عقب هستیم. سازمان ملل متحد را وارد کنیم. یک استراتژیست نظامی را بخواهیم به ما راههایی نشان دهد که بتوان مقداری از این کار حفاظتی را که لازم است انجام دهیم، اما من معتقدم آنچه نیاز داریم چیزی است، که هنوز اتفاق نیافتاده است.
حال ما این جلسات را برگزارمی کنیم که بسیار مفید و مثمر ثمر است. دو حزبی است. می دانید اینکه اندی کارد و من روی چیزی توافق داشته باشیم یک اتفاق تاریخی است. اما شما درآمریکا از حمایت دو حزب برخوردارید. رهبران استراتژیک دارید مثل وزلی، آقای زلیکف را دارید، روشنفکرها را دارید، او ضمنا یک روشنفکر است. صحبتهایش را خواهید شنید. پایگاه حمایتی گسترده یی در جامعه اروپا و ایالات متحده دارید.
 به نظر من جلب تمرکز بین المللی براین مسأله باید بخشی از استراتژی ما باشد. و همین طور به نظرم مهم است که رهبران سیاسی گردهم آیند و این کار را بکنند.
میخواهم یک بار دیگر تقدیر کنم از آلخو، استرون، پائولو، دوست ایرلندی مان جیم و پدی که کار فوق العاده بب انجام داده اید. اگر این کار را نکرده بودید، نمیدانم قضیه حالا درچه نقطه یی بود. رهبری شما عالی بوده و من صرفاً میخواهم به شما بگویم که ای کاش همه به حرف شما گوش دهند. باید گوش دهند و من کلاهم را به احترام شما برمیدارم و به احترام شما خانم رجوی و جنبش شما و مردمتان، مردمی که همیشه از شما حمایت کرده اند. بیائید اینجا بدبین نباشیم، متشکرم.»

 

فلیپ زلیکو، مشاور وزیر خارجه آمریکا  2005 ـ 2007
برخورد من با این مسأله این است که از خودم بپرسم اگر هنوز در شغلی که در وزارت خارجه داشتم، بودم یعنی در سال 2006، و این مسأله روی میز من بود برای حل آن چکار میکردم؟ حالا چکار خواهم کرد؟ چه پیشنهاداتی به وزیر کلینتون میکردم اگر هنوز در شغل قدیمی ام بودم؟ بنابراین این برخوردی است که من اینجا می کنم.
من با دو مشاهده شروع میکنم. اولین مشاهده درباره ایران است. من میخواهم با تأیید اظهارات افتتاحیه پدی اشدون درباره راهی که رژیم ایران را وارد این موضوع میکند ادامه دهم.  من از نظرگاههایی با چشم اندازهای گوناگون آمده ام ازجمله کار بر روی تأثیرات جنگ نیابتی رژیم ایران که علیه نیروهای ما در عراق می کردند و رژیم ایران حمایت، آموزش و فرماندهی میکرد و بسیاری از سربازان آمریکایی را کشت و من تأثیر آن را بسیار مستقیم دیدم. بنابراین من نظرگاههای سختی راجع به رژیم ایران دارم.
اجازه بدهید که من سه پیشنهاد را ارائه کنم که برخی از چیزهایی که سایرین گفتند باید انجام شود را منعکس می کند. من در واقع فکر میکنم که این یک مسأله قابل حل است. من فکر می کنم این مسأله میتواند حل شود و فکر میکنم ظرف شش ماه آینده مدت زمانی است که باید به آن پرداخته شود.
اول اینکه من بسیار موافقم که برای هر راه حل مؤثری یک پیش شرط است که آمریکا مجاهدین را از لیست خارج کند و نیازی نیست که من همة بحثها در مورد آن را تکرار کنم. دل دیلی احتمالاً با صلاحیت ترین فرد در این اتاق است که در این مورد نظر بدهد، چون او به صورت عملی این موضوعات را روی میزش دیده است و دسترسی به همه اطلاعات مربوطه داشته است. بنابراین من صرفاً خوشحالم که کنار قایق او اسکی کنم. ولی واقعاً مهم است که شما مجاهدین را از لیست خارج کنید.
