کنفرانس در ژنوـ تالار ویکتوریا،اشرف ـ ایران،چشم اندازهای نوین، با حضور رئیس جمهور برگزیده مقاومت -22سپتامبر2011-قسمت دوم

آقای سوتاس: فکر نمیکنم که سخنران بعدی نیاز به معرفی داشته باشد. آقای رودی جولیانی 2دوره به عنوان شهردار نیویورک انجام وظیفه نمود که سخت ترین دوران تاریخ شهرش به شمار میرود. مدیریت و هدایت او در دوران بعد از 11سپتامبر جداً شگفت انگیز بود. او توسط مجله تایم «مرد سال» لقب گرفت و مفتخر به دریافت لقب «شوالیه» از سوی ملکه انگلستان شد. رشته سخن را به شما می دهیم.

 

رودی جولیانی-شهردار نیویورک 2001
رودی جولیانی: بسیار متشکرم. بسیار بسیار از شما متشکرم. از شما خانم رئیس جمهور رجوی و از همه میهمانان برجسته حاضر تشکر می کنم. بسیار مفتخرم که در جمع شما هستم تا درباره مسئله ای صحبت کنم که مسئله همه ماست.
بزرگترین نقشی که آمریکا برای خود در تاریخ قائل است نقش سازنده و نجاتبخش است. و این زمانی است که ما به مردمی که بدنبال عزت انسانی, آزادی, صلح و حاکمیت قانون هستند کمک می کنیم.   به این معنا که ما به دیگران کمک می کنیم تا به رؤیاهای خود برسند.
چرا آمریکا بدین صورت عمل می کند؟ آمریکا این عمل را انجام می دهد زیرا رویای انسانها رویای آمریکاست. اینکه مردم در آزادی، عزت انسانی و تحت حاکمیت قانون زندگی کنند باعث می شود تا جهانی مملو از صلح داشته باشیم و بدون دسترسی به این موارد، دسترسی به صلح محال است.
هم اکنون هیچ نقطه ای ازجهان وجود ندارد که در آن بیشتر از ایران، جنایت علیه حقوق بشرصورت گیرد و کرامت انسانی لگدکوب شود. همه ما, آمریکا و همه شما در گذشته اشتباه کرده ایم، اما از اشتباهات خودمان درس گرفته ایم و با آنها تکامل می یابیم. جنبش شما در راه آزادی ایران، دموکراسی، حاکمیت قانون، ایرانی بدون بمب هسته ای، حقوق برابر برای زنان و آزادی ادیان مبارزه میکند. شما برای چیزی میجنگید که در نظرگاه ما نیز هست. ما با هم هم‌پیمان هستیم. ما آرزوهای مشترک، امیدهای مشترک و خواسته مشترک برای فرزندانمان و مردممان داریم. شما بهترین گزینه برای تحقق این رؤیا برای ایران هستید.
و اینک قرار است در شهر ژنو تصمیم بسیار حیاتی گرفته شود. کمیساریای عالی می تواند تنها با یک امضا نظارت برای اشرف را از سوی سازمان ملل تعیین کند. این تصمیم باید بدون تاخیر و هم اکنون صورت بگیرد، بدون آنکه در مجادلات و کاغذبازیهای متعدد گرفتار شود. زیرا هرگونه تأخیری در این موضوع، باعث مجروح و مصدوم شدن افراد بیشتری و شاید مرگ آنان شود. بنابراین همه ما یکصدا باید از کمیسرعالی درخواست کنیم که این تصمیم را به محض برگشتن از نیویورک اتخاذ کند. این کار باید فوری و  نه 3روز یا 1هفته یا 1ماه دیگر بعد بلکه همین الان باید انجام شود.
امروز چیز جدیدی را نیز دریافتم. دریافتم که یکی از دلایل تأخیر در اتخاذ این تصمیم این است که آنها نتوانسته اند تاکنون راهی برای حفاظت ناظران اعزامی پیدا کنند. حال سوال این است که اگر شما نمیتوانید ناظر خود را حفاظت کنید چگونه می توانید محافظت از ساکنین اشرف را برعهده بگیرید ؟ اگر ناظرین در خطر قرار دارند پس چه نوع خطری برای ساکنین اشرف وجود دارد؟
بنابراین نتیجه می گیریم که هر چه سریعتر باید این تصمیم اتخاذ شود و مطمئن هستم که ما میتوانیم سریعتر افرادی را پیدا کنیم که حفاظت ناظران را تامین کنند. ما می توانیم این مشکل را حل کنیم. اما تنها راه برای حل مشکل ساکنان اشرف این است که همین الان تحت نظارت سازمان ملل قرار گیرند و نه دیرتر.
همه می دانند که آمریکا دوستان و دشمنان زیادی دارد. اما آنچه که من در این مقطع تاریخی بدان میپردازم، این است که در حال حاضر دشمنی بدتر از رژیم ایران وجود ندارد. در واقع دشمن آمریکا، ایران نیست، مردم ایران نیستند، مردم شما نیستند, بلکه ملایان حاکم بر ایران دشمن آمریکا هستند. مضحک این است که در حالیکه من اینجا در ژنو هستم , الان فردی در نیویورک است ,او احمدی نژاد است.
اگر کماکان شهردار بودم، محل های زیادی را در نیویورک می توانستم پیدا کنم که احمدی نژاد را به آنجا بفرستم نمی خواهم بگویم که چه بلایی بر سرش می آمد!!
ما دشمن مشترک داریم، احمدی نژاد، ملایان و رژیم مذهبی ایران.
اما براساس تحلیل هدفمند، مستقل و منصفانه چه درانگلستان وچه در اتحادیه اروپا باید گفت  نامگذاری در لیست تروریستی در سال 1997, به هر دلیل و هر هدفی که خط مشی در آن زمان بوده است, امروز دیگر اعتباری نداشته و و وجود خارجی ندارد. 
