اجلاس پارلمانی در رم

با حضور رئیس جمهور برگزیده مقاومت و سایر نمایندگان از مجلسین ایتالیا اجلاسی در پارلمان ایتالیا در حمایت از اشرف برگزار شد. در این جلسه نمایندگان و شخصیتهایی مانند 
 اما بونینو، نایب رئیس سنای ایتالیا، پاتریک کندی،  آیرن خان، دبیرکل عفو بین‌الملل 2001 ـ 2010،  سناتور رابرت توریسلی، سناتور لوچو مالان عضو سنای ایتالیا، سناتور مارکو پردوکا دبیر کمیسیون حقوق بشر سنای ایتالیا، کارلو چیچولی، نایب‌رئیس کمیسیون خدمات اجتماعی پارلمان ایتالیا، الیزابتا زامپاروتی، نماینده پارلمان ایتالیا، الکساندرو پاگانو، نماینده پارلمان ایتالیا،  سواد اسبای، نماینده پارلمان ایتالیا، آنتونیو راتزی، دبیر کمیسیون سیاست خارجی اروپایی پارلمان، ماسیمو وانوچی نماینده پارلمان ایتالیا،  آلفردو چلسته شهردار شهر سدریانو sedriano،  جوزپه مورگانتی، نماینده پارلمان سن مارینو سخنرانی کرده و  20 نماینده پارلمان و سناتور ایتالیا در اجلاس پارلمانی رم شرکت داشتند.

در این جلسه  بیانیه اکثریت سنای ایتالیا در حمایت از مقاومت مردم ایران و حفاظت از اشرف به خانم رجوی هدیه شد.
نمایندگان ایتالیایی به دولت ایتالیا برای :
ـ ارجاع پرونده نقض حقوق بشر در ایران به شورای امنیت و اعمال تحریمهای موثر علیه رژیم ایران
- تضمین حفاظت ساکنان اشرف به عنوان افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو
-پایان دادن به محاصره اشرف و رسیدگی پزشکی به مجروحین،
- تحقیقات مستقل در رابطه با کشتار 8 آوریل و حسابرسی  ازمسئولان جنایت
-ممانعت از جابجایی اجباری ساکنان اشرف در داخل عراق و حمایت از راه حل اروپا
ـ به رسمیت شناختن مقاومت ایران و برقراری دیالوگ با شورای ملی مقاومت

فراخواندند.


بیانیه اکثریت سنای جمهوری ایتالیا
حمایت از  مقاومت مردم ایران


ـ با توجه به خیزشهای مردمی در ایران علیه دیکتاتوری مذهبی حاکم و تظاهرات و مقاومت شجاعانه  مردم در برابر سرکوب حکومتی؛
ـ با توجه به دستگیریهای گسترده و افزایش اعدامهای سیاسی و از جمله اعدام اعضای خانواده های ساکنان اشرف، که نقطه امید مردم ایران هستند، به منظور جلوگیری از گسترش قیام مردم ؛
ـ با در نظر گرفتن محاصره ساکنان اشرف- افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو - ، شکنجه روانی آنها به طور شبانه روزی با نصب صدها بلندگو و تعرض خشونت بار نیروهای عراقی و عوامل رژیم ایران در 8 آوریل که منجر به 36 کشته و 350 مجروح گردید که از مصادیق «جنایت جنگی» است؛
ـ با توجه به اینکه رژیم ایران مانع اصلی صلح و ثبات و دموکراسی در منطقه است و برای منحرف کردن قیامهای آزادیخواهانه منطقه به سوی بنیادگرایی اسلامی تلاش می کند؛
- با توجه به اینکه مجاهدین خلق ایران با اعتقاد به اسلام بردبار و دموکراتیک، آنتی تز بنیادگرایی و افراطی گری هستند؛
ـ و با در نظر گرفتن راه حل سوم خانم مریم رجوی، رئیس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت، ائتلاف اپوزیسیون دموکراتیک ایران، که تغییر دموکراتیک درایران به دست مردم و مقاومت را در چشم انداز قرار می‌دهد؛
اکثریت سنا، دولت ایتالیا را فرا می‌خواند تا این اقدامات را به عمل آورد:
ـ ارجاع پرونده سرکوب و نقض حقوق بشر در ایران به شورای امنیت ملل متحد و اعمال تحریمهای موثر علیه رژیم  ایران،
-اقدام نزد دولت آمریکا و سازمان ملل متحد برای خارج ساختن نیروهای نظامی عراقی از اشرف
- رسیدگی های فوری پزشکی به مجروحین حمله اخیر
- پایان دادن به محاصره کمپ اشرف
- تضمین یک تحقیقات مستقل در رابطه با کشتار 8 آوریل و مورد حسابرسی قرار دادن مسئولان جنایت
- تضمین حفاظت ساکنان کمپ و اذعان به استاتوی آنها به عنوان افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو
-ممانعت از جابجایی اجباری ساکنان اشرف در داخل عراق و حمایت از راه حل اروپا (راه حل استراون استیونسون)
-به‌رسمیت شناختن مقاومت ایران علیه دیکتاتوری دینی حاکم و از سری گیری دیالوگ با شورای ملی مقاومت

