علی لاریجانی رئیس مجلس رژیم اخیراً که با اختلاف زیادی از دوستان عضو خود پیشی گرفت و در منصب خود ابقا گردید، بهطور علنی“در یک حمله تلویحی علیه قوه مجریه و خود رئیسجمهور ادعا کرد، آرزوی یک مجلس قوی را دارم“.
خامنهای بعد از تقبیح قبلی احمدینژاد، این منازعات را نکوهید و به مجلس گفت مقامات دولت بایستی از تلخیهای اختلاف نظرها ناشی از چالشها و درگیریها پرهیز کنند.
احمدی نژاد که ماه پیش با اعتماد بهنفس به نظر میرسید، ممکن است دوران باقیمانده خود را بهصورت زهوار در رفته سپری کند، در حالی که رقبای محافظه کار آن در مجلس ظاهراً در نظر دارند از انتخابات مارس 2012 مجلس برای افزایش چک و کنترل قدرت وی استفاده کنند. …
در حال حاضر دهها میلیون ایرانی ماهانه وجوهی را از دولت دریافت میکنند که بهعنوان غرامتی برای افزایش قیمتها بهخاطر کاهش سوبسیدهای انرژی و غذای دولت میباشد؛ و این پولها بایستی در جایی نگهداشته شود.
در چند هفته آوریل، پول نقد وارد بازار طلا شد و باعث گردید قیمت داخلی طلا بسیار بالاتر از قیمتهای جهان که هماکنون نجومی است، برود. …
به نظر میرسد بسیاری، وجوه جدید ماهانه از دولت را که بالغ بر 40 دلار به هر فرد میباشد را به راحتی دریافت میکنند، هر چند که بایستی فرمهایی را پر کنند.
خانم بازنشستهیی که ترجیح داد این پروسه را طی نکند همان حساسیتی که هنگام پرکردن فرمی که معمولاً از سوی ایرانی ها شنیده میشد را بازگو کرد:“در صورت دریافت وجوه، شما بایستی فرمهایی را پر نموده و تمامی اطلاعات خود را شامل درآمدتان را به دولت بدهید.
اگر شما درآمد خود را به آنها بگویید، طولی نخواهد کشید میآیند و مالیات آن را میگیرند“. در هر صورت، در روزنامههای محلی گزارش شده است 2 میلیون ایرانی در خارج وجوه نقدی را دریافت میکنند.
حتی اگر این رقم مبالغه شده باشد، باز هم دسترسی نسبی به برنامه اقتصادی برای شهروندان را سمبلیزه میکند. (به سیستم قانونی کهنه ایران نگاه کنید.)
با توجه به سوبسیدهای برق که نسبت به سالهای قبل به مراتب کمتر خواهد بود، در ماههای تابستان اصلاحات انرژی جمهوری اسلامی بهشدت جدیتر خواهد بود.
حتی نگران کنندهتر برای ایرانیها این است که اکنون انتظار میرود پول آب و برق را سر وقت بپردازند. این واژگونی یک سنت قدیمی است که ماهها بدون پرداخت پول آب و برق، با مجازات اندک یا وجود تهدیدی برای قطع آنها سر میکردند.
همانطور که دور زدن اداره مالیات دولت، برای ایرانیها سخت شده، سایر ادارات دیگری هم نیز وجود دارند که در برابر آنها قرار دارند. …
در سالهای ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی (1997-1989)، محسن نوربخش مشاور اصلی و وزیر امور اقتصادی و مالی وی توسط دولتی استیضاح شد که مصرانه مخالف سیاستهای اقتصادی رفسنجانی بود.
محمد خاتمی رئیسجمهور ایران در سالهای 2005-1997 که بهعنوان یک حامی قوی نگریسته میشد، در آن زمان غلامرضا کرباسچی شهردار سابق قدرتمند آن به جرم فساد از سوی نظام محافظه کار به محاکمه کشیده شد.
و همین نظام، هر چند کهنهتر و نه کمتر مهیب تر، اکنون علیه دولت اجرایی احمدینژاد بهخاطر مخاطرات و سوء مدیریت اقتصادی طی سالهای گذشته، توبیخ میکند. …
البته وقتی نخبگان بهجان هم میافتند، و اتهامات خلافکاری و فساد ظاهر میشود، مردم معمولاً از این زمان کوتاه روشنگری، که در اثر رقابت سیاسی درز پیدا کرده و همه گونه کنایهها از افتضاحات و خبرهای تحریکات جهت حمله به یکدیگر در بین فراکسیونها د رآن میباشد، بهره میبرند.
اگر رئیسجمهور با سرپیچی در واگذار نمودن نظارت و قدرت اداری به مجلس، موجب لرزه انداختن در لانه زنبور شود، منازعات ادامه خواهند یافت.
در هر صورت برای بیشتر ایرانیها، به صراحت موید این است که از هماکنون نسبت به سیاست کشور خود آگاهند. اگر این سیاست روی درآمدشان تأثیر بگذارد، ممکن است موضوع کاملاًً متفاوت گردد. »