ایاد جمال الدین روحانی برجسته شیعه و عضو کمیته روابط خارجی پارلمان عراق در گفتگو با تلویزیون الشرقیه عراق، در مورد دخالتهای رژیم ایران در عراق سخن گفت. ترجمه بخشهایی از این مصاحبه را در زیر میخوانید:
ایاد جمال الدین: من ایاد جمال الدین, پدرم سید رئوف جمال الدین که یکی از فقها و ادیبان و شعرای نجف اشرف بود و از یک خانواده علمی و ادبی و دینی هستم و عمویم مرحوم سید مصطفی جمال الدین بود
مراحل مهمی در زندگی داشتم و اینرا طلب کرد که سال 1979 عراق را ترک کنم و به سوریه رفتم و بعد از مدت کوتاهی برای درس خواندن در حوزه علمیه قم از سوریه به ایران رفتم و از سال 1979 در آستانه انقلاب اسلامی در آنجا ماندم تا سال 1995 و در آنجا ازدواج کردم و بعد از آن به امارات متحده عربی, دبی رفتم و بعنوان امام مسجد, یعنی از سال 95 تا 2003 در امارات بودم و بعد از سقوط نظام در سال 2003 به عراق آمدم…
مجری: برمیگردیم به قم که در آن حوزه دینی هست و معمولا منظور این است که در امور دین درس میخوانند یعنی تخصص در امور دین است یعنی تو فرزند حوزه علمیه قم هستی و این یعنی قلب و روح ایران است چه چیزی باعث شد که از مخالفان شدید ایران باشی حتما که وقتی رفتی ایران و درس خواندی, آدم همیشه به یاد خاطرات زیبایش می افتد پس چه چیزی باعث این تغییر شد؟
ایاد جمال الدین: من همچنان قم را دوست دارم همچنان خیابانهایش و خاطرات درس خواندم وخاطرات دوستانم که همچنان آنجا هستند وجود دارد, حقیقت این است که علت آن همان حوزه است این حوزه یک دریای پرتلاطم افکار است تو میبینی که خیلی از مردم که بیطرف هستند و به فکر خودشان هستند معمم هستند و لباس عبا دارند …… من خواهان لائیک هستم آنجا خیلی از مراجع دینی بزرگ هستند که به ضرورت حکومت لائیک ایمان مطلق دارند ولی آنها بیان نمی کنند و یا با کلماتی علمی خیلی پیچیده بیان می کنند و کسی نمی فهمد مگر کسی که تخصص آن را داشته باشد و البته آنها قصد مشخص دارند یعنی با کلماتی صحبت می کنند که مشابه معادلات ریاضی است اگر آنها را جمع بزنی فاش می شود که دیدگاه اصیل آنها این است که بهترین نظام حاکمیت برای بشریت یک حاکمیتی است که بر هیچ ایدئولوژی متکی نباشد بلکه خواهان امنیت وخدمات برای همه باشد.
مجری: آیا منظورت این است که اختلاف شما با ایران بر سر حکومت اسلامی ومخالفت با لائیتیسه است؟
ایاد جمال الدین: اول اختلاف فکری در حکومت اسلامی ودر مرحله بعد اختلاف سیاسی است. از جنبه سیاسی بعد از سقوط رژیم صدام حسین دخالت ایران در امور عراق روشن است البته دخالت های غیر ایرانی هم وجود دارد اما دخالت ایران بیشتر از دیگران است, ایجاد شبه نظامیان, دخالت در پروسه سیاسی واینگونه امور که ما مخالف آن هستیم. اما اولین اختلاف من با آنها بر علیه ولایت فقیه در سال 1983پدیدار شد که یک موضع صرف فکری بود چرا که من در سیاست با آنها نبودم بلکه فقط یک فرد خارجی بودم که در کشورشان اقامت داشتم, اما بعد از سقوط رژیم صدام حسین وشناختم نسبت به پیشینیه توسعه طلبانه رژیم ایران که رژیمی تمامیت خواه است که نه فقط بر عراق بلکه قصد حاکمیت بر کل منطقه را دارد واین موضوعی است که صرفنظر از اینکه کسی ایران را بشناسد یا نشناسد وصرفنظر از اینکه این دولت ایران یا ترکیه یا عربستان یا سوریه یا هر کشور دیگری باشد, هیچ فرد عاقلی امکان ندارد که بپذیرد. هر فرد عاقلی اینکه مستعمره کشور دیگری باشد را رد می کند, چه بسا گفته شود که باشه! چرا امریکا را نمی بینی؟ آیا امریکا کشور ترا مستعمره خود نکرده است؟ امریکا خواهد رفت ومی خواهد از عراق خارج شود اما استعمار ایران بگونه دیگری است, اشغال ایرانی بوسیله تانک وهواپیما نیست بلکه استعمار عقلها وفرهنگ واقتصاد وحاکمیت ملی است واین امری است که امکان سکوت در برابر آن وجود ندارد.
