... ایران همه برگهایش را برای دفاع از اسد بهکار گرفته است ولی آرامش قابل ملاحظهای از طرف حزبالله وجود دارد، که به این معنی است که ایران از ایستادگی رژیم اسد مطمئن نیست، البته نه بهخاطر اهرمهای خارجی بلکه بهدلیل فشار مردم سوریه، بنابراین تهران امروز برای برداشتن فشار از روی اسد به کارهای غیرممکن ولی بدون از دست دادن یکی از مهمترین ابزارهایش در منطقه ”حزبالله ”، دست میزند، در حال حاضر رژیم ایران میفهمد که در صورت هر حرکتی از جانب حزبالله وبا توجه به بیملاحظه بودن اسرائیل، بهمحض باز شدن جبهه لبنان یا کاهش اصرار اسراییل بر باقی ماندن رژیم اسد که بهترین خط دفاعی او در مرزهای سوریه است، ایران میداند که اسراییل فرصت را برای نابودی حزبالله در صورتیکه تکان بخورد، از دست نخواهد داد...
... اما باز شدن جبهه در مصر دستاورد چند برابری برای ایران است، بهطوریکه ازطرفی به ثبات مصر ضربه میزند و از طرف دیگر فرصت تشکیل جبهه جدیدی را در خاک کنانه فراهم میکند که بسادگی میتواند با بهانه جنگ با اسراییل طرفدار ایران باشد، و به این ترتیب تهران از دست دادن وجهه حزبالله را در عرصه عربی و درسطح مردمی جبران میکند، لذا تجاوز اسراییل به مصر در صورت وقوع تأثیر عربی بسیار بیشتری از حمله به حزبالله در لبنان خواهد داشت.
باین ترتیب ما در مقابل عملیات پیچیدهای قرار داریم که هدف آن برداشتن فشار از روی اسد و دفاع از آن است که با ناتوانی آشکار ترکیه در پاسخ متقابل به ایران همراه میباشد وتهران در حالیکه خودش در خانه شیشهای بهخصوص از جانب عربهای اهواز و غیره در خاک ایران است به منطقه سنگاندازی میکند، امروز مهم این است که مصر به این صحنه جنگ که فقط در خدمت اهداف فرقهگرایانه آشکار است کشیده نشود و این وظیفه فعلی اعراب مشخصا آنانکه میتوانند بهطور واقعی و نه فقط در سخنرانی به رویارویی با ایران برخیزند، میباشد، تهران الان میفهمد که در سختترین لحظاتش در امور خارجی میباشد که همانا سرنگونی بشار اسد است که پروبالش را سادهتر از هر وقت دیگر در منطقه میشکند. “