نکته اصلی دوم پذیرش روشن، بی ابهام، پذیرش علناً قابل فهم توسط افراد اشرف از پیشنهاد جدید پارلمان اروپا برای استقرار داوطلبانه در خارج از عراق بدون پیش شرط به جز آنهایی است که در مورد امنیت افراد مربوطه میباشد.
نکته سوم. در نتیجه سازمان ملل متحد باید بگوید آنچه را که میتواند انجام دهد تا راه را برای چنین جابجایی آماده کند و مسئولیت بپذیرد. سازمان ملل متحد بعد از نیروهای آمریکایی تأمین حفاظت خواهد خواست. بنابراین چارچوب کار این است که سازمان ملل متحد حداکثر تلاشش را میکند و درخواستی به دولت آمریکا برای تأمین نیروی حفاظت کننده برای مأموریتش در اشرف میدهد که اسامی را میگیرد. این اقدام نیروهای آمریکایی را به  صحنه اشرف بر میگرداند. این یک چیز ضروری است.
حالا شما متوجه می شوید که یک گام موقت و انتقال آنها به جای دیگری در عراق برای آماده سازی این انتقال، در واقع یک هدر دادن انرژی پرهزینه است که حل مسأله را مشکل تر می کند.
میخواهم سخنانم را با تشکر از نقشی که پارلمان اروپا و آقای استیونسون و همه دوستان عراق که به او پیوسته اند و در تلاشهایشان دور این میز هستند، خاتمه دهم. کار شما در واقع ضروری است. شما برخی از آن دیپلوماسی را ارائه می دهید که بحث بین ساکنان اشرف و سازمان ملل را که ممکن است در واقع به این موضوع برسد و آن را به صورتی تنظیم کند که با مسالمت حل شود، به جریان می اندازید. حتی اگر اتحادیه اروپا نتواند نیرو تأمین کند، میتواند انرژی و تلاش دیپلوماتیک زیادی ارائه کند که برای یک راه حل کلیدی هستند.

سفیردل دیلی، مسئول بخش ضدتروریسم در وزارت خارجه آمریکا2007-2009
حمله به کمپ اشرف اول در 28 و 29 جولای 2009 آزمایش شد. به طور مستمر تا 8 آوریل 2011 اشرف تحت فشار بوده است.
آنها خود را در حمله به کمپ اشرف موجه می بینند. چون لیست تروریستی رژیم ایران و آمریکا را در یک تیم قرار داده است. برای خودمان و مهمتر از آن برای جهان گمراه کننده است. چطور می توانیم با رژیم ایران در یک سمت باشیم؟ نامگذاری ترویستی باید متوقف شود و این پیامی برای وزیر کلینتون است. مجاهدین را بلافاصله از لیست خارج کنید. این در توانایی او و فقط اوست. این یک اختیار دستگاه اجرایی است.
آمریکا و وزیر کلینتون در سیاست خارجی نسبت به ایران با دوسر طیف مواجهند. در یک طرف پذیرش کامل شرایط موجود است. در آن سوی طیف ما اقدام نظامی قوی را برای مجبور کردن رژیم ایران به پیروی داریم. با تأسف زیاد پذیرش شرایط موجود تحمیل ضعیف و ناکارآمد سه قطعنامه شورای امنیت ملل متحد است. از طرف دیگر سیاست خارجی برای وادار کردن ایران به پیروی حالا قابل دسترسی نیست. آمریکا و متحدینش بسیار درگیر عراق، افغانستان، بودجه و فشارهای اقتصادی هستند که بخواهند یک تلاش دیگر نظامی را شروع کنند. این اقدامات را به لیبی، سوریه، بحرین، اضافه کنید و می بینید که جهان مشغول است. و در حالی که همه اینها دارد اتفاق می افتد، به رژیم ایران اجازه می دهد هدفش را که برتری منطقه یی و ادامه تولید سلاحهای مرگبار هسته یی است، دنبال کند.