به نظر می رسد در این باره فقط و فقط یک حکومت است که درباره لیست گذاری با آمریکا موافق باشد و آن رژیم ایران است و این برای ما پیام خاصی دربر دارد.
علاوه بر این، باقی ماندن نام مجاهدین در لیست نه تنها غیرمنصفانه و بدون پایه قانونی یا واقعی است، بلکه موجب می شود تا افراد بیشتری جان خود را از دست دهند. درواقع این لیست راه به مشروع کردن هر نوع جنایتی می شود. 
آنچه که در آوریل گذشته در اشرف اتفاق افتاد، و برای اولین بار هم نبود، باعث کشته شدن بیش از 30تن و مجروح شدن بیش از 300نفر شد زیرا رژیم عراق تلاش می کند از رژیم ایران امتیازات بیشتری بگیرد و این امر دو مورد را بیان می کند: نخست اینکه باید فوری لیست گذاری برداشته شود. و دوم اینکه مسئولیت ما حمایت از هر کسی است که برای آزادی ایران مبارزه می کند.. در سالهای اخیر فرصت بزرگی را در این زمینه از دست داده ایم. زمانی را می گویم که مردم به خیابانها آمده بودند. آنچه که فریادی برای آزادی، دموکراسی، کرامت انسانی و صلح در ایران بود. من شرمنده هستم که کشور من به مردم پشت کرده است.
 من آمریکایی متفاوت را به یاد می آورم. بیاد می آورم زمانی که مردم لهستان برای آزادی قیام کردند و من بیاد می آورم, رئیس جمهور رونالد ریگان با مردم لهستان همراه شد. علاوه بر این به یاد می آورم زمانی را که او به پای دیوار برلین رفت و گفت: «آقای گورباچف، این دیوار را از میان بردار». هم اکنون به چنین مدیریتی نیاز داریم, به چنین مدیریتی در آمریکا و همچنین در سایر کشورهای غربی نیاز داریم تا به ایران بگوید: «ملاها را از میان بردارید، رژیم مذهبی را سرنگون کنید و احمدی نژاد را ساقط سازید.»
آگاه هستید که ما از تغییر رژیم در مصر و از تغییر رژیم در لیبی حمایت کردیم. و اخیرا هم از تغییر رژیم در سوریه پشتیبانی می کنیم. دیکتاتورهای حاکم بر این کشورها سابقه سیاهی در نقض حقوق بشر داشته و برخوردهای وحشتناکی با مردم داشتند.  اما این برخوردها درمقایسه با آنچه که ملایان و احمدی نژاد از سال 1979 در ایران با مردم انجام داده اند, چیزی حساب نمی شوند و هیچ چیز نیست. ما طرفدار تغییر رژیم در مصر  بودیم, ما طرفدار تغییر رژیم در لیبی بودیم, ما طرفدار تغییر رژیم در سوریه هستیم با وجود این که این کشورها تهدید جدی برای آمریکا نبودند و تهدید استراتژیک برای کشورم به حساب نمی آمدند اما من معتقدم که ما در طرف درستی قرار داشتیم و این اما  رژیم ایران تهدید استراتژیک آمریکاست. رژیم ایران بزرگترین کشور حامی تروریسم در دنیا است.  و تروریسم علیه آمریکا و کشورهای اروپایی را حمایت می کند. بنابراین معتقدم که کشورم باید طرفدار تغییر رژیم ایران باشد و به صراحت باید دنبال تغییر رژیم در آنجا باشیم. نباید در حالی که مردم در خیابانها فریاد آزادی سر می دهند، به آنان پشت کنیم. باید در کنار آنها باشیم.
در پایان، مجددا تکرار می کنم که همه باید به دنبال اعزام ناظران به کمپ اشرف باشیم. این عمل باید بدون فوت وقت و بدون هیچ بهانه ای صورت گیرد. اگر شرایط در اشرف به قدری وخیم است که باید امنیت ناظران را تامین کرد، پس امنیت ساکنین اشرف نیز باید تامین شود. سپس باید برنامه مناسبی را اجرا کرد تا آنان را به مکانی دیگر منتقل نمود، زیرا آنها در عراق هیچ امنیتی ندارند.
 بعد از آنهمه از خود گذشتگی که برای عراق کردیم, دولت عراق به خود این اجازه را می دهد که علیه آنان در اشرف دست به جنایت بزند و متأسفانه این آن چیزی است که  اتفاق افتاد.  
و من یک آرزو دارم مثل همان آرزویی که شما برای ایران دارید, و ایمان دارم که به آن می رسیم.من یک آرزو دارم, ایرانی آزاد و دموکراتیک.
من آرزو دارم که رئیس جمهور مریم رجوی بتوانند به ایران برگردند.
این می تواند تاثیرات زیادی برروی جهان داشته باشد.
ایران سرزمین تمدنی عظیم و تاریخی فوق العاده با مردمان بزرگی است. چقدر تأسف انگیز است که به مدت چنین طولانی سرکوب شده و در محاق نگه داشته شده اند.
به این بیندیشید که از چه چیزهایی محروم شده بودند.
تنها به این فکر کنید که بشریت از چه چیزی محروم شده بود.
ایرانی آزاد، صلحجو، ایرانی که به حقوق بشر احترام می گذارد. به کرامت انسانی احترام می گذارد، به حقوق زنان و به آزادی ادیان احترام می گذارد.
خداوندا چه کارهای بزرگی می توان برای بشریت انجام داد.
تمدن و فرهنگ شما چیزهای زیادی را به دنیا عرضه داشته است. اما هم اکنون از ارائه آن محروم شده اید و این چیزی است که برای آن مبارزه می کنیم و می خواهیم به آن برسیم. خداوند همه شما را در مبارزه تان برای آزادی موفق بدارد.


