هاوارد دین، رئیس حزب دموکرات آمریکا 2004 ـ 2009 در کنفرانس بین المللی در ژنو سخنرانی کرد. وی چنین گفت:
”سلام خانمها آقایان، سلام خانم رئیس جمهور
ما شرایطی را در کمپ اشرف در عراق داریم که 3400 عضو اپوزیسیون ایران در آن به طور غیر مسلح و با خطر زیاد بسر می برند و سوء تبلیغات زیادی توسط لابی طرفدار رژیم تهران در آمریکا شده است که در برخی روزنامه ها منتشر شده است. بنابراین بگذارید اول به حقایق نگاه کنیم.
واقعیت شماره 1: گروه اپوزیسیون ایرانی مجاهدین خلق توسط وزارت خارجه آمریکا در سال 1997 در لیست قرار گرفت و طبقه بندی شد. اوایل ژوییه، از قول سفیر، یکی از معتبرترین کارشناسان خاورمیانه در آمریکا در برابر کنگره شهادت داده شد که انگیزه این طبقه بندی، کمک به گشودن باب مذاکره با حزب حاکم ایران بود.
واقعیت شماره 2: تنها دلایل حقوقی برای طبقه بندی یک گروه به عنوان تروریست این است که در فعالیتهای تروریستی شرکت داشته باشد. دادگاه استیناف آمریکا در واشنگتن دی.سی سال گذشته حکم داد که به این گروه روند منصفانه داده نشده و به وزارت خارجه دستور داد نامگذاری را بازبینی کند. چنین یافته هایی در فرانسه، انگلستان و اتحادیه اروپا هم صورت گرفت که منجر شد مجاهدین از لیستهای اتحادیه اروپا و انگلستان خارج شوند.
سوم در سال 2006 ارتش آمریکا در قبال تحویلدهی سلاحها توسط ساکنان اشرف کتباً به تک تک ساکنان قول داد که از آنها در مقابل تهدیدات خارجی حفاظت می کند. در آن زمان، مأموران اداره اف.بی.آی و بخش تروریسم به اشرف رفته و تک تک 3400 ساکن اشرف را مورد تحقیق قرار داده و یک نفر هم وابسته به تروریسم و تروریستها یافت نشد.
واقعیت 4: بسیاری از ساکنان اشرف در کشورهای غربی زندگی کرده و در غرب تحصیل کرده اند. به اصطلاح مذاکرات صورت گرفته بین وزارت خارجه و ساکنان به انگلیسی صورت گرفته است. افراد اشرف، به آنجا رفتند تا بتوانند علیه حکومت خودکامه مذهبی که در آنجا برای 30 سال حاکم بوده، مبارزه کنند و بسیاری از آنها اعضای خانواده شان توسط ملاها که ایران را با یک دولت نامشروع اداره می کنند، زندانی، شکنجه و اعدام شده اند.
پنجم: در سال 2009 و مجدداً در سال 2011 دولت عراق تحت نخست وزیری مالکی به اشرف نیرو فرستاد و مجموعا 47 غیر مسلح ازجمله 8 زن را کشت. آنها همچنین مانع رسیدگیهای پزشکی به اکثر صدها مجروح شده اند. نیروهای آمریکایی چند کیلومتر آن طرف تر بعد از اینکه طبق قرارداد حق حاکمیت، به آنها توسط عراقیها دستور داده شد حوالی اشرف را ترک کنند، بی تحرک ایستادند.
ششم: دادگاههای بین المللی و دادگاهها در اسپانیا، شروع به تحقیقات در مورد اینکه مالکی جنایات جنگی مرتکب شده، کرده اند. یک دادگاه دیگر، دادگاه بین المللی اخیراً حکم داد که دولت هلند مسئول غرامت مادی به قربانیان سربرنیتسا در بوسنی است چون نیروهای هلندی در طول کشتار یک هزار مرد و پسر در جریان جنگ بالکان بی عمل باقی ماندند.