ولی لطفاً گوش کنید. یک آلترناتیوی وجود دارد، یک راه حل میانه که به طور زیادی روی ایران تأثیر می گذارد. آنها را از حادثه جوییهای غیر قابل قبول منحرف می کند و بالقوه یک تغییر رژیم را می آورد، تغییر دموکراتیک رژیم. این راه حل میانه تنها حمایت از اپوزیسیون ایران، حمایت از مقاومت ایران، حمایت از مجاهدین است. ما می توانیم و باید این کار را بکنیم. آنها هیچ چیزی نمی خواهند. آنها پول، سلاح، نفر، لجستیک یا سایر امکانات نمی خواهند. خواسته آنها فقط این است که بتوانند وطنشان را به وسیله خودشان بر اساس اصول اعلام شده خانم رجوی در سال 2004 بسازند.

ما نباید وسط راه آنها بایستیم. برداشتن فوری از لیست اساسی است. و ما می توانیم این کار را بکنیم چون درخواست آن پیش دولت امریکا است. دادگاههای فدرال در جولای در واشینگتن دی سی به وزارت خارجه دستور دادند در نظرش بازبینی کند.
دولت آمریکا همین حالا 70 روز عقب است. دادگاه هیچ شواهد طبقه بندی شده یا غیرطبقه بندی شده یی ندید که نامگذاری تروریستی را نگه دارد. دادگاه استیناف دی.سی با اتحادیه اروپا، انگلستان و فرانسه که همگی مجاهدین را ظرف دو سال گذشته از لیست خارج کرده اند هماهنگی دارد. بیش از 130 نماینده کنگره هستند که از خروج از لیست حمایت کرده اند. قطعنامه مشابهی با حمایت دو حزبی در هر دو مجلس (نمایندگان و سنا) در حال چرخش است. قطعاً وزارت خارجه میتواند روی یک سیاست خارجی برجسته و آگاه که از آمریکا، خاورمیانه و مردم ایران حمایت کند تصمیم گیری کند.
برداشتن مجاهدین از لیست تروریستی چیزی است که باید صورت گیرد. دومی حفاظت از ساکنان کمپ اشرف بر اساس کنوانسیون ژنو است و در آن ساکنان، افراد حفاظت شده معرفی شده اند. این حفاظت باید به رهبری سازمان ملل متحد، یونامی باشد و امنیت توسط نیروهای آمریکایی که به کمپ اشرف می روند تأمین شود.
ما باید به عنوان یک قدرت جهانی دخیل، قوی و با تأثیر باقی بمانیم و روی دشمن واقعی، رژیم ایران، تمرکز کنیم.
ثانیاً دیپلوماتهای آمریکایی پیشنهاد انتقال داخلی کمپ اشرف به محلی عمیقتر در خاک عراق را میدهند. این واقعاً غیرقابل قبول است. این یک راه حل نیست چه موقت، چه دائم، اگر در داخل عراق باقی بماند.
نهایتاً دو هفته پیش دولت فرانسه همه اتهامات تروریستی که ابتدائا در سال 2003 علیه مجاهدین عنوان شده بود را برداشت. این یک پیروزی بزرگ برای مجاهدین بود. در نتیجه این حتی به اقدام حقوقی برای آمریکا که مجاهدین را از لیست خارج کند می افزاید. تبادل اطلاعات روی مجاهدین توسط دولتها در فاصله زمانی 2003 یا بعد از آن باید حذف شود. قویترین متحدین آمریکا در جنگ با ترور، انگلستان، فرانسه و کشورهای غربی اروپا، مجاهدین را از لیست برداشته اند. ما مجبوریم همین کار را بکنیم.
در خاتمه ما آمریکاییها به عنوان یک کشور باید روی هدف کلیدیمان رژیم ایران تمرکز کنیم. مجاهدین بهترین گروه ناراضی، بهترین گروه برای پیروزی بر ملاها در ایران هستند. مجاهدین را الان از لیست خارج کنیم. در حالی که بهار اعراب گسترش مییابد بگذارید این دفعه متفاوت باشد. این بار باید ما یک تغییر رژیم به یک جامعه دموکرات در ایران داشته باشیم.
متشکرم.

لرد پدی اشدون، نماینده عالی و فرستاده ویژه اتحادیه اروپا در بوسنی 2002 – 2006
خانمها، آقایان، اگر اجازه بدهید میخواهم درباره سیاست، تعهد اخلاقی، تعهد حقوقی، طرحها ولی بالاتر از اینها از فوریت سخن بگویم. من نظراتی دارم که میخواهم با فروتنی با شما در میان بگذارم. من پیامی دارم که واشینگتن شاید علاقمند به شنیدن آن باشد و با پیامی خاتمه میدهم که امیدوارم اتحادیه اروپا مایل به شنیدن آن باشد.
