اصلیترین ویژه گی که خاتمی را به درجاتی از سایر آخوندهای مرتجع متمایز میکند مهارتش در شیادی است. سید خندان اخیرا در جمعی از نخبگان در گًل مانده "اصلاحات چی" سخنانی گفته که در ادامه ورج و ورجههای اخیر او قابل تعمق است.
خاتمی هم بوی مرحله سرنگونی رژیم را که منبعث از بالا آمدن شرایط ذهنی تودههای به جان آمده, فضای عمومی جامعه را پر کرده است حس کرده است.
"من به همگان بخصوص نسلهای سوم و چهارم عرض می کنم مگر می شود به سادگی از این واقعه سرنوشت ساز دست برداشت. انقلاب تجلی ایمان و خواست تاریخی یک ملت بزرگ است و حرکتی علیه استبداد و استعمار با مدنیترین روشها و اخلاقیترین شیوه ها. مگر می شود آن را نادیده گرفت؟"
" حال اگر به هر دلیل شاهد سیاست ها، روشها و کارکردهایی هستیم که با این موازین سازگار نیست و ضوابطی که لازمه جمهوری اسلامی است نقض می شود و جمهوری اسلامی بد معرفی می شود، نمی توان دست از جمهوری اسلامی برداشت و آرمانهایی که برای آن اینهمه فداکاری شده است را رها کرد. باید جمهوری اسلامی را درست فهمید و بر آن پافشاری کرد."
هم درمانده گی ولی فقیه طلسم شکسته را در مواجه با بالا گرفتن و تعمیق ترک نوین در راش رژیمش مشاهده نموده است:
" در فضای نامطلوب کنونی که هتاکی و گرافه گویی و طرد و حذف آن را تیره کرده است و مبنای جامعهای که انتظار داشته و دارد در درون نظام برآمده از انقلاب، امنیت و آزادی حرمت و برخورداری داشته باشد و جایگاه خود را در عرصه حیات کنونی جهان والا و محترم ببیند لرزان کرده است،"
هم از سر عافیت جویی لییمانه صف خود را از سایر " اصلاحات چی"های مورد غضب قرار گرفته جدا میکند :
" آقایان کروبی و موسوی و بسیاری از کسانی که در حصر و حبس هستند نیز همین را می خواستند و می خواهند و نیز خواست و حرف بسیاری از بزرگان روحانی و سیاسی که متأسفانه مورد کم لطفی و احیاناً تحت فشار هم قرار می گیرند همین است."
هم سر سپرده گی خود را بر اساس توازن قوا به جناح غالب یعنی سید علی گدا اعلام میدارد :
" بیانات رهبری در ۱۴ خرداد می توانست و می تواند روزنه امیدی به آینده بگشاید. بیاناتی که مؤید سیاست درست جذب حداکثری و دفع حداقلی است. همینها اگر به درستی مورد اهتمام عملی قرار گیرد و بسیاری از مسائل و مشکلات حل خواهد شد، "
دورنمای برآیند آنچه که به نظر این شیخک " بی پرنسیب " میرسد ، اوا را به هوس انداخته که شاید بتواند در پاسخگویی به نیازهای جناح غالب، اوضاع و احوال را به گذشته برگردانده و بار دیگر کشتی غرق شده "اصلاحات" کذایی و سردمداران آن را به عنوان راه نجات رژیم از سرنگونی محتوم به ولی فقیه بقبو لا اند.
اما آنچه که خاتمی به علت ماهیت ضدّ مردمی از درک آن عاجز است این است که وقایع و رخداد های سیاسی مربوط به ایران، چه در سطح داخلی و چه در پهنه بین المللی، شکل گرفته و منبعث از دینامیزم تضاد خلق و ضدّ خلق در مرحله بلوغ آن میباشد که لاجرم هر دو سر این تضاد و شاخصهای آن میبایست هر آنچه در چنته دارند بیرون بریزند. تظاهر عریان جنس این دینامیزم را میتوان در لجام گسیختهگی و سرکوب و وحشیگری رژیم و ایادی آن از یک طرف و پاکباخته گی و فداکاری و مقاومت فرزندان خلق از اشرف تا زندانها و سیاه چالها و تختهای شکنجه و بوسه زدن بّر چوبههای دار از طرف دی
گر، مشاهده نمود.صورتبندی های که تماما حکایت از جنس قهر آمیز و فرا گیر دینامیزم برخاسته از این تضاد است. به این ترتیب در پاسخ به ذائقه تحریک شده این شیخک ملعون برای بّر گرفتن لقمهای از دود و دم خیمه ولایت باید گفت : " بوی کباب نیست، خر ( ولی فقیه ) داغ میکنند. "
مهرداد، کانادا