گفتگوهای اتمی، مانعی در برابر بلوف زدن ایران است

سایت گاردین 8 خرداد نوشت، هفته پیش نشانه‌های جدیدی بارز شد که رهبران رژیم ایران، می‌خواهند یک بمب اتمی بسازند.این افشاگری، بخشی از یک گزارش 9 صفحه‌ای منتشر شده توسط دیدبان اتمی ملل ‌متحد است.

 در این گزارش آمده که“. تهران بر روی یک تکنولوژی ماشه اتمی بسیار پیچیده کار  کرده است که به‌گفته کارشناسان، تنها برای یک هدف می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد: چکاندن یک سلاح اتمی ”.
این اولین باری نیست که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به شواهدی دست پیدا می‌کند که حاکی از جاه‌طلبی های نظامی ایران برای برنامه اتمی‌اش است.
  در سال 2009، آنگونه که توسط گاردین فاش شد، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، از دولت ایران خواست که در مورد ”شواهد موجود مبنی بر این‌که، دانشمندان ایرانی روی طراحی یک کلاهک اتمی پیشرفته کار کرده‌اند ”توضیح دهد.
این  افشاگریها نشان می‌دهند که جامعه بین‌المللی، دلایل خوب و معتبری دارد که به‌طور جدی نسبت به ادعاهای دولت ایران مبنی بر این‌که برنامه اتمی اش، تنها برای اهداف صلح‌آمیز می‌باشد، تردید کنند. 
این افشاگریها هم‌چنین مجوز قابل‌قبول تری برای غرب فراهم می‌کند تا تحریمات حتی سخت‌تری علیه جمهوری اسلامی، به‌خاطر فعالیتهای غیرقانونی اتمی‌اش اعمال کند. هر چند، تحریمات به تنهایی، کافی نیستند.
در مورد تلاشهای موجود برای ممانعت از دستیابی ایران به تسلیحات اتمی، از سال 2008 تا کنون، جامعه بین‌المللی و به‌خصوص کشورهای غربی، یک ابزار قدرتمند دیگری در دسترس خود  را،   کشف کرده‌اند: دیپلماسی. به همین دلیل آنها در منزوی کردن ایران از هر زمان دیگری نسبت به قبل، موفق تر  بوده‌اند. 
از این ابزار باید استفاده بیشتری بشود. مذاکرات مستقیم با دولت ایران باید با قدرت بیشتری نسبت به قبل، مد نظر قرار بگیرد، چرا که غرب احتمالاً به‌عنوان برنده‌ای در هر دو سناریوی محتمل، ظهور خواهد کرد.
سناریوی اول این است که ایران تصمیم بگیرد از پیشنهاد مذاکره استقبال کرده و به‌طور جدی وارد آن شود. تحت شرایط کنونی، ایران به‌دلیل انزوای فزاینده خود، به احتمال زیاد، به‌مثابه یک طرف ضعیف تر، پدیدار خواهد شد، که خیلی به نفع غرب است. افشاگریهای جدید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، عرصه را بر ایران، در جلب حمایت چین و روسیه از خود تنگ‌تر می‌کند، در نتیجه‌ایران را در سطح بین‌المللی، منزوی تر می‌سازد. اینها، علاوه بر مشکلات منطقه‌ای ایران است  ، که بواسطه جنگ سرد آن با عربستان تشدیدگردیده، جنگی  که در حال حاضر در بحرین جریان دارد. 
به جز عراق، هیچ دولتی در خاورمیانه، منحصراً طرف ایران را نمی‌گیرد. نه حتی سوریه (که ایران به رهبر آن، در نبردش برای درهم شکستن اپوزیسیون کمک می‌کند)، نه مصر، که ایران امیدوار بود به‌عنوان یک هم پیمان بعد از سرنگونی مبارک، روی آن حساب کند، طرف ایران را نمی‌گیرند. چنین انزوایی، به غرب در تبادلات دیپلوماتیکش با ایران، دست بالا را می‌دهد، و این چیزی است که غرب می‌تواند با آستفاده از آن در جریان گفتگوها، امتیازات بیشتری از تهران بگیرد.
    سناریوی دوم این است که ایران با هدف دیکته کردن درخواستهای خودش، و یا تنها برای زمان خریدن - همان‌طور که در گفتگوهای  قبلی کرد --   وارد این مذاکرات شود...