اول از همه اجازه بدهید چیزی بگویم که من را کمی متفاوت از همکارم جیم هیگینز و دوست قدیمی ام وسلی کلارک نشان میدهد. در این موضوع، سیاست وجود دارد ولی مطمئن نیستم که کیس انسانیت و عطوفت، که اساساً نه بر مبنای سیاست بلکه بر مبنای حقوق بشر افرادی که شدیداً رنج می برند و تحت تهدید دائمی در کمپ اشرف هستند را پیش ببرد و اینکه سیاست را با این موضوع مخلوط کنیم. من در این مورد خیلی رک خواهم بود.
من از شجاعت و تعهد فوق العاده آنهایی که خواستار آزادی در ایران علیه استبداد سخت و وحشتناک هستند حمایت میکنم و در این حمایت خللی نیست.
موضوع واحد برای من در آخر به این بازخواهم گشت، فوریت ایجاد حفاظت برای این افراد است. این تنها موضوعی است که ما باید روی آن متمرکز شویم. اگر در این موفق شویم، اگر در پیدا کردن حفاظت واقعی برای افراد تحت رنج در اشرف موفق شویم، امکان سایر چیزهایی که میخواهیم ببینیم، را باز می کنیم و من فکر می کنم برای ما بهتر است که قاطعانه روی این نظر متمرکز شویم.
بگذارید اول درباره تعهدات اخلاقی صحبت کنم و امیدوارم واشینگتن این را بفهمد. آنها اینجا یک تعهد اخلاقی دارند، یک تعهد مستقیم اخلاقی.
اگر شما این ویدئو را دیده باشید، تک به تک آنهایی که در مقابل چشمان ما در این ویدئو قتل عام شدند یک گواهینامه شخصی امضا شده توسط واشینگتن حمل می کردند که قول تضمین حفاظتشان در آینده را داده بود. به راستی مشکل است باور کنیم که حداقل در این مورد این قولی نیست که به آن خیانت شده است. «خیانت» لغت بزرگی است ولی واشینگتن باید آن را بفهمد. و اگر این بدتر شود، خانمها و آقایان نظر من این است که اینطور میشود، یک بار وحشتناک تعهد اخلاقی بر دوش واشینگتن سنگینی خواهد کرد.
حالا واشینگتن میگوید خوب ما تعهدات حقوقی مان را کنار گذاشته ایم و آنها را به دولت عراق تحویل داده ایم. خانمها و آقایان شما ممکن است تعهد حقوقی را کنار گذاشته باشید ولی نمی توانید تعهد اخلاقی را کنار بگذارید. و بیشتر اینکه شما نمیتوانید سرزنشی را که به واشینگتن و نه هیچ کس دیگر می چسبد کنار بگذارید. واشینگتن باید بفهمد، امیدوارم که بفهمد، تحویل دادن تعهد حقوقی به یکی دیگر، حتی اگر بتوانید این کار را بکنید و من شک دارم، شما را از عواقب اخلاقی و سرزنش جهان در آینده چنانچه اتفاقی بیفتد و خدا نکند که اتفاق بیفتد،  رها نمیکند.
نکته دوم آقای رئیس، من نمیخواهم خیلی ادامه بدهم، موقعیت حقوقی در اینجاست. خوب کسانی هستند و من هم یکی از آنها که میگویند این پناهندگان حفاظت مستقیم کنوانسیون چهارم ژنو برای پناهندگان را دارند. گفته شده که به آنها حفاظت کنوانسیون چهارم ژنو داده شد چون آن محل در جنگ بود و زمانی که جنگ تمام می شود حفاظت برداشته می شود. من هیچ سابقه حقوقی برای این برداشت پیدا نکردم. پناهندگان در بوسنی حفاظت کنوانسیون چهارم ژنو را داشتند. همانطور که وسلی کلارک به خاطر می آورد این حفاظت وقتی جنگ تمام شد، خاتمه نیافت. زمانی که شرایط آن پناهندگان به صورت مناسب حتی فراتر از روزهای درگیری تضمین شد، خاتمه یافت.
