احتمال حذف نام سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست تروریستی آمریکا چنان خواب گروهی به اصطلاح متخصص و نویسنده و در واقع متحجر و کوتوله های فاشیست حامی و طرفدار جمهوری ننگین اسلامی را آشفته است که با این در و آن در زدن، سراسیمه به تشکیل سمینار و گفت و شنود و مصاحبه در این جا و آن جا پرداخته و هم زمان دست به دامن امضای توماری بلند بالا و دسته جمعی زده اند که در آن از دولت مردان حکومت آمریکا درخواست می شود که: هشدار! این سازمان را همچنان در لیست ترویستی نگه دارید که کیان ما در خطر است! در این تومار نام 37 تن امضا کننده ذکر شده است. مجاهدین خلق ایران از سال 1997 از سوی دولت کلینتون و برای نشان دادن حس نیت به دولت خاتمی که صورتک اصلاح طلبی بر چهره داشت، در این لیست گذاشته شده است.
امضا کننده¬گان این نامه، البته، خود را مدافع و نماینده و سخن گو و مطلع از کم و کیف خواست مردم ایران می دانند. آن ها به آمریکا اعلام می کنند که سازمان مجاهدین خلق ایران، دارای هیچ پایگاه سیاسی در داخل ایران نیست و از هیچ گونه حمایت واقعی از سوی ایرانیان کوچه و خیابان برخوردار نیست، مورد نفرت مردم است، آزادی این سازمان به جنبش سبز که به ظاهر امضا کننده گان تومار نماینده گی آن را نیز به عهده دارند، لطمه می زند و وجود این سازمان جنبش سبز را بی اعتبار می کند و حذف این سازمان از لیست تروریستی زیان جبران ناپذیری به اعتراضاتی است که در داخل ایران رشد کرده و سبب بی اعتباری جنبش سبز می شود.
آن ها با تاکید از دولت آمریکا در خواست می کنند که از خلط هویت این سازمان شناخته شده ی تروریستی با کیان جنبش سبز ایران خود داری کرده تا مردم ایران به مبارزه خود برای نیل به دمکراسی و حقوق بشر ادامه دهند. آن ها دولت آمریکا را ترغیب می کنند که دست به چنین اشتباه سرنوشت سازی نزند. آن ها خارج کردن سازمان مجاهدین از لیست را یک فاجعه می دانند.
امضا کننده گان این نامه به خوبی آگاهند که باقی ماندن نام این سازمان در لیست تروریستی آمریکا بهانه ای قانونی به دولت مردان ایران و عراق می دهد که به سرکوب و کشتار اعضای این گروه در داخل ایران و در شهر اشرف در عراق بپردازند. آن ها خوب می دانند که حتا اعضای خانواده های مجاهدان در داخل ایران در امان نیستند و به هر بهانه دستگیر و شکنجه و آشکارا به عنوان وابسته گان به این سازمان اعدام می شوند. آن ها می دانند که همین چند مدت پیش یعنی در ماه آوریل 2011 بود که سربازان مالکی با اشاره و دستور فقیه ولایت برای دومین بار به ساکنان شهر اشرف حمله کردند و به وحشیانه ترن شکلی ده ها زن و مرد شجاع و مقاوم اشرفی را به قتل رساندند و صدها نفر را مجروح کردند. آن¬ها آگاهند که جمهوری اسلامی با عوامل و مزدوران خود در عراق از هر گونه فشار بر این ساکنان خود داری نکرده است و ماه هاست که ده ها بلندگو در اطراف این شهر و با نظارت ارتش عراق بر پاست و شبانه روز با سر و صدا روح و روان این ساکنان را شکنجه می کند.
چرایی آشفته گی خواب خوش این متخصصان دانشگاهی و روشن فکران قلابی روشن است. وجود سازمان مجاهدین خلق و خط سرخ تسلیم ناپذیری¬شان و خواست بی کم وکاست و بی شبهه و ابهام¬ و آشکارشان که سرنگونی تمام و کمال ولایت جمهوری اسلامی است، بر کوس رسوایی اصلاح طلبانی می کوبد که پس از این همه جنایت و کشتار و ویرانی و فقر و ستم رژیم ولایت فقیه، بی شرمانه و با چهره¬ای عوام فریبانه همچنان خواب بازگشت به دوران طاعونی خمینی را می بینند. انگار نسل کشی و کشتارهای سال های 60 و 67 بخشی از این دوران نیست. دوران سیاهی که کابوس هزاران این سه نسل است. مغلطه گویی های پر تضاد امضا کننده گان هم از آشفته گویی های شان پیداست. چه جای این همه هراس و تبلیغ و درخواست عاجزانه برای خارج نکردن سازمانی از لیست تروریستی است که جایی در دل مردم ندارند و از حمایت آن ها برخوردار نیستند؟
نامه ی این کوتوله های فاشیست یکی از ننگین ترین رسوایی های شرم آور دشمنان آزادی، دمکراسی و مردم ایران است که در آن 37 تن دانشگاهی و به اصصلاح متخصص اما متحجر و مرتجع، به جای دفاع از آزادی و دمکراسی به تایید اسارت می-پردازند و در عمل کشتار ساکنان یک شهر پناهنده گی را از سویی و مخالفان دولت ایران را در داخل ایران که به این گروه وابسته اند، از سوی دیگر تایید می کنند. بی گمان این فهرست نام ها را، به فهرست نام جنایتکاران جمهوری فقیه اسلامی که فرزاندان خلق ما را در زندان ها و بیرون از زندان ها برای سالیان کشتار کرده اند و می کنند، باید افزود. تبلیغ و یا طرح هر گونه ممانعت از آزادی دیگر اندیشان با هر اندیشه و باور، ضد انسانی و مخالفت با دمکراسی و آزادی انسانی است.
دکتر خسرو شهریاری
2011/09/06