سوتاس:بسیار متشکرم، اکنون از فرماندار اد رندل برای سخنرانی دعوت میکنم، وی دو دوره فرماندار پنسیلوانیا از 2003 تا 2011 بوده و ریاست حزب دموکرات را در دوران انتخابات ریاست جمهوری در سال 2000 را برعهده داشته است. فرماندار رندل خواهش میکنم بفرمایید.

ادوارد  رندل - فرماندار پنسیلوانیا 2002-2011
خانم رئیس جمهور، اجازه دهید سخنانم را با تمجید از هنرمندانی شروع کنم که شاهد هنرنمایی آنان بودیم. دختران و پسران با استعداد اشرف که برنامه هنری اجرا کردند. من ازسوی همه آمریکائیان حاضر در اینجا می گویم که در زمان مقتضی،  از همه 3400 اشرفی پذیرایی کنیم.
شهردار جولیانی با بلاغت کامل درباره مواردی صحبت کرد که آمریکا برای آنها ارزش قائل است. کودکان آمریکایی با این دیدگاه بزرگ می شوند که آمریکا مکانی خاص است. آمریکا نگهبان دموکراسی و آزادی است و اینکه در آمریکا ارزش واقعی زندگی پاس داشته می شود.
برای من به عنوان یک یهودی آمریکایی مهمترین نکته این است که همیشه آمریکا در مقابل کشتار قد علم کرده است. همیشه سیاستگذاران آمریکایی در توجیه اعمالشان می گویند به این دلیل میخواهیم وارد موضوع شویم که در آنجا مردم به دلیل هویتشان یا عقاید سیاسی یا به خاطر عقاید مذهبی کشته نشوند و ما نباید اجازه دهیم کشتاری رخ دهد. یکبار چنین اشتباهی را مرتکب شدیم و از آن درس گرفته ایم و دیگر اجازه تکرارش را نخواهیم داد.
در واقع، دو مورد از موفقیتهای سالیان اخیر سیاست خارجی آمریکا به دوران ریاست جمهوری کلینتون و سپس اوباما برمی گردد، جایی که آمریکا در قبال نسل کشی قد علم کرد. کلینتون با فرستادن نیروی هوایی آمریکا به کوسوو مورد انتقاد شدید قرار گرفت اما در جواب گفت که نمیتوان بی تفاوت بود و اجازه داد میلوسویچ نیم میلیون مردم مسلمان در آنجا را از دم تیغ بگذراند. او با این عمل از یک نسل کشی جلوگیری کرد . در نتیجه این کشتار صورت نگرفت و در نهایت میلوسویچ سرنگون شد.
مورد دیگر اینکه رییس جمهور اوباما به دلیل همکاری با نیروهای ناتو در لیبی مورد انتقاد قرار گرفت. اما در واقع این تصمیم نه فقط برای کمک به شورشیان لیبی بلکه از آن مهمتر برای توقف قتل عامی بود که می رفت بر سر مردم بنغازی اتفاق بیفتد. با وجود این انتقادها شاهد بودیم که تصمیم درستی اتخاذ شده و در نتیجه کشتاری صورت نگرفت و من معتقدم که مطابق با ارزشها و آرمانهای آمریکا عمل شد. اکنون وقت آن است تا عملی مشابه نیز در اشرف انجام دهیم.
ما در اشرف دچار خطا شدیم. آمریکا در اشرف به ارزشهای بنیادی خود و بدانچه که معتقد است پشت نمود. مدارک منحصر بفردی از سوی سازمان مجاهدین به من ارائه گردیده که نشان میدهند هر شهروند اشرف قراردادی را با ایالات متحده آمریکا به امضا رسانده که طی آن، به ازای تحویل سلاح خود، باید امنیت و حفاظت آنها توسط آمریکا تامین شود. آنها تحت حفاظت کنوانسیون ژنو قرار گرفته اند که آمریکا ضامن اجرای آن است.
ما کار درستی را انجام نداده ایم. دوبار از مسئولیت خود شانه خالی کرده ایم. به معنای واقعی کلمه، دوبار پا پس کشیده ایم. نیروهای آمریکایی می توانستند در سالهای 2009 و 2011 جلوی وقوع جنایتهایی که در اشرف شد را بگیرند. پاسخ آمریکا به این موارد چه بود؟ تنها اینکه نیروهایمان را از اشرف عقب کشیدیم و به اشرفیان پشت کردیم و این مالکی بود که سربازان عراقی را با سلاح و تجهیزات آمریکایی به آنجا گسیل کرد و در نتیجه با آن اسلحه ها و ماشین آلات جنگی آمریکایی 36 تن شامل 8 زن در همین امسال کشته شدند و این درحالی بود که سربازان آمریکایی آنجا حضور نداشتند تا از این کار جلوگیری کرده و به تعهد خود عمل نمایند.
ما در آنجا دخالت کردیم به این امید که هم عراق و هم افغانستان به دموکراسی برسند و حقوق بشر رعایت شود و من به این موضوع اعتقاد دارم. اما بعد از آنچه که مالکی در اشرف انجام داد، بسیار خوشحالم که دیگر فرماندار نیستم زیرا تصور نمی کنم اکنون بتوانم جمله ای مشابه را درباره وضعیت عراق به خانواده های کشته شدگان بگویم.
شهردارجولیانی ابراز داشت که از بی تحرکی آمریکا در جریان قیام ایرانیان شرمسار است. بسیار خوب، در این باره چیزی نمی گویم اما باید عرض کنم اولین باری که از سازمان مجاهدین خلق ایران با من تماس گرفتند و صحبت کردند حتی از وجود جایی به نام اشرف بی اطلاع بودم. اما زمان زیادی را صرف بررسی و تحقیق در این باره کردم و هنگامی که همه چیز درباره آن دستگیرم شد، یعنی دریافتم که سربازان آمریکایی به تعهد خود پایبند نبوده اند، به آنان دستور داده شده به اشرف پشت کنند و با خروج خود اجازه دهند که این قتل عام صورت بگیرد، آنگاه بود که من نیز شرمسار شدم.
حق با آقای جولیانی است وقتی که می گوید همه ما باید یکصدا شویم. آمریکاییها، کشورهای اتحادیه اروپا، سوئیس و همه عاشقان آزادی و حقوق بشر باید با یکدیگر متحد شده و به سازمان ملل بگویند «ناظران خود را به اشرف بفرستید. نیروهای کلاه آبی را به آنجا گسیل کنید» و اگر کلاه آبی ها در اشرف مستقر شوند آنگاه دیگر قتلی اتفاق نخواهد افتاد.