یک موضوع دومی هست که فکر میکنم واشینگتن می فهمد، اینکه غیرقانونی است و دوباره میگویم  تحت قانون بین الملل غیر قانونی است که پناهندگان را به اجبار تغییر مکان دهیم. تنها بر پایه داوطلبانه می تواند صورت گیرد. اگر کسی، عراق یا هر کس دیگر، بخواهد برای جابجایی اجباری این افراد اقدام کند، در نقض مستقیم قانون بین المللی عمل کرده و هرکسی که با کنار ایستادن در حالی که میتواند این اقدام را متوقف کنند، کمک و تأیید کند، حداقل در این عمل شریک است. تنها در یک صورت این افراد میتوانند جابجا شوند و آن انتقال داوطلبانه است. ما داریم درباره انتقال داوطلبانه صحبت می کنیم. بنظر من می رسد این بخش بسیار مهمی از کارزار ماست.
خانمها آقایان حالا می خواهم تمام کنم. طرحهایی هستند. بسیاری از آنها هستند. طرح استرون یکی از آنهاست.
بنابراین پیام من به اتحادیه اروپا این است. ما باید ناظرینی آنجا ببریم. من نمی گویم یک عده سرباز، اگرچه باید توسط ایالات متحده محافظت شوند. البته ما این را می فهمیم. شاید این تعهدی است که آمریکا باید آن را عملی کند. اگر سایرین از آنها این تعهد را گرفته اند که خودشان به هر یک از افراد ساکن اشرف داده اند که از آنها حفاظت می کنند، تنها یک تیم ناظر نیاز است که میتواند مانع از اتفاق افتادن آن بشود. امیدوارم که این توسط سازمان ملل متحد صورت گیرد. من نمی فهمم چرا سازمان ملل متحد از انجام آن امتناع می کند. به من گفته شده چون ملل متحد آن را بیش از حد خطرناک می بیند. من فکر می کردم سازمان ملل برای این است که سایرین را از خطرات محافظت کند نه اینکه خودش را از خطر حفظ کند. ولی اگر نیاز به یک گردان آمریکا برای تأمین حفاظت آنها دارد، بگذارید اینطور شود اما سریع انجام گیرد. و امیدوارم اتحادیه اروپا و بارونس اشتون که امروز صبح در این مورد با او صحبت کردم از تمام قدرت اتحادیه اروپا برای متقاعد کردن سازمان ملل متحد استفاده کنند تا دست به عمل بزند و بسیار زود این کار را انجام دهد. اگر این امر صورت نپذیرد، این دومین انتخاب است، امیدوارم اتحادیه اروپا قدم پیش بگذارد و خودش این کار را بکند.

 

استرون استیونسون، رئیس هیات رابطه با عراق در پارلمان اروپا
آلخو بسیار متشکرم. و مایلم خوشامد گویی خود را به همه مهمانان برجسته مان که از آن سوی آتلانتیک آمده اند و دوست خوبم پدی اشدون تقدیم کنم.
من فکر می کنم ما باید به آغاز برگردیم و این که ببینیم چرا دراین جا گرد آمده ایم. چون ما رژیم ایران را به عنوان مستبدترین، خطرناکترین رژیم در جهان امروز تشخیص دادیم. و این 3400 تن در اشرف پیشتاز مخالفت با این رژیم بوده اند. کسانی که در داخل ایران از مجاهدین حمایت می کنند ـ طبق قانون اساسی رژیم ایران حمایت از مجاهدین مستوجب مجازات مرگ است، حتی والدین ساکنان اشرف به خاطر دیدار با فرزندانشان اعدام شده اند ـ اینها زندگی خود را به خطر می اندازند تا در باره برنامه هستهیی، درباره آماده سازیها برای ایجاد سیستم پرتاب کلاهکهای هسته یی گزارش بدهند که چه اتفاقی دارد می افتد.