مجری: شما چگونه به چادر ناصریه رسیدید واولین ارتباط شما با امریکاییها چه موقع بود؟
ایاد جمال: ما قبلا با دکتر ایاد علاوی روابطی داشتیم وما با یکدیگر در رابطه با تغییری که عراق در پیش رو داشت کار کرده و هشدار می دادیم, بنابراین در این فضا من هم بودم وما به چادر ناصریه رسیدیم و من تصور کاملی از آنچه که باید وضعیت سیاسی در عراق می داشت, داشتم وهر آنچه که گفتم مبنی بر جدایی دین از دولت ونه سیاست, بخاطر راضی کردن امریکاییها نبود والان هم تکرار می کنم که بخاطر راضی کردن امریکاییها ودیگران نمی باشد و شاید کسانی که این حرف را شنیدند شوکه شده بودند وبرداشت درستی از این حرف نداشتند وبا خود می گفتند که این فرد عمامه دار خواهان لائیتیسه است وبا امریکائیها آمده و... اما بمرور زمان بتدریج مردم فهمیدند که ایاد جمال الدین کیست وبرنامه اش چه می باشد و چرا خواهان لائیتیسه است. من خواهان راضی کردن هیچ کس نبودم اما می فهمیدم که ابرهای تیره ای بسمت عراق روان است که خواهان نفرت وکینه ومذهب گرایی است وتوان سوزاندن تر وخشک را باهم دارد ومن از این امر می ترسیدم اما همین نگرانی بوقوع پیوست وما شاهد دریاهایی از خون بودیم که عراق را بدلیل نفرت وکینه فرا گرفت وبر همگی ما عراقیان است که مانند دیواری یکپارچه در برابر هر کس که خواهان تفرقه بین عراقیان بر اساس مذهب و قومی وغیره است, بایستیم.
مجری: نظریات شما ومسائلی که مطرح می کنید چه بسا که در رابطه با مشکل محقق کردن شان بنظر برسد ذهنی وخیالی باشند وشاید که نیاز به جسارت زیادی برای محقق کردن این امر باشد.
ایاد جمال الدین: من با عمر محدود خود مسائلی را در رابطه با مردم عراق دیده وخوانده وشنیده ام اما در کتابهای تاریخی ودر داستانهای اجداد مان نخوانده ونشنیده ام که جنگ داخلی ای در عراق رخ دهد که مضمون جنگ مذهب گرایانه داشته باشد. یعنی تا بحال نشنیده ام که یک عشیره شیعه باشد که بدلیل شیعه وسنی در برابر یک عشیره سنی گرد هم آمده باشند. بله جنگ بین عشیره بوده که مثلا فلان عشیره بدلیل زمین کشاورزی با عشیره دیگری درگیر شده اند یا اینکه فرزند فلان عشیره فلان کس را از عشیره دیگری زده باشد یا درگیری بین فلان محله با محله دیگری باشد اما درگیری بین شیعه وسنی را من تا بحال نشنیده ام واگر شما می دانید بمن بگویید واگر یکی از برادران تماشاچی یک نمونه سراغ دارد.
اگر یکی از بینندگان یک نمونه تاریخی جنگ مذهبی داشته باشد ولو بین دو محله و یا بین مردم ولو بین دو نفر وجود داشته بگوید. من میگویم اینها ذهنی و خیالی هست… من شیعه هستم و به آن افتخار میکنم و مراسم عزاداری حسینی را از زمان کودکی تا الان انجام میدهم و به آن افتخار میکنم. ولی نمی خواهم آنرا به همه مردم اعمال کنم و در برنامه های آموزشی وارد کنم. سنی نیز همچنین. او هم حق دارد به سنی بودنش افتخارکند.…مجری: در مورد روابطه با آمریکا آیا تو موافق خروج عراق از بند هفتم هستی؟
ایاد جمال الدین: اولاً برای ایجاد ارتش، بایستی بطور واقعی آنرا بنا نمود. نه اینکه اینطوری باشد که ارتش عراق الان هر شبه نظامی که سلاح دارد بگوید جزئی از ارتش عراق هستم. ارتش آمریکا وقتی آمد و ارتش عراق را منحل کرد و سلاح های ارتش عراق را به کارخانه های ذوب آهن سپرد و برای ارتش کلاشینکوف و چماق باقی گذاشت. تو میخواهی الان بیرون بکشی چطوری یک چنین ارتشی می تواند مسئولیت دفاع از کشور را به عهده بگیرد؟ چگونه؟ تو اول ارتش را مسلح کن. به این ارتش اجازه تولید سلاح بده. به من کمک کن که از مصیبت فرقه ای و مذهبی خارج شوم، تو مسائل اجتماعی تولید کرده ای. تو ریشه کنی بعث ایجاد کردی. ارتش را منحل کردی. تمام دستگاههای امنیتی را منحل کردی. تو مشکلات ایجاد کردی تو منحل کردی و آمدی که درست کنی. قبل از اینکه به وضعیت اول ایجاد برگردد، میخواهی ترک کنی و بیرون بکشی. چه کسی بنای اینها را تکمیل می کند.