بر این باورم که آمریکائیان حاضر در این نشست، این توانایی را دارند که پیامی را به رئیس جمهور خود بفرستند. این پیام این است: «سازمان ملل باید ناظرین خود را اعزام نماید و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل باید حفاظت از آنها را بر عهده گیرد. اما در صورتی که این امر تحقق نیابد، ایالات متحده آمریکا نباید از خاطر ببرد که با 3400 نفر به طور مستقل پیمان بسته است و اگر لازم است تا برای محافظت از ناظرین سازمان ملل نیرو اعزام نماید باید این کار را انجام دهد. اگر سازمان ملل نمی تواند کاری انجام دهد، اینک زمان آن رسیده که آمریکا به قولی که به ساکنان اشرف داده وفا کند».
همانگونه که شهردارجولیانی و خانم رئیس جمهور گفتند، بین آنچه که دو بار دراشرف اتفاق افتاده و قرار گرفتن مجاهدین در لیست رابطه مستقیمی برقرار است و در این باره شکی وجود ندارد. این نامگذاری فقط سرپوشی مثلا اخلاقی یا قانونی برای انجام جنایت علیه ساکنان اشرف است.
بنابراین لازم است آنها از لیست خارج شوند. دادگاه تجدیدنظر به وزارت امورخارجه دستور داده تا روند این تصمیم گیری را مورد بازبینی قرار دهد و تصمیم جدید را اتخاذ کند و از آن موقع تاکنون زمان زیادی سپری شده است.
در اینجا از رئیس جمهور و وزارت خارجه می خواهیم که درباره این مسئله بر پایه دو مورد تصمیم گیری کنند. اولین مورد اینکه قضاوت را با درنظرگرفتن روح موضوع و فارغ از زد وبندهای سیاسی و بدون دستاویز قرار دادن این مسئله، انجام دهند. همه ما خواهان برگشتن آن دوکوهنورد آمریکایی هستیم. همان بی گناهانی که توسط رژیم ایران دوسال است در زندان نگه داشته شده اند. همه ما می خواهیم که به کشور خود برگردند. اما آنها باید به دلایل درست و منطقی و نه بر اساس دلایل غلط آزاد شوند.
ما نمیتوانیم در مقابل سران کشوری چون ایران کوتاه بیائیم. اگر یکبار با آنها استمالت کنید، مجبورید دفعات بعدی نیز با آنها کنار بیائید. نمی توان با هیچ رژیم تروریستی کنار آمد. تصمیم خود را بر اساس سزاواری و ادای حق مطلب و نه بر اساس چیز دیگری بگیرید.
اجازه دهید در اینجا نکاتی دیگر را نیز بیان کنم. آقای سوتاس تمام سابقه مرا بیان نکردند. من هشت سال شهردار و هشت سال دادستان در فیلادلفیا بودم. و سپس فرماندار شدم. جناب جولیانی نیز یکی از مشهورترین دادستانها در تاریخ ایالات متحده آمریکاست.
ما میتوانیم حق مطلب در این پرونده را به شما بگوییم. وقتی به این پرونده نگاهی دقیق بیندازید، به وضوح درمی یابید که سازمان مجاهدین خلق باید از لیست تروریستی خارج شود. در سیستم قضایی آمریکا انواع مختلفی مدرک قابل ارائه به دادگاه است که در راس همه آنها، شهادت افراد خبره قرار دارد. منظور از شخص «خبره» کسی است که به دلایل خاصی مجاز شده تا درباره موضوعی نظر دهد. این افراد صلاحیت دارند تا نظر خود را درباره موضوعی به دادگاه ارائه دهند.
اجازه دهید نگاهی به لیست افراد خبره ای بیندازیم که از اشرف و مسائل آن، از سازمان مجاهدین خلق و از آنچه که در عراق و ایران می گذرد، اطلاعات دست اول دارند. خبرگانی که قبلا نیز با صدای بلند و واضح تصریح کرده اند که سازمان مجاهدین خلق باید از لیست تروریستی خارج شوند.
اجازه می خواهم در ابتدا با اشاره به لوئیس فری، رئیس سابق اف.بی.آی شروع کنم. ایشان رئیس اف.بی.آی در دوران ریاست جمهوری بوش و کلینتون بوده است. به آقای فری وظیفه بررسی وضعیت همه ساکنان اشرف محول شد که طی آن باید معلوم می کرد که این افراد میتوانند تروریست باشند یا خیر.  اف.بی.آی حتی یک نفر را نیز تروریست ندانست. ایشان در این باره صحبت خواهند کرد.
جناب موکیزی، قاضی برجسته دادگاه تجدید نظربود که بعدها دادستان کل شد. یکی از وظایف اصلی او ریشه کن کردن تروریسم بود و در این رابطه به صورت روزانه گزارشهای متعددی را دریافت می کرد. ایشان قبلاً بارها اعلام کرده و امروز نیز بیان خواهد نمود که سازمان مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی نیست.
سه تن از ژنرالهای آمریکایی که یکی از آنها را امروز در اینجا می بینیم، یعنی ژنرال کانوی، فرمانده نیروهای دریایی مستقر در عراق به وضوح شهادت داده اند که سازمان مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی نیست.
فرد دیگر، کلنل وسلی مارتین است، که متاسفانه امروز نتوانست در اینجا حاضر شود، ایشان فرمانده نیروهای مستقر در عراق در زمان مسئولیت آمریکا در قبال حفاظت از اشرف بوده است و شخصا بسیاری از ساکنین آنجا را می شناسد، بیان کرده است تروریست خواندن ساکنین اشرف و سازمان مجاهدین مضحکه است.
اتحادیه اروپا، انگلستان و کشورهایی که یکبار مجاهدین را در لیست قرار دادند و سپس قدمهای مفیدی برای خارج کردن آنها از لیست برداشتند، به علاوه اعضای بلندمرتبه اطلاعات مرکزی، امنیت ملی، وزارت امنیت ملی و حتی از درون وزارت خارجه، امروز جناب سفیر ریس اینجا هستند، همه و همه قبلا اعلام کرده اند که سازمان مجاهدین یک گروه تروریستی نیست.

