برگزاری کنگره ی ضد تروریسم در تهران با حضور جلال طالبانی ریس جمهوری عراق پیامی اشکار است به تمامی نیروهای مخالف رژیم اخوندی، که هیج جای امنی برای انها وجود نخواهد داشت بویژه این امر از انجا جای اهمیت بیشترمیباشد، چون قریب به تمامی نیروهای فعال که سالها علیه رژیم دیکتاتوری مذهبی مبارزه ی مسلحانه داشته اند در خاک کردستان عراق و عراق میباشند.
پا فشاری وزیر امور خارجه ی عراق مبنی بر تعطیل کردن اشرف تا اخر سال ٢٠١١ و پیشنهاد گفتمان سه طرفه ی عراق،ایران مجاهدین ،با نظارت صلیب سرخ همگی دلالت بر خواست قاطع جمهوری اسلامی مبنی بر انحلال سازمان مجاهدین خلق و تارو مار کردن نیروهای اپوزیسیون در همسایگی با ایران است، و اگر فرایند این پروسه همچنان ادامه داشته باشد باید منتظر ماند که ایا در اینده با استناد از مواد ضد تروریسم چه بلایی بر سر دگر نیروها ،خصوصا احزاب کردی خواهد امد؟
رئیس جمهوری عراق در حالی در کنگره ی ضد تروریسم تهران شرکت میکند،که بهتر از هر کس میداند که رژیم اخوندی خود عامل اصلی صدور تروریسم دولتی بوده و رهبران ترور شده ی حزب دمکرات از دوستان نزدیک ایشان بوده و اغلب ترورها و بمبگذاریهای چند سال اخیر که منجر به کشته شدن هزاران کس غیرنظامی شده که جمهوری اسلامی مستقیم یا غیر مستقیم در ان دست داشته است.پس شرکت وی جدای ازآنکه این جنایات را پرده پوش میکند،درعین حال به این ترورها مشروعیت میبخشد.
بیگمان باید نیروهای کرد که درحکومت فدرالی عراق سهیم هستند ،نقش بیشتری در مقابل با حضور نیروهای عراقی در مقابل اشرف ایفا کنند،زیرا که ما کردها بیشترازهمه مورد تهدیداد،و ظلم و زور بوده و هستیم،و انچه که حالا در اشرف میگذرد ،خود به خود نوعی تروردولتی بوده و ٣٨ تن از اعضای خلع سلاح شده ی سازمان مجاهدین به دست سربازان عراق به رهبری نوری مالکی یکی از دوستان دست نشانده ی رژیم آخوندی و به دستورمقامات رژیم دیکتاتوری مذهبی کشته شده اند که این عمل قبیح از طرف هر کسی یا سازمانی ،به دور از تفاوت ایده ها محکوم است زیرا که عملاء سازمان مجاهدین خلق از طرف آمریکاییان خلع سلاح شده اند.
رژیم دیکتاتوری آخوندی با هر قیمتی که باشد ،خواهان حذف و از سر راه برداشتن نیروهای مخالف میباشد،که این امر خواه ازراه ترور دولتی،پشتیبانی کلان مالی از همپیمانان خود ،در عراق برای حذف آنهاست،حال آنکه کشیدن پای صلیب سرخ به این قضیه و به بهانه ی همکاری برای بازگرداندن آنها،به معنی با پنبه سر بریدن اعضاء مجاهدین خلق و با رضایت جامعه ی جهانی خواهد بود. و اگر نه آیا صلیب سرخ چه میداند که در داخل سیاه چالهای رژیم چه میگذرد؟ واز رنج و مصیبت مردمان ایران که صدایشان به هیچ جای نمیرسد چه خبری دارد؟
پس باید منتظر شد که بیانیه ی پایانی کنفرانس تهران چه خواهد بود ،ودید که ایا دامنه ی این تهدیدات به کجا خواهد رسید ،وسرنوشت اشرف چه خواهد شد و آیا سازمانهای حقوق بشرجهانی در حل این مسئله چه نقشی خواهند داشت؟
چند ماه آینده جواب این پرسشها را خواهد داد با این اصل که احزاب کردی باید نقد و بررسی هر نوع عواقب ناگوار را کرده باشند که دیر یا زود گریبان گیر آنان خواهد شد....... زنده باد آزادی ،مرگ بر رژیم استبدادی آخوندی .