دراین کنفرانس شخصیتهای سیاسی و حقوق بشری از اروپا شرکت داشتند از جمله:
ـ دکتر آلخو ویدال کوآدراس
نایب رئیس پارلمان اروپا
ـ استرون استیونسون
رئیس هیأت رابطه با عراق در پارلمان اروپا
ـ نونتومبی توتو
مدافع حقوق بشر و مبارز ضدنژاد پرستی
فرزند اسقف دزموند توتو(مبارز نامدار ضد آپارتاید)
ـ پروفسور روث وج وود
رئیس بخش حقوق بین الملل دانشگاه جان هاپکینز
عضو هیأت امنای سیاست دفاعی آمریکا 2003-2009
ـ نخست وزیر سید احمد غزالی
پروفسور آلفرد زایاس
مشاور حقوقی ارشد کمیسرعالی حقوق بشر به مدت 22 سال
استاد حقوق بین الملل در ژنو
ـ میشل ژولی
دبیر کل بنیاد دانیل میتران
ـ کریستین پرگو
رئیس مشترک شورای قانونگذاری ژنو
استاد دانشگاه ژنو
ـ مارک فالکه
نماینده پارلمان ژنو
ـ جیافرانکو فاتورینی
رئیس مشترک جنبش علیه نژادپرستی و برای دوستی خلقها
نماینده مرآپ در ملل متحد
ـ مادلین ریس
دبیرکل لیگ بین المللی زنان برای صلح و آزادی
ـ کارن پارکر
رئیس انجمن توسعه بین المللی آموزش
دارای رتبه مشورتی ملل متحد
ـ تام گانیاتسوس Tom Ganiatsos
نماینده بنیاد حقوق بشری مارانگو پلوس Marangopoulos
پیامهایی از:
دانیل میتران
واسقف دزموند توتو
خانم دانیل میتران:
برای اشرف همه گونه حصار های مجازی یا نامریی اختراع کرده اند و تصور می کنند می توانند به مقاومت یک خلق پایان دهند. اما در اشرف، امید به فوریت باز می گردد و شما، مریم رجوی عزیز، آن امید را نمایندگی میکنید. دوستان عزیز و نازنین اشرفی من، الگویی را که شما برای تمام ستمدیدگان ترسیم می کنید و پیام امیدی را که با خونتان خطاب به بشریت می نویسید، همه باید همواره مد نظر داشته باشند.
اسقف دزموند توتو:
آزار اشرف توسط نیروهای رژیم ایران و نیروهای عراقی باید توسط همه افراد آزادیخواه محکوم شود. اخیراً کمیساریای عالی پناهندگان اعلام کرد در نظر دارد موقعیت پناهندگی را در نظر بگیرد. من از دولت عراق و جامعه بین المللی میخواهم به این روند احترام بگذارند و کاری کنند که امنیت و حفاظت ساکنان اشرف تضمین شود
میشل ژولی، دبیر کل بنیاد دانیل میتران
خانمها و آقایان
به عنوان دبیر کل بنیاد فرانسه ـ آزادی دانیل میتران به شما در این کنفرانس خوش آمد میگویم.
میخواهم به طور خاص از مهمان ویژه مان خانم مریم رجوی، رئیس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت تشکر کنم. ایشان برای دفاع از اشرف، به دعوت ما برای سفر به ژنو پاسخ دادند.
در ابتدا میخواستم در مورد حضور دو شخصیت اروپایی که همیشه در صف مقدم کارزار گسترده بین المللی برای دفاع از اشرف هستند و با وجود برنامه بسیار سنگینشان در پارلمان اروپا به این پنل پیوستند، تأکید کنم: آقای الخو ویدال کوآدراس و آقای استرون استیونسون.
همان طور که میدانید کمپ اشرف نزدیک به 3400 عضو اپوزیسیون اصلی ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران را در خود جای داده است. امنیت و حفاظت جسمانی ساکنان این کمپ از دغدغه های خاطر «فرانس لیبرته» بنیاد دانیل میتران است که از چندین سال پیش تا کنون در آن با مقاومت ایران سهیم بوده است. در واقع خانم میتران نخستین شخصیتی بود که پس از کشتار ژوئیه 2009 اشرف به ژنو رفت و شخصاً با خانم ناوی پیلای کمیسر عالی ملاقات کرد تا نگرانیهای عمیق خود را در مورد احتمال قوی حملات خونین دیگر علیه اشرف در میان بگذارد.
همه ما میدانیم که رژیم ایران به شدت از عواقب و بازتابهای بهار عرب نگران است. این امر در مورد دولت عراق به ریاست نوری المالکی نیز که سرنوشت خود را به سرنوشت استبداد دینی حاکم بر ایران گره زده، صادق است. به همین دلیل است که بر بستن کمپ اشرف تا پایان سال جاری به هر وسیله ممکن اصرار می ورزد.
محاصره پزشکی که از 8 آوریل به قیمت از دست رفتن جان 11 تن با جراحت های شدید انجامیده، شکنجه روانی با استفاده از 300 بلندگوی قوی، ممانعت از ورود سوخت و استقرار وسایل ایجاد اختلال در مخابرات و ارتباطات در نزدیکی کمپ همگی از علائم هشدار دهنده است.
بیانیه اخیر کمیساریای عالی که حق برخورداری از حفاظت و یک استاتو را برای ساکنان اشرف، به رسمیت می شناسد، پیشرفتی قابل ملاحظه به شمار می رود، اما هنوز یک تضمین کافی نیست.
لذا استقرار یک تیم دائم ناظران یونامی در اشرف و گشودن یک پرونده تحقیق بی طرفانه و شفاف از سوی دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر که ما سه سال پیش درخواست کرده بودیم، اقداماتی اکیداً ضروری هستند.
پیش از سپردن رشته کلام به سخنرانان، مایلم متنی را که خانم دانیل میتران چند روز پیش در بیمارستان تهیه کرده برای حضار بخوانم. عنوان متن نوشته او «حصارهای اشرف» است:
«در دوران اشغال فرانسه از سوی نازیها، ما هزاران جوان سرکوب شده، اسیر و خاموش بودیم که رویایمان ساختن آینده یی بود در یک اروپای بدون مرز که در آن هر کس بر حسب فرهنگ و زبان خود و درعین وفاداری و دلبستگی به سرزمین زادگاهش جایگاه حقه خویش را بیابد.
ما را در آن زمان تروریست می نامیدند. در همین دوران بود که من درک کردم که تنگترین و سخت و سیاه ترین حصارها، دیوارهای بتونی، سنگی یا آهنین زندانها نیست بلکه حصارهایی است که یک دیکتاتوری ما را به حمل آن درخودمان مجبور می کند، حصارهای تحقیر، وادادگی و فرسودگی، حصارهایی تحمیلی تا آنجا که همه چیزمان و حتی هویتمان را نفی کنیم.
برای اشرف همه گونه حصار های تازه مجازی یا نامریی اختراع کرده اند. ابتدا حصار فراموشی، سپس حصار دروغ، بعد سکوت و بعد حصار ممنوعیت غذایی و بهداشتی. و نهایتاً حصارهای صوتی و دکلهای شنود و اخلال الکترونیک.
پیشرفتهای تکنولوژیک همواره قوه تخیل دژخیمان را تحریک کرده است. کشتن و زجرکش کردن، رها کردن مجروحان و ربودن گروگانهای بیگناه و بی دفاع.
چنین است که تصور می کنند می توانند به مقاومت یک خلق پایان دهند. اما در اشرف، امید به فوریت باز می گردد زیرا به رغم دیوارها و حصارها، تک تک آنان میدانند که هزاران تن از برادران و خواهران پناهنده شان در چهار گوشه جهان دراین امید سهیم هستند و شما، مریم رجوی عزیز، اینجا آن امید را نمایندگی می کنید.
پس انرژی همراه با عشق به زندگی و رویای جهانی عادلانه که درآن صلح و امنیت برای تک تک افراد تضمین شده باشد، باز می گردد و آیا مضمون اصلی گردهمایی امروز ما چیزی جز اینست؟
دریک کمپ مسأله زنده ماندن به خاطر خود مطرح نیست، بلکه برای دیگران زیستن است. این مشابه فداکاری روزمره مادران است. ما همه این الگوی زیبا را که شقایق کوچولو در نامه اش به خانم پیلای تصویر کرده می شناسیم.
و اینست وجه تمایز دژخیم از قربانی، و زندانبان از زندانی: این آینده را تدارک می بیند درحالی که آن تلاش می کند حال را نابود کند. تدارک آینده، دوستان عزیز و نازنین اشرفی من، به بهای فداکاری شما به دست می آید، اما تنها این نیست: همه باید الگویی را که شما برای تمام ستمدیدگان ترسیم می کنید و پیام امیدی که با خونتان خطاب به بشریت می نویسید همواره مد نظر داشته باشند.
متشکرم.
رشته سخن را به خانم مریم رجوی میسپارم.
سخنرانی مریم رجوی:
خانمها آقایان، آقای رئیس
با تشکر از همه شما،
لحظه خطیری است که اینجا باشم، بخصوص پس از دستآوردهای مقاومت ایران که بدون حمایت شما امکانپذیر نبود.
از آنجا که در ساختمان ملل متحد هستیم؛
اجازه بدهید به یاد بیاوریم ارزشهایی که این مکان نمایندگی میکند:
امید یک جهان برای حراست از حقوق بشر، صلح، دموکراسی و جلوگیری از نسل کشی.
جایی که از 66 سال پیش با هدف حفاظت از آرزوهای مردمی تأسیس شد که نیازمند امنیت و کرامت هستند و صدای کسانی که شنیده نمیشوند.
سؤال این است که با گسترش بهار عرب مردم منطقه، مسئولیت سازمان ملل متحد چیست؟
موضوع بحث من طرح این سؤال حیاتی است که چرا سازمان ملل متحد در ایفای مسئولیت اخلاقی و تاریخی خود در این چالش ها، تعلل میکند؟
اما قبل از پاسخ دادن به این موضوعات، مایلم از سازمانهای برگزار کننده این اجلاس و توجه آنان به حقوق بشر ایران و موضوع مهم اشرف سپاسگزاری کنم.
هم چنین مایلم قدردانی خودم را از خانم میتران به عنوان بانوی اول بزرگ حقوق بشر که همواره پیشتاز دفاع از مردم و ساکنان اشرف بوده است، ابراز نمایم.
مقاومت ایران به دموکراسی، حقوق بشر و صلح و حق پناهندگی احترام زیادی میگذارد.
به روشنی دلیل وجود سازمان ملل متحد، حراست از این ارزشهاست
بیش از 120 هزار تن از اعضای این مقاومت برای حفاظت از همین ارزشها توسط فاشیسم مذهبی جان باختند.
و من یک آرزو دارم که روزی در وطنمان ایران، آزادی و دموکراسی و برابری و صلح و همزیستی برقرار شود، سرزمینی که در آن حاکمیت قانون، احترام به حقوق بشر و قانون بین المللی حاکم باشد.