هفتم: طرح آمریکایی ارائه شده توسط کارمند وزارت خارجه، جابجا کردن ساکنان اشرف به جای دیگری در عراق است که تنها حرف آمریکا و حرف دولت عراق است که آنجا امن خواهد بود. تا بحال هیچکدام از این دو دولت قول خود را نگه نداشته است.
من به خانم رئیس جمهور به خاطر تأیید طرح اروپایی تبریک میگویم، من از طرح اروپایی حمایت میکنم، کار در دست اجرا، حفظ جان شهروندان غیر مسلحی است که ما به آنها قول امنیت دادیم. آمریکا و همچنین قدرتهای اروپایی باید قولشان را نگه دارند.
در نهایت کسانی که به دلایل مختلف از مجاهدین خوششان نمی آید، گفته اند آنها فرقه هستند و افرادی نظیر ژنرال کلارک، ژنرال شلتون، ژنرال پیس، ژنرال جونز، وزیر ریج، دادستان موکیزی، خود من و سایرین از جامعه ایرانیان مقیم آمریکا پول می گیریم و وانمود می کنند که حمایت آنها از ساکنان اشرف خریداری شده است. حتی اگر این درست باشد، بسیار شجاعانه تر از همه این ژنرالها که برای کشور خود با شجاعت جنگیده و خدمت کرده اند، می خواهم برای خبرنگارانی که در این مورد می نویسند اضافه کنم، حتی اگر این درست باشد، هیچ تأثیر حقوقی روی حق پناهندگی افراد اشرف و حفاظت آمریکا از آنها و اینکه آنها تعهد ما را برای اطمینان از امنیت شان، به دست آورند، ندارد. واقعیت این است که هیچ پایه حقوقی وجود ندارد که افراد اشرف را لیست گذاری و طبقه بندی کنیم. باید آنها به عنوان بخشی از مسیری که بتوانیم طرح اروپا را اعمال کنیم از لیست خارج شوند.
یک بحثی در آمریکا در جریان است، بگذارید روشن بگوییم این بحث درباره چیست. بسیاری افراد در وزارت خارجه این حساب را کرده اند که 14 سال پیش یک گروه مدره در رژیم ایران وجود داشت و می توانیم به نوعی با آن معامله کنیم.
14 سال گذشته و آنها هنوز نمی پذیرند که اشتباه کرده اند و من 3400 انسان بیگناه را قربانی نمی کنم تا آنها ثابت کنند درست گفته اند.
بگذارید با گفتن چیزی که قبلاً گفته ام به پایان ببرم.
در پایان برای من این بحث در مورد افراد اشرف نیست و درباره ملاهای ایران هم نیست. این بحث در مورد این است که کشور من چگونه کشوری است. اگر ما کشوری هستیم که به حاکمیت قانون اعتقاد داریم و کشتار شهروندان غیر مسلح را محکوم می کنیم، ما به قولمان را به افراد اشرف وفا خواهیم کرد. اگر کشوری هستیم که واقعاً به آزادی اعتقاد داریم از آنهایی که برای آن مبارزه می کنند بخصوص با روشهای دموکراتیک و غیر خشونت آمیز حمایت می کنیم. اگر ما برای آنچه به آن اعتقاد داریم نایستیم و 3400 ساکن غیر مسلح اشرف، بعد از اینکه نیروهایمان را در آخر دسامبر بیرون کشیدیم توسط رژیم ایران یا مزدوران عراقی آنها به قتل برسند، ما خود را به عنوان یک ملت بزرگ از دست داده ایم. این تنها یک از دست دادن برای مردم ایران نیست برای مردم آمریکا هم هست.
اگر قرار است ما بزرگترین کشور زمین باشیم باید به قراردادهایمان پایبند باشیم و باید روی اصولمان بایستیم.
آزادی و عدالت برای همه!“