کارلو چیچولی، نایب‌رئیس کمیسیون خدمات اجتماعی پارلمان ایتالیا
روز به خیر خانمها و آقایان، شهرداران ، نمایندگان مجلس، خیلی خوش آمدید.
بسیار خرسندم که امروز رئیس جمهور برگزیدة مقاومت ایران خانم مریم رجوی اینجا حضور دارند، بسیار ممنونم از حضور شما.
رئیس جمهور رجوی نه تنها برای مردم ایران بلکه برای ما نمایندگان پارلمان ایتالیا که او را از دیرباز می شناسیم سمبل مقاومت هستند، سمبل صداقت، روح فداکاری و یک رهبر در مبارزه برای حقوق بشر، آزادی، دموکراسی، برابری و ارزشهای شناخته شده انسانی و بیش از یک زن هستند که برای ارزشهای والا مبارزه می کند.
میخواهم همچنین به مهمانان ویژه مان که از ایالات متحده آمریکا آمده اندخوشآمد بگویم، به طور خاص عالیجناب پاتریک کندی که در کنار ما هستند، سناتور رابرت توریسلی، همان طور که از نام خانوادگی او پیداست ایتالیایی است، اگر چه همیشه در آمریکا بوده است، و خانم آیرن خان، دبیرکل پیشین عفو بین الملل و طبیعتاً از همه آنهایی که به دعوت ما جواب داده و امروز اینجا حضور دارند مانند شهرداران، همکارانم در مجلس و سنا مانند سناتور مالان، معاون ریاست سنا که در پنل حضور دارند، عالیجناب الیزابتا زامپاروتی که به همراه من ریاست کمیته ایران آزاد را بر عهده دارد. میخواهم خبر مهمی را به اطلاعتان برسانم، کمیته پارلمانی ما تا کنون حمایت 318 نماینده از 630 تن از کل نمایندگان مجلس را به دست آورده، یعنی اکثریت.
بنابراین اکثریت مجلس ایتالیا از تمامی گروهها در یک بیانیه این حمایت را به عمل آورده است.
این بیانیه به شدت نقض حقوق بشر از طرف رژیم و دیکتاتوری ملاها را محکوم می کند و حمایت از اپوزیسیون ایران را یک ضرورت میداند.
ما شاید به حوادث سالهای اخیر در ایران به اندازه کافی توجه مبذول نکردیم اما اکنون آنچه در سراسر کشورهای منطقه اتفاق می افتد توجه ما را به خود جلب میکند.
این بیانیه همچنین جنبشی را که از سوی رئیس جمهور مریم رجوی حمایت میشود به رسمیت می‌شناسد و بر حفاظت کمپ اشرف در عراق تأکید دارد. این بیانیه در ضمن حمایت برخی از اعضای دولت را نیز دارد همچنین از حمایت پنج تن از رؤسای کمیسیون پارلمان و بسیاری از نایب رئیسان کمیسیونهای مجلس برخوردار می باشد.
حمله 8 آوریل به وسیله نیروهای تحت امر مالکی علیه شهروندان اشرف که در پی تقاضای مکرر رژیم ایران صورت گرفت یک جنایت آشکار علیه بشریت محسوب می شود و قوانین و پیمانهای بین المللی را نقض میکند. تا کنون 36 تن  شامل 8 زن  کشته شده اند و 340 تن هم مجروح شده اند که حال برخی از آنان وخیم است.
همان طورکه بارونس اشتون، وزیر خارجه اتحادیه اروپا تأکید کرده است باید یک کمیته بین المللی مستقل برای تحقیق و تحویل مسئولین یعنی آمران و عاملان این جنایت بیشرمانه به پیشگاه عدالت تشکیل شود.
ما همچنین در بیانیه مان روی حمایت از راه حل نهایی  اروپا  و پیش شرطهای آن یعنی خروج نیروهای عراقی از کمپ و فراخوان به حفاظت اشرف توسط سازمان ملل متحد با حمایت آمریکا و اتحادیه اروپا تأکید میکنیم.
ما همچنین تقاضایمان را در مورد یک ابتکار فوری از طرف سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا برای نجات جان زخمیهای اشرف و دسترسی آزاد آنان به دارو و کمک پزشکی اعلام کرده ایم .
ما قاطعانه از سازمان ملل متحد میخواهیم یک تیم نظارت از یونامی تشکیل داده و به صورت دائمی در کمپ اشرف مستقر کند و محاصره توسط نیروهای مزدور رژیم ایران در اشرف برداشته شود.
فکر میکنم اینها بسیار مهم هستند و باید مورد تأیید قرار گیرند و به اجرا گذاشته شوند.
رژیم ایران حامی اصلی تروریسم درخاورمیانه، بی ثباتی صلح و ثبات سیاسی در تمام منطقه است.
بهار عرب بدون تغییر رژیم در ایران هیچ ثباتی نخواهد داشت، به نظر من حمایت علنی از جنبش اپوزیسیون و حمایت و پشتیبانی از مبارزة خانم رجوی و به طور خاص همبستگی با ساکنان اشرف و محکوم کردن جابجایی اجباری آنان باید در دستور کار قرار گیرد.

