درجستجویم برای رساندن صدای درگلو خفه شده زندانیان سیاسی ایرانی در ایران و خانوادههایشان با یک مانع اصلی برخورد کردهام، کمپین تهمت غیرمسئولانه با هدف قرار دادن بدخواهانه مجاهدین کسانی که تجسم آرمان آنهایی هستند که درجستجوی آزادی میباشند.
حملهای مداوم و سنگین از توهین و اتهامات ام.ئی.کی را هدف قرار داده است، که برایم یادآور چندین هفته از محدودیت از مزدوران اطلاعات، درسلولهای انفرادی در ایران است.
در سیاهچالهای ملاها، ما یک اتحاد مطلق که اتحاد سیاسی بود داشتیم. این پیوند از همبستگی مقابله با آدمکشان قاتل بود.
برای ما همانند کریستال روشن بود که محک و آزمایش این بود که روی حفاظت از این اتحاد قاطع باشیم و از تهمت زدن بهام.ئی.کی خودداری کنیم. ما در این بسیار استوار بودیم که نباید از ملاها در تلاش هایشان برای نابودی مهمترین مخالفین که از آن میترسد، استمالت کنیم.
ارکستر هماهنگ حول کمپین های تلویزیون دولتی، برای تضعیف روحیه جوانان ایرانی، همین ترم رکیک و اتهامات مشابه را دارد.
ماشین گران و غیرمعتبر تبلیغات ملاها بهمدت 35سال است که مشغول کار برای اشاعه دروغ و اتهامات علیه این گروه است.
این کمپین بیسابقه فقط تلاشی است برای سفید سازی باورنکردنی و عجیب وغریب خونهای ناشی از اعدام های بیرحمانه زندانیان مجاهد و هزاران نفر از مخالفان که همانند پردهپوشی جنگ داخلی افزایش یابنده اوست.
درحال حاضر، خانوادهها و پشتیبانان مجاهدین مارک ”محاربه ” (که بهانه مذهبی ملاها برای قتلعام نسل ام.ئی.کی برای 30سال گذشته بوده است) خوردهاند و تعقیب میشوند و یا دستگیر میگردند. کارآیی این مارک در سرکوب و محصور کردن این گروه همانند برچسب ”لیست سازمانهای تروریستی خارجی ”است که همچنین مسیر را برای یک قتلعام خونین و سریع اعضای ام.ئی.کی در کمپ اشرف هموار میکند.
با داشتن دهها زندانی سیاسی و خانوادههایشان در زیر شکنجه در سیاهچالهای ایران این یک علامت زننده گرم گرفتن با قاتلان مردم ایران است.
من یک پیام از همبستگی زندانیان سیاسی برای مجاهدین در گردهمایی 100000نفره در ژوئن امسال خواندم. این پیام ساده و روشن بود: ”این روشن است که این رژیم فقط از مجاهدین میترسد. علتی که آنها بهصورت علنی از مالکی خواستند که به کمپ اشرف بهرغم پیامدهای بینالمللی این حادثه حمله کنند، این است که اشرف امید برای تغییر در ایران را نمایندگی میکند. بگذارید ما تکرار کنیم که توده های ایرانیان کسانی هستند که در خیابانها خواهان تغییر کامل هستند، مردان و زنان در تمامی سنین و نسلها درایران از شما حمایت میکنند. به این باور داشته باشید: ساکنان کمپ اشرف از پیش در ایران در جوامع مختلف حضور دارند و ما مسیر آنان را ادامه خواهیم داد“.
هنگامیکه با آدمکشان یک اتحاد میسازید، شریک جرم یک قتلعام بودن صرفاً تجارت اصول بشردوستانه است .
دادگاه اخیر لاهه که مسئولیت نیروهای هلندی برای قتلعام در سربرنیسکا را ارائه داد و حکم دادگاه اخیر اسپانیا از درخواست رسمی بازجویی مالکی برای قتل 36نفر از ساکنان اشرف، گواهی این حقیقت است که ”عدالت پیروز خواهد شد ”.
یه این خاطر است که من میگویم ام.ئی.کی محک و آزمایش وزارتخارجه آمریکاست .
توضیحات:
دکتر محمد مصدق: دکتر محمد مصدق اولین رهبر ملی ایران کسی که یک ایران دموکراتیک و مستقل را پیشبینی کرده بود و صنعت نفت ایران را ملی نمود و از چنگال کمپانیهای انگلستان و روسیه آزاد کرد. این دراثنای دوره ای بود که ایران تحتتاثیر عظیم قدرت های استعماری و تقریباً تحت استیلا بوده است. بسختی هرکدام از ثروتهای ملی به ایران برمی گشت و در آن هنگام فقر شدید حاکم بود.
دکتر مصدق معروف به رهبر ملی توسط مردم بود ولی در کتابهای تاریخی نوشته شده در زمان شاه به بدی مارک خورده است و بعد از آن در دوران آیتاللهها بدتر شد.
درحالیکه وی یک منبع انگیزه و ملیگرایی است، ملاها گذشته وی را لکهدار کردند. وی بهطور گسترده توسط گروههای مترقی و رادیکال همانند ام.ئی.کی و فدائیان در آن زمان مورد احترام است.
قتلعام 1988 از هواداران مجاهدین و سایر فعالان
بعد از اینکه مجاهدین اسلامی شدن قانون اساسی را رد کرد و از حکومت تک حزبی توسط خمینی انتقاد کرد ، در آن زمان آنها بیشترین حمایت را در میان جوانان بهدست آوردند، خمینی درباره مجاهدین یک فتوا داد: مرتد و محاربه .
این ترم هنوز علیه هواداران مجاهدین که بهمعنای مرگ صریح! است، استفاده میشود ،بسیاری کشته شدند، دستگیر گشتند و زیر شکنجه کشته شدند حتی قبل ازاینکه مردم به درنده خویی این رژیم پی ببرند.
بعضی از هواداران در سال 1978 در هنگام کمپین فعالیتهای قانونی دستگیر شده بودند به 10-15سال زندان محکوم شدند. بعضی از آنها در 1988 قتلعام شدند. گفته میشود که حدود 30هزار نفر کشته شدهاند. بعضی از اسمی و مشخصات توسط کمیته حقوقبشر ام.ئی.کی جمعآوری شده است و دریک کتاب با جزئیات بهنام ”کتاب 20هزار شهید ”چاپ شده است. برای بقیه متاسفانه فقط گور جمعی پیدا شده است.
نویسنده علیه نوری مالکی
مهین صارمی اخیراً از ایران فرار کرد، بعد ازاینکه مشغول آمادهسازی مراسم یادبود همسرش ودیدار از پسرش در کمپ اشرف بود، وی تحت مراقبت قرار داشت، قبل ازاینکه به زندان اوین برده شود. وی فرار کرد.
وی یکی از سازماندهندگان قیام 2009 بود، وی کلیپ های ویدئویی و اخبار را به با وجود سانسور دولت به خارج میفرستاد. بسیاری از دوستان وی در زندان هستند و برای محاربه محاکمه شدهاند.
مهین دارای اخبار دست اول و شرایط واقعی در ایران و اینکه وضعیت فعالین واقعی در آنجا به چه صورت است، میباشد.