با این وجود، در یک عجله سریع برای خروج از عراق، کاخ سفید اوباما 3400 عضو مجاهدین منجمله مردان جوان و زنان و کودکان که در یک کمپ تبعیدی نزدیک بغداد زندگی می کنند را دارد رها می کند و در نظر دارد آنها را در دست رحمت وجود نداشته نخست وزیر جدید شیعه عراق، دوست خوب ملاها، نوری المالکی بگذارد. این فراتر از یک مساله داخلی است: افراد کمپ اشرف خویشاوندانی در امریکا و اروپا دارند که در مورد سرنوشت آنها نگرانند.
تا الان ناراضیان مجاهدین در کمپ عراقی در 40 مایلی بغداد با تضمین کنوانسیون ژنو بعنوان افراد حفاظت شده زندگی کرده اند، قولی که کتبا توسط ژنرال ایالات متحده در سال 2004 بعد از اینکه مجاهدین خلع سلاح شده به آنها داده شد. ولی حالا، با رها کردن قول قطعی امریکا و دور زدن مبارزه غرب علیه برنامه هسته ای ایران، کاخ سفید با طرحهای مالکی برای تمایل به سمت ایران با فرستادن ناراضیان مجاهدین به مرگ در بیابانهای عراق موافقت می کند.
وزارت خارجه اخیرا یک مامور به کمپ فرستاد که مهارت دیپلماتکش او را برای فروختن آبجو به آلکاپون در دوران ممنوعیت فروش مشروبات الکلی در شیکاگو شایسته می کند. به همراه یک خبرنگار نیویورک تایمز (که به او دسترسی انحصاری به اخبار دیدار یک جانبه با توافق اینکه بعنوان کادر دیپماتیک معرفی شود داده شد) دستیار معاون وزیر خارجه لارنس باتلر به تبعیدیان ایرانی گفت که "شما تنها من را دارید" و با سنگدلی پیشنهاد کرد که آنها باید موافقت کنند که در گروههای کوچک در عراق پخش شوند- جایی که می توانند به آرامی و در خارج از دید همه کشته شوند. سفیر امریکا جیمز جفری هم به کمک آمد و افزود این کمی امن تر خواهد بود تا اینکه در کمپ اشرف باقی بمانند.
تنها در خوفناکترین حس این درست است. بجای استفاده از قدرت دیپلماتیک و اقتصادی امریکا با بغداد، کاخ سفید اوباما به آرامی به خواسته های مالکی گردن می گذارد. نیروهای مالکی، آموزش دیده توسط ایالات متحده و با استفاده از سلاحها و خودروهای امریکایی ، اخیرا دو حمله مرگبار به ساکنین غیر مسلح کمپ اشرف کردند، اولی در ژوییه 2009 و جدیدترین حمله در آوریل 2011 که 36 نفر را کشته و صدها نفر دیگر را مجروح کرده، به آنها شلیک کرده و با خودروهای زرهی از روی آنها رد شدند.
تحقیر عمدی قدرت امریکا واضح بود: هر دو حمله در طول دیدارهای رسمی وزیر وقت دفاع رابرت گیتس که تنها کلمات آرامی از نگرانی را زمزمه می کرد صورت گرفت. تلاشهای اعضای کنگره و پارلمان اروپا برای دیدار از کمپ بعد از حملات توسط مالکی با سرپیچی تمام رد شد.
البته دولت اوباما مشتاق تکمیل توافق نهایی رسمی با نخست وزیر مالکی درباره موقعیت نیروهای امریکایی باقی مانده در عراق بعد از 2011 است. ولی عجله برای خشنود کردن مالکی، اعتبار قولهای ما در سراسر جهان را تضعیف می کند و توهینی به فداکاریهایی است که زنان و مردان ارتش امریکا برای یک عراق آزاد کردند.