سناتور لوچو مالان:
خانم رجوی، همکاران گرامی، عالیجناب رئیس جلسه، و همه حضار محترم، حضور در اینجا در کنار خانم رجوی و اینکه بتوانیم کمک عملی به کار عظیم جنبشی که خانم رجوی ریاست آنرا بر عهده دارد بکنیم به‌راستی موجب افتخار است.
 من همچنین این وظیفه دلپذیررا برعهده دارم که به خانم رجوی بیانیة امضا شده از طرف 166 سناتور یعنی اکثریت سنا را تقدیم کنم. به ساکنان اشرف که این گونه ناجوانمردانه مورد ظلم واقع شدند، که ناقض تمامی قوانین بین المللی است و همبستگی و حمایت همگی ما را برمی  انگیزد.
من معتقدم که حمایت اکثریت مجلس ملی و سنای ایتالیا و حمایت همه شما که در اینجا حضور دارید برای شهروندان اشرف بسیار مهم است و این تنها به مثابه حمایت از مقاومت ایران نیست بلکه حمایت از تمدن جهان ما و تمدن روابط بین المللی ماست. شهروندان اشرف از طرف پیمانهای ژنو حمایت و حفاظت میشوند. آنچه امروز در مورد آنها اعمال میشود فردا آنرا میتوانند بر روی هر پناهنده دیگری انجام دهند.
من معتقدم که صحبت از این نیست که عده ای پناهنده اوضاع راحتی ندارند، در اینجا صحبت از دهها کشته و زخمی است. افرادی که به طور ثابت مورد اختناق غیر قابل تحمل طی ماهها و سالها قرار دارند.
آنچه ما در بیانیه مان آورده ایم در حقیقت تعهدی است که به این وسیله به دولت ایتالیا فراخوان می دهیم با پیروی از قوانین بین المللی در مورد حفاظت حیثیت انسانی و حقوق بشر و به ویژه در مورد پناهندگان، به تعهداتش عمل کند. بنابراین آنچه که اتفاق می افتد از حد اقلهای قابل قبول هم بدتراست، زیرا نه تنها حمله و هجوم نظامی علیه افراد بی سلاح در 8 آوریل  صورت گرفته، بلکه بحث جابه جایی اجباری آنها نیز غیر قابل قبول است. بنابراین من امیدوارم که مسئولان سیاست خارجی آمریکا، که ما در اینجا نمایندگانی بسیار مهم و فوق العاده از این کشور داریم، در سیاستشان تجدید نظر بکنند. من امیدوارم اظهارات سفیر جفری پس گرفته شود زیرا که غیر قابل قبول است. من قاطعانه از کسانیکه خواستار پس گرفته شدن این اظهارات هستند، حمایت میکنم و باید به سمت مسیری رفت که شهروندان اشرف پناهندگانی مشمول پیمانهای بین المللی بحساب آیند که نباید فراموش شود.

در پایان میخواهم بگویم تعهدات عملی مورد نیاز و ضروریست. باید در سطح بین المللی جنبشی را که توسط خانم رجوی نمایندگی می شود، به وضوح به رسمیت شناخت. چرا که نمیشود گفت که ما علیه نقض حقوق بشر از سوی رژیم ایران هستیم که با خشونت اعدام میکند و اختناق وحشتناک برقرار میکند، ولی درعین حال، سازمان اصلی و جدی یعنی کسانی را که با تقدیم شهدای بسیار در مقابل این رژیم ایستادگی می کنند، قاطعانه به رسمیت نشناخت.
خانم رجوی در اینجا کتابی دارند که در آن اسامی 20 هزار شهید مقاومت علیه رژیم ملاها درج شده  است. به رسمیت شناختن این جنبش یکی از نکات اصلی بیانیه اکثریت سناست و در آن به دولت که مسئول سیاست خارجی است فراخوان داده شده است.
باز هم از همه شما تشکر می کنم ، از خانم رجوی برای حضورشان در اینجا و برای فعالیتهایشان تشکر میکنم.

کارلو چیچولی:
الان ما سخنان رئیس جمهور مریم رجوی را خواهیم شنید، میهمانی که با حضورشان ما را بسیار مفتخر کردند. ایشان رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران هستند. این دعوت برای مردم ایران و همچنین برای ما بسیار مهم است چرا که او برای مردمش نماد آزادی است. بسیار متشکرم و خواهش میکنم  بفرمایید.

مریم رجوی:
منتخبان مردم ایتالیا،
شخصیت‌های محترمی که در این کنفرانس حضور یافته‌اید.
خوشحالم که بار دیگر در رم/  میهمان مردم خونگرم ایتالیا هستم.

