رژیم ایران و مزدوران لبنانی او با شانتاژ و تهدید و از روی موضع مخالفت ایران با دادگاه بینالمللی ویژه لبنان تلاش دارند جلوی صدور حکم اتهام از طرف دادگاه بینالمللی را بگیرند. محدثین گفت: ” من فکر میکنم یکی از مواضعی که چهره واقعی رژیم خامنهای را فاش ساخته است همین موضع او در قبال این دادگاه میباشد. درباره اظهارات خامنهای ترجیح میدهم قسمتی از موضع خانم رجوی را در این رابطه نقلقول کنم وی گفته است: این اظهارات دیگر هیچ جای شکی باقی نمیگذارد که رژیم ایران در قتل حریری دست داشته است و مسئولیت مستقیم این عملیات را برعهده داشته است. . . .
در اینجا اضافه کنم که احمدینژاد وقتی که از دمشق دیدن کرد با بشار اسد و حسن نصر الله نشستی داشت طوریکه انگار این سه نفر روسای کشورها هستند. در حال حاضر هم این سه نفر با هم در سرکوب مردم سوریه مشارکت دارند. بنابراین وظیفه اعراب و مسلمانان است تا موضعی قاطع در برابر این سه نفر یعنی رژیم خامنهای و بشار اسد و حسن نصر الله اتخاذ کنند ”
محدثین پروژه حزبالله را یک پروژه ضد عربی و لبنانی توصیف کرد و آن را یک پروژه ایرانی قلمداد نمود. برای این امر موضع این حزب در قبال انقلاب مردم سوریه را دلیل آورد. اگر حزبالله یک حزب لبنانی و عربی بود غیرممکن بود که به شکلی فعال در سرکوب مردم قهرمان سوریه شرکت کند. بله این موضع و این فعالیتها پرده را کنار زده است و برای جهان نشان داده که حزبالله چیزی نیست به جز یک طرح رژیم ایران. از قبل ما میدانستیم و همواره میگفتیم که حزبالله در ارتباط با رژیم تروریستی حاکم بر ایران میباشد، دلایل زیادی وجود دارد که این موضوع را ثابت کرد ولی چون با برگ مقاومت بازی میکرد برای خیلی از انسانها سخت بود که این واقعیت را تاییدکنند“. وی ادامه داد: ”من معتقدم که حزبالله ساخت رژیم ایران است و هیچ برنامهای به جز برنامه ولیفقیه ایران ندارد. تصادفی نیست که حسن نصر الله دست خامنهای را میفشارد. برای هرکسی که مفهوم این روند را میشناسد میفهمد که این موضوع نشان از میزان وابستگی مطلق این حزب به رژیم ایران دارد“.
درباره سؤال ما حول جزئیات سیاست سرکوب محدثین جواب داد: ” اگر بخواهیم بهطور خلاصه فعالیتهای رژیم در این دو زمینه را شرح دهیم صدها کتاب در برابرتان میبینید. آری یک آمار از سرکوب سیاسی این رژیم اعدام صدوبیست هزار نفر بهدلیل مخالفت سیاسی بوده است. همچنین خمینی بعد از آتشبس بین ایران و عراق در سال 1367 دستور اعدام جمعی اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران که در زندانهای این رژیم بودند را داد و دستاورد این کشتار اعدام سی هزار زندانی سیاسی در طی فقط چند هفته بود. میتوانیم آمار فعالیت در زمینه صدور انقلاب را نیز به آمارهای قبلی بیافزاییم که آمار آن بیش از دو میلیون کشته، زخمی و معلول در جنگ ایران و عراق فقط در جانب ایران بوده است حال از دخالتهای مستمر این رژیم در کشورهای عربی و اسلامی میگذریم که از جمله آنها اسامی سی و دو هزار نفر از مزدوران رژیم ایران که در عراق در مناصب مختلف کار میکنند میباشد که ما آن را فاش کردیم“. . . .
اما درباره راهحلهای پیشرو محدثین اعتقاد داشت: ” مقاومت ایران راهحلهای زیادی را مطرح کرده است از جمله رفتن به کشور ایران به شرط اینکه سازمان ملل بهصورت مکتوب و از طرف مقامات ایران تضمین کند که آنها مورد پیگرد قرار نخواهند گرفت و صلیبسرخ بر این موضوع نظارت داشته باشد. یک راهحل دوم هم وجود دارد که آن قبول ساکنان اشرف از طرف کشورهای دموکراتیک بهعنوان پناهندگان سیاسی است تا آنها به این کشورها منتقل گردند اما راهحل سومی هم وجود دارد که آنها در خانهای که خودشان با دستان و پول خودشان ساختهاند و بیابانی را به شهری مدرن با خدمات لازمه تبدیل کردهاند باقی بمانند. اخیراً پارلمان اروپا پروژه ای را برای جابجایی ساکنان اشرف به کشورهای اروپایی و یا آمریکا مطرح کرد، ما از این طرح استقبال کردیم به شرط آنکه جامعه جهانی جلوی مالکی را بگیرند تا بار دیگر به آنها حمله نکرده و آنها را نکشد“. در پایان محدثین گفت: ”نیروهای عراقی یک سوم از اراضی قرارگاه را تحت کنترل خود گرفتهاند و آماده حملهای دیگر میشوند زیرا آنها در هماهنگی با رژیم ایران کار میکنند و همواره فاجعه حملهای دیگر و ارتکاب جنایتی بزرگتر علیه ساکنان بیسلاح آنجا وجود دارد بنابراین وظیفه تمامی کشورها و قبل از همه سازمان ملل است که مینیمم حفاظت را با تأکید روی نقش یونامی در آنجا تأمین سازند و در اشرف یک تیم دایمی و ثابت برای مانتیتورینگ وضعیت و هشدار فوری قرار دهند”».