با وجود تلاش و تبلیغات گسترده که از ماهها پیش توسط رژیم آخوندی برای رونق بخشیدن به این نمایش آغاز شده بود، و پاسدار لاریجانی، رئیس مجلس رژیم و صالحی وزیر امورخارجه رژیم به منظور دعوت از رئیسان مجلس کشورهای مختلف به سفرهای متعددی دست زده بودند، اما کشورهای مهم و تأثیرگذار منطقه یی و مسلمان، یا به کلی از شرکت در این نمایش خودداری کردند یا به اعزام هیأتهای سطح پایین مبادرت کردند. از جمله، ترکیه حتی یک هیأت دون پایه را هم به این نمایش اعزام نکرد. آذربایجان نیز که لاریجانی شخصا برای دعوت از رئیس مجلس آن به این کشور سفر کرده بود، از اعزام رئیس مجلس و حتی هیأت دون پایه خود داری کرد. مصر نیز که صالحی برای دعوت از رئیس آن به کشور سفر کرده بود، با اعزام یک هیأت دون پایه دست رد به درخواست رژیم زد. کشورهای مراکش و تونس نیز از جمله کشورهایی بودند که از اعزام رئیس و حتی هیأت دون پایه خود داری کردند. کشورهای پاکستان، اردن، عمان هم با اعزام هیأت های دون پایه پارلمانی درخواست رژیم برای شرکت رئیس پارلمان را رد کردند. قبل از همه پارلمان فلسطین نیز این دجالگریهای رژیم را جدی نگرفت و از شرکت در آن خود داری کرد.
در این نمایش تنها روسای مجلس کشوری مانند سوریه که در آستانه سقوط قرار دارد و چند کشور دیگر که یا از نظر مالی توسط رژیم تأمین میشوند و یا کمکهای بی حساب و کتاب دریافت می کنند، از جمله لبنان، زیمباوه، زنگبار، کومور و مالدیو در سطح رئیس یا نایب رئیس مجلس شرکت کردند.
در این شعبده ورشکسته دو روزه که تحت ریاست لاریجانی رئیس مجلس رژیم برگزار می شود، خامنه ای به عنوان اولین سخنران شرکت کرد و به نحو مضحکی در زیر عکس خود و خمینی به سخنرانی
علیه فلسطین پرداخت و گفت:هر طرحی که بخواهد فلسطین را تقسیم کند، یکسره مردود است و طرح پذیرش دولت فلسطین به عضویت سازمان ملل، چیزی جز تن دادن به خواسته صهیونیست ها یعنی پذیرش دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین نیست.
با آشکار شدن ناتوانی دولتهای عرب همسایه با