دوستان عزیز
شش ماه از آغاز بهاران انقلاب‌های خاورمیانه و شمال آفریقا می‌گذرد.
تا امروز رژیم‌های دیکتاتوری تونس و مصر سرنگون شده‌اند.
رژیم‌های لیبی و سوریه و یمن در سراشیب‌ سقوط‌اند.
 و دیکتاتوری عراق جدید/ در محاصرة اعتراض‌های فزاینده قرار گرفته است.
در ایران نیز، رژیم آخوندها با چند چالش مرگبار دست به گریبان است:
-نخست: خطر قیام‌های مردم ایران/ که هر لحظه احتمال فوران آن می‌رود.
-دوم تهدید مقاومت سازمان یافته/ که جامعه ایران به ویژه زنان و جوانان را برای کسب آزادی برمی‌انگیزد.
-دیگری بهار انقلاب‌های خاورمیانه و شمال آفریقاست که کابوس شبانه‌روزی رژیم است،
-و سرانجام بحران نافرمانی رئیس جمهور آخوندها و جنگ قدرت مرگبار در راس رژیم آخوندی که کل رژیم را به سختی در تنگنا قرار داده است.
اکنون خامنه‌ای، چه احمدی نژاد را عزل کند، چه او را تا دو سال آینده حفظ کند، در هر حال ضربة بزرگی به کل رژیم وارد شده‌ است.
زیر فشار این بن‌بست، آخوندها تلاش برای از بین‌بردن ساکنان ا شرف را برون رفت خود تشخیص داده‌اند.
 به این منظور، در هفته‌های اخیر، مقام‌های این رژیم و دولت‌ دست‌ نشانده‌اش در بغداد، دیدارها و مذاکرات متعددی با هم داشته‌اند.
در چهارم تیرماه، وزیر اطلاعات رژیم آخوندی با اشاره به همین گفتگوها تصریح کرد ما برای فروپاشی هرچه زودتر مجاهدین برنامه‌هایی در دستور کار گذاشته‌ایم و در همین رابطه با دولت عراق برای تعیین تکلیف نهایی اشرف گفتگو میکنیم.
این توطئه‌ها به خصوص حملة 19 فروردین، با  واکنش اعتراضی وسیعی در عراق، کشورهای عربی و هم‌چنین در اروپا و آمریکا روبه‌رو شد.
اکثریت نمایندگان 30 پارلمان جهان و نیز خانم پیلای کمیسر عالی حقوق بشر ملل متحد /و خانم کاترین اشتون نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا در این شمارند.

در روزهای اخیر 525 هزار نفر از اهالی استان دیالی عراق که اشرف در آن‌جا واقع است، با امضای بیانیه‌یی تلاش هیستریک برای از بین بردن ساکنان اشرف را یکی از وجوه دخالت‌های رژیم ایران در عراق دانستند.. در بیانیة خود، /مردم دیالی از راه حل اعلام شده از سوی پارلمان اروپا حمایت کرده از سازمان ملل و آمریکا خواستند تا زمانی که مجاهدین در اشرف حضور دارند حفاظت آنان را بر عهده بگیرند.
به این جنبش بزرگ که به رغم تهدیدهای دیکتاتوری حاکم بر عراق، به چنین دستاوردی در حمایت از ساکنان اشرف رسیده است، درود می‌فرستیم.

دوستان عزیز
مردم خاورمیانه از این که دولت‌های غرب پس از سال‌ها حمایت از رژیم‌های دیکتاتوری سرانجام از مردم به‌پاخاستة لیبی حمایت کردند، خرسند‌اند.
با این حال، دولت‌های غرب هنوز در قبال تهدید اصلی منطقه و تمام جهان یعنی دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران دچار انفعال‌اند.
قتل عام 19 فروردین در اشرف، که یک جنایت قابل پیشگیری بود، یکی از پیامدهای وخیم سیاست غیرمسئولانة غرب و بخصوص امریکا در قبال رژیم ایران است.
ادامه همین سیاست و سکوت و بی عملی در قبال محاصرة ضد انسانی اشرف توسط دولت عراق/ موضوع مجروحان را به یک تراژدی انسانی تبدیل کرده است.
ضرب‌الاجل آخوند ساخته برای بستن اشرف، زمینه ساز یک فاجعة دیگر است و بی مسئولیتی آمریکا/ برغم همة تعهدات حقوقی که در قبال ساکنان اشرف دارد، به دیکتاتوری حاکم بر ایران و مزدوران عراقی اش زمینة تاخت و تاز بیشتر داده است .
عدم انتشار گزارش بازدید هیات نظامی و سیاسی و پزشکی امریکا از اشرف بعد از قتل عام 19 فروردین ، مخالفت با بازدید هیات کنگره آمریکا برای تحقیق پیرامون جنایت و طرح ایدة غیر قانونی و غیر عملی جابجایی مجاهدان اشرف در داخل عراق، در عمل به ماشین کشتار رژیم آخوندی و مالکی سوخت میرساند.
اما آنچه همه طرفها از محاسبه اش عاجز هستند، انسجام و پایداری مجاهدان و قیمتی است که حاضرند برای آرمان دمکراسی بپردازند و پایگاه گسترده ایست که در میان مردم ایران دارند .
امروز، صورت مساله در کشورهای منطقه، بخصوص سوریه و لیبی، حفاظت افراد بی دفاع و بی سلاح در برابر یورش قوای مسلح و ماشین سرکوب رژیم های استبدادی خلاصه می شود.
بحران اشرف هم چیزی نیست الا به خطر افتادن جان زندگی افراد بی‌سلاح در برابر یورش ستون‌های زرهی.
در حمله 8 آوریل از 346 مجروح 225 نفر گلوله و ترکش خورده‌اند و 22 نفر توسط هاموی زیر گرفته شده‌اند.
این نتیجة هجوم قوای تا دندان مسلح به افراد بی‌سلاح است و راه حل آن در حفاظت ساکنان اشرف خلاصه می‌شود.
هر طرحی که متضمن حفاظت ساکنان اشرف نباشد، از جمله طرح جابه‌جایی در داخل عراق، لاجرم در دام فریبکاری‌های رژیم آخوندی و دولت دست‌نشانده‌اش در عراق می‌افتد و زمینه ساز فجایع بزرگتری است.
اما وقتی دور کردن خطر کشتار و پاکسازی اصل گرفته می‌شود، انواع راه‌حل‌ها برای اشرف در چشم‌انداز قرار می‌گیرد.
طرح پارلمان اروپا نیز به این دلیل از اعتبار بین‌المللی و حمایت عمده‌‌یی از سوی پارلمان‌های مختلف از جمله هر دو مجلس ایتالیا برخوردار شده است که در عین ارائة یک راه حل دائمی صلح آمیز، موضوع حفاظت ساکنان اشرف در کوتاه مدت را نیز تضمین می کند .
**
ما اتحادیه اروپا و آمریکا را به یک ابتکار عمل بشردوستانه در رابطه با اشرف فرا می‌خوانیم.
راه حل واقع گرایانه و در دسترس برای دوران انتقال استقرار هیأتی از ناظران ملل متحد در اشرف است که حفاظت آن را ایالات متحده و اتحادیه اروپا بنا به تعهدات بین‌المللی خود بر عهده بگیرند.
حفاظت اشرف نه فقط به سود مردم ایران بلکه به سود منطقه و جهان است که از این طریق به مقابله با مهم‌ترین تهدید جهان امروز /یعنی رژیم ایران بر می‌خیزند.
بار دیگر از همه شما تشکر می‌کنم

