آلخو ویدال کوادرس - درباره اظهارات یک دیپلمات امریکایی علیه ساکنین اشرف

 فراخوان به خانم کلینتون درباره اظهارات یک دیپلمات امریکایی علیه ساکنین اشرف - کمیته بین المللی در جستجوی عدالت  درباره اظهارات یک دیپلمات امریکایی علیه ساکنین اشرف در اطلاعیه ای  خطاب به هیلاری کلینتون چنین نوشت:

کمیته بین‌المللی در جستجوی عدالت اظهارات دیپلمات امریکایی  آقای لارنس باتلر در روزنامه نیویورک تایمز 23 ژوییه و رویکردهای او با جان 3400 پناهنده بی دفاع و بی سلاح در اشرف را انزجار بر انگیز، شوکه کننده و در خدمت فاشیسم دینی حاکم بر ایران میداند  و از وزیر خارجه آمریکا میخواهد تا اقدامات لازم را برای جلوگیری از یک خونریزی دیگر اتخاذ کند. 
مطالب او در مقاله نیویورک تایمز ، یک ادعانامه مغرضانه، و یکطرفه علیه ساکنان اشرف است که آقای باتلر ماموریت داشت از کشتار آنها جلوگیری کند.
آقای باتلر ، برخلاف همه عرفهای شناخته شده، خبرنگار روزنامه را در تاریخ 14 ژوییه با کتمان هویتش و معرفی او به عنوان یک کارمند سفارت آمریکا، جزء هیات خود به ششمین جلسه مذاکره با رهبری اشرف برده است.
 در این مقاله که ظاهرا جلسه مذاکرات را گزارش میکند، کمترین اشاره ای به حرفها و استدلالهای طرف مقابل یعنی ساکنان اشرف نشده است. گویا آقای باتلر با دیوار مذاکره میکرده است!
 وقتی هم که خبرنگار روز قبل از انتشار این اظهارات شرم آور،  برای تکمیل این صحنه سازی کثیف به دفتر شورای ملی مقاومت در پاریس مراجعه میکند و پاسخهای خود را با اسناد و مدارک مکفی دریافت میکند، در مقاله اش هیچ اشاره ای به این پاسخها نمی کند.

 آقای باتلر می‌خواهد  چنین تصویری از ساکنان اشرف ارائه دهد:
یک گروه از تروریست های افراطی که قبول نمی‌کنند کمپی را که به طور غیر قانونی در عراق اشغال کرده اند تخلیه کنند. در نتیجه  توسط ارتش عراق مجبورمیشوند به حاکمیت عراق احترام بگذارند و دستورات مقام مدنی مشروع کشور را اطاعت کنند. اگر مقاومت کنند و خسارت جانی وجود داشته باشد, این تقصیر سازمان مجاهدین است که یک دنده و غیر منطقی است...
 او میخواهد چنین القاء کند که یک درگیری بین نیروهای ارتش عراق و یک گروه از تروریست های ایرانی بوده است.
لحن آقای باتلر در این مصاحبه بقدری خصمانه است که بنظر میرسد هدف اصلی او راضی کردن رژیم ایران است که مسئولیت کشتار اخیر 15 سرباز آمریکایی در عراق را بر عهده داشت با سلاح‌هایی که عنوان « ساخت وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران» عمداً  از روی آنها پاک نشده بود. 
در کدام یک از چالش‌های مهم بین‌المللی از آسیا تا اروپا و آمریکایی لاتین، در همان زمان که دیپلمات‌های آمریکایی مسئولیت میانجی‌گری و مذاکره‌یی را برعهده داشته‌اند، در نقش دشمن یک طرف دعوا ظاهر شده‌اند؟
سطح سیاسی نازل و غیرحرفه‌یی و اطلاعات بی‌پایه مطلب یادشده، آن را به حدی از سخافت تنزل داده که شایان اعتنا نیست.
 اما از آن‌جا که حکومت های ایران و عراق، میتوانند چنین اظهاراتی را برای توجیه سرکوب ساکنان اشرف در گذشته و آینده مورد استفاده قرار بدهند، کاری که رژیم ایران بلادرنگ آن را در رسانه های خود انجام داد،  کمیته بین‌المللی در جستجوی عدالت، که وضعیت اشرف و همة اظهارات پیرامون آن را به دقت زیر نظر دارد، خود را موظف می‌بیند، نکات زیر را به اطلاع افکار عمومی برساند:

