گسترش قیامهای دمکراسی خواهی در کشورهای عربی و تعمیق این قیامها از خواسته های سطحی رفرم به تغییرات بنیادین سرنگونی دیکتاتورها و برقراری نظام های نوین مبتنی بر دمکراسی و مردم سالاری بر سیاست منجی گری رژیم ولایت فقیه خامنه ای برمردم منطقه  ضربه سختی وارد کرده وهیبت پوشالی ودجالگرایانه این رژیم را دراذهان مردم منطقه شکسته است.
واقعیت اشغال سرزمینهای فلسطینی توسط اسرائیل و بی نتیجه ماندن تمامی تلاشهای عربی و فلسطینی برای حل بحران موجود بین اسرائیل و فلسطینیان بهانه ای برای رژیم ایران شده بود که با دخالت در امور کشورهای منطقه و با حمایت از  گروهها و احزاب دست ساز خود در این کشورها خود را بعنوان تنها حامی و منجی بزرگ فلسطینیان و شیعیان جا بیاندازد و یک تصویر غیر واقعی از خود در میان توده های عرب مسلمان بوجود بیاورد. بسیاری از مردم این کشورها که از مطامع و اهداف سلطه جویانه و فریبکارانه پشت پرده حمایت این رژیم ازاهداف عادلانه مردم فلسطین خبر نداشتند به رژیم ایران بعنوان
  یک دوست خود مینگریستند. این توهم مخصوصا وقتی که  رژیم با دست باز از کیسه ملت ایران گشاده دستانه میلیونها دلار به حزب الله حامی خود در لبنان و یا سایر گروههای متحدش بذل و بخشش می کرد بیشتر میشد. لفاظی های رئیس جمهور آخوندها بر علیه اسرائیل هم این توهم را هر چه بیشتر تشدید می کرد.

برجستگی قیام بهار عرب
قیام های اخیر مردم کشورهای عربی که  «بهار عرب» نام گرفته است  از یک جهت برجسته می شود  که درآن نشانه هایی از آگاهی مردم نسبت به ماهیت خرابکارانه رژیم ایران بچشم می خورد. قیام کنندگان به روشنی و وضوح تمام از انقلاب هایی از نوع آخوندهای ایران فاصله می گیرند و اجازه مصادره قیام را به آخوندها نمی دهند.
قیام مردم سوریه و سوزاندن تصاویر دیکتاتور سوریه بهمراه خامنه ای و حسن نصرالله پیام روشنی به این دولتها و احزاب می دهد که دیگر حوصله و صبر مردم ازاین دیکتاتورها و وابستگان منطقه ای شان بسر آمده است و آنها را دیگر نمی خواهند. این پیام مردم آنقدر قوی و روشن است که ترس سرنگونی و از دست دادن موقعیت را بر جان این دیکتاتورها و عوامل آنان می اندازد بطوری  که هم خامنه ای وهم حسن نصر الله مردم سوریه را به حمایت از دیکتاتور سوریه فرا می خوانند و آنها را از انقلاب و شورش بر علیه نظام سرکوبگر این کشور باز می دارند و با تمام امکانات خود به یاری دیکتاتور در حال سقوط سوریه، می شتابند.
نقش بی بدیل و بی تعارف مجاهدین و مقاومت ایران درشناساندن هر چه گسترده تر ماهیت رژیم ایران در کشورهای منطقه بدون شک مجاهدین و مقاومت ایران با  افشاگری های بی امان  خود در مورد ماهیت  تروریستی رژیم و نقش خرابکارانه  آن در ایجاد تنش و آشوب در منطقه از طریق دخالت مستقیم و غیر مستقیم در امور داخلی این کشورها و با ایجاد تفرقه و جدایی  بین مردم  با حمایت وسیع مالی و لجستیکی و نظامی از گروه های دست ساز خود در این کشورها نقش اساسی ایفا کرده و می کنند. نقش بی بدیلی که مقاومت ایران در اینرابطه با گسترش آگاهی های عمومی نسبت به ماهیت جنایتکارانه آخوندها و افکار پس مانده و خرافاتی شان در رابطه یا صدور بنیادگرایی و تروریسم  به کشورهای منطقه ازافغانستان و کشور های حاشیه خزر گرفته تا  کشورهای حاشیه خلیج فارس وعراق و سوریه ولبنان و مصر و سایر کشورها  داشته ودارد کمک بزرگی به مردم منطقه در تجربه گیری از سرنوشت انقلاب به یغما رفته مردم ایران توسط آخوندهای حاکم نموده  است.                    