اما بونینو ، نایب رئیس سنای ایتالیا
با تشکر بسیار از این  ابتکار، من چیز زیادی ندارم به آنچه که گفته شده اضافه کنم به غیر از اینکه سهمی از تجربه ام را به عنوان کمیسر قبلی برای کمکهای انساندوستانه و کمکهای فوری ارائه بدهم.
کاملاً  واضح است که صحبت به طور عام متمرکز روی اشرف است و کاملاً روشن است که این یک مسأله سیاسی است . اصلاً یک مشکل تکنیکی برای نجات جان یا حفاظت 3400 تن نیست، خدا را شکر جامعه بین المللی در تجربه می داند که چطور اینکار را انجام دهد. دوشنبه 11 ژوئیه، قتل عام سربنیستا ست، در سال 1995 من کمیسر بودم و آن قتل عام اتفاق افتاد و جامعه جهانی هیچ کاری نکرد. بعد از اینکه اعلام کردند (محل امن) من از آن دفاع نکردم و این موضوع را هم اعلان کردم ولی ژنرال ملادیچ خیلی خوب فهمید که یک اعلامیه خالی از محتوا بود و هیچ حفاظتی وجود نداشت و شکست خورد. همان طور که میدانید او امروز در مقابل دادگاه لاهه قرار دارد. این را هم باید با غرور تمام بگویم که این ایده عدالت بین المللی شاید خیلی کند باشد ولی واضح است که دیر یا زود فرا میرسد. ایده دادگاههای خوب و بعد از آن دادگاه جنایت بین المللی، شاید به کندی اما رفته رفته در وجدانها شروع به باز کردن راه میکند. مطمئناً خیلی کند است ولی امروز ملاویچ 16 سال بعد از قتل عام در مقابلش قرار گرفته است و میتوانیم بگوییم که این هشداری برای افراد دیگری مانند اوست. بنابراین من هم به خواسته مطرح شده مبنی بر حفاظت (اشرف) اضافه میکنم که این حفاظت توسط یک تیم دائم از سازمان ملل متحد در اشرف میتواند خیلی خوب صورت گیرد. صحبت را طولانی نمی کنم و اطمینان می دهم که راه حلهایی در عمل میتوان پیدا کرد. هر زمانی که خواستیم، توانستیم انجام دهیم. مسأله کاملاً سیاسی است. مسأله این است که نمیخواهند برای حفاظت و حق حفاظت 3500 تن دست به عمل بزنند. شاید بعضی از قدرتهای نزدیک و دور را عصبانی کنند. بنابر این آنچه که باید از آن برای تأیید حقوق انسانی، یعنی حق حفاظت عبور کنیم، به طور  واضح یک مقاومت سیاسی است. این مقاومت موجب ایجاد مزاحمت برای برخی شبه توازنهای نزدیک و دور است. کمیسیون اروپا یک کمیسر برای حقوق بشر و موارد فوری دارد. به عنوان مثال وقتی مجبور شدیم با دولت مقدونیه وارد مذاکره شویم برای اینکه دهها هزار اهالی کوزوو را که با قطارهای مسلح اخراج می شدند، بپذیرند. یکی از این قطارها را یک شب در بلاشر یافتم. فکر نمیکردم که هرگز در زندگیم بتوانم قطارهای اسکورت شده از بیرون را که پر از ساکنان کوزوو اخراجی است و فقط در نقل قولهای والدینم بود ببینم . و فکر نمی کردم که یک نقل قول دیگری در اروپا از این نوع را داشته باشیم. بنابراین نه تنها دیدم بلکه حتی آن را لمس هم کردم.
با دولت مقدونیه مذاکره کردیم که مطمئناً مشکلاتی هم وجود داشت زیرا کشوری با تعادل قومی بود. مقدونیه یک کشور کوچک ویک کشور ضعیف بود مطمئناً رسیدن دهها هزار اهالی کوزوو مشکلاتی سیاسی را به وجود می آورد و ما این مشکلات را تقبل کردیم، و با آنها در رابطه با حفاظت و رسیدگی به آنها مذاکره کردیم. به همان صورت یک میلیون از پناهندگان کوزوو در عرض یک هفته به آنجا (آلبانی) سرازیر شدند و دیدند که جامعه بین المللی نه تنها از لحاظ لجستیکی امکانش را داشت بلکه از نقطه نظر مذاکرات سیاسی هم با به عهده گرفتن مسئولیت خودش را درگیر موضوع  کرد. بنابراین من فکر میکنم موضوع تماماً سیاسی است، با آنکه مشکل شما بسیار وسیع تر می باشد ولی چون روی آن تمرکز وجود دارد، یک راه برای حل این بحران به صورت عمومی در راه است. فکر میکنم یکی  از راه حلهای این موضوع تقاضای رسمی از کمیسیون اروپا و کمیسر برای کمکهای انساندوستانه می باشد. دیگر زمان آن رسیده که برای نجات شروع به پارو زدن کنیم و همة ایتالیاییها و اروپاییها علائمی از وجود ارائه داده و در حد کنوانسیونهایی که امضا کرده ایم نشانه یی از  پایبندی به قوانین و قوانین بین‌المللی باشیم که جزئی از آن هستیم. بنابراین فکرمیکنم با جبران آن و ارتقای آن به یک سطح بالای قوانین بین‌الملل، شاید بتوانیم یک کمکی هم برای شما باشیم
با تشکر