1- چند هفته پس از قتل عام 8 آوریل 2011 ، در حالیکه جهان انگشت اتهام را به سوی آمریکا نشانه رفته بود که به وظایفش در قبال حفاظت ساکنان اشرف عمل نکرده است، و پس از اینکه به توصیه کمیسر عالی حقوق بشر و بسیاری از مراجع بین المللی تلاشهای گسترده ای در سطح اروپا برای بازاسکان ساکنان اشرف در کشورهای ثالث شروع شد ، به ناگهان آقای باتلر با یک پیش آگهی مطبوعاتی البته بدون ذکر اسم خود اعلام کرد که طرح جدیدی دارد که بر اساس آن میخواهد ساکنان را به نقطه دیگری از عراق منتقل کند. کمیته بین المللی عدالت در همان زمان هم به این نکته دقت داشت که باتلر در  اظهارات خود، با تردستی تلاش کرد جای قربانی و جلاد را عوض نموده و رهبری مجاهدین را طرفی معرفی کند که بخاطر ملاحظات سیاسی، اهمیتی به جان  ساکنان اشرف  نمیدهند( رویتر 5 مه 2011)
با این همه، ساکنان اشرف با حسن نیت و همکاری کامل، با باتلر وارد مذاکره و گفتگو شدند و اعلام کردند حاضر به هرگونه انعطافی جز تسلیم در مقابل رژیم آخوندی هستند.
 اما آقای باتلر در گفتگوهای خود با رهبری اشرف، تضمین های حداقل برای حفاظت جان ساکنان را در صورت جابجایی بهمراه نداشت. او تنها در یک ماراتن بازی با کلمات به این اکتفا می کرد که میخواهد جان آنها را نجات بدهد. آنهم با منتقل کردن آنها به یک محل ناشناخته و بدون حفاظت نیروهای آمریکایی....
در نخستین ملاقات بر روی حفظ حیثیت و شرافت رزمندگان آزادی ایران در اشرف تأکید می کرد اما سرانجام، چه بسا در اثر مجالست با مشاور امنیتی مالکی، با بیشرمی خواهان این شد که ساکنان اشرف برای زنده ماندن، انحلال سازمان مجاهدین خلق ایران را اعلام کنند.  یعنی تحقق همان خواست فاشیسم دینی حاکم بر ایران است که چه آقای باتلر بخواهد و چه  نخواهد، متضمن کشته شدن آنان نیز خواهد بود مگر تسلیم شوند. پیشاپیش روشن بود که  ساکنان اشرف به حق، هیچگاه حاضر به تن دادن به چنین ذلتی نیستند.
در یک نمونه دیگر، آقای باتلر قبل از اولین باز دید از اشرف، برخلاف  همه عرفهای شناخته شده بین المللی، بدون معرفی هویت واقعی خود به عنوان یک کارمند ساده سازمان ملل در ملاقات بین رهبری کمپ و معاون نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد حاضر شد که متعاقباً مورد اعتراض شدید ساکنان اشرف و معذرتخواهی نمایندگان سازمان ملل از آنها قرار گرفت. 

2- در اواخر آوریل، پارلمان اروپا طرح انتقال ساکنان اشرف به کشورهای سوم را ارائه کرد. رهبری اشرف تلاش سخت و تحسین‌برانگیزی برای متقاعد کردن ساکنان به پذیرش این طرح و دست شستن از محل اقامت 25 ساله‌شان به عمل آورد. این طرح با تشویق و تفاهم خانم اشتون رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا مواجه شد، حمایت بسیاری پارلمان‌های جهان را به دست آورد، شماری از وزیران خارجه‌ دولت‌های اروپایی نسبت به آن ابراز حمایت کردند و در عراق از ریاست پارلمان تا نائب رئیس جمهور، معاون نخست وزیر، برخی وزرا و جنبش العراقیه از آن جانبداری کردند.

3ـ با این حال وقتی رهبری اشرف با اصرارهای سفیر باتلر برای جابجایی در داخل عراق مواجه شدند، اعلام کردند که جابجایی در داخل عراق کشتار و سرکوب آنها را تسریع وتسهیل میکند و تنها در صورتی حاضرند آنرا بپذیرند که آمریکا در محل جدید رسما حفاظت ساکنان را بر  عهده بگیرد.
در عین حال رهبری کمپ 6 طرح آلترناتیو به باتلر ارائه دادند.
 این طرحها طیفی از راه حلها از حفاظت تحت نظر ملل متحد در اشرف تا انتقال به محل دیگر تحت حفاظت مستقیم آمریکا تا انتقال موقت به کشورهای مجاور و انتقال جمعی و تحت نظر به خاک تحت حاکمیت آمریکا را در بر می‌گیرد.
ارائه این طرح‌ها، تا آن‌جا که به رهبری اشرف برمی‌گردد، نرمش بیش از اندازه‌یی است که هیچ کدام از وکلا و مشاوران حقوقی در اروپا و آمریکا، نظر موافقی با آن نداشتند. بنظر میرسد که این نرمش و انعطاف فوق العاده به توصیه و درخواست رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران، خانم مریم رجوی صورت گرفته است.  زیرا از این پیشتر ساکنان اشرف که ما با بسیاری از آنها رو در رو گفتگو  کرده ایم، مطلقاً آمادگی پذیرش راه حل پارلمان اروپا و انتقال به کشور ثالث را نداشتند و با آن بجّد مخالفت می کردند.  