دادگاه تجدید نظر آمریکا, وزیر خارجه, خانم کاندولیزا رایس را موظف کرد که آن را بازبینی کند زیرا دادگاه تجدید نظر گفت که یافته های آنها در سال 2009 مبنی بر تروریست بودن سازمان مجاهدین, من از حکم دادگاه نقل قول می کنم «از شرایط لازم برای نامگذاری مجاهدین بعنوان سازمان تروریستی برخوردار نبود». بنابر این «شهادت تخصصی» بر این امر تاکید کرد.
و اما دومین مدرک را «مدرک قرینه» می نامیم. مدرک قرینه در واقع یک مدرک مستقیم یا شاهد نیست. بلکه نتیجه ای است که میتوان از اتفاقی که روی نمیدهد بگیریم. همانگونه که شهردار جولیانی اشاره کرد، از سال 2001 به این سو  برای یک دهه آنگونه که پرونده ها نشان می دهند، در منابع و بانکهای اطلاعاتی مربوط به تروریسم حتی یک مورد وجود ندارد که نشان دهد از سوی سازمان مجاهدین خلق اقدامات خشونت آمیزی علیه آمریکا یا متحدینش صورت گرفته باشد. هزاران بانک اطلاعاتی درباره تروریسم وجود دارد که طی ده سال حتی یک مورد پیدا نکرده اند. این یک «مدرک قرینه ای» بسیار قوی است که ثابت می کند سازمان مجاهدین خلق هم اکنون و به مدت ده سال اخیر هیچ اقدام تروریستی نداشته است و اکنون زمان آن است که آمریکا نیز همانند اتحادیه اروپا و انگلستان مجاهدین را از لیست خارج کند.
مورد بعدی «شاهدان ماهوی» است. اینها کسانی هستند که دربارة ماهیت درست و مناسب یک فرد یا یک سازمان شهادت میدهند. در کنگره آمریکا لایحه شماره 60 با امضای 94 تن حامی از نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه وجود دارد که یک «شاهد ماهوی» است که طی آن خواستار خروج مجاهدین از لیست شده است.
به خاطر داشته باشید که این لایحه به امضای اعضای هر دو حزب رسیده است. دهها نماینده دموکرات و دهها تن از جمهوری خواهان آن را امضا کرده اند. قابل تصور نیست که تا چه اندازه این موضوع غیرعادی است. در کنگره حتی این امکان وجود ندارد که نمایندگان این دو حزب بر سر اینکه امروز پنج شنبه است به توافق برسند! و هم اکنون این لایحه قدرتمند، که از هر 5 نماینده حاضر در کنگره، یکی آن را امضا کرده، وجود دارد که می گویند سازمان مجاهدین  را از لیست خارج کنید.
البته ما می دانیم که لیست گذاری ابزاری ارزشمند برای ایالات متحده است. بدین وسیله می توان مانع فعالیتهای آزادانه یک سازمان تروریستی در آمریکا شد. این یک امر مهم و پرارزش است.
رئیس جمهور اوباما یک وکیل است. ایشان و خانم کلینتون هر دو وکلایی بسیار خوب هستند. اگر بنای قضاوت بر اساس محتوا باشد و بخواهیم به عدالت و آرمانهای دستگاه قضایی آمریکا پایبند باشیم، اگر از این مسئله به عنوان دستاویزی برای معاملات سیاسی استفاده نکنیم، و ملاک حق طلبی باشد، با مدارک موجود سازمان مجاهدین باید از لیست خارج شود.
ایالات متحده و سازمان ملل باید امنیت ساکنین اشرف را تضمین کنند. همانگونه که شهردار جولیانی بیان کرد وقت آن هم اکنون است. زمان به سرعت درحال سپری شدن است. نمیدانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد بنابراین هر روزی که بگذرد و از اشرف حفاظت نکرده و مجاهدین را از لیست خارج نکرده باشیم، خطری بالقوه وجود خواهد داشت. به نام دموکراسی، به نام حقوق بشر و برای حفاظت مردم از کشتار زمان عمل فرا رسیده است.
سوتاس:
بسیار متشکرم، سخنران بعدی ما قاضی مایکل موکیزی است. من فقط میتوانم همانطور که فرماندار رندل گفتند اشاره کنم، قاضی موکیزی از سال 2007 تا 2009 وزیر دادگستری ایالات متحده آمریکا بوده است و همچنین به مدت 18 سال در نیویورک قضاوت پرونده های مهم مربوط به موضوع تروریسم را برعهده داشته اند. فکر میکنم در این زمینه یکی از بهترین کارشناسان هستند. خواهش میکنم بفرمایید.

