این خانم جوان دو سال پیش در یک سانحه تصادف، همسر خود را از دست داد و یکی از بسیجی ها به بهانه زیبارو بودن و چهره زن جوان, بیش از دو ماه برای او مزاحمت ایجاد می کرد تا آنکه چند بار با تذکر کسبه محل روبرو می شود. اما به مزاحمت خود ادامه می دهد و وقتی نجابت و سرسختی زن جوان را می بیند، شایعه ای پخش می کند که گویا این زن به فساد کشیده شده است و به این طریق، چند نفر از اوباش را تحریک به برخورد با او می کند.
آنها هنگامیکه این زن و دختر کوچک اش در حال استراحت بودند، خانه را آتش می زنند و می روند. دو تن از همسایه ها آتش گرفتن خانه را متوجه می شوند و به آتش نشانی خبر می دهند. نتیجه این می شود که مادر همراه با کودکش در حالی که از ترس بیهوش شده بود و آثاری از سوختگی بر روی بدنش بود, به بیمارستان برده می شوند و اعضای بسیج هم متواری می گردند