4- خانم مژگان پارسایی از طرف ساکنان اشرف در نامه‌یی به تاریخ 16 ژوئیه 2011 به آقای باتلر، ضمن شرح کاملی از سیر این مذاکرات، تمام توافق‌های مورد قبول ساکنان اشرف و نیز طرحهای شش‌گانه را یک بار دیگر به سفیر باتلر ارائه کرد. در این نامه وی علاوه برطرحهای فوق، یک قدم فراتر گذاشت و اعلام کرد ساکنان اشرف آمادگی دارند، اشرف تحت نظارت کمیساریای عالی پناهندگان و یونامی قرار بگیرد. این نامه تصویر کاملی از حسن نیت فوق‌العاده و نرمش رهبری اشرف را ارائه می‌کند.

5 ـ  اظهارات سفیر باتلر در حالیست که:
ـ در دوم ژوئیه 2011 ، 525 هزار تن از مردم دیالی(همگی, 18سال به بالا و دارای اسامی و آدرسهای مشخص و در دسترس) با امضای بیانیه‌یی خواهان حفاظت اشرف از سوی ملل متحد  شدند،جابجایی آنهادر داخل عراق را زمینه سازی برای کشتن آنها دانستند و ازراه حل پارلمان اروپا وپیش شرطها و الزامات آن قویا حمایت کردند.
ـ در 7 ژوئیه 2011، دبیرکل ملل متحد در گزارش به شورای امنیت، موضوع اشرف را در پاراگراف‌های 49 و 66 مورد توجه قرار داد. وی از جمله تأکید کرد:« من از تمامی طرفهای ذینفع و درگیر میخواهم که تلاشهای خود را برای یافتن طرحها و جستجو برای راه حلهای متناسب شدت ببخشند. راه حلهایی که در عین احترام به حق حاکمیت عراق با قوانین بین المللی حقوق بشر و اصول انساندوستانه همخوانی داشته باشد و به این منظور من از کشورهای عضو میخواهم که به کمک و تسهیل اجرای هرگونه ترتیباتی بپردازند که مورد پذیرش همه طرفها (مشخصاً دولت عراق و ساکنان اشرف) باشد ».  نکاتی که به وضوح از جابجایی در داخل عراق فاصله میگیرد و در اتسجام با راه حل کشور ثالث است.
ـ در 11 ژوئیه2011، دادگاه ملی اسپانیا طی حکمی با تاکید مجددا بر این واقعیت که ساکنان اشرف «افراد حفاظت شده» طبق کنوانسیون چهارم ژنو می باشند، تحقیقات علیه مالکی نخست وزیر و علی غیدان فرمانده نیروی زمینی و چند افسر دیگر عراقی را بخاطر کشتار 8 آوریل آغاز کرد. مالکی پس از پایان دوره نخست وزیری اش می  بایست، در مقابل دادگاه ظاهر شود.

ـ در 12 ژوئیه 2011، اسامه النجیفی ، رئیس پارلمان عراق در یک اجلاس در پارلمان اروپا در بروکسل،اظهار کرد:«یک کمیته مستقل میباید حمله(8 آوریل به کمپ اشرف) را مورد تحقیق قرار دهد. ما از طرح انتقال به کشورهای سوم پشتیبانی می کنیم و اگر بشود آنها را به اروپا منتقل کرد یک راه حل منطقی است. طرحی که برای جابجایی آنها در داخل عراق ارائه شده است،  از سوی همه طرف ها رد شده و از نظر ما غیر قابل قبول است . ما از راه حل کشورهای سوم پشتیبانی میکنیم».
ـ در 22 ژوئیه 2011، کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا به اتفاق آرا متممی را به لایحه بودجه وزارتخارجه تصویب کرد که بر حسب آن ایالات متحده،  متعهد به انجام همة اقدامات لازم و مقتضی طبق موافقتنامه های بین المللی و تعهدات آمریکا می شود تا  امنیت فیزیکی ساکنان اشرف را تضمین کند، از جابجایی اجباری در داخل عراق ممانعت بعمل بیاورد و حضور قوی و فعال یونامی را در داخل اشرف تأمین نماید.
آیا  بد دهانی باتلر علیه ساکنان اشرف ، واکنشی در برابر شکست سنگین طرح ناموجهی است که هم سازمان ملل، هم کنگره آمریکا و هم طرفهای مختلف در عراق( به استثنای وابستگان رژیم ایران) آن را رد کرده اند؟ آیا براستی وقتی همة طرفهای معتبر، چنین طرح ناموجهی را رد کرده اند، آقای باتلر انتظاردارد که ساکنان اشرف آن را بپذیرند؟