و با این وجود ما با این افراد چطور برخورد میکنیم؟ ما با مجاهدین و با افراد اشرف چطور برخورد میکنیم؟ خوب ما با گذاشتن مجاهدین در لیست با آنها برخورد میکنیم. این ابتکار بیل کلینتون بود و دلیلش این بود که آنها سعی می کردند از ملاهای ایران استمالت کنند. این کاملاً روشن شد. ما آشکارا در سالهای اخیر شواهد آن را یافتیم. و وقتی شواهدی را که ظاهرا طبقه بندی شده بود در دادگاههای انگلستان به چالش کشیدیم و اجباراً این شواهد به صحنه علنی کشیده شد، ما دریافتیم که اکثر آنها، حجم زیادی از آنها در واقع بر اساس تبلیغات ارائه شده توسط رژیم تهران بوده است. یعنی اینکه مطلقاً بی ارزش بود. من از یک لغت قویتر اسکاتلندی استفاده می کردم ولی فکر می کنم در جمع حاضر، بی ارزش بود،  بی ارزش، بی پایه، و قضات شجاع آنها را به دور انداختند. و البته این منجر به از خروج از لیست انگلستان و بعد از لیست خروج از لیست اروپا شد و همین به اصطلاح شواهد طبقه بندی شده است که برای نگهداشتن مجاهدین و شورای ملی مقاومت در لیست واشنگتن مورد استفاده قرار گرفته است. و خدا به خیر کند که روزگار استمالت از این رژیم وحشتناک در تهران مدتهاست سپری شده است! بار خدایا! عنایت فرما که وزارت خارجه بیدار شود! و به دادگاههای خودشان گوش کند! و مجاهدین و شورا را از لیست آمریکا حذف کند! دراین صورت وضع خیلی فرق می کند و این ما را قادر خواهد کرد بعضی از پیشنهاداتی را که امروز مورد بحث قرار داده ایم، پیش ببریم.
شما میدانید آمریکاییها همان طور که شنیدیم از اشرف خارج شدند، بعد سازمان ملل خارج شد و اینها بعد از آن بود که کشتار ژوئیه 2009 صورت گرفت که ما پیشاپیش درموردش هشدار داده بودیم. ولی هشدار ما را نادیده گرفتند. 11نفر کشته و دهها تن مجروح شدند. ما بارها و بارها هشدار دادیم که این پیش در آمد یک کشتار بزرگتر است. ما با قاطعیت وقتی جابجایی نیروها را دیدیم، وقتی که در آوریل شروع به جمع شدن دور اشرف کردند، هشدار دادیم. من شخصاً ایمیلهایی به کاخ سفید، به کاترین اشتون به وزرای خارجه در سراسر اروپا فرستادم. ما باید به این افراد به عنوان انسانهایی که نیاز به حفاظت فوری دارند نگاه کنیم.
من سه هفته پیش در عراق بودم درست کمی بعد از کشتار، ما تقریباً با تمامی افراد ارشد در دولت به جز نوری مالکی که به کره جنوبی رفته بود، ملاقات کردیم، با رئیس جمهور طالبانی، با وزیر خارجه زیباری، با نجیفی رئیس مجلس، با مسعود بارزانی در کردستان و اعضای ارشد دولت خودمختار کردستان، ما عصبانیت و سرخوردگی و نگرانیمان در مورد اشرف را بارها و بارها مطرح کردیم. ما گفتیم این یک آزمایش مطلق از دولت به اصطلاح وحدت ملی شماست و شما در این آزمایش مردود شدید. شما چطور میتوانید عقب بنشینید و اجازه دهید کشتاری شبیه به این علیه شهروندان غیرمسلح صورت گیرد؟ و ما هیچ شکی برایمان باقی نماند که نخست وزیر قدرت وزراتخانه های دفاع، امنیت، و کشور را در دفتر خود جمع کرده است. این وزارتخانه ها پر نشدند و هیچ وزیری منصوب نشده است.
من به پاریس رفتم. بعد از پنج ساعت ملاقات ما به یک انتخابی رسیدیم. ما این طرح را به هیأت رابطه با عراق بردیم. هیأت موافقت کرد. پارلمان امروز صبح موافقت کرد. من این انتخاب را برای کمیته AFET و کمیته امور خارجی اینجا در پارلمان روشن کردم. آنها با آن موافقت کردند. این حمایت گسترده یی که شده، برای کاترین اشتون فرستاده شده است. برای 27 وزیر خارجه، برای باراک اوباما فرستاده شده است. حالا به طور گسترده به جریان افتاده و همان طور که شنیدید وزرای خارجه آن را روز دوشنبه در جلسه شان به بحث گذاشتند. کاترین اشتون بعد از جلسه روز دوشنبه در صحبتهایش مجددا تهاجم به اشرف را محکوم کرد و خواستار برخورد انساندوستانه با 3400 نفر آنجا شد.