مجری : شما گفتید که از آمریکا دیدن کرده اید. آیا استراتژی آمریکایی واضحی وجود دارد و به چه سمتی این استراتژی میل می کند؟
ایاد جمال الدین: بحران آمریکایی ها, وعده های بزرگ و آرزوهای زیبایی است که اوباما در دوران کاندیداتوری مطرح کرد, مثل اینکه از عراق عقب نشینی می کنیم و از کجا و کجا عقب نشینی می کنیم, زندان گوانتانامو را می بندیم و از این قبیل وعده ها. وقتی که به ریاست رسید دید که وعده های انتخاباتی با واقعیت استراتژیکی در تناقض هستند. گفتیم اگر می خواهید عقب نشینی کنید خدا و محمد و علی یارتان بفرمایید عقب نشینی کنید ولی قبل از اینکه عقب نشینی کنید اول ارتش ما را مسلح و مجهز کنید و چگونه ما را تنها می گذارید که ایران یک طرف و کشوری دیگر یک طرف دیگرمان است, جز با مسلح بودن که بتوانیم از کشورمان دفاع کنیم آیا می شود؟ … گفتیم خوب الان به ایران و سوریه و لبنان نگاه کنید. نفوذ کدام یک قوی تر است گفتند ایران. گفتیم کدام نصف است ... با این حساب در جنوب تشدد سنی وجود دارد و در شمال نیز تشدد شیعی وجود دارد. چه کسی این چاههای نفت را برای شما حفاظت می کند عراقی که آن را ویران کرده اید و یا مصری که به بیش از چند بحران اقتصادی مبتلا است؟
مجری: معقول نیست که یک ابر قدرت مثل آمریکا دیدگاه روشنی نداشته باشد. آیا شما هیچ استراتژی مشخصی لمس کردید که وضعیت عراق در حالت بی ثباتی باقی بماند؟ آیا شما احساس می کنید که طرف آمریکایی می خواهد صحنه عراق را به دست ایران بسپارد؟
ایاد جمال الدین: قبل از هر چیز بگویم که زیادی اطلاعات بصیرت را کم می کند. آمریکا کشوری است که اطلاعات زیادی دارد. در دیدگاه استراتژیکی آنها کمبود و خلل وجود دارد. …… بر اساس آنچه من می فهمم چه علنی و چه در پشت پرده, آمریکایی ها عراق را ترک نخواهند گفت. بیشتر نیروهای خودشان را بیرون خواهند کشید ولی اجازه نخواهند داد که عراق به ایران واگذار شود و اجازه نخواهند داد که ایران بر منابع نفت کنترل پیدا کند کما اینکه اجازه نمی دهند که عراق از هم بپاشد یعنی تجزیه شود و این چیزی است که در آن شکی نیست. آمریکا هم مثل دیگران بشر است.