6ـ در 20 مه 2011من به همراه آقای مورتن  هوگلند عضو کمیسیون خارجه پارلمان نروژ که آخرین بار با هم از اشرف بازدید کردیم،  در نامه‌یی به سفیر ایالات متحده آمریکا در نروژ که نسخه ای از آن را برای آقای باتلر هم فرستادیم نوشتیم:
همه تجارب ما از دولت عراق و نفوذ رژیم ایران بر روی آن، اطلاعات ما از داخل رژیم ایران و نقض مستمر همه تضمینهای مکتوب و غیر مکتوبی که دولت عراق به آمریکا در مورد ساکنان اشرف داده است، برای ما هیچ تردیدی باقی نمیگذارد که هرگونه جابجایی ساکنان اشرف در داخل عراق هیچ نتیجه ای جز حمله به آنها در ابعاد بزرگتر و ایجاد یک آشویتس جدید نخواهد داشت. جابجایی به هیچ وجه یک راه حل نیست. خطرات جابجایی برای مقامات مسئول آمریکایی نیز بخوبی روشن است از جمله آقای جفری فلتمن، دستیار وزیر خارجه در استماع 28 اکتبر 2009 در کنگره گفت:
« یک تمایل عراقی برای انتقال اشرف به جای دیگر در داخل عراق به حمام خون منجر می شود، بنابراین باور کنید ما همیشه مشغول و درگیر این موضوع هستیم» .
براستی، وقتی طرح جابجایی در داخل عراق مطرح میشود، چه کسی میخواهد حفاظت محل جدید را در عراق بر عهده بگیرد؟ نیروهای تحت امر مالکی، یا نیروهای آمریکایی و یا نیروهای سازمان ملل؟  اگر نیروهای تحت امر مالکی است که تردیدی در نیت سوء آنها نیست.  اگر هم آمریکا یا سازمان ملل بر عهده میگیرند چرا آنرا رسما اعلام نمیکنند؟ وانگهی اگر ایالات متحده و سازمان ملل چنین مسئولیتی را می پذیرند، این کار در اشرف از هر جای دیگر عملی تر است.

7ـ ما هنوز بمباران ساکنان اشرف، اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در سال 2003 را بیاد داریم که شمار قابل توجهی از آنها را کشت یا مجروح کرد.  در حالیکه ساکنان اشرف حتی یک گلوله نیز شلیک نکرده بودند. افترائات آقای باتلر تداعی کنندة همان برخورد کثیف است.
این رویکرد از نظر سیاسی زیان‌بار، و از نظر اخلاقی بسیار غلط است.
تردیدی نیست که هر اقدامی علیه مقاومت ایران، که وزنه تعادل استراتژیک در برابر بنیادگرایی هدایت شده از تهران است، مشکلات آمریکا و غرب را هم در عراق و هم در ایران مضاعف می‌کند.
ما معتقدیم که ادامه مذاکره ساکنان اشرف با آقای باتلر کاملا زیان بار است و توصیه ما به آنها اینست که تا معذرت خواهی رسمی آقای باتلر ، از ادامه این گونه مذاکرات خوداری کنند.
معذرت خواهی حداقل چیزی است، که یک دیپلمات شرافتمند در چنین شرایطی می تواند انجام بدهد.
بر این اساس از سوی کمیته در جستجوی عدالت، از وزیر خارجه هیلاری کلینتون و وزارتخارجه می خواهم قویا ایده انتقال ساکنان اشرف به کشورهای سوم را حمایت کنند.
این واکنش، ضروری حیثیت آمریکا و دوری جستن از یک افتضاح محتمل است که بر فضای انتخابات سال آینده آمریکا سایه می افکند. 
به عنوان  دوستان و متحدان ایالات متحده، نمی‌خواهیم مسئولیت ریخته شدن خون مخالفان ایرانی، بویژه زنان که بسیاری از آنان مانند کشته شدگان 8 آوریل در سنین جوانی هستند، به پای آمریکا نوشته شود.

آلخو ویدال کوادراس
رئیس کمیته بین المللی در جستجوی عدالت
نایب رییس پارلمان اروپا