من آنچه را در ابتدا گفتم تکرار می کنم. آنها جنبش مقاومت در برابر استبداد حاکم بر تهران را در تمام اروپا و غرب گسترش می دهند. منتظر چه هستیم؟ این را سریع انجام دهیم. بسیار متشکرم.

تونه کلام، رئیس هیات استونی در گروه دموکرات مسیحی پارلمان اروپا  
من از دوستان آمریکایی مان بسیار سپاسگزارم برای ارزیابی مشترک مسئولیت مان در برابر این موضوع، زیرا این یکی از تضادهای عمده از سیاستهای بین المللی است. رژیم ایران به عنوان یک تهدید عمده برای ثبات و صلح بین المللی، و همچنین در گسترش تروریسم در سراسر منطقه تلقی می شود.  اپوزیسیون اصلی آن را بر چسب تروریستی زده اند و همه فعالیتهای آن را محدود نموده اند و مخرج مشترک این وضعیت، مماشات است. همان طوری که استرون استیونسون به آن اشاره کرد این سیاست واقعی، این یک دورویی است. به نظر من این یک موقعیت نادری است که مسئولیت را با استراتژی بین المللی ادغام کنیم زیرا ما باید با مقوله رژیم ایران برخورد کنیم. موقعیتی است که الان میتوانیم به آن بپردازیم. همان طوری که لسلی کلارک به آن اشاره نمود. دریچه فرصت و زمان انجام کار الان است زیرا ایران آماده تغییر است. این یک مسأله اخلاقی است زیرا کسانی که به خاطر آزادی  و کرامت انسانی به پا خواستند برای ما قابل احترام هستند اگر غیر از این بود تا به حال آنها را سوار کامیون کرده و به زندانهای  ایران برده بودند. به نظر من ما میتوانیم یکبار دیگر به لحاظ اخلاقی جلودار باشیم. من از کنفرانس امروز بسیار خوشنود هستم و به نظر من برای همه ما، اروپا و غرب، برخورد عراق با کمپ اشرف، آزمونی برای دموکراسی و احترام به حقوق بشر است. متشکرم.

 

ادیت بائر، نماینده پارلمان اروپا از اسلواکی
خیلی متشکرم.  ما مسئولیت داریم. ما مسئولیم، و من از همکارانی که از مسیرهای خیلی دور آمده اند تا از هدف مشترکمان دفاع کنند و یک تلاش جمعی برای جلوگیری از بحران انسانی در قرارگاه اشرف انجام دهیم (متشکرم). من همانند صدها تن از همکاران دیگرم در پارلمان اروپا از ابتکار آقای استیونسون به عنوان پیشنهادی ممکن، استقبال میکنیم. این ابتکار همچنین توسط  بارونس اشتون مورد استقبال قرار گرفته است.  اما من نمیتوانم تصور کنم که اجازه نمیدهند افراد مجروح دسترسی به مراقبتهای پزشکی مناسب را نداشته باشند یا اینکه مسئولین و مجرمین یا دولت عراق با تحقیقات بین المللی مستقل در رابطه با ارتکاب جرم در ماه آوریل و مه همکاری نمیکنند.
  واقعیتهای روی زمین و اطراف کمپ از یک حقیقت انکارناپذیر سخن میگویند: هر گونه نقل مکان اجباری ساکنان منجر به یک فاجعه انسانی بدتر خواهد شد و در نتیجه عملی نیست و نمی تواند راه حل دراز مدتی باشد.
در انتها به عنوان  رئیس گروه همبستگی با زنان برای یک ایران آزاد در پارلمان اروپا من  صمیمانه آرزوی راه حل مناسبی را دارم. برای تمام اشرفیان که مانند مشعل امید امید آزادی هستند، به ویژه 1000 زن شجاع که توسط نیروهای عراقی کشته شدند. متشکرم.