یکشنبه گذشته، ملاها 23 تن را تنها در یک روز اعدام کردند.
ظرف هشت ماه، 490 تن اعدام شده اند.
اعتراضات به طور خشونت باری سرکوب می شوند.
اخیرا صدها تن به خاطر شرکت در اعتراضات مردمی ارومیه و تبریز در شمال غرب ایران، دستگیر شدهاند.
زندانیان، به ویژه زندانیانی که اعضای خانوادهشان ساکنان اشرف هستند، مورد بدرفتاری قرار میگیرند و تا حد مرگ شکنجه میشوند.
با در نظر گرفتن همه این موارد، جای تأسف است که در اجلاس اخیر شورای حقوق بشر ملل متحد، کمیسر عالی حقوق بشر خانم ناوی پیلای، اشارهیی به موضوع نقض فاحش حقوق بشر در ایران نکرد.
تغییر اوضاع در خاورمیانه، سرنگونی دیکتاتورها، به وضوح خامنه ای را به این باور رسانده که باید سریعاً به سلاح اتمی دست یابد و موضع خود را در عراق، محکم کند.
هدف اصلی او سرکوب قیامها در ایران است که اشرف در کانون آن قرار دارد.
کمپ اشرف نقطه امید برای مردم ایران است و نمیتواند از قیامهای مردم ایران جدا شود.
پس از هر قیام در ایران، ملاها به اشرف حمله میکنند. ماه گذشته پروفسور ژان زیگلر، نایب رئیس کمیته مشورتی شورای حقوق بشر ملل متحد در همین جا گفت اشرف کانون تشعشع ارزشهای دموکراتیک است و مستمراً مشروعیت رژیم ملاها را از بین میبرد.
بنابراین توطئه برای انهدام اشرف در ضدانسانی ترین شکل خود ادامه می یابد.
بیانیه کمیساریای عالی پناهندگی به تاریخ 13 سپتامبر درباره موقعیت حقوقی ساکنان اشرف، بر مسئولیت ملل متحد، هیأت مساعدت سازمان ملل در عراق (یونامی) و کمیسر عالی حقوق بشر خانم پیلای تأکید میکند.
کمیساریای عالی پناهندگان ساکنان اشرف را پناهجو اعلام کرده است. کمیساریا تصریح میکند «قانون بین الملل ایجاب میکند که آنها باید قادر باشند از حفاظت بنیادین امنیت و رفاه برخوردار باشند».
بهعلاوه، از دولت عراق میخواهد که ضرب الاجلش را برای بستن اشرف تمدید کند. این یک قدم بسیار لازم اما ناکافی است
با درنظر گرفتن عدم حاکمیت قانون و عدم احترام به حقوق بین الملل توسط دولت فعلی عراق ، وظیفه مقدم و مسئولیت جامعه بین المللی است که از این نیازها در عمل حراست کند:
نخست ضروری است که دبیر کل ملل متحد و یونامی به اقدامات عملی برای تضمین شناسایی بین المللی حفاظت اشرف دست بزنند. این از طریق دستور العمل دبیرکل حاصل میشود.
اعلام اشرف به عنوان یک منطقة غیر نظامی و تحت نظارت دائمی ملل متحد ضروری است
وی همچنین باید دستور استقرار ناظران ملل متحد در اشرف را صادر کند.
اگر تیم ناظران ملل متحد پس از ژوئیه 2010 اشرف را ترک نکرده بود، کشتار 8 آوریل واقع نمیشد.
دوم، کمیساریای عالی پناهندگی برای ممانعت از حملات رژیم ایران و عوامل دست نشاندة آن در عراق، موقعیت پناهندگی سیاسی همة ساکنان اشرف را به طور کامل به رسمیت بشناسد.
سوم، ایالات متحده باید در تأمین و تحقق حقوق و حفاظتهای تأکید شده در بیانیة کمیساریا مشارکت کند. مشخصاً آمریکا باید از نقض حقوق ساکنان اشرف توسط دولت عراق ممانعت کند. و در عین حال الزامات حفاظتی را برای انجام مأموریت هیئت ناظران ملل متحد، تامین کند.
هم چنین میخواهم به دولت سوئیس به عنوان حافظ کنوانسیونهای ژنو فراخوان بدهم تا به اقدامات عاجل جهت تضمین حفاظت ساکنان اشرف دست بزند.
در انتها، مایلم چند موضوع را که از زمان کشتار 8آوریل حل و فصل نشده است، با کمیساریای عالی حقوق بشر طرح کنم.
اگر تحقیقات مربوط به کشتار 8آوریل که توسط خانم پیلای مورد تأکید قرار گرفته، تاکنون انجام شده بود، اکثر فشارهای ضدانسانی علیه ساکنان اشرف امروز صورت نمیگرفت.
ـ استفاده از 300 بلندگو برای شکنجه روانی ساکنان اشرف
ـ احداث ایستگاه شنود و پارازیت و کنترل در اطراف کمپ اشرف
ـ محروم کردن مجروحین و بیماران از نیازهای درمانی
و بسیاری دیگر از این موارد، آیا اینها نقض اساسی حقوق بشر نیست؟
ضربالاجل بستن کمپ اشرف پایان سال 2011 هشداری است برای کشتاری دیگر.
کمیساریای عالی حقوق بشر در مورد التیماتوم دولت عراق برای بستن اشرف، مطلقاً سکوت کرده است.
حتی در گزارش خود به شورای حقوق بشر در ماه ژوئن و سپتامبر 2011، کمیساریای عالی حقوق بشر هیچ اشاره یی به نقض حقوق بشر در ایران و اشرف نکرده است.
اکنون 150 روز است که ایرانیان و اعضای خانوادههای ساکنان اشرف در برابر نهادهای ملل متحد در ژنو تحصن کرده بر حفاظت بینالمللی ساکنان اشرف پافشاری میکنند.
ما ایالات متحده، اتحادیه اروپا و همچنین دولت سوئیس را فرا میخوانیم تا تحقق یک راه حل صلح آمیز و پایدار حفاظت ساکنان اشرف را تأمین کنند.
سکوت نسبت به اعدامها و شکنجه زندانیان سیاسی در ایران باید خاتمه یابد. درخواست مشخص مقاومت ایران ارجاع پرونده نقض حقوق بشر ایران به شورای امنیت ملل متحد است.
از همه شما متشکرم.
استرون استیونسون، رئیس هیأت رابطه با عراق در پارلمان اروپا
ما به علت یک نگرانی مشترک بسیار بزرگ و عمیق برای ساکنان اشرف در اینجا هستیم.
دیروز، وقتی که به اینجا آمدم با یک خانم جوان صحبت کردم که در میان حضار است.
او به من گفت که خواهرش در اشرف است.
من گفتم که امیدوارم خواهر شما جزء مجروحین آن حمله دهشتناک وحشیانه و کشتار ۱۸ آوریل اشرف نباشد.
او گفت که خواهرش در اشرف توسط اسپری فشار بالا با آب جوش سوزانده شده بود.
من تا به حال نشنیده بودم که در آنجا چنین اتفاقی افتاده است.
بنابراین، وقتی که ۲۰۰۰ پرسنل نظامی با خودروهای زرهی به 3400تن ساکنان غیر مسلح حمله کردند و مانند شلیک به خرگوش، آنها را به ضرب گلوله بر زمین انداختند، و وقتی که با زرهی از روی آنها عبور کرده و آنها را له کردند، و دختران را با آبپاشهای فشار قوی با آب جوش سوزاندند، آنها برای ضرب و جرح و حداکثر آسیب رساندن تا سر حد مرگ و برای کشتار به آنجا رفته بودند.
و در این رابطه هیچ ندامت و پشیمانی از سوی مالکی و دولت او ابراز نشده است.
من دو هفته پس از کشتار، همراه با یک هیأت کوچک از پارلمان اروپا برای نکوهش و اعتراض به پرزیدنت طالبانی، وزیر امور خارجه زیباری، رئیس پارلمان النجیفی، و سران دولت عراق به بغداد رفتم. نوری مالکی به علت سفرش به کره جنوبی در آنجا حاضر نبود.
ما گفتیم این رفتار کاملاً غیر قابل قبول است. ما در اتحادیه اروپا سعی داریم به بازسازی عراق کمک کنیم و شما با کشتار شهروندان غیر مسلح به ما بازپرداخت میکنید.
همانطور که خانم رجوی مشخص نمود، گوترز کمیسر عالی پناهندگان از ۳۴۰۰ نفر ساکنان اشرف خواست که تقاضاهای پناهندگی سیاسی ارائه کنند و بلافاصله ۳۴۰۰ تقاضا نامه روی میزش قرار گرفت.
ظرفیت سازمان مجاهدین خلق را نباید دست کم گرفت. تمامی این افراد اکنون افراد حفاظت شده تحت قوانین بین المللی هستند.
نوری مالکی باید به این توجه کند که ما هرگونه خشونت و حمله علیه ساکنان اشرف را به هیچ وجه تحمل نخواهیم کرد.
زمان آن فرا رسیده که دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر اقدام کند.
یک استراتژی مشترک از سوی ملل متحد ضروریست.
در زمانی که کمیسیاریای پناهندگی مصاحبه های فردی خود را با این افراد انجام میدهد و مراحل ثبت نام آنها به پیش میرود، لازم است که از این افراد حفاظت کنیم.
ما باید پرچم آبی ملل متحد را در کمپ اشرف به اهتزاز در آوریم زیرا این بیانگر همان موقعیتی است که آنها مشمول آن هستند.
تا زمانی که این سطح از حفاظت را برای آنها دریافت نکنیم جانشان در خطر خواهد بود.
امروز معاون وزیر امور خارجه عراق بیانیه وزارت خارجه عراق را که از سایت رسمی این وزارت خانه گرفته بود به من تحویل داد. این بیانیه حاکی از این است که عراق مصمم است تا قرارگاه اشرف را تا پایان سال جاری ببندد.
آنها از ابراز ندامت و پشیمانی در مورد آنچه که در ماه آوریل اتفاق افتاد بسیار فاصله دارند.
آنها به این ضرب الاجل مسخره ، غیر قابل قبول، و غیر قابل حصول که باید ملغی شود، چسبیده اند.
ما نیازی به تهدید، ارعاب، و شکنجه های روانی که توسط بلندگوها در قرارگاه اشرف بر آنها اعمال میشود و خانم رجوی به آن اشاره کرد، نداریم.
خانمها و آقایان، من مدتی است که با این مسأله درگیر بوده ام، و ما انواع اطلاعات نادرست، و داستانها و دروغ ها را شنیده ایم.
در مواقع مختلف به من گفته شده که صبر کن این افراد تروریست هستند.
خوب، پرونده های مکرر در دادگاه های اروپا گفته اند که آنها تروریست نیستند و حالا دادگاه فدرال آمریکا در واشینگتن دی سی گفته که آنها تروریست نیستند.