 

سناتور رابرت توریسلی
متشکرم. اجازه بدهید ابتدا از شما عذرخواهی کنم که به زبان انگلیسی با شما صحبت میکنم. اسم من ایتالیایی است، چهره ام هم ایتالیایی است و فرهنگ من نیز همچنان ایتالیایی مانده است.
هر نسلی در زمان خود با آزمایشی روبه رو است، همچنین با مسائل مختلف. وقتی از نزدیک به این موضوعات نگاه کنیم معمولاً دشوار است آنها را بشناسیم اما بعد از مدتی آنها واضح تر جلوه میکنند. آرمان مردم ایران مسأله ما است. میدانم منافعی که ما با آنها در افتاده ایم قدرتمند هستند. حال که در کنار پاتریک کندی نشسته ام، به یاد زمانی می افتم که عموی او سناتور رابرت کندی از آفریقای جنوبی دیدار می کرد و یک دانشجوی معمولی از او پرسید: «با توجه به قدرت دولت آفریقای جنوبی چگونه دانشجویان عادی میتوانند به آپارتاید خاتمه دهند»؟ او پاسخ داد: «هیچ وقت به نیروی یک فرد برای تغییر مسیر تاریخ شک نکنید». یک کشاورز از ویرجینیا در آمریکا انقلابی را جرقه زد، یک کشیش نقطه شروع دوران اصلاحات مذهبی را رقم زد و یک زن جوان بود که تمام فرانسه را متحد نمود. و فی الواقع این «فرد» بوده است که مسیر تاریخ را تغییر داده است.

ملایان در دنیا نفوذ دارند و من میدانم که افراد از تسلیحات، پول و نفت آنها حساب می برند. اما ما چیزی داریم که بسا نیرومندتر است. بخشی از این قدرت در ساده بودن درخواستی است که داریم. آنچه ساکنان اشرف در تحلیل نهایی می خواهند واقعاً عبارت از چیست؟ چرا در میدان جمع میشوند؟ این افراد از ما چه میخواهند؟ من زمانی را در دوران جوانی و نمایندگی در کنگره به یاد می آورم که لخ والسا به کنگره آمریکا آمد و در آنجا سخنانی را ایراد نمود. من هیچوقت آن لحظه را از یاد نخواهم برد. او گفت سالهایی که در یک کشتی سازی در گدانسک کار می کرد کارگران مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند، حقوق آنها قطع می شد، و آنها به خاطر سخنرانی اخراج می شدند و صحنه را ترک میکردند و به خانه شان میرفتند. مردم تهدید میشدند و صدمه میدیدند، اما فقط صحنه را ترک می کردند و به خانه میرفتند. یک روز او کارخانه را ترک کرد تا به خانه برود، او خانه یی را در سمت راست دید و دیوار کارخانه را در سمت چپ خود یافت و گفت: «دیگر کافی است». او جلوی دیوار ایستاد و از کارگران خواست که بنشینند و اینگونه دولت کمونیستی لهستان فرو ریخت.