 

پائولو کازاکا، نماینده پارلمان اروپا   1999 -   2009  
با تشکر زیاد از شما، از شما سپاسگزارم  و همچنین از پارلمان اروپا تشکر میکنم که این فرصت را به من داده که بتوانم روی چنین مسأله مهمی صحبت کنم. من میخواهم راجع به دو نکته بر حسب تجربه ام  با شما صحبت کنم. من هفت بار تا به حال به عراق سفر کرده ام.
 آنها همیشه گفته اند که ما اجازه نخواهیم داد رابطه ما را با سازمانمان قطع کنند و البته هیچوقت اجازه نمیدهند که آنها را جدا کنند. اینها مهمترین کسانی هستند که رژیم ایران سعی در کشتن آنها دارد. تمام 3400 تن آنها. این موضع رهبری و تک تک افراد در اشرف است. بله آنجا در دولت عراق تروریستهای زیادی وجود دارند. آقای مالکی و گردان بصره سابقه زیادی در کارهای تروریستی دارند. آنها عوض نشده اند. آنها به هیچ وجه عوض نشده اند. آنها تروریست هستند. آنها دروغگو هستند. زمانی که آنها راجع به تغییر مکان و جابجایی اشرف صحبت میکنند آنها به هیچ وجه قصد جابجایی آنان را ندارند. قصدشان این است که آنها را یکی یکی ببرند و هر بلایی میخواهند سرشان بیاورند. به حرف آنها نمیشود اعتماد کرد. تنها راه کار این است که از طریق سازمان ملل فهماند اگر دست به چنین کارهایی بزنی برایتان خیلی گران تمام میشود. ما در یکطرف قذافی و اسد را داریم و در طرفی دیگر مالکی. مواظب باشید هیچ راه دیگری وجود ندارد. آنها هیچ زبانی را نمی فهمند من از این اطمینان دارم. از دعوت شما متشکرم.
 
صحبتهای پایانی جیم هیگینز:
خیلی متشکرم پائولو
فکر میکنم همکارانمان در پارلمان اروپا و همچنین همکارانمان در سازمان مجاهدین موافق باشند که از میان تمام نشستهایی که داشته ایم این یکی از پرثمرترین آنها بوده است که در آن در رابطه با  راه کارهای عملی و قابل اجرا با جزئیات زیاد صحبت شد. نیاز است که سازمان ملل متحد، آمریکا و اتحادیه اروپا در یک جبهه متحد در حمایت از اشرف با هم با این موضوع برخورد کنند. ما باید نام مجاهدین را از لیست حذف کنیم زیرا همانطور که به وضوح گفته شده است آنها صلح جو و دموکرات هستند و شایسته حمایت تمام عیار ما میباشند. در اینجا همچنین باید قدرانی عمیق خودمان را از دوستان آمریکایی مان ابراز کنیم. حضور شما در اینج، همبستگی و قضاوت صحیح تان در برخورد با این موضوع عمیقاً مورد احترام و قدردانی ماست. در اینجا بسیار خوشوقتم که از رئیس جمهورمان، خانم مریم رجوی دعوت کنم که در پایان سخنان خود را بیان کنند.

متن پایانی خواهر مریم:
من مایلم تشکر کنم از تمامی دوستان اروپایی و دوستان امریکایی مان که حمایت خود را از مقاومت ایران و ساکنان اشرف ابراز کردند.
این حمایتها بسیار ارزشمند هستند و من مطمئنم که اگر تلاشهایمان را بخصوص در این شرایط سرعت ببخشیم موفق خواهیم شد.
همانطور که میدانید بهار کشورهای عربی در حال گسترش است و مردم منطقه خواهان آزادی و دمکراسی هستند, مردم ایران, مردم مصر, مردم تونس, لیبی سوریه و سایر کشورها.
ملاها تهدیدی برای این تحولات هستند و باید برای کمک به خواست مردم ایران و مردم منطقه واکنش نشان داد.
به همین دلیل است که تلاشهای ما در اینجا فقط برای مردم ایران نیست, فقط برای ساکنان اشرف نیست, بلکه برای مردم منطقه و مردم جهان است چرا که رژیم ملاها تهدید صلح و امنیت جهان است.
به همین دلیل است که من مطمئنم که ما به همراه هم موفق خواهیم شد.
بار دیگر از شما تشکر میکنم