خانم هیلاری کلینتون، لطفاً به آنچه که دادگاهها به وزارت امور خارجه میگویند توجه کنید.
به ما بارها گفته شده که قراگاه اشرف و ساکنان آن بخشی از یک فرقه هستند.
این افراد بخشی از یک فرقه نیستند. آنها مبارزان راه آزادی هستند و میخواهند دموکراسی و آزادی را به کشورشان ایران بازگردانند.
اطلاعات دروغ و نادرست که سیاست ما را، این بار به سمت منفی و غلط سوق داده بود به پایان رسیده است.
زمان عمل فرا رسیده است.
قبل از هر چیز، این تهدید مسخره که اشرف تا آخر امسال پاکسازی میشود، باید لغو شود.
و بعدهم لازم است حفاظت اشرف تامین شود و پرچم آبی سازمان ملل متحد در کمپ اشرف نصب شود
دکتر آلخو ویدال کوآدراس، نایب رئیس پارلمان اروپا
متشکرم آقای رئیس.
خانم رئیس جمهور، خانمها، آقایان، دوستان گرامی، بسیار خوشوقتم که همزمان با بحث حقوق بشری جاری در سازمان ملل متحد، از من دعوت شده تا در اینجا حضور داشته باشم و درباره یکی از مهمترین مسائل انسانی در دنیای امروز به دفاع برخیزم که همان مسأله کمپ اشرف در عراق است. بررسی موضوع اشرف بررسی مسأله مهمی است، به ویژه در منطقه خاورمیانه که هر روزه انسانهای زیادی جان خود را به وسیله دیکتاتورها و تروریستها از دست میدهند. همچنین به خصوص برای کسی که کشتار افراد بی گناه بدون در نظر گرفتن ملیت، دین، دیدگاههای سیاسی و یا نژادی به بخشی از چشم اندازش در منطقه تبدیل شده است.
اگرچه موضوع اشرف اهمیت فوق العاده دیگری دارد که من میخواهم بدان اشاره کنم. رژیم ایران آرزو دارد بتواند با هدایت کردن جنایت در اشرف، قیام 80میلیون ایرانی را سرکوب نماید. این امر باعث زدودن منبع امید و انگیزه برای تعداد کثیری از ایرانیانی می شود که آرزو دارند در کشوری با فضای دموکراتیک و آزاد زندگی کنند. اما ملاهای حاکم بر تهران هدف بالاتری را نیز دنبال می کنند، آنان می خواهند با از بین بردن اشرف و سازمان مجاهدین خلق ایران مهمترین مانع فرهنگی و سیاسی در مقابل اسلام بنیادگرا را از میان بردارند.
در دنیای اسلام؛ هم اکنون شاهد رویارویی دو نوع قرائت و تفسیر از اسلام هستیم. اولی اسلام خشونت طلب، واپسگرا و زن ستیز است که توسط ملایان در تهران ارائه می شود.
دیگری، اسلام بردبار، صلح طلب و حافظ حقوق انسانی است که توسط مقاومت ایران، خانم رجوی و ساکنان اشرف ارائه و عمل می شود. جان کلام این است که، سرکوب اشرف، زمینه را برای انجام جنایت در داخل ایران وصدور بنیادگرایی اسلامی در منطقه فراهم می کند. در مقابل، حفاظت از اشرف، به معنای دفاع از دموکراسی در این منطقه آشوب زده از جهان است.
سه سال پیش در اکتبر 2008 یک بازدید فراموش نشدنی از اشرف داشتم که با صدها تن از صحبت کردم و در آنجا به وضوح دریافتم که ساکنان این کمپ نمونه های برجسته ار زشهای اخلاقی و آرمانی مردم ایران و مورد احترام جامعه اسلامی هستند.
آنچه که در اشرف شاهدش بودم، یک مرجع اخلاقی و همبستگی و برادری بود. این جانمایه آن چیزی است که باعث شده تا ساکنان اشرف در مقابل همه فشارها در این سالها مقاومت نمایند. مطمئنم که هر بازدیدکننده دیگری از این کمپ نیز به نتیجه مشابه با این تجربه فراموش نشدنی من خواهد رسید.
من در اینجا نمیخواهم حرفهایی را تکرار کنم که متخصصین بین المللی برجسته به آن اشاره کرده اند یا موضوعاتی که سایر سخنرانان در صحبتهای خود خواهند گفت، تکرار کنم، بلکه مایلم از وقتی که در اختیارم گذاشته شده، استفاده کنم و سه نکته را با شما در میان بگذارم.
اولین نکته این است، آنچه که خانم رجوی از سازمان ملل متحد برای حفاظت اشرف درخواست میکند، در واقع امری واقعی و عملی است. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، چندی قبل گام مهم و مفیدی را در این زمینه برداشت و اکنون دبیرکل محترم، کمیساریای عالی و هیأت همیاری سازمان ملل در عراق باید با استقرار ناظران و انجام نظارت دائمی گام بعدی را بردارند.
بیانیه 25 نوامبر 2010 پارلمان اتحادیه اروپا که با رأی اکثریت اعضا به تصویب رسید، به این معناست که میگوید، من آن را برایتان میخوانم: « نمایندگان عالی وزاری خارجه و سیاستهای امنیتی اتحادیه اروپا را فرا میخواند از سازمان ملل متحد مصرانه بخواهند که حفاظت سریع برای اشرف را فراهم نماید.
در پی تصمیم اتخاذ شده از سوی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، ما نیز در اتحادیه اروپا با تمام توان کار می کنیم تا در امر استقرار ناظرین، تسهیلات لازم را فراهم کرده و از آن حمایت کنیم. حتی خانم رجوی اعلام کرده است که جامعه ایرانیان در سراسر جهان و خانواده های اشرفیان آماده اند تا هزینه های مربوط به حفاظت از این ناظرین را بپردازند. این امر ظرفیت منحصر به فرد این مقاومت را نشان میدهد. هر چند باید در نظر داشته باشیم که همیشه برای مشکلات راه حلی وجود دارد.
اما مسأله در اینجا، بیش از آنکه به عمل مربوط باشد، ناشی از سیاست است، یعنی مسأله این است که باید سیاسیونی را درون سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و در آمریکا پیدا کرد که بخواهند عملی را در این باره انجام دهند. به ویژه اتحادیه اروپا باید فشارهای سیاسی را بر دولت عراق وارد نماید تا این دولت خود را به بیانیه کمیساریای عالی پناهندگان مقید بداند و تاریخ تعیین شده برای بستن اشرف را از میان بردارد.
نکته دومی که بیان می کنم این است که شخصا با جنگ روانی و کارزار اهریمنی رژیم ایران علیه اشرف و مجاهدین آشنایی کامل دارم.
رژیم ایران سرمایه گذاری کلانی کرده است تا ما در اتحادیه اروپا از حمایت مقاومت ایران دست بکشیم. اما بهرغم همه تلاشهایی که انجام داده است، ما این جنگ روانی را می شناسیم و در مقابل آن ایستادگی می کنیم.
باید بگویم که گاه مایه تأسف شدید من است که می شنوم در این باره انبوهی اطلاعات جعلی به سازمان ملل متحد و نهادهای مرتبط با آن می رسد و مورد توجه قرار میگیرد. تاکنون پنج هیأت نمایندگی از اتحادیه اروپا به اشرف رفته اند و همه چیز را در آنجا مورد بازرسی قرار داده اند.
دوست و همکار خوب من ، آقای پائولو کازاکا که تاکنون چندین هیأت نمایندگی را رهبری کرده است، گزارش مفیدی به چند زبان درباره اشرف منتشر نمود که به تمام سؤالات مرتبط با موضوع پاسخ میدهد. من به کمیساریای عالی سازمان ملل متحد پیشنهاد میکنم که ترتیب اعزام یک هیأت را به اشرف بدهد تا با داشتن زمان کافی و به دقت به تمام جنبه های زندگی در آنجا بپردازد و سپس گزارش خود را براساس تحقیقات دسته اول منتشر نماید نه اینکه به گزارشهای ساختگی رژیم ایران اتکا کند.
سومین و آخرین نکته یی که مطرح میکنم این است که مقاومت ایران در اشرف شواهدی ارائه کردهاند از پایبندی به ارزشهای اخلاقی و سیاسی که ما در جهان دموکراتیک آنها را مبنای بنیادین ساختن یک جامعه آزاد میدانیم.
هنگامی که من برنامه ارائه شده از سوی رئیسجمهور رجوی درباره آینده کشورش را مطالعه میکنم، همواره به خود می گویم «من نیز کجا می توانم امضای خود را پای آن قرار دهم؟» به این دلیل که این دقیقاً همان چیزی است که ما در اروپا به آن اعتقاد داریم.
هیچ اختلافی متأسفانه، وجود ندارد. آمریکا و اتحادیه اروپا گاهی اوقات موانعی را در سر راه مقاومت ایران در اشرف ایجاد می نمایند. به عنوان یک اروپایی، وقتی به این فکر می کنم که چگونه به جای اطلاعات واقعی و بهره مندی از قانون، به این جنبش برچسب تروریستی می زنیم، عمیقاً متاسف میشوم.
وقتی که می بینم در عراق، کشوری که قرار بود آن را آزاد کنیم، آمریکا، افراد غیر مسلح و بدون دفاع در اشرف را در مقابل حمله مرگبار نیروهای نظامی تنها می گذارد. صادقانه میگویم که نمیتوانم این تناقض را درک کنم.
ما نباید اجازه دهیم این جنایت بزرگ علیه حقوق بشر مجدداً تکرار شود. آینده این منطقه و برقراری صلح و ثبات جهانی در آن عمیقاً به وجود تغییر ایران به دموکراسی واقعی بستگی دارد، جایی که در آن حاکمیت قانون، برابری حقوق زن و مرد، احترام به حقوق بشر، آزادی ادیان، اصول پایه یی باشند و مبنای روابط و رفتارها قرار گیرد.
ما باید با تمام قوا در این باره به پیش رویم و به مسئولیت خود در مورد حمایت از مقاومت دموکراتیک ایران و حفاظت از اشرف عمل کنیم.
این، آینده ایران و آینده منطقه خاورمیانه است، اما قبل از آن، این آینده ماست که در گرو آن است.
با سپاس از همه
میشل ژولی: حالا صحبت را به خانم نیومی سیسیلا توتو می دهم که اسمش قطعا چیزهایی را به شما خواهد گفت.
نونتومبی توتو، مدافع حقوق بشر و مبارز ضدنژاد پرستی (فرزند اسقف توتو)
متشکرم آقای رئیس، متشکرم خانم رجوی، و از همه شما که اینجا هستید متشکرم.
