سایت آرام نت 10 مرداد نوشت: عراق تا به الان یک مالک متخاصم بوده است. در 8آوریل 2011 نیروهای عراقی به کمپ حمله کردند، این تازهترین حمله به اشرف، 36 کشته درپی داشت و گفته میشود که به فرمان نخستوزیر عراق نوری المالکی و به نیابت از رژیم ایران که آرزو میکند تا جهان از دست این معاندین خلاص شود اجرا شد. ایران در سفر دوستانهای که مالکی اخیراً از تهران داشت، به عراق ابلاغ کرد که ”بستن اشرف گام اول در راستای حل بعضی از موضوعات داخلی عراق است ”
با این چنین کشور میزبانی، ساکنان کمپ احتیاج مبرم به کمک بینالمللی دارند که در پارلمان اروپا و سازمان ملل و آمریکا و کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان نسبت به آن فراخوان داده شده است.
ولی بدتر از این، طرح دیگری است که روی میز مذاکرات قراردارد، طرحی شیطانی رودرروی ارزشهای انسانی و احساسات پاک.
در طی سه ماه گذشته سفیر لورنس باتلر، دیپلومات آمریکایی طرف مذاکره بین دولت عراق و قرارگاه اشرف تلاش میکند تا سازمان مجاهدین خلق ایران را قانع کند تا از کمپ جابهجا شوند. و در 23 ژوئیه در مصاحبه با نیویورک تایمز تأکید کرد ضروری است تا کمپ به نقطه دیگری دورتر از مرز ایران منتقل شود.
این پیشنهاد زیر پوش حفاظت از اشرف در مقابل حمله دیگر عراقیان قراردارد.
ولی جابهجایی قرارگاه اشرف از محل فعلی به بخش ناشناختهای از عراق به دولت عراق اجازه میدهد تا بار دیگر به دور از انظار جامعه بینالمللی بر کمپ مسلط شود. و با توجه به دوستی عراق با رژیم آخوندی تهران در حال حاضر، ساکنان کمپ اشرف طرف ضعیفتر خواهند بود و این مسأله بسیار روشن است.
طبعاً این موضوع برای کمیته روابط خارجی آمریکا که همگی با قطعنامه حفاظت اشرف موافقت کردند نیز روشن است. تنها دو روز بعد از دخالت باتلر، اصلاحیه قانون اختیارات روابط خارجی که عضو جمهوریخواه کنگره تد پو از تگزاس ارائه کرد، روشن ساخت که آمریکا باید ”همه گامهای ضروری و مناسب را مطابق توافقنامههای بینالمللی در حمایت از التزامات آمریکا برای تضمین امنیت فردی و حفاظت از ساکنان قرارگاه اشرف و همچنین برای جلوگیری از جابهجایی اجباری ساکنان کمپ اشرف در داخل عراق اتخاذ کند و امکانات حضور هیأت همیاری سازمان ملل در عراق (یونامی) در قرارگاه اشرف را فراهم نماید ”.
در حالیکه هنوز آمریکا سازمان مجاهدین خلق ایران را در لیست سازمانهای تروریستی نگهداشته است، موضعگیری باتلر با انتقادات شدیدی روبهرو گشته است. آلخو ویدال کوادراس، معاون ریاست پارلمان اروپا و رئیس کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت در تاریخ 25 ژوئیه با نوشتن نامهای به هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا از او خواست تا به اظهارات سفیر در نیویورک تایمز که آن را ”خوار، ستیزهجویانه و در خدمت منافع رژیم انحصارطلب ایران ”توصیف کرد، پاسخ دهد.
و ادامه داد ”آقای باتلر دوست دارد که در نظر افکار عمومی اینطور وانمود کند که یک درگیری بین نیروهای ارتش عراق و یک گروه از تروریستهای ایرانی بوده است درحالیکه وضعیت این چنین بوده که حمله وحشیانه نیروی مسلح بر علیه شهروندان غیرمسلح صورت گرفته است ”.