 

مایکل موکیزی - وزیر دادگستری آمریکا 2007 - 2009
بسیار متشکرم. خانم رجوی، خانمها و آقایان، میدانید که این کنفرانسی بسیار مهم است زیرا از قدیم گفته اند برای آنکه شر پیروز شود، کافی است انسانهای خوب سکوت کنند. و ما اینجا سالنی داریم مملو از انسانهای خوب که سخنانی از انسانهای خوب دیگر شنیده و خواهند شنید، از انسانهایی هوشمند که در برابر شر سکوت نمی کنند. و همان طور که شهردار جولیانی گفت این شر پیروز نخواهد شد.
در فوریه گذشته هنگامی که مصریها برای نخستین بار به جنبش در آمدند، رهبر رژیم ایران علی خامنه ای نه به فارسی بلکه به عربی صحبت میکرد تا مطمئن شود که صدایش تا قاهره نیز رسیده و حرفهایش درک می شود در نماز جمعه تهران از آنچه که انفجار خشم مقدس نامید صحبت کرد و راجع به مداخله آمریکا در مصر هشدار داد. او مدعی شد که وقایع میدان تحریر گسترش طبیعی انقلاب 1979 در ایران بوده است. او ظاهرا از این موضوع که در سال 2009 خود دستور سرکوب قیامی را در خیابانهای تهران داده که بهارعرب را آغاز کرد، سراسیمه نبود.
حتی پیش از آن که ایرانیها به خیابانها بیایند، شما بهتر از من می دانید که ملایان هر کس را که به نوعی با کمپ اشرف در ارتباط بود اعدام می کردند؛ کمپی که ساکنانش به رغم تلاشهای رژیم ایران و همکارانش در داخل رژیم عراق برای راندنشان به داخل ایران یا نابود کردنشان، همچنان مقاومت می کنند.
من پیش از این در فرصتهای دیگری در جمع شما حضور داشته ام، هنگامی که با هم به دنبال علائمی می گشتیم که این کشور، یعنی کشور من، ایالات متحده که تا این حد از طرف احمدی نژاد و ملایان تهران مورد توهین قرار گرفته سرانجام به خود آید و اقدام ملموسی انجام دهد برای انجام آنچه احمدی نژاد و کسانی که سرنخ او را به دست دارند، بیش از هرچیزی وحشتآور است، و آن عبارت است از خارج کردن نام مجاهدین از لیست وزارت امورخارجه.
نوعی طنز تلخ به نظر می رسد که امروز در اینجا ناگزیر باید بگوییم امید اصلی برای ساکنان اشرف سازمان ملل متحد است. ارگانی که راستش را بگوییم چندان گذشته افتخار آمیز مبارزاتی ندارد، از طریق نهاد کمیساریای عالی امور پناهندگان اقدام خواهد کرد که اقلاً پیشنهاد داده به ساکنان اشرف کمک کند و از تضمینهای داده شده به آنها از سوی ژنرالهای آمریکایی در سال 2003 مبنی بر اینکه استاتوی اشخاص حفاظت شده به موجب کنوانسیون چهارم ژنو را خواهند داشت، برخوردار شوند.
داستان اینکه چه شد که ما به این نقطه رسیدیم را بسیاری از شما می دانید اما ناگزیر تکرار می کنم. در دهه 1990 دولت ایالات متحده به نشانه حسن نیت در قبال رژیم تهران مجاهدین را درلیست کذایی قرار داد. همه چیز بر آن دلالت دارد که این کار به این منظور انجام شد تا با رژیم وارد تعامل شویم و شاید وادارش سازیم مانند یک عضو مسئول جامعه جهانی رفتار کند. اینکه آن سیاست عاقلانه بود یا ابلهانه بماند، اما آنچه مسلم است با یک شکست تمام عیار و مأیوس کننده روبه رو شد.