من امروز در کلاههای مختلف ظاهر میشوم. اولین کلاه به عنوان یک اهل آفریقای جنوبی که تحت آپارتاید بزرگ شده است. در آن روزها به عنوان یک انسان جوان، یکی از چیزهایی که خیلی به آن فکر می کردم و دوستان و خانواده ام از خودمان و از همدیگر می پرسیدیم این بود: وقتی ما اینطور رنج می کشیم، بقیه جهان کجاست؟ آیا آنها مسأله شان نیست که برادران و خواهران ما دستگیر می شوند؟ آیا مسأله شان نیست که فرزندان ما در خیابانها کشته می شوند؟ آیا مسأله شان نیست که پدران و مادران ما از خانه اجدادیشان جابجا می شوند؟ جامعه بین المللی کجاست؟"
امروز ما خود را در همان شرایط می بینیم که افراد کمپ اشرف همان سؤالات را از ما می کنند. کجا هستید؟ کجا هستید در حالی که ما رنج می کشیم؟ کجا هستید در حالی که ما کشته میشویم. کجا هستید در حالی که ما شب و روز مورد آزار قرار داریم، زنان ما از طریق بلندگوهایی که در اطراف کمپ هستند مورد توهین قرار می گیرند. جامعه جهانی کجاست که از حقوق بشر حمایت کند؟
من به عنوان یک آفریقای جنوبی در زمانی بزرگ شدم که دولت آپارتاید به لولوی غرب که در آن زمان کمونیسم بود توجه می کرد. و در نتیجه به قانونی که هرگونه انتقاد از آپارتاید را غیرقانونی می کرد، قانون سرکوب کمونیسم نام نهاد تا در غرب وقتی اهالی آفریقای جنوبی دستگیر یا محروم می شدند یا مجبور به فرار از کشور می شدند مورد سؤال قرار نگیرد.
و ما می دانیم رژیمهای سرکوبگر در سراسر جهان لولوی امروز را می شناسند: تروریسم. بنابراین اگر شما به اپوزیسیون تان برچسب تروریسم بزنید جهان سؤال نخواهد کرد که با مردمتان چکار می کنید. به این دلیل افراد کمپ اشرف برچسب تروریسم، خورده اند اگرچه تحقیق پشت تحقیق نشان داده است که این درست نیست. بنابراین من به عنوان کسی آمده ام که می گوید نمیخواهم بخشی از آن جهانی باشم که مورد سؤال قرار می گیرد «وقتی ما کشتار می شدیم شما کجا بودید؟ برای خاتمه رنج ما چه گفتید؟ برای حفاظت از خانواده های ما چکار کردید»؟ ما حالا این فرصت را داریم که برای کمپ اشرف صحبت کنیم و روی دولتهایمان و سازمان ملل متحد فشار بیاوریم تا افراد آنجا را محافظت کند. من میدانم کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد خانم پیلای کسی است که مبارزه علیه سرکوب را می فهمد، نیاز به حفاظت در مقابل خشونت را می فهمد. میدانم او کسی است که قلبش در جای درستی است. و ما اینجا هستیم که او را تشویق کنیم نه تنها قلبش را به تبش بیندازد بلکه کارهای کمیساریای عالی را برای حفاظت از افراد کمپ اشرف و فرستادن یک گروه ناظر جهت اطمینان از امنیت کمپ اشرف را انجام دهد.
من همینطور نقش شهروندی هم آفریقای جنوبی و هم آمریکا را دارم و می دانم نیروهای تحت فرماندهی ایالات متحده بودند که سلاح افراد کمپ اشرف را گرفتند و به آنها تضمین حفاظت دادند.
می دانیم که سپس آن حفاظت به دولت عراق تحویل داده شد و حفاظت تبدیل به حمله شد.
بنابراین من به عنوان کسی آمده ام که می گوید «من هم صدایی دارم»، تا بگویم «کشور دیگر من، وطن دیگر من، ما در مقابل افراد کمپ اشرف مسئولیت داریم».
و نهایتا من با داشتن کلاه دختر توتو آمده ام. و این کلاهی است که من همه عمرم داشته ام که به فواید و هزینه های خودش می آید. امروز با این افتخار آمده ام که بیانیه ای از طرف پدرم برای این گردهمایی بخوانم.
و من نقل قول می کنم: «من در گذشته حمایت خودم را از افراد کمپ اشرف ابراز کرده ام. به آنها هم توسط ملل متحد، هم نیروی چند ملیتی به رهبری ایالات متحده در عراق موقعیت افراد حفاظت شده داده شد. از وقتی مسئولیت حفاظت آنها به ارتش عراق واگذار شد، این کمپ هم مورد آزار نیروهای رژیم ایران و هم مورد آزار نیروهای عراقی قرار گرفت. حملات و آزاری که بر ساکنان کمپ رفته است، در واقع نقض حقوق بشر هستند و لازم است که توسط همه افراد آزادیخواه محکوم شود. درست همین ماه، کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد اعلام کرد که در نظر دارد تقاضاهای موقعیت پناهندگی ساکنان کمپ را در نظر بگیرد.
من از دولت عراق و جامعه بین المللی می خواهم به این روند احترام بگذارند و کاری کنند که امنیت و حفاظت برای ساکنان کمپ اشرف تضمین شود تا کمیساریا بتواند وظیفه اش را در یک محل امن انجام دهد. من دزموند توتو اسقف کیپ تاون هستم. 20 سپتامبر 2011. نیویورک.
میشل ژولی: اکنون از خانم مادلن ریس دبیرکل لیگ بین المللی زنان برای صلح و آزادی دعوت می کنم صحبت هایشان را شروع کنند.
مادلین ریس، دبیرکل لیگ بین المللی زنان برای صلح و آزادی
متشکرم که به من امکان صحبت می دهید و خوشوقتم از این بابت که حضار تعدادشان این اندازه زیاد است و همچنین می بینم که سخنرانان متعددی اینجا آمده اند تا درباره این موضوع بسیار با اهمیت صحبت کنند.
من صحبتم کوتاه خواهد بود زیرا لیگ بین المللی زنان برای صلح و آزادی سالهاست از کمپ اشرف حمایت میکند.
من بر تعهد و فعالیت مستقیم تأکید می کنم چرا که ما مانند بسیاری از سازمانهای غیردولتی که در ژنو فعالیت دارند علاقمندیم ببینیم که سیستمها واقعاً کارآئی مؤثر داشته باشند. و باید بگویم که پس از شنیدن گفتگوها و سخنرانیها پیرامون مسأله کمپ اشرف بخصوص برخی اظهارات بسیار قوی از سوی پنل شرکت کننده، وضعیت طوری است که گویی ما اینجا دریک ملاء سور رئالیستی هستیم.
قضیه چیست؟
کمپ اشرف به نظر می رسد عملاً شاخصی شده برای اسکیزو فرنی سازمان ملل متحد و کشورهای عضو آن. از یک طرف ما اینجا درخانه حقوق بشر نشسته ایم، جاییکه از حقوق بشر حفاظت شده است و جایی که مبتکر دکترینهای مسئولیت حفاظت و اصل حفاظت بین المللی است. و از طرف دیگر 3400 تن را می بینیم که سلاحهای خود را تحویل داده و خواستار حفاظت بین المللی شده اند و به آنها گفته شده که حفاظتشان تأمین خواهد شد اما همچنان نشسته اند تا کشتار بعدی به محض اتمام ضرب الاجل اخراج از کمپ اتفاق بیافتد.
راه حل این مسأله کدام است؟ راه حل عبارت پردازیهایی نیست که ما در راهروها و از کسانی می شنویم که در شورای حقوق بشر سخنرانی می کنند و همین طور عبارت پردازیهای شورای امنیت که به قدر کافی فعال نیست.
مسأله به وضوح اینست که چه باید کرد تا این سیستم فعال شود و ما به عنوان سازمانهای غیردولتی که در ژنو کار می کنیم چگونه می توانیم به فعال شدن سیستم کمک کنیم؟
روشن است تمام مسائلی که اعضای پنل از زاویه نقض حقوق بشر مطرح کردند باید مورد رسیدگی قرار گیرد و کسانی که این حقوق را نقض کرده اند باید حساب پس بدهند.
این سیستم برای آن ایجاد شده که همین کار را بکند، اما کجاست و چه میکند؟ چرا کاری نمیکند؟ این به منزله پیروزی سیاست بر حقوق بین الملل است و ما نمی توانیم چنین اجازه یی بدهیم درغیراین صورت حقوق بین الملل منتفی خواهد شد.
این را به عنوان یک اظهار نظر شخصی بگویم که من به دفعات به میان تظاهرکنندگان پشتیبان کمپ اشرف رفته ام که بسیار خوب سازماندهی شده اند، واقعاً عالی. آری ما قطعاً کاری خواهیم کرد اما یکی از مسائلی که تمام مدت با آن روبه رو می شویم اینست که مقادیری اطلاعات نادرست در گردش است. به من میگویند که اینها تروریست هستند، مرتکب جنایات جنگی شده اند، با زنان بد رفتاری می کنند و الی آخر. گویی وقتی پای حقوق بشر در میان است این گونه اتهامات اهمیتی دارد زیرا اصل جهانشمول بودن حقوق بشر شامل تک تک انسانها می شود و تازه اگر این حرفها واقعیت هم داشته باشد، باید درباره شان تحقیق می شد و اگر دلیل و مدرکی وجود می داشت تحت محاکمه قرار می گرفتند. پس این حرفها را کنار بگذاریم و بپردازیم به آنچه که باید درکادر تعهدات حقوق بشر بشود و همچنین تعهدات به موجب حقوق بین الملل انساندوستانه که کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد برقرارکرده است. این نهاد به تأمین حفاظت و امنیت متعهد است اما به تنهایی از عهده این کار بر نمی آید پس اصل مسئولیت حفاظت ایجاب می کند که به ایالات متحده یعنی کشوری که بر دولت عراق نفوذ مستقیم دارد، گفته شود که باید از نفوذ خود درکادر تعهد قانونی بین المللی برای ممانعت از ارتکاب قتل عام استفاده کند. نه اینکه وقتی کار از کار گذشت برود و عراق را بمباران کند. مسئولیت حفاظت را این طور اعمال نمی کنند. وقتی که میدانیم این اتفاق اساساً نباید بیفتد.
آنچه ما به دنبال آن هستیم یافتن راه حلی مسالمت آمیز است بر پایه حقوق بین الملل با استناد به دکترین هایی که قبلاً ابتکار و اجرا شده و هم زمان طوری طرف مربوطه را تحت فشار سیاسی و محظور اخلاقی قرار دهیم که این اصول تحقق یابد و عملی شود. البته مشکل است. نباید مشکل باشد، اما هست. لیکن ما دست کم به این شفافیت و بیان واضح نیاز داریم.
من از تمام کسانی که دراین سالن حضور دارند و در رابطه با شورای حقوق بشر و مکانیسمهای دیگر حقوق بشر کار می کنند دعوت می کنم تا فشار بیشتری بر شورای مزبور وارد کنیم برای آنکه یک تیم ناظر از سوی کمیساریای عالی پناهندگان یا اتحادیه اروپا یا هردو در امر حفاظت شرکت داده شوند و همینطور نماینده دبیرکل برای جلوگیری از کشتار زیرا تنها مسأله پیشگیری از کشتار مطرح نیست بلکه هدف جلوگیری از نقض فاحش و انبوهی حقوق بین الملل انساندوستانه است. اگر راجع به پیشگیری جدی هستیم پس دست به کار شویم تا مکانیسمهای موجود را طوری فعال کنیم که مطمئن شویم چنان اتفاقی نخواهد افتاد.»