مجری: بگذارد در مورد تحولاتی در عراق صحبت کنیم که انگار نقش آمریکا نقش تماشاچی است. در مورد موضوع حذف کاندیداها که به نظر می رسد یک تشابه و الگوبرداری از شورای نگهبان در ایران وجود دارد, حتی رئیس جمهور ایران گفت که مخالف بازگشت بعثی ها می باشد. نظر شما در مورد حذف کاندیداها که با منش حاکم در دولت مخالفت می کنند چیست؟
ایاد جمال الدین: در واقع این یک امر شرمآور است و قبل از اینکه این یک بحران سیاسی و یا قانونی وجود داشته باشد یک بحران اخلاقی وجود دارد. و قبل از اینکه آیا قانون مشمول صالح المطلک می شود و یا نمی شود؟ یک بحران اخلاقی وجود دارد. این مرد تا این ساعت عضو پارلمان عراق می باشد و از مصونیت برخوردار است و پاسپورت دیپلماتیک دارد, بعد از وی برای اینکه کاندیدای انتخابات آینده شود جلوگیری می کنند. اگر صالح المطلک از کاندیداتوری در انتخابات آینده بخاطر مشمول بودن به قانون ریشه کنی و ستاد حسابرسی جلوگیری می شود ایا نباید پارلمان تشکیل جلسه دهد و بر حذف صالح المطلک از پارلمان فعلی رأی دهد؟ و وی را از عضویت پارلمان ساقط کنند و از وی پاسپورتش را بگیرند. چگونه می شود فردی که الان مصونیت پارلمانی دارد از کاندیداتوری برای پارلمان آینده منع می شود. اگر صالح المطلک بعثی است پس طی این چهار سال ستاد حسابرسی و عدالت کجا بود؟
مجری: حرف من فراتر از این چیزها است به نظر می رسد آنچه که در جریان است یک کودتای سیاسی است, یعنی حذف گروهی از رقبا این یک کودتای سیاسی است؟ …
ایاد جمال الدین: آنها یعنی لیست العراقیه و المطلک دو نفر را به نزد من فرستادند و به آنها به صراحت موضع خودم را گفتم که اگر شما از انتخابات بیرون کشیدید من نیز آماده بیرون کشیدن هستم. نمی شود انتخابات را برگزار کرد و کسانی باشند که به دلیل سیاسی و بخاطر رقابت سیاسی از شرکت در این انتخابات حذف شده باشند و این فقط بخاطر رقابت سیاسی نیست بلکه برای ایجاد یک جنگ مجازی و غیر واقعی است و قرار نیست که قلب ما به اندازه قلب ماهی باشد, انتخابات گذشته را نباید فراموش کنیم, زیاد از آن نگذشته و بخاطر می آوریم که علی ابن ابی طالب ( ع ) یک طرف و معاویه یک طرف دیگر بود و مردم را به این شکل گیر انداختند و دو دسته شدند. دو دسته شیعه و غیر شیعه بود و بعد مردم فهمیدند که همه اینها کلاهبرداری بود. الان چه فکر کرده اند؟ فکر کرده اند که جنگ بعثی و غیر بعثی راه بیاندازند. هی می گویند که بعثی ها دارند می آیند, بعثی ها دارند می آیند. حزب بعث در عراق مطلقا به حاکمیت باز نخواهد گشت و این چیزی است که المالکی گفت و من هم همین را می گویم که حزب بعث نه بصورت جمعی و نه به صورت فردی و نه به هیچ صورت دیگری بازنخواهد گشت و این جنگ مجازی و غیر واقعی برای اهداف انتخاباتی است که قربانی این معرکه رقبای سیاسی آنها هستند و نه بعثی ها. ظافر العانی بعثی نیست. می گویند قلبش را کالبد شکافی کنید ممکن است که در آن نیات بعثی وجود داشته باشد و همینطور قلب صالح المطلک را, اینها قربانی هستند و هدف اینها نیستند بلکه هدفشان تجزیه و تقسیم جامعه عراق به دو قسمت بعثی و غیر بعثی بوده است تا اینکه با این تقسیم بندی در انتخابات پیروز شوند و افکار عراقیان را منحرف کنند تا دیگر به فساد, کمبود خدمات و مصیبت هایی که شاهد آن هستیم فکر نکنند و این اصل قضیه می باشد.
سؤال: از نظر شما نوری المالکی قبول دارد که صالح المطلک بعثی است؟
ایاد جمال الدین : من کاملا اعتقاد دارم که نوری المالکی کاملا باور دارد که صلح المطلک بعثی نیست و حزب بعث را ترک کرد, نه اینکه ترک کرد بلکه از حزب بعث در سال 1977 به دلیل قیام ماه صفر سال 77 جدا شد, یعنی زمانی که رژیم سابق نگذاشت که مردم به کربلاء بروند یعنی از زمان تا کنون. ظافر العانی در اساس بعثی نیست. ما یک کاندیدا در لیست الاحرار داریم که در حزب بعث هوادار (نصیر) بوده و هیچ ارتباطی هم با ارگانهای امنیتی و دولت و غیره نداشته این این فرد نیز حذف شده است. این یک جنگ غیر واقعی و وهمی است زمان آن نشان می دهد که این یک معرکه وهمی و پوشال می باشد. …
سؤال: شما گفتید که اگر فراکسیون صالح المطلک بیرون بکشد و یا العراقیه بیرون بکشد, شما نیز آماده بیرون کشیدن هستید؟
ایاد جمال الدین : اگر فراکسیون العراقیه بیرون بکشد, من یکی از افرادی خواهم بود که با آنها اعلام همبستگی خواهم کرد و از انتخابات بیرون می کشم, یا اینکه قانون را با روح آن اجرا کنند با رویکردی قانونی و نه با رویکردی سیاسی و نه برای اهداف سیاسی.