در همین حال درست مثل آماده کردن صحنه برای یک کشتار مدل سربرنیستکا، دولت اوباما برای بیش از یک سال به چالش دادگاه استیناف امریکا در ناحیه کلمبیا پاسخ نداده است. قضات فدرال گفتند که شواهدی نیست که ادعای وزارت خارجه که مجاهدین باید بعنوان یک گروه تروریستی نامگذاری شوند را نگه داشت در حالی که گروه استفاده از خشونت را رد کرده است. بجای پایان دادن به این نامگذاری نادرست، همانطور که متحدین اروپاییمان کردند – وزارت خارجه نظر دادگاه را به آرامی تضعیف و کنگره را خشمگین کرده است.
برآورده کردن ضعیفانه خواسته های نخست وزیر مالکی توسط دولت چیز کمی برای نشان دادن دارد. تک در بین همسایگانش و در تعارض با سیاست امریکا، نخست وزیر مالکی همچنین آشکارا از رییس جمهور سوریه بشار اسد در کشتار ناراضیان طرفدار دمکراسی در شهرهای سوریه نظیر حما و لاتکیه حمایت کرده است. همبستگی مالکی با ایران به بی ثبات کردن کل منطقه کمک می کند.
مجاهدین در طرف دیگر از حمایت دوحزبی هم در مجلس نمایندگان و هم سنا بعنوان گروهی که با اهداف کلیدی سیاست امریکا شریک هستند برخوردارند – مشخصا تغییر سیاست هسته ای ایران و پایین کشیدن حکومت رادیکال ملاها. بعنوان حمایت از موکلین امریکایی خودشان که عمیقا نگران کشتار قریب الوقوع اعضای خانواده شان در کمپ هستند، کنگره به دولت بی توجه فشار آورده است که اطمینان یابد ساکنین اشرف مثل بره به کشتارگاه برده نمی شوند.
در بررسی حسن نیت جنبش مجاهدین و تعهد علنیش به یک ایران دمکراتیک و لیبرال، مردم امریکا و کنگره هرگز امکان شنیدن رهبر کاریسماتیک مستقر در پاریسش خانم مریم رجوی را پیدا نکرده اند. به او ویزای دیدار از ایالات متحده داده نشده است. ولی شاید زمان آن است که یک استماع "اسکایپ" برای اولین بار در کنگره باشد که به سناتورها و نماینده ها امکان دهد مستقیما سوالاتی را که بدبینهای دولت پراکنده اند از این زن باهوش که برای آینده ایران یک دمکراسی لیبرال را تایید کرده است بپرسند.
تصمیم اخیر استاندارد اند پور Standard & Poor برای کاستن اعتبار مالی امریکا و سقوط بازار سهام که بعد از آن صورت گرفت علایم یک بی اعتمادی جدید در توانایی امریکا برای پایبندی به تعهداتش است – برآوردی که با بن بست و دعوای کنگره ایجاد شده کم نیست. اعتبار امریکا به همین صورت در جبهه سیاست خارجی در حالی که ماموریت نظامی امریکا در عراق به پایان نزدیک می شود در معرض خطر است.
ولی این بار کنگره درباره آن چیزی که باید صورت گیرد متحد است. متاسفانه دولت اوباما بنظر می آید گوش نمی کند و نتیجه ممکن است کاهش بیشتر اعتبار سیاسی امریکا با نتایج مرگبار و تاسف بار برای ساکنین اشرف و خانواده های امریکایی آنها باشد که روی قول ما حساب کردند.
مایکل مویکزی یک قاضی سابق فدرال، بعوان وزیر دادگستری ایالات متحده از 2007 تا 2009 خدمت کرد. تام ریج، یک فرماندار سابق ایالت پنسیلوانیا بعنوان اولین وزیر امنیت داخلی از 2003 تا 2005 خدمت کرد. لوییس فری، یک قاضی سابق فدرال، بعنوان مدیر سازمان تحقیقات مرکزی (اف.بی.آی) از 1993 تا 2001 خدمت کرد و حالا شریک مدیریت فری-اپورکین و سولیوان است.