پایدار باشید.
جیانفرانکو فاتورینی، نماینده مشترک مرآپ
«متشکرم آقای رئیس. حق برخورداری از صلح و مسئولیت حفاظت: ساکنان کمپ اشرف از کدام حقوق برخوردارند و تعهدات سازمان ملل متحد کدام است؟
حق برخورداری از صلح :
این ممکن است باورکردنی به نظر نرسد که درهزاره سوم میلادی یک گروه ازسازمانهای غیر دولتی هنوز ناگزیر باشند یک کار محتوایی برای قانع کردن کارشناسان و دولتها انجام دهند تا بفهمانند که هر بشری حق برخورداری از صلح را دارد.
با این حال حتی کشورهای مدافع آزادیها و حقوق پایه یی از جمله قدرتهای بزرگ اغلب در کادر مناسبات قدرت استدلال می کنند و استفاده از سلاح را به طرق و شیوه های مسالمت آمیز ترجیح می دهند.
اعلامیه جهانی «حق خلقها به برخورداری از صلح» هم اکنون در کمیته مشورتی شورای حقوق بشر در دست مطالعه است.
پیش شرط برخورداری از حق صلح برخوردار بودن از تمام حقوق انسانی است، نکته یی که در مقدمه اصل مسئولیت حفاظت راجع به مسئولیت پیشگیری آمده است.
علاوه براین، پروژه اعلامیه یی که در دست مطالعه است شامل بخشی است در ارتباط با امنیت فرد انسان که از جمله درآن پیش بینی شده و من به نقل از آن عینا می خوانم :
[«همه حق برخورداری از امنیت انسانی شامل نداشتن ترس و نیاز را دارا هستند. هرکس حق دارد در برابر نسل کشی، جنایات جنگی، کاربرد قهر در نقض حقوق بین الملل، پاکسازی قومی و جنایت علیه بشریت مورد حفاظت قرار گیرد. چنانچه دول ها قادر به جلوگیری از وقوع این جنایات در حیطه مسئولیتشان نباشند، باید از دیگر دول عضو و سازمان ملل متحد بخواهند به مسئولی های خود در انطباق با منشور ملل متحد و حقوق بین الملل عمل کنند. دولتها و سازمان ملل متحد در ابلاغیه مأموریتهای رسمی برای عملیات حافظ صلح، امر حفاظت کامل و مؤثر از غیرنظامیان را به عنوان یک هدف اولویت دار خواهند گنجانید.»]
مسئولیت حفاظت Responsabilité de protéger
اصل این مضمون در اجلاس سران کشور و دولت که درسال 2005 در نیویورک برگزارشد به تصویب رسید. اما تنها از ابتدای سال جاری بود که با تصویب قطعنامه های 1973 و 1975 راجع به حفاظت از غیرنظامیان در لیبی و ساحل عاج اصل مسئولیت حفاظت بر صحنه بین الملل نمود علنی یافت.
البته درنحوه اعمال این اصل کمبودهایی به چشم می خورد از این بابت که فعلاً جامعه بین الملل بدون آنکه بخواهد وجه نخست این اصل را نادیده بگیرد که عبارتست از اجرای اقدامات پیشگیرانه از جمله احترام به حق تعیین سرنوشت خلقها، حفاظت و ارتقاء کلیه حقوق انسانی از جمله حق توسعه و ارتقاء مدیریت صحیح، بازبینی قواعد تجارت بین الملل و کنترل دموکراتیک هزینه های تسلیحاتی، توان اجرای آن به تمام وکمال را درحال حاضر ندارد.
در واقع کمیسیون بین المللی مداخله و حاکمیت دولتها که مفهوم مسئولیت حفاظت را تدوین کرده در مقدمه گزارش منتشره خود در دسامبر 2001 تصریح می کند : «دول حاکم مسئولیت دارند از شهروندان خود علیه فجایعی که پیشگیری از آن مقدور و ممکن است نظیر کشتار در مقیاس گسترده، تجاوزات سیستماتیک یا قحطی حفاظت کنند. چنانچه حاضر یا قادر به انجام آن نباشند، مسئولیت مزبور برعهده کل جامعه دولتها گذاشته خواهد شد».
حال در اشرف با چه وضعیتی مواجه هستیم؟
در مورد خاصی که امروز موضوع بحث ما است، مقامات عراقی نه تنها حاضر به حفاظت از ساکنان کمپ اشرف در برابر تهدیدات رژیم ایران نیستند، بلکه خود عاملان مادی نقض فاحش حقوق انسانی به تحریک و تشویق مقامات ایرانی هستند.
به همین دلیل است که کل جامعه دولتها باید مسئولیت حفاظت را با به کار گرفتن تمام امکاناتی که در اختیار دارد جهت حفاظت فیزیکی ساکنان کمپ اشرف و تضمین یافتن یک راه حل پایدار برای تخلیه ساکنان برعهده گیرد.
فراخوانهایی که ما از سال 2009 هم صدا با سازمانهای دیگر داده ایم تا به حال بدون پاسخ مانده است، حتی به رغم ابراز تأسف کمیسرعالی حقوق بشر درماه آوریل گذشته بابت وقایع کمپ اشرف.
درهمین اواخر، کمیساریای عالی پناهندگان تصمیم گرفته پروسهیی را جهت بررسی درخواستهای رسیده از ساکنان کمپ اشرف به اجرا گذارد. به همین دلیل ساکنان کمپ هم اکنون به لحاظ رسمی متقاضیان پناهندگی مورد حفاظت حقوق بین الملل محسوب می شوند که حفاظت در برابر اخراج یا بازگرداندن اجباری به کشور مبدأ درصورتی که تهدیدی متوجه آزادی یا جانشان باشد، از جمله اصول آنست.
این گام مثبت نباید بر نقض فاحش حقوق انسانی ساکنان اشرف پرده پوشی کند. باید اطمینان حاصل شود که عاملان کشتارهای ژوئیه 2009 و آوریل 2011 تحت پیگرد قضایی قرا گرفته و قربانیان و خانواده هایشان از حق دریافت غرامت برخوردار گردند.
به همین دلیل ما همچنان از کمسیرعالی حقوق بشر می خواهیم یک هیأت تحقیق برای بررسی کشتارهای مرتکب ازسوی ارتش عراق را مأمور کند و در هماهنگی با یونامی یک گروه نظارت بر مراعات حقوق انسانی ساکنان مستقر سازد.
متشکرم»
میشل ژولی: ما در حوزه حقوقی با سخنرانی پروفسور روث وج وود ادامه می دهیم. استاد برجسته حقوق بین المللی. او چندین سال نمایندگی ایالات متحده در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد را برعهده داشته است.
پروفسور روث وج وود، عضو هیأت امنای سیاست دفاعی آمریکا 2003-2009
متشکرم آقای رئیس و همکاران گرامی. جای افتخار است که دوباره در ژنو باشم که سابقاً بودم و برای هشت تا نه هفته در سال در کمیته حقوق بشر می نشستم و گزارشهای کشورها را می گرفتیم. و سعی میکردیم ببینیم آیا با تعهدات بر طبق کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی سازگاری دارند. با این حال این تعهدات در خود بیانیه سازمان ملل متحد در بندهای 55 و 56 نهفته است. بنابراین حتی کشورهایی که کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی را امضا نکرده اند باز هم در پیروی از این درخواست که حق حیات، حق علیه شکنجه، حق رفتار انسانی برای همه انسانها محترم شمرده شود، ملزم هستند.
در نتیجه من فکر می کنم حضور من امروز اینجا به صورت خیلی واقعی ادامه همان کار است. حالا اگر شما بیانیه کمیسر عالی پناهندگان را ندیده اید باید ببینید. این به نوعی فرمان آزادی چیزی است که کمیسر عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در واقع به رسمیت شناخته که این افراد تحت حفاظت حقوقی ملل متحد هستند.
در نتیجه ساکنان کمپ که تقاضا نامه داده اند حالا رسماً برطبق قانون بین المللی پناهجو هستند و ادعای آنها نیاز به بررسی دارد. قانون بین المللی می گوید که آنها باید بتوانند از حفاظت پایه یی در مورد امنیت و رفاهشان برخوردار باشند.
بنابراین من به شما می گویم که حداقل از نظر حقوقی همینطور اخلاقی هر فرد در آن کمپ تحت حفاظت رسمی ملل متحد است. و حقی برای یک اقدام اولیه، حکمی علیه مالکی یا برخی از این افرادی که او ممکن است اجازه دهد از آن طرف مرز بیایند و کار کثیفی علیه کمپ انجام دهند، به طور اساسی وجود دارد.
حالا اگر اجازه دهید به عنوان یک آمریکایی فقط از طرف خودم صحبت می کنم ـ ولی سابقه جالبی به عنوان بخشی از امنیت ملی بخشی از حقوق بشر دارم. ما جنگ عراق را نکردیم که به رژیم ایران اجازه دهیم دست سنگینش را در سراسر منطقه بگستراند. فکر کردن به جنگ به این منظور نبود که به رژیم ایران اجازه دهد دست بالا را در عراق، در سوریه، در لبنان داشته باشد. این یک راه حل بنیادگرایانه برای درگیری هیچ کسی نیست ـ این چیزی است که آنچه را ما سعی کردیم در عراق بکنیم، به مسخره می گیرد.
از نظر اینکه سیاست اینجا کجا ایستاده است. من به شما می گویم که در آمریکا ـ ما یک پایتخت بسیار پر تنشی داریم. مردم با هم جوش نمی خورند آنها به آن صورتی که قبلاً جشن داشتند، ندارند. جمهوریخواهان با دموکراتها صحبت نمی کنند. آنها با هم به بولینگ نمی روند. ولی یک چیز که روی آن توفق دارند همین موضوع است. یک حمایت دوحزبی از هر دو طرف در مورد حفاظت اشرف وجود دارد. از ایلیانا رزلهتنن که یک سخت سر از فلوریداست و رئیس کمیته امور خارجی مجلس است تا شیلا جکسون لی که اصلاً از نیویورک است همانطور که من هستم و بعد به تگزاس رفت و یک نماینده کنگره از تگزاس است، تا تد پو که علناً گفته است او تخصیص بودجه سازمان ملل متحد را به صورت مهمی مرتبط با عملکرد سازمان ملل متحد در این زمینه می داند.