رژیم در قبال همسایگانش تهاجمی تر رفتار میکند، همچنین در قبال ایالات متحده،  و بیش از پیش در قبال شهروندان خود سرکوبگرتر  و ستمکارتر شده است. متأسفانه دولتی که من در آن خدمت کردم نیز این نامگذاری را ادامه داد. اما این بار از ترس آنکه اگر سازمان مجاهدین از لیست خارج شود، رژیم ایران به شورشیان عراق سلاح و از جمله بمبهای کنار جاده یی مرگبار، تحویل خواهد داد. البته این سیاست هم با شکست مواجه شد چرا که رژیم ایران در هر حال به تحویل دادن بمبهای کنارجاده یی  به کسانی که در عراق تمام مدت دست به کار کشتن سربازان آمریکایی بوده اند، ادامه داده و به هیچ وجه از این کار بازنایستادند.

و به این ترتیب بود که مجاهدین در ژوئیه 2010 رأیی از دادگاه استیناف ناحیه کلمبیا به دست آورد که بر طبق آن وزیر امور خارجه باید در نامگذاری تجدید نظر کند زیرا اطلاعاتی که وی بر پایه آن مجاهدین را در لیست نگاه می دارد، کافی نیست و اساساً برای دادگاه قانع کننده نبوده است. حال امروز در چه نقطه یی هستیم؟
اعضای سازمان مجاهدین یعنی ساکنان کمپ اشرف در سال 2003 سلاح هایشان را تحویل دادند و خود را تحت  حفاظت بین المللی قرار دادند تا آنجا که هر یک کارت شناسایی صادره ایالات متحده با قید اینکه دارنده کارت شخص حفاظت شده است دریافت کردند آن هم پس از آن که مأموران اف.بی.آی با آنان مصاحبه کردند و هیچیک را تروریست نیافتند، اما آنها  تا کنون دو بار مورد حمله نیروهای عراقی قرار گرفته اند. یک بار در ژوئیه 2009 و یک بار در آوریل 2011 و در هر دو بار درست زمانی که وزیر دفاع آمریکا در عراق حضور داشت یعنی یک سیلی حساب شده به گوش آمریکا از سوی کشوری که برای آزاد ساختنش خون و پول بسیار هزینه کرده بود. و در ماه [آوریل] 2011  چه اتفاقی افتاد؟ قتل  (36) زن و مرد بی دفاع با استفاده از سلاحها و خودروهایی که ایالات متحده تأمین کرده بود و سربازانی که آنها را به کار میگرفتند، توسط آمریکا آموزش دیده بودند و آمریکا هم مطلقاً کاری در این باره نکرد.  در واقع از نیروهای عراقی در حال ارتکاب این حمله عکس گرفته شد.
همان طور که گفتم کمیسرعالی ملل متحد برای پناهندگان چند روز پیش به صراحت اعلام کرد ساکنان اشرف که درخواست استاتوی پناهندگی داده اند و حق برخورداری از این استاتو را دارند. حمایت از بر افراشته شدن پرچم ملل متحد بر فراز اشرف میتواند پیشرفت بزرگی در کار فراهم آورد.
اما باز این پرسش مطرح است که ایالات متحده در این بین چه میکند؟ کشوری که آبراهام لینکلن در بحبوحه جنگ داخلی آن را بهترین امید آخر در کره زمین توصیف کرد؟ آمریکا چه کرده است؟ اتحادیه اروپا و انگلستان عمل کرده و مجاهدین را چند سال پیش از لیست حذف کرده اند و به این ترتیب پذیرفتند که آن نامگذاری هیچگاه درست نبوده و دیگر تردیدی در این باره وجود ندارد.
وزارت خارجه آمریکا  بیش از یک سال است که بدون عمل است. سؤالاتی کتبی از مجاهدین مطرح کرده که هیچ ربطی به موضوع درست بودن آن نامگذاری نداشته و اسناد بی ربطی را نیز ارائه داده و خلاصه ماجرا را کش داده و از هر اقدام ملموسی خودداری کرده است.

یک دانشجوی سال اول حقوق اگر از این نوع مدرک در نتیجهگیری پایانی گزارش درس مربوط ارائه کند، حتماً نمره مردود می گیرد. این در واقع استراتژی به تأخیر انداختن بی انتهاست.
درخواستهای مکرر شخصیتهای هر دو سوی طیف سیاسی که همه شنیده اید، از فرمانداران سابق مانند هوارد دین از ورمونت تا دیک ریجز در نیومکزیکو که هر دو دموکرات هستند گرفته تا سفیر جان بولتون و شهردار رودی جولیانی که سخنانش را شنیدید هر دو جمهوریخواه هستند و از وزیر پیشین امنیت داخلی، تام ریج که او هم جمهوریخواه است تا دو رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش از ایالات متحده و دولتمان مصراً خواسته اند به این نامگذاری ناعادلانه پایان دهند.
وزیرخارجه در شرایطی که احمدی نژاد به نیویورک آمده تا بساط نمایش مبتذل هر ساله اش در سازمان ملل متحد را پهن کند، چه می تواند بکند؟ می تواند کاری را بکند که اتحادیه اروپا و انگلستان پیش از این انجام داده اند این نامگذاری شریرانه را بردارد و این را به عنوان نوعی «خوشآمدگویی باشکوه!» به احمدی نژاد که به نیویورک آمده تا به صورت بشریت تف بیاندازد، تلقی کند.
این فرصتی بزرگ است تا دینامیکی را که تا به حال غلبه داشته تغییر دهیم و این کار را باید به شکلی کوبنده انجام دهیم.
بسیار متشکرم. 

سوتاس:متشکرم، اکنون از آقای لوک بارتاسا، از شورای ملی سو‌ئیس (پارلمان) خواهش میکنم صحبتهایش را شروع کنند.

