آمریکا در یک تغییر قدرت در دمشق منافع استراتژیک و انسانی دارد. سوریه یک متحد کلیدی ایران، دشمن منطقهیی آمریکا، میباشد و از دسامبر 1979 بهعنوان یک کشور حامی تروریسم نامگذاری شده است. رژیم اسد، قیام 6ماهه مردمی را وحشیانه سرکوب کرده و برآورد میشود که تاکنون 1800نفر کشته شده باشند. دمشق بارها این شورشگری را اعلام کرده است، ولی مردم سوریه به فشار آوردن برای رسیدن به آزادی در برابر حملات مسلحانه و توپباران ساحلی توسط کشتیهای جنگی رژیم، ادامه میدهند.
حمایت صریح از تغییر رژیم قابل ستایش است، ولی اینکه آیا دولت اوباما از این اعلامیه خود با فشار کافی بهمنظور عملی کردن آن حمایت خواهد کرد یا خیر، مسأله دیگری است . کاخ سفید چندین ابتکار عمل را علیه دولت اسد پیش برده، از جمله ممنوعیت واردات نفت از سوریه، انسداد داراییهای هدف گیری شده رهبران و حامیان رژیم، تحریم بانک تجارت سوریه و بانک تجارت سوری-لبنانی، تعلیق مجوزهای مربوط به هواپیمای 747 خطوط هوایی سوریه و لغو مجوزهای پرواز تجاری خارجی مربوط به هواپیمای رسمی افراد بسیار مشهور سوریه. این اعمال بیانگر نارضایتی آمریکا از اعمال رژیم اسد است، ولی به خودی خود به یک انتقال قدرت منجر نخواهد شد.
شورشگری سوریه بدون نوعی کمک نظامی موفق نخواهد شد، ولی تلاشهای اخیر برای حمایت از یک شورشگری عرب، خوشبینی را تشویق نمیکند . شورشیان لیبی، حتی با پشتیبانی هوایی و سایر کمکها از جانب آمریکا و ناتو، قادر به برکنار نمودن سرهنگ معمر قذافی نبودهاند. اگر آمریکا و متحدین آن در ناتو، بهجای سرپوش گذاشتن روی مداخله به بهانه حفاظت از شهروندان مستقیماً با رژیم به جنگ رفته بودند، جنگ تا الآن تمام شده بود . درسی که در طرابلس آموختیم این است که اگر قرار است از قهر استفاده شود، این جنگ باید کوتاه، تیز و قاطع باشد . عملیات لیبی زمان و هزینه بیش از حدی برده و تاکنون بهجای پیروزی، به بنبست منجر شده است. جنگ با دمشق بسا پرمخاطرهتر است، زیرا دمشق تهران قدرتمند را بهعنوان یک متحد دارد.
گامهای بعدی میتواند تعیین یک منطقه پرواز ممنوع با الگوی لیبی توسط سازمان ملل، همراه با منطقه تانک ممنوع مشابه آن چه در عراق در سالهای 1990 اعمال شد و ممنوعیت عملیات کشتیهای جنگی سوریه در مدیترانه را شامل شود. آمریکا میتواند به برقراری رابطه با گروههای مخالف سوری بهعنوان نمایندگان مشروع مردم سوریه ادامه بدهد، که احتمالاً به یک دولت با شناسایی بینالمللی منجر گردد. این امر زمینه را برای آن نوع مداخله بینالمللی واقعی که باید در لیبی صورت میگرفت فراهم خواهد کرد. فراخواندن آقای اسد به کنارهگیری مفید است، ولی اگر آقای اوباما باز هم از پشت صحنه هدایت کند، تغییر رژیم صورت نخواهد گرفت.