بنابراین این موضوع راست، چپ و میانه است. چیزی نیست که شکاف ایدئولوژیکی در آمریکا داشته باشد و من هم فکر می کنم باید هشداری به مالکی باشد که هر کسی رئیس جمهور بعدی باشد ـ او کماکان اگر اجازه دهد این رفتار ادامه یابد ـ زورگویی و بدرفتاری ـ با مشکل مواجه خواهد شد. ولی من در مورد خود دستگاه نگرانم. باز با کنار زدن مسئولیت حفاظت که فکر می کنم شاید بهترین محصول دوره مدیریت کوفی عنان بعنوان دبیر کل بود.
بنابراین اینجا فکر می کنم درسی که باید با احترام به کمیسر عالی حقوق بشر و قطعاً به آقای مالکی از عراق داده شود این است که این یک خط روشن برای آمریکا، یک خط روشن برای ملل متحد است و خطی است که کسی نباید از آن عبور کند هم برای خودش و هم برای ما.
متشکرم.
برای دیدن فیلم اینجا را کلیک کنید
نخست وزیر سید احمد غزالی
«خانمها، آقایان، دوستان عزیزم در مقاومت ایران، به همه شما با نهایت احترام و ابراز مراتب ارادت وفادارانه خود درود می فرستم.
ابتدا اجازه دهید چند ثانیه خطاب به دو بانوی بزرگ چند کلمه بگویم
اول خطاب به خانم دانیل میتران، که روز گذشته از طریق رسانه ها آگاه شدیم به صورت اضطراری در بیمارستان ژرژ پمپیدو بستری شده اند: از صمیم قلب به ایشان می گویم که ما اطمینان داریم با این چالش جدید نیز مقابله خواهید کرد، همان طور که در تمام زندگیتان در مقابل چالشهای موجود در برابر آرمانهای بزرگ که دشوارترین و شرافتمندانه ترین ها هستند، ایستاده اید.
و خطاب دومم به یک بانوی بزرگ، به شماست خانم رئیس جمهور و خواهر گرامی مریم رجوی: ما امروز پیرامون شما گرد آمده ایم تا با صدای بلند بگوبیم و نگرانی زیادمان را در این لحظه فریاد بکشیم که عبارت است از ضرورت به فوریت فراهم آوردن شرایط لازم جهت تضمین حفاظت، امنیت، شأن و کرامت و آزادی ساکنان اشرف.
همچنین اجازه دهید امروز به عنوان یک شهروند جهان نگران صلح و ثبات کره زمین و به عنوان شهروند یکی از کشورهای حوزه عرب و اسلامی، الجزایر نیز صحبت کنم که در آن تمام نگاهها مانند نگاه مردم دیگر کشورها به اکران تلویزیونها دوخته شده که تصاویر وقایع روزانه در تونس، لیبی، یمن، سوریه و مصر را نشان می دهند، اما در عراق نیست, زیرا در آنجا تلویزیون این تصاویر را نشان نمیدهد.
آنچه در عراق میگذرد مستقیماً به همه ما مربوط است، بخصوص در شرایطی که شاهد چیزی هستیم که آن را «بهارعرب» نام گذارده اند.
دغدغه خاطر ما در قبال اشرف این است که جامعه بین الملل باید در تمامیت خود به فوریت اقدام کند، بخصوص بخشی از جامعه جهانی که من هم عضو آن هستم یعنی حوزه عرب و اسلامی، زیرا آنچه دیروز در اشرف گذشت و آنچه امروز می گذرد و آنچه فردا ممکن است روی دهد، تأثیر مستقیم کوتاه و میان مدت بر سیر وقایع در دیگر نقاط حوزه عرب و اسلامی و به مراتب فراتر از مرزهای ایران خواهد داشت.
نخستین ثمره جنگ 2003 در عراق این بود که این کشور را تحویل رژیم ایران دادند. چنانچه وقایع نا مبارکی در اشرف یا به طورکلی در مسأله ایران روی دهد، نه اروپا و نه ایالات متحده هیچیک از آثار منفی آن برکنار نخواهند ماند.
در وهله اول مسأله اشرف دارای سه وجه آزار دهنده است: اولی مربوط است به حقوق انسانی و اخلاقی یک جامعه 3500 نفره، دوم نقض فاحش حقوق بین الملل و سوم یک تهدید سنگین که متوجه صلح و ثبات است، نه صرفاً درهمسایگی ایران بلکه درعراق، فلسطین، شبه جزیره عربستان و آفریقای شمالی.
به لحاظ انسانی و اخلاقی کافی است یادآوری کنم که حدود سه سال پیش دولت عراق به دستور مستقیم رژیم ایران مرتکب یک عمل وحشیانه گردید که نامی برآن نمی توان نهاد و دیدیم چه کردند از محاصره اقتصادی گرفته تا شکنجه روانی و آوردن سلاحها و تجهیزات سنگین
تازه پس از این وقایع فاجعه بار به این ضرب الاجل معروف رسیده ایم که شما، خانم رجوی، به آن اشاره کردید یعنی 31 دسامبر 2011 که دولت عراق به قول خود می خواهد «اشرفیها را با تمام ابزار و وسایل ممکن اخراج کند».
سخنرانان دیگر که صاحبنظر تر از من هستند درباره بعد حقوقی مسأله اشرف با شما سخن گفته یا خواهند گفت. لذا دراین باره شاید به یادآوری این نکته اکتفا کنم که دولت عراق در پایان سال 2008 به دنبال موافقتنامه «سوفا» با ارتش اشغالگر ایالات متحده که درحال انتقال مسئولیتهای خود به دولت عراق بود، به لحاظ حقوقی در کادر یک موافقتنامه بین المللی خود را متعهد ساخت که ازساکنان اشرف حفاظت کند. این تعهدی است که به گردن گرفته و امضا کرده است. اما همین دولت است که به دلیل سرسپردگی آشکارا اعلام شده اش به رژیم ایران، سه سال است به سبعانه ترین وجه رفتار می کند.
و توجیهش هم اینست: من دلایل رسمی عنوان شده دولت عراق را نقل می کنم: «من این جماعت را نمی خواهم چون هیچ استاتویی ندارند. و چون فاقد استاتو هستند، حضورشان درخاکم به حاکمیت من لطمه می زند».
اما شکر خدا، زیرا خداوند اغلب امور را به خوبی برمی گرداند، به فضل خالق بزرگ، ما با رضایت خاطر و قدر شناسی از موضع جدید رسماً اعلام شده کمیساریای پناهندگان آگاه شدیم.
پیش از من به شما این موضع رسمی کمیساریا را گفتند که برای نخستین بار در تاریخ روابط مجاهدین خلق یا ساکنان اشرف با کمیساریای عالی پناهندگان، با دبیرکل کمیساریای عالی پناهندگان است که حق داشتن استاتوی پناهندگی برای تک تک ساکنان اشرف به رسمیت شناخته می شود.
کمیساریا این را مورد تأکید قرار داده و این موضع یک پیشروی و سد شکنی سیاسی بی اندازه مهم است.
در واقع، پیامد اول آن اینست که کلاً استدلال یا بهانه استاتو را منتفی می کند.
این تصمیم به واقع تا حدود زیادی باعث آرامش ما می شود, ولی بطور کامل به ما تضمین نمی دهد.
همان طور که آقای استیونسون گفت باید این ضرب الاجل از میان برداشته شود. پس باید شرایط و امکانات را فراهم ساخت. البته من نمی خواهم به عنوان انتقاد بگویم چرا که خانم پیلای در فردای 8 آوریل با بیاناتی شجاعانه و شرافتمندانه کشتار اشرف را محکوم کرد. اما فعلاً چیزی به فعل درنیامده است. اکنون وقت عمل است، چرا که کمیسرعالی مسئولیت دارد و یونامی و به طورکلی سازمان ملل متحد باید امکانات حفاظت از اقدامات کمیساریای عالی پناهندگان و لذا حفاظت از کاندیداهای استاتوی پناهنده را نیز دراختیار داشته باشند.
حال می پردازم به بعد سوم از سه وجهی که برشمردم که بعد ژئو پولیتیک است.
مسأله اشرف یک بعد ژئوپلیتیک و ژئو استراتژیک هم دارد که به مراتب از مسأله ملی ایران فراتر می رود. اصرار شدید رژیم ایران برای ریشه کن کردن گروهی که به عنوان شاخص اصلی مقاومت ایران شناخته شده بیان ظالمانه یک استراتژی بنیانی در داخل است جهت دائمی کردن سلطه رژیمی منفور بر یک خلق و لذا مستلزم از میان برداشتن دشمن شماره یک رژیم است. دشمن شماره یک تنها سازمانی است که قادر به بر زمین زدن این رژیم است لیکن درحال حاضر متأسفانه دست و پایش را قدرتهای غربی و به خصوص بزرگ ترین آنها بسته اند. این یک استراتژی شناخته شده و در جوهر خود وجه مشترک تمام رژیم های اقتدارگرا و بر این پایه استوار است که مردم داخل کشور را از طریق اقداماتی در بیرون مرزها در بند و کنترل نگاه میدارد و استراتژی دوم از همین پایه نشأت می گیرد که همانا استراتژی بسط و توسعه است و هدف خود را سلطه یابی بر کل حوزه عرب و اسلامی قرار داده و توان آسیب رسانی بزرگی را نیز به این منظور فراهم آورده است.
بعضی از ما عکسهای کنگره یی را که سه روز پیش در تهران برگزار شد و اسمش را کنگره بیداری اسلامی گذاشته اند یعنی رنسانس اسلامی، دیده ایم که درآن علاوه بر ابواب جمعی همیشگی رژیم ایران، گویا مدعی شده اند نمایندگان
110 کشور درآن شرکت کرده اند. و تصاویر عجیبی دیدیم از مقامات دولت عراق، یعنی دولتی که قراراست مستقل باشد، که دست می بوسند، اینها مقامات یک دولت به اصطلاح دموکراتیک هستند که با رئیس یک رژیم بیگانه بیعت می کردند.
رژیم ایران علاوه بر وزن سنگین تاریخی چند هزار سالة آن، تنها کشور حوزه عرب و اسلامی است که در آن یک نیروی بدیل برای جایگزینی رژیم حاکم حی و حاضراست. این نیروئی نیست که صرفا برای ایستادن در برابر رژیم فعلی متولد شده باشد. این نیرو مدتها پیش از جمهوری اسلامی، در زمان شاه و درخط میراث معنوی مصدق مشهور متولد گردید.
پس این سازمانی است با نیم قرن سابقه و ریشه در بین مردم که نظیر و معادلش در هیچ کشوری وجود ندارد.
دوم، از این بابت که معتقدم رژیم ایران میخواهد به هر طریق ممکن توان آسیب رسانی خود را برای آنچه که قصد ممانعت از وقوعش را دارد، توسعه دهد. رژیم ایران قادر به تأمین صلح در فلسطین نیست اما امکان بر باد دادن پروسه صلح فلسطین را دارد. رژیم ایران امکانات تحمیل یک رژیم بخصوص بر یک کشورعرب را ندارد اما امکانات ایجاد مانع بر سر راه هر روند مثبت را داراست. این در جوهر استراتژی و ماهیت این رژیم دیکتاتوری توسعه طلب نهفته است.