و گفت ”لحن آقای باتلر در این مصاحبه بقدری خصمانه است که بهنظر میرسد هدف اصلی او راضی کردن رژیم ایران است که مسئولیت کشتار اخیر ۱۵ سرباز آمریکایی در عراق، با سلاحهایی که عنوان «ساخت وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران» داشتند را برعهده داشت ”.
ساکنان اشرف در مذاکرات با سفیر باتلر انعطاف نشان داده و شش طرح مختلف به او ارائه کردند که درطی آن جابهجایی در عراق را هم به شرط تضمین حفاظت آمریکا و سازمان ملل قبول کردند.
با این وجود باتلر در مقاله نیویورک تایمز و در جریان مذاکرات با کمپ گزارش کرد ”اگر به تضمینهایی دست پیدا نکنم که شما به مکان جدید در عراق جابهجا خواهید شد، دور جدید مذاکرات بسیار کوتاه خواهد بود ”. سفیر باتلر دیپلوماسیش کجا را رها کرده است؟
باتلر چیزی جز زبان آمرانه به کمپ ارائه نکرد و گفت ”شاید به جابهجایی به هاوایی فکر میکنید ”، با این اظهارات تلاش کرد تا امید ساکنان کمپ در دسترسی به حفاظت آمریکا را تخریب کند. وی اضافه کرد ”گمان نمیکنم شما بخواهید به گوانتانامو بروید ”.
ویدال کوداراس به کلینتون گفت: کاملاً واضح است که آقای باتلر دستور کار سیاسی غیرانسانی در دست دارد.
آنچنانکه در نامه ویدال کوادراس روشن شده است، بهنظر میرسد که باتلر قصد دارد با انحلال سازمان مجاهدین خلق ایران برای تهران و بغداد خوشرقصی کند.
ژنرال هیو شلتون، فرمانده سابق ستاد مشترک ارتش، در 17 ژوئیه، در واشنگتن گفت، ایدهای _که از حمایت سفیر جیمز جفری در عراق برخوردار است_ با هدف جابهجایی ساکنان اشرف به مکان دیگر در عراق بدون ارائه هیچگونه ضمانت یا حتی ابراز نگرانی آشکار در مورد سلامت آنان یا ارائه توضیحات در مورد مزیت این ایده، فکر وحشتناکی است و مرا وامیدارد تا سؤال کنم که این فرد از کجا آب میخورد؟
شلتون گفت ”این ایده، نسخه یک فاجعه و نسخهای برای یک کشتار و نسخهای برای پاکسازی قومی به دور از انظار جامعه بینالمللی است. دور کردن مجاهدین آماده کردن یک فاجعه است ”.
حق با شیلتون است. رنجهای مقاومت ایران در اشرف بسیار زیاد است و از طرف جامعه بینالمللی و رسانهها سهل انگاری شده است و بهار عربی به آن ستم روا داشته است. سازمان مجاهدین خلق ایران از گذشته شبهنظامی خشن در سال 2001 دست کشیدو از حمایت کنوانسیون ژنو برخوردار شد. دبیرکل بان کیمون به یافتن یک راهحل براساس توافق تشویق نموده است. پارلمان اروپا از بازاسکان آنان در کشور ثالث حمایت کرده است.
آمریکا باید گوش فرا دهد. و آنچنانکه ویدال کودراس گفت این مسئولیت ضروری و قانونی و اخلاقی و سیاسی اوست. آیا اجازه خواهد داد تا جنبش مقاومت نابود شود در حالیکه تماما با رژیم ایران در مخالفت است؟ شیلتون توجهات را به این نکته جلب کرد که این کمپ بود که اطلاعات مهمی را در مورد برنامه اتمی ایران ارائه کرد. و آیا حقیقتاً آمریکا از دخالت ایران در امور عراق خوشحال است؟
اگر (آمریکا) از سازمان مجاهدین خلق ایران دست بشوید، دستش را به خون اعضای این سازمان آلوده است. خونهایی که شبح سربرنیتسا یا حتی آنچنانکه کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت گفت آشویتز جدیدی را دوباره زنده میکند.