مقاومت ایران  بطور مستمر از طریق امکانات رسانه ای و روابط دیپلماتیک خود افکار پوسیده و عقب مانده آخوندها و راه حل ها و برخورد آنها در رابطه با حل و فصل مشکلات روزافزون اجتماعی و سیاسی جامعه پر التهاب ایران را تحت نام اسلام  به معرض دید همگان  گذاشته و می گذارد و دید جهانیان را نسبت به عملکرد آخوندها دررابطه با حل و فصل مسائل مختلف داخلی و خارجی عینی تر می سازد. با فعالیت های مستمر و پی گیر مطبوعاتی و رسانه ای مقاومت ایران وبا افشای طرحهای تروریستی و بلند پروازانه اتمی و سلطه جویانه  این رژیم در منطقه همگان به چشم دیده اند که بهشت وعده داده شده آخوندها جهنمی وسرابی بیش نیست . این نقش مبارک و آگاهی بخش  باعث نزدیکی و شناخت خیلی از مردم عرب منطقه با آرمانهای مقاومت ایران  شده ویکنوع احساس همبستگی در سطح منطقه ای و ملی را بر علیه دیکتاتوری و اسلامگرایی از نوع آخوندی بین مردم این مناطق با مقاومت مردم ایران بوجود آورده است.
گردهمایی بزرگ امسال مقاومت ایران در ویلپنت پاریس، تابلوی زیبایی از این اتحاد بین المللی بر علیه بنیادگرایی  را در خود داشت. یک خبرنگار عراقی که بهمراه همسرش در این گردهمایی حضور یافته بود از دوستی و رفاقت خلقهای ایران و عراق صحبت می کردو ضمن محکوم کردن حمله به ساکنان بی دفاع اشرف توسط دولتی که وی آنرا یک «دولت غیر عراقی » می نامید از لزوم ایستادگی در مقابل تروریسم خونریز صادراتی از سوی رژیم ایران بعنوان دشمن مشترک خلقهای منطقه سخن می گفت. وی که کاملا برانگیخنه بود گویی که گردهمایی ویلیپنت را ظرف مناسبی برای سرریز کردن بغض فروخورده خود یافته بود
  و گویی که گوشهای شنوا و دیده های پر بصیرت برای شنیدن و دیدن پیدا کرده بود که به هیچ وجه نمی خواست آنرا از دست بدهد.
گروهی از زنان مراکشی نیز در حالی که پلاکاردی را که در آن خواست زنان این کشور برای اصلاحات در آن نقش بسته بود با خود بهمراه داشتند گوشه ای دیگری از این تابلو پر شکوه ویلپنت را تزیین کرده بودند.
گر چه اجزای فرم دهنده این تابلو شکوهمند هریک به زبانی سخن می گفتند اما آزادی و دوستی و صلح  و کوتاه کردن دست رژیم ایران از سر مردم ایران و منطقه خواست مشترک همگان بود.
تصور کنید که دنیای عا ری از جنگ و خشونت و خالی از حاکمان اقتدارگر ودیکتاتور چه دنیای زیبا و انسانی خواهد بود. دنیایی که همه  انسان ها در آن بدون ترس ازتحت پیگرد قرارگرقتن و تحت تعقیب بودن آزادانه و بدون ترس به ابراز عقاید خود بپردازند و بخاطرداشتن و یا نداشتن مذهبی و یا عقیده ای خاصی محاکمه نشوند ؟ این دنیایی است که مقاومت ایران با برنا مه هایش وعده آنرا برای ما  ایرانیان و مردم منطقه  در ایران آینده بدون آخوند داده است و برای رسیدن به آن کمال تلاش و سعی خود را  نیزمی کند. 

پاتک های مقابله جویانه رژیم در مقابله با استقبال  ملی و منطقه ای از مجاهدین

 رژیم  آخوندی در مواجه با این استقبال ملی و منطقه ای از مجاهدین و مقاومت ایران دست به تشبثات و تلاش های گسترده ای برای جلوگیری ازهمراهی مردم ایران و منطقه با مقاومت سازمان یافته و بی نظیر ایران می زند. رژیم نه تنها  با زدن انواع و اقسام اتهامات به مقاومت  ایران در مسیر حرکت مردم ایران برای دستیابی به اهداف آزادیخواهانه و مردمگرایانه خود سنگ اندازی می کند بلکه با ایحاد و راه اندازی و اداره انواع اقسام شبکه های تلویوزیونی که به زبانهای مختلف برنامه پخش می کنند و با با راه اندازی سایت های اینترنتی و خرید  قلم بمزدان و پشتیبانی مالی ازبعضی از مطبوعات  درصدد  جلوگیری ا زارتباط و شناخت مردم منطقه از مجاهدین و مقاومت عادلانه  و مشروع مردم آن برمی آید. اما این تلاشهای رژیم به یمن مقاومت و ایستادگی مقاومت ایران بر سر آرمانهای انسانی و مشروع خود راه به جایی  نمی برد و هر روز پیروزی های جدیدی را نصیب مقاومت مردم ایران می کند.
درهمین راستا است که دستگاه اطلاعاتی رژیم با فریب عده ای درخارج از ایران پروژه های امنیتی و اطلاعاتی ای از نوع «الماس سبز» رابا بازیگری عوامل اطلاعاتی خود به اجرا در می آورد . بازیگران و کارگردانان پشت پرده این قبیل پروژه ها  با ماسک مخالفت با رژیم و با مارک زنی و تهمت و افترا به مقاومت مردم ایران و با  ایجاد رابطه اشکار و پنهان با صاحبان سرمایه درخواست «عدم حذف مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا» را می کنند تامانع حمایت بیشتر مردم ایران از« الماس برنده » مقاومت مردم ایران که «سرختراز رنگ خون» و«سبزتر از بهار» است گردند و بساط شامورتی بازی شان را تحت عنوان «بازگشت به عصر طلایی قاتل کبیر» پیش ببرند و به جهانیان چنین القا کنند که راه حل سیاسی ایران را نه در «مقاومت سرافراز و مشروع » آن بلکه  باید در جناحهای نرم تن همین رژیم  جست. در این میان  محافل و صاحبان سرمایه که نیز منافع خود را در حفظ این رژیم  تأمین می بینند از هیچ گونه همراهی وهمکاری با عوامل آشکار و پنهان رژیم  کوتاهی نمی کنند و عوامل خودفروخته ای را تحت عنوان « مسولین سابق مجاهدین » به روی آنتها می برند تا بلکه چند روزی به حیات ننگین این رژیم بیافزایند.
رضا باستانی
4 ژوئیه 2011