آنچه عجیب است اینکه ما اغلب شاهد نوعی پارادوکس هستیم به این ترتیب که دولت آمریکا از یک سو و رژیم ایران از سوی دیگر که خود را دشمنان قسم خورده یکدیگر معرفی می کنند، اغلب در یک سمت قرار می گیرند.
مثلا سازمان مجاهدین درسال 1997 توسط بیل کلینتون به دلایل سطحی و ساده لوحانه صرفاً برای خوشامد رژیم که در که در آن مقطع می خواستند کارت خاتمی را بازی کنند تحت پیگرد قرار گرفتند. درحالی که ارتش آمریکا رسما درسال 2003 اعلام کرده بود که این یک سازمان تروریستی نیست.
به یمن تلاشهای چندین ساله و نبردهای حقوقی و سیاسی تحت سرپرستی پیشگامانی مانند آقایان ویدال کوآدراس و استیونسون که اکنون مورد حمایت اکثریتی از پارلمانترهای اروپایی قرار دارند، تمام کشورهای اروپایی ناگزیر شدند به دستور عدالت اروپا نام مجاهدین را از لیست خارج کنند.
به این ترتیب اکنون تنها دو کشور باقی مانده که سازمان مجاهدین خلق را یک سازمان تروریستی می شناسند: ایالات متحده و رژیم ایران.
مثال دوم وقایعی است که هم اکنون در فلسطین جریان دارد. رژیم ایران مایل نیست که این مسأله حل وفصل شود رژیم مخالف این ابتکار است , آنها روی شقه شدن فلسطینی ها بازی می کنند و با ابتکار ابوعباس برای اخذ شناسایی فلسطین از سازمان ملل متحد مخالف است.
کدام کشور دیگری همین موضع را دارد؟ ایالات متحده آمریکا!
این نکته یی بود که می خواستم توجهات را به آن جلب کنم و کلماتم را سنجیده ام: به نظر من یک پیوند مکانیک یا حتی دیالکتیک به لحاظ ژئو پلیتیک بین مسأله ایران و مسآله کلی حقوق و دموکراسی وجود دارد.
از نگاه من تنها اشرف تنها درخطر نیست بلکه یک میثاق و وعده برای آینده درخطر است. من به خوبی سخنان پنج سال پیش سرهنگ فیلیپس را به یاد می آورم که گفته بود: «من افسری هستم که مدت 18 ماه در تحقیقات ارتش آمریکا در جریان خلع سلاح ساکنان اشرف شرکت داشتم که پس از آن با تک تک ساکنان قراردادی به امضا رسید» و افزود: «من از کسانی هستم که درتحقیقات شرکت داشتم و می توانم به شما بگویم که آرزو داشتم دخترم در اشرف می بود تا ببیند که سازمان مجاهدین خلق ایران چگونه رفتاری با زن ایرانی دارد». همین وعده برای آینده جوامع اسلامی است که وقتی کسی می خواهد اشرف را بکشد، این امید را هم می خواهد بکشد. متشکرم.
کریستین پرگو، رئیس مشترک شورای قانونگذاری ژنو
از شما متشکرم.
خانم رئیس، دوستان عزیز، دوستان عزیز اشرف، ما باید برای نجات اشرف در آماده باش باشیم. قطعاً ما باید برای نجات اشرف در آمادگی بمانیم! ما خوشحالیم که کمیساریای عالی پناهندگان نهایتاً موقعیت پناهجویی را به رسمیت شناخته است. ولی برای اینکه نهایتاً به این دستاوردها برسیم چه کارهایی باید میکردیم؟ باید سالها رنج می کشیدیم، بربریت ماه آوریل امسال و همه این رنجها را باید تحمل میکردیم تا نهایتاً چیزی تکان بخورد. نیاز به صدها تظاهرات بود. نیاز به سخنرانی مکرر شخصیتها بود. نیاز بود که کمیته ها به حرکت در بیایند. باید که جامعه ایرانی با قدرت دخالت می کرد تا کنفرانسهایی در سراسر دنیا برگزار شود. و همه اینها، به خاطر اپوزیسیون ایران، به خاطر شورای ملی مقاومت ایران، مجاهدین خلق، بود و من در اینجا میخواهم از آنها تقدیر کنم: آنها اشرف را نجات دادند.
در عین حال، نمی توانم خودم را در این چهاردیواری بیابم و خاطره کاظم رجوی را یادآوری نکنم. بیاد بیاورید که رژیم خمینی او را تا این مکان تعقیب کرد، تا اتاقش، که او را به قتل برسانند. او که به طور خستگی ناپذیر نقض حقوق بشر و بربریت رژیم را محکوم میکرد. حتی باید، این درهای امنیتی که شما از آن عبور کردید را برای محافظت در مقابل تروریستهای دولت ایران می گذاشتیم. این درها از آن زمان اینجا هستند. وقتی از آنها عبور می کنید به یاد بیاورید که آنها در این محل علیه وحشیگری ملاها گذاشته شده که متوقف نشده است.
شما میدانید این درها رژیم خمینی درایران را از قتل کاظم رجوی در 24 آوریل 1990 در نزدیکی اینجا باز نداشت. همینطور به خاطر بیاوریم که این جنایت کماکان بی مجازات باقی مانده، مثل جنایات متعدد دیگر حکومت ایران و قاتلین بدون مجازات زندگی می کنند.
ولی اگر کاظم امروز اینجا بود، با شما اینجا بود در ردیف اول مدافعین اشرف.
شما به خوبی میدانید که رژیم ایران مسیر سرکوبش را دنبال می کند و ما واقعاً با یک رژیم ضد قانون طرفیم، رژیمی که، هیچوقت به اندازه کافی تکرار نمیکنیم، مردم خودش را وحشیانه سرکوب می کند.
خانم رجوی الان از 23 حلق آویز در یک روز صحبت کرد!
و در اینجا هم رژیم بیشرمانه اعلام میکند نمی خواهد اجازه ورود به گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد را برای بررسی نقض حقوق بشر در ایران را بدهد. این را باید محکوم کرد.
همینطور میدانیم این رژیم از هشدارهای آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد فعالیتهای مخفی هسته یی اش بیزار است. رژیمی که تا دخالت در امور داخلی همسایگانش پیش میرود. به خوبی می دانیم که وقتی به اشرف میرسد، این دخالت در عراق چقدر قوی است!
تغییراتی که در خاورمیانه در جریان است باید رژیم ایران را که نابودی اپوزیسیون اصلیش را می خواهد، بترساند.
چیزی که در اینجا مهم است این است که باید 3400 مرد و زن بی دفاع و بی سلاح که امروز در اشرف هستند حفاظت شوند. امروز آنها چکار می کنند؟ آنها از سر خم کردن در مقابل رژیم امتناع می کنند و هدف وحشیگری رژیم و همدستانش در عراق هستند.
ولی سؤال جدی که مطرح است این است سازمان ملل متحد چکار کرده و چکار می کند و حالا چه خواهد کرد؟ بی عملی سازمان ملل متحد قابل قبول نیست. بی عملی ملل متحد نقض تمام وظایفش است. ما باید تکرار کنیم، فریاد بزنیم، حالیشان کنیم هرجایی که می توانیم این را پخش کنیم.
حضور 24 ساعته ناظرین سازمان ملل متحد، وظیفه یی است که بسیار در آن تاخیر شده است. آگر آنها 8 آوریل حاضر بودند آیا فکر می کنید حملات، 36 مرد و زنی را که به طور صلح آمیز در کمپ اشرف به سر میبردند، می کشت؟ دلیلش این است که بین اکتبر 2009 و ژوئیه 2010 که این ناظرین حضور داشتند، فشار و آزار کمی روی اشرف وجود داشت.
به این دلیل است که، دوستان گرامی و دوستان عزیز در اشرف، در حالی که در این جایگاه بلند حقوق بشر نشستهایم، امروز یکی از خواستهای اصلی ما، به خانم پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر بر میگردد.
درخواست بسیار روشن و بسیار عملی است: خانم پیلای، فوری است! حفاظت اشرف فوری است! همین امروز اقدام کنید! نمی توانید صبر کنید تا اینکه خیلی دیر بشود!
ساکنان اشرف منتظر تصمیمات شما هستند ـ ما منتظر آن هستیم! آنها به شما نیاز دارند روی شما حساب می کنند و ما می خواهیم روی شما حساب کنیم!
از شما متشکرم
بسیار مایلم به تقدیری که آقای غزالی از خانم میتران کرد بپیوندم.
مارک فالکه، نماینده پارلمان ژنو
متشکرم آقا ی رئ یس، متشکرم خانم رجو ی. چ یزها ی ز یاد ی گفته شدند. حالا با ید به چ یز ی اشاره کرد؟
ما افتخار م ی کن یم که سازمان ملل متحد، نما یندگ ی اروپا ی ی، و ن یز کم یسار یا ی عال ی پناهندگان را دار یم. بنابرا ین به آنها می گوییم لطفا ما را شرمسار نکن ید! ا ین مؤسسات نبا ید ما را شرمسار کنند.. بی عملی آنها غیر قابل قبول است.
ا ین افراد برای انجام این کار حقوق م ی گ یرند، و فکر م ی کنم آنها ب یشتر از من حقوق م ی گ یرند، ب یشتر از اکثر یت مردم حقوق م ی گ یرند. آنها حقوق م ی گ یرند که عمل کنند، تمام ی افراد ی که از آزاد ی دفاع م ی کنند، تمام ی افراد ی که عل یه بربر یت مبارزه م ی کنند موافقند. چطور است که سازمان ملل متحد کار ی نم ی کند؟ مسأله بزرگ ناکارآمد ی ا ین سازمانها وجود دارد. ا ین بس یار خط یر است چون علاوه بر ا ین ما به ا ین مؤسسات حقوق م ی ده یم.
به نام جندین پارلمانتر ژنو و سوئ یس که هم یشه برا ی پ یوستن به هدفهای عادلانه حاضرند ... من فقط یک هدف را عادلانه م ی ب ینم: ا ین آرمان آزاد ی، دموکراس ی و بردباری است که توسط خانم رجو ی نما یندگ ی م ی شود.
ما از شما حما یت م ی کن یم، خانم رجو ی، ما همواره از شما پشت یبان ی م ی کن یم و ما اطم ینان دار یم که شما در ا ین هدف آزاد ی پ یروز خواه ید شد!
ب ی نها یت از شما ممنونم.
پرویز خزایی
با سپاس از شما رئیس جلسه، سخنرانان برجسته و خانم رجوی.
من بسیار خشنود و مفتخرم که در اینجا حضور دارم. کاملاً تحت تاثیر حجم اطلاعات و نظرات متعددی قرار گرفتم که توسط سخنرانان و متخصصان مختلف با زمینه های فکری متفاوت بیان گردید.