لوک بارتاسا - نماینده پارلمان فدرال سوئیس
خانم رجوی، خانمها، آقایان، افتخار و خوشوقتی بزرگی است که حامل پیام بسیاری از اعضای شورای ملی سوئیس (پارلمان) باشم.
خانمها، آقایان، دولت عراق و مشخصاً نخست وزیر مالکی، مهلتی برای بستن کمپ اشرف تا پایان سال جاری تعیین کرده است. ساکنان اشرف به عنوان متقاضی پناهندگی از سوی کمیساریای عالی پناهندگان به رسمیت شناخته شده اند.
در نتیجه، اینکه می شنویم مالکی باز بر همین ضرب الاجل اصرار دارد، بسیار نگران کننده است.
خانم ناوی پیلای در اطلاعیه 15 آوریل خود این حمله را محکوم و خواستار یک تحقیق شفاف و مستقل شده است. آقای بان کی مون، دبیرکل ملل متحد، در گزارش خود به شورای امنیت، نگرانیهای خود را ابراز داشته و از مقامات عراقی خواسته است که از توسل به هر نوعی از اشکال قهر, خودداری و دسترسی ساکنان اشرف به کالا و خدمات را تأمین کنند.
ما به عنوان اعضای پارلمان سوئیس از سازمان ملل متحد و خانم پیلای مصرانه می خواهیم, یک تیم مانیتورینگ یونامی را دراشرف تا پایان پروسه انتقال به کشورهای ثالث در اشرف مستقر کنند.
همچنین از دبیرکل میخواهیم درباره مهلت تعیین شده از سوی مالکی موضعگیری کند و از دولت عراق بخواهد زمان لازم را برای به پایان بردن مراحل این انتقال، اختصاص دهد.
در پارلمان سوئیس ما تمام تلاشمان را به کار خواهیم گرفت تا دولت ما، سازمان ملل متحد را به اقدام در این راستا تشویق و اجرای این کار را تسهیل کند.
ازشما به خاطر توجهتان متشکرم.

سوتاس:
اکنون ادامه صحبت را به آقای اریک وروو که وی نیز از نمایندگان پارلمان سوئیس است میسپاریم.


اریک وورو، نماینده پارلمان سوئیس
خانم رئیس جمهور، خوشحالم که شما را بعد از  دیدار چند هفته پیش درژنو،  دو باره می بینم.  نمیدانم در این لحظه و امروز آیا اوضاع بهتر شده اند – اوضاع بهتر می شوند ولی حرکت  در سوئیس بسیار آهسته است.
از آخرین کنفرانسی که ما در ژنو داشتیم، کمیساریای عالی پناهندگان یک قدم جلو گذاشته است. در حالی که ساکنان اشرف را به عنوان پناهجو به رسمیت شناخته، به دولت عراق حقوق آنها را یادآوری کرده است، ولی هنوز کمیساریا باید کار زیادی انجام بدهد.
اگرچه ما از این اولین قدم استقبال میکنیم، نکات زیادی هست که همواره منبع نگرانی برای ماست. از یک طرف دولت عراق یک تاریخ ثابت برای بستن کمپ اشرف را مشخص کرده و از طرف دیگر سازمان ملل متحد یک حضور دائمی برای جلوگیری از یک حمله جدید ندارد.
اگرچه ما در دوره انتخابات هستیم، ولی من و همکارانم در پارلمان سوئیس تلاشهایمان را با هدف به دست آوردن حفاظت اشرف، پایان محاصره و نجات بیماران و مجروحین، تشدید کرده ایم چون برای ما اشرفیان نمونه های انسانیت و کرامت هستند.
با تحمل همه فشارهایی که دولت عراق روی اشرفیان به درخواست رژیم ایران اعمال کرده، افراد اشرف بهای آزادی و دموکراسی را می پردازند. پارلمانترهای سوئیسی، اروپایی و آمریکایی در تمام سطوح مبارزه می کنند تا کشورهایشان قبل از همه چیز در سطح انساندوستانه اقدام کنند.
ملل متحد باید حرکت کند و باید بسیار محکم هم حرکت کند، که به ما هم در سطح سوئیس کمک خواهد کرد و این وظیفه اوست.
به علاوه، قابل قبول نیست که خانم کمیسر عالی حقوق بشر، که دفترش از اینجا دور نیست، هیچ کار قاطعی برای تضمین حفاظت اشرفیان زخم خورده نکند.
این چیز زیادی نیست که از او بخواهیم تصمیم بگیرد یک هیأت ناظران در محل مستقر کند که 24 ساعته و 7 روز هفته آنجا باشد چون هیچ اطمینانی به دولت عراق و نیروهای مسلحش نیست.
به خانم کمیسر عالی حقوق بشرمی گویم، به دفعات زیاد، پارلمانترهای کشورهای مختلف از شما خواسته اند این مسأله را حل کنید ولی شما هنوز قدمی برنداشته اید. و با بی عملی خودتان، کار پارلمانترهای ملی را که به نفع افراد اشرف کار می کنند، تسهیل نمی کنید و علاوه بر این بی عملی شما به رژیمهای ایران و عراق بهانه حمله به کمپ اشرف میدهد. این غیرقابل قبول است.
بنابراین آقای دبیر کل، خانم کمیسر عالی حقوق بشر، ما می خواهیم، به قولهایتان عمل کنید و خارج از هر فشاری که میتواند از جانب برخی کشورها وارد شود، عمل کنید به جهان نشان دهید نقش شما عمل کردن به نفع اقلیتها و اقوامی است که مورد آزار قرار دارند و اشرف هم همینطور است.
متشکرم.