یک نسل کامل از ایرانیان آزادی خود را از دست داده اند. ما اینجا نیامده ایم تا برای ثروت یا مقام مبارزه کنیم. آنها تنها چیزی را میخواهند که شما و من برای یک نسل از آن برخوردار بوده ایم؛ حق آزادی بیان، حق پرستش پروردگار خود، حق اجتماع، و انتخاب دولتشان. یعنی حقوق اساسی که خدا به همه ما عطا کرده است. من افتخار می کنم که در نسل ما، فرصت یافته ایم در کنار کسانی که در لیبی و مصر سرکوب می شوند بایستیم. ما با کسانی که در سوریه هستند احساس همدردی داریم. ما سرتاسر جهان را برای کسانی که در برمه یا تایلند بوده اند و ممکن است تحت لوای مذهب مورد اذیت و آزار قرار بگیرند جستجو کرده ایم. تفاوت آنها با مردم ایران چیست؟ آنها چه کار کرده اند؟ چه چیزی در خصلت یا تاریخ آنها است که به ما اجازه می دهد از سرنوشت آنها چشم پوشی کنیم؟

در زندگیم خیلی چیزها بوده که برای من در سرزمینی که اجداد ایتالیایی ام به عنوان خانه خود انتخاب کردند مایه افتخار بوده است. آمریکا نقش منحصر بفردی را در تاریخ ایفا کرده است و ما بارها خواسته ایم که در کنار فقیر علیه غنی و (کنار) ضعیف علیه قوی بایستیم. اما نه این بار. من امیدوارم و هنوز بر این باورم که در نهایت آمریکا کار صحیح را انجام خواهد داد چراکه معمولاً سرانجام آمریکا کار صحیح را انجام میدهد. اما ما دیر دست به کار شده ایم. شما چطور؟

ایتالیا کشوری نیست که پنجاه سال پیش بود. شما فقیر نیستید، غنی هستید. شما ضعیف نیستید، قوی هستید. شما فراموش نکرده اید که در میان رهبران هستید. شما یکی از بزرگترین دموکراسیهای دنیا هستید. آیا صدایی در این پارلمان هست که بگوید دیگران شاید منتظر بمانند، اما ما رهبری می کنیم. دیگران شاید فراموش کرده باشند اما ما به یاد داریم. میدانم که سیاست دشوار است اما به اندازه کافی زندگی کرده ام و در دولت بوده ام که بدانم میتوان به نقطه یی رسید که دیگر سیاست اهمیت نداشته باشد. اگر به اندازه برخی از ما در دولت وقت سپری کرده باشید، زمانی کل این دوران زندگی خود را جمع میزنید و از خود می پرسید: آیا من در طرف درست ایستاده بودم؟ آیا کسی هست که در قلب خود شک داشته باشد که ایستادن در مقابل ملاها و متوقف کردن شکنجه و اذیت و آزار، و ایستادن در کنار مردم ایران عمل درستی است؟
آخر هفته است و در آمریکا تعطیل است و همه ما میتوانستیم مشغول کارهای دیگری باشیم. من به اینجا آمده ام چرا که به اندازه پدر یا پدربزرگم به این کشور اعتقاد دارم. در رابطه با آمریکا حرف نمیزنم، من به این کشور (ایتالیا) اعتقاد دارم. در هیچ کجای دنیا انسانهایی وجود ندارد که این چنین فرهنگ پرمهر و میهمان نوازی مانند ایتالیا داشته باشند. در زمانی که دیگران تنها به انتظار نشسته اند، شما جای آنها را پر کنید و از آزادی ایران سخن بگویید.
از همه شما بسیار متشکرم.

پاتریک کندی
خاطرات کمی در رابطه با رئیسجمهور کندی، عموی من، باقی مانده و سخنان او در برلین در اوج دوران جنگ سرد یکی از آن نمونه ها است. وقتی او کلمات ماندگار «من یک شهروند برلین هستم» را به زبان آورد، خطابش به همه مردم بود و میگفت آزادی ما در برلین در معرض تهدید است، بنابراین همه مردم آزاد مؤظفند آرمان برلین را تبدیل به آرمان خودشان کنند. برادر او و عموی دیگر من در جریان جنگ علیه هیتلر و فاشیسم جان خود را از دست داد. چرا یک آمریکایی جوان بنام جوزف کندی باید بر فراز آسمان آلمان جانفشانی میکرد؟ او همانند بسیاری از آمریکاییهای دیگر برای هدفی کشته شد که از خودش بزرگتر بود. همان هدفی که همه ما و نسل ما باید امروز آن را دنبال کنیم. ما در معرض آزمایشی که نسلهای گذشته با آن مواجه بودند نیستیم، اما از درسهایی که از آن روزگار باقی مانده اطلاع داریم.
«دیگر هرگز»، اینها کلمات جاودانه یی هستند که از دوران هولوکاست به جا مانده است: «دیگر هرگز». و شما می دانید که چندین سال پیش به یمن تلاشهای ایتالیا در ناتو گفتیم در این دوران اجازه نخواهیم داد در اروپا نسل کشی شود. و همه در دنیا کنار هم جمع شدیم و به کمک پایگاههایی که در آویانو و ناپل بود و همچنین مرز ایتالیا با بالکان، نسل کشی توسط ملوسویچ را متوقف کردیم.
اما سالها بعد ما در رواندا وارد عمل نشدیم و بسیاری که می دانستند چه اتفاقی در حال وقوع است تأسف خوردند. آنها از ضرورت عمل فوری آگاه بودند. امروز نیز ما مسئولیتی داریم و سنت ایتالیا و رم حکم می کند که به این مسئولیت عمل کنیم. وقتی من نماینده کنگره بودم تلاشهایی را که در آمریکا برای تصویب معاهده موسوم به «پیمان رم » صورت می گرفت ، هدایت میکردم.
شما همه باید بسیار افتخار کنید که دادگاه بین المللی جنایی مبنای خود را در پیمانی یافت که در همین رم امضا شد. پس چقدر بجاست که ما در رم جمع شده ایم و می گوییم جنایتهایی را که هم اکنون در کمپ اشرف و همچنین در سراسر خاورمیانه و آفریقای شمالی و ایران اتفاق می افتد همه جنایت علیه بشریت است. این پیمان رم بود که تصریح کرد اینها جنایت علیه بشریت است. پس چقدر بجاست است که رم و ایتالیا بار دیگر تلاشهایی را رهبری کنند که شاخص دنیای مدرن است، بر اساس این اصل که «ما هرگز فراموش نخواهیم کرد» و به قول الی ویزل: «دیگر هرگز». زیرا نیازی نیست که ما به هولوکاست و جنگ جهانی دوم و بالکان و رواندا و پل پوت و خمرهای سرخ یا دیکتاتوریهای بیرحم برگردیم تا اینها را ببینیم . تاریخ همین حالا حالا که اینجا نشسته ایم دارد با ما سخن می گوید. جان انسانها در معرض خطر است و جان انسانها از بین میرود. سؤال پیش روی ما این است که: آیا برخواهیم خواست؟
عموی من رابرت کندی در دهه شصت برای پایان دادن به آپارتاید در آفریقای جنوبی فعالیت می کرد. پدر من، سناتور ادوارد کندی، در دهه هشتاد این تلاشها را رهبری کرد و دوست او نلسون ماندلا در آن روزگار توسط آمریکا به عنوان یک تروریست شناخته می شد. نلسون ماندلا که در زندان بود به عنوان یک تروریست شناخته می شد. نلسون ماندلا که رهبری آفریقای جنوبی مدرن را برعهده داشت طبق قانون آمریکا یک تروریست بود. خانم رجوی جایگاه خوبی در کنار نلسون ماندلا دارد، زیرا خانم رجوی نیز طبق قانون آمریکا یک تروریست قلمداد می شود، فقط به این خاطر که مثل نلسون ماندلا در دفاع از ملت خود و در دفاع از حقوق بشر سخن گفته است. تغییرات بیشتر در تاریخ توام با نمونه های مشابه است. سؤال این است که ما می خواهیم در کدام سوی تاریخ باشیم؟ من می خواهم در آن سمت باشم که نلسون ماندلا در آن حضور داشت. همان طرفی از تاریخ که خانم رجوی نماینده آن است. می خواهم در طرف پیمان رم و ملت ایتالیا قرار بگیرم که رهبری دنیا را برای ایجاد دادگاه جنایی بین المللی، برعهده گرفته اند. و من به این دلیل امروز در اینجا هستم، زیرا نه شهروند ایتالیا بلکه شهروند جهان هستم. ما امروز در جهان کوچکی زندگی میکنیم که کوچک تر می شود و با وجود اینترنت و ارتباطات جمعی دیگر دیکتاتوری نخواهد بود که بتواند مدت طولانی عمر کند.
باید پرسید که تا چه زمانی ما به آنها اجازة بقا خواهیم داد؟ آیا ما ارتکاب این جنایات علیه بشریت توسط رژیم ایران و اکنون توسط نوری المالکی که می خواهد اشرف را متلاشی کند، تسهیل خواهیم کرد؟ من متأسفم از اینکه بگویم سیاست آمریکا حمایت از ملاهای حاکم بر ایران است. آیا برای این سیاست تناقضی بیشتر از این هست که رژیم ایران در آن واحد هم از بین رفتن ساکنان اشرف و هم از بین رفتن آمریکا را جستجو می کند؟ ما باید این سیاست را تصحیح کنیم. رم و ایتالیا این شانس را دارند که در جایگاه رهبری قرار گیرند و آمریکا نیز فرصت دارد تا از شما پیروی کند، حالا شاید نوبت ما است که در آرمان آزادی پیرو ایتالیا باشیم. وقتی در پاریس بودیم، یک هیأت بسیار عالی به نمایندگی از شهرداران، نمایندگان مجلس و رهبران دیگر ایتالیا در آنجا حضور داشتند. می خواهم از ایتالیا به خاطر چنین حضور پررنگی در این نبرد تشکر کنم و سخنانم را با کلمات عموی خود رابرت کندی به پایان برسانم. عمویم رابرت کندی گفت: «هر بار که یک فرد برمی خیزد تا برای بهبودی وضعیت دیگران تلاش کند یک موج بسیار کوچکی از امید ایجاد می شود. و اگر این امواج از میلیونها مرکز انرژی و شهامت مختلف نشات گیرند و جاری شوند، می توانند آنچنان موجی را ایجاد کنند که نیرومندترین دیوارهای سرکوب و مقاومت را درهم شکند». او نمیگفت که تغییر دادن تاریخ تنها زمانی روی میدهد که همه ما دست به کار شویم. او میگفت که نیاز است هر کدام از ما سهم خود را انجام دهیم و در خلال کلیت این تلاشها تاریخ نسل ما نوشته خواهد شد. پس تنها کاری که باید انجام دهیم این است که تک به تک برخیزیم و اگر تعداد کافی از میان ما برخیزند، آنگاه مردم ایران و ساکنان اشرف به فراموشی سپرده نخواهند شد و جنایت علیه بشریت دیگر اتفاق نخواهد افتاد. از شما به خاطر اینکه این فرصت را دادید تا در میان شما باشم متشکرم.