من سخنی برای حضار برجسته دارم. با دیدگاهی که من به موضوع دارم، می توانم تمام جزئیات دخبل در آن را دریابیم برای اینکه جامعه بین المللی دست به یک اقدام صحیح, سریع و موثر برای حل و فصل این مورد حاد و بی همتا بزند. من می توانم از عقاید و نظرات مختلف که در اینجا گرده هم آمده ایم بگویم که دو مورد خیلی روشن وصریح وجود دارد.
اولی برای شورای امنیت سازمان ملل متحد به جهت دخالت در موضوع و دیگری برای دادگاه جنایات بین المللی است.
آنچه که در این میان گم شده، مورد تعجب من است و اینکه چرا نتوانیم به آن برسیم.
من به سخنان دوست عزیزمان آقای غزالی اشاره می کنم که می گوید. – این یک مانع ژئوپلتیک است که یک مانع جدی در راه ارائه درست این پرونده به ارگانهای بین المللی ذیربط بوجود می آورد,-
می توانیم ببنیم, همانطور که آقای رئیس جلسه گفتند ما باید متحد و منسجم عمل کنیم.
راه دیگری وجود ندارد، فقط انسجام است که می تواند اجازه دهد این موضوع به صورت عمومی و همه گیر مطرح شود. با موفقیت دراین کارزار که به خوبی مشهود است، جامعه بین المللی به مرور از خواب بر می خیزد و اقدام مناسب انجام میدهد که آخرین آنها بیانیه کمیساریای عالی بوده است.
من فقط می توانم بگویم که موفقیت اشرف، همچون سنگری برای آزادی ایران و منطقه است و همچنین مدلی برای سایر سازمانها و گروهها، ملیتها و مردم سایر نقاط جهان است که با سرکوب صدایشان مواجه اند و مشکلات آنها در راهروهای سیاسی و دیپلوماتیک وزارتهای خارجه و همچنین در راهروهای نهادهای مختلف سازمان ملل متحد گمشده است. اجازه دهید که تأکید کنم موفقیت اشرف، زمینه را برای بسیاری از سازمانها و مردم آزادیخواه در سراسر جهان هموار خواهد کرد.
متشکرم.
گانی یاتسوس
با سپاس از رئیس جلسه و خانم رجوی، من از بنیاد حقوق بشری مارنگوپوس هستم.
سازمانهای غیر دولتی، مشابه با سازمان ما که اینک در این جلسه حضور دارند.
یکی از رخدادهای بعد از وقوع جنایات علیه کمپ اشرف و در شرایطی که ما فقط اخبار مربوط به ایستادگی اشرفیان برای آزادی و دموکراسی را می شنیدیم، موردی بود که اخیراً اعلام شد و به راستی یک پیروزی بزرگ است، یعنی اینکه وضعیت پناهجویی برای ساکنان اشرف مشخص گردید. معتقدم این امر، یک فرصت برای همه سازمانهای غیردولتی فعال در زمینه حقوق بشرخواهد بود که تلاش کنند و با یکدیگر به همکاری بپردازند و راه حلی بیابند.
در اینجا افرادی هستندکه قبلاً کارهای ارزشمندی انجام داده اند، اما من فکر میکنم لازم است تا تحرک و بسیج گسترده یی توسط تعداد بیشتری از سازمانهای دولتی صورت گیرد تا بر خانم پیلای و همچنین دبیر کل سازمان ملل متحد فشارهای لازم وارد شود و درباره استقرار ناظران در کمپ اشرف اقدامات لازم را به عمل آورند.
با تشکر
گیسو شاکری
با سلام بر شما و درود به همه شهدای اشرف
من یک آرتیست هستم و فعال جنبش زنان، از سوئد آمدم.
خیلی کوتاه فکر کردم لازم است اینجا نکتهیی را رویش تأکید کنم و آن مسأله 1000 زن مجاهد در اشرف است. مسأله زنان در اشرف مسأله تمام زنان جهان است و فکر میکنم خانم پیلای یک مسئولیت مضاعف دارد در مورد حفاظت از اشرف و خصوصاً حفاظت از زنان اشرف. متشکرم
استیو اینفیلد
واقعاً مایلم که خانم پیلای فیلمی که روی سایت یوتیوب هست را به طور آزادنه ملاحظه کند. جوهره اینکه چرا همه ما اینجا جمع شده ایم، به خوبی در آن ویدئو نشان داده شده است. جایی که عمل شجاعانه زنان ـ نه مردان ـ در قرار گرفتن مقابل سلاحهای سربازان قاتل و تروریست عراقی با سپرهای چوبی، به سادگی نشان داده شده است. حالا اگر هنوز هم کسی در شک اینکه چه کسی تروریست است به سر می برد، فقط کافی است به این نمایش در یوتیوب نگاهی دقیق بیندازد.
همانگونه که خانم رجوی گفتند، تروریستهای واقعی آنانی هستند که مردم را می کشند. هر 8 ساعت یک نفر کشته شده است، آیا شما میتوانید تصور کنید تحت چنین رژیمی زندگی کنید؟ فکر میکنید این چگونه رژیمی است؟ این یک رژیم تروریست است، رژیم حاکم بر ایران تروریست است و باید تغییر کند.
مبارزان واقعی برای آزادی آنانی هستند که برای صلح و دموکراسی به طور غیر قابل باوری به طرز شجاعانه می جنگند و اینجا از شما میپرسم آیا کسی در این جلسه هست که در مقابل گلوله یی که به سمتش شلیک شده با سپر چوبی دفاع کند؟ چه کسی در اینجا می تواند اینکار را انجام دهد؟ فکر نمی کنم من بتوانم!
بنابراین بیخردی را کنار بگذارید و حفاظت از کمپ اشرف را شروع کنید. این تأخیر مسخره را پایان دهید، مبارزان واقعی آزادی را از لیست تروریستی خارج کنید و برای مبارزه با تروریست واقعی یعنی رژیم ایران اقدامی انجام دهید.
با سپاس
آوا ندیا
خیلی متشکرم. نام من آوا ندیا از انجمن بین المللی ـ فضایی افریقا - من یک سنگالی هستم و مدت 30 سال است که در ژنو زندگی میکنم. من از سازماندهندگان و به خصوص دوستم فارادی تشکر میکنم برای دادن این فرصت به من که سوار قطار در حال حرکت مبارزه، برای دفاع از ساکنان اشرف بشوم. از آغاز این شورا، ما با سه کلمه سر و کار داریم: همانطورکه رئیس این نشست گفت، بسیج، تقلا کردن و بسیج. از زمانی که سازمان ملل متحد در سپتامبر 2010 شروع کرد و فردا مجدداً در نیویورک آغاز خواهد شد، برای انجام بررسی. بررسی کنفرانس هزاره در سپتامبر گذشته، بررسی دوربان بعلاوه 10 که فردا در نیویورک برگزار خواهد شد.
من به یاد دارم که در شب کنفرانس دوربان در سال 2001، کمیسر سابق حقوق بشر، خانم رابینسون، ما را صدا کرد تا به ما بگوید: دوربان یک لحظه بزرگی خواهد بود، کنفرانسی است جهانی علیه نژادپرستی، بیگانه ستیزی و به همراه آن عدم تحمل (دیگران) و غیره. ما به جهان از پیش مشخص شده یی تعلق داریم.
ما این آزادی را نداریم که همه چیز را بگوییم. اما شما، جامعه مدنی، شما میتوانید آنچه را که پروتکل و دیپلوماسی، ما را به انجام آن ممنوع میکند، بگویید.
بنابراین در رابطه با قرارگاه اشرف، من به خودم می گویم که ساعت و لحظه اش فرا رسیده که یک ائتلاف جهانی از جامعه مدنی،(تأسیس شود). من برادرمان، آقای سید احمد غزالی را دعوت میکنم برای اینکه به او اعلام کنم ما باید یک انجمن عربی ـ آفریقایی را فوراً تأسیس کنیم.
بنابراین لحظه آن رسیده است و من امیدوارم و این درخواست را دارم که: در پایان این شورای حقوق بشر یک ائتلاف جهانی از جامعه مدنی شمال و جنوب برای مبارزه با بی عدالتی اجتماعی، علیه تبعیض از هر نوع، برای یک دنیای بهتر برای پیشبرد صلح و دموکراسی ایجاد بشود.
متشکرم.
سخنان پایانی مریم رجوی
من میخواستم از شما، آقای میشل ژولی و ژان فرانکو، به خاطرسازماندهی این نشست خیلی مهم مشخصاً در این شرایط بسیار حساس برای مردم ایران و ساکنان اشرف تشکر کنم. از سخنرانی فوق العاده همه سخنرانان سپاسگزاری میکنم. اما میخواستم چند نکته بسیار مهم را برای ادامه کار وتلاشهایمان برای رسیدن به اهدافمان در این شرایط گواهی بدهم . من فکر میکنم بعد از بیانیه کمیسیاریای حقوق بشر اگر مطالب اطلاعیه را دیده و شنیده باشید، همچنانچه گفتم درمرحله اول بسیار مهم و ضروری، ولی ناکافی است.بدین خاطر باید ادامه داد. اولاً فکر میکنم که مسئولیت دبیر کل سازمان ملل متحد و همچنین کمیسیاریای حقوق بشر خانم پیلای این است که بلافاصله دست به اقدام عاجل در حفاظت اشرف بزنند به همین خاطر باید اعلام کرد که کمپ اشرف مانند یک منطقه غیر نظامی تحت حفاظت سازمان ملل متحد است و باید ناظرین بین المللی را در اشرف مستقر کنند. ثانیاً مسئولیت دولت سوئیس است همچنانکه شما گفتید، دولت سوئیس نگاهبان قراردادهای کنوانسیون ژنو و قوانین بین المللی مشخصاً در قبال سازمانهای بین المللی، در اینجا، ژنو است.
به همین خاطر دولت سوئیس در قبال حفاظت از ساکنان اشرف، مسئولیت دارد. ثالثاً مسئولیت آمریکا و کشورهای غربی و اتحادیه اروپا حمایت از کمیساریای پناهندگی است و همینطور فشار آوردن بر دولت عراق در حذف ضرب الاجل تا پایان سال 2011 است. زیرا این ضرب الاجل نشان میدهد که دولت عراق خواهان تدارک یک حمله جدید است. به همین خاطر فکر میکنم که ضروری است کارزار ما و این بسیج تا به انتها برای رسیدن به اهداف جدیدمان ادامه پیدا کند، یعنی با حمایت یونامی، خانم پیلای و سازمان ملل متحد در کنار کمیسیاریای پناهندگی برای حفاظت از ساکنان اشرف. از تلاشهای شما و از این جلسه متشکرم. من مطمئنم که یک روز پیروزی مردم ایران را جشن میگیریم و مطمئنم یک روز آزادی و دموکراسی و برابری و همزیستی مسالمتآمیز و تمامی ارزشهای خوب و انسانی به ایران آزاد و دموکراتیک خواهند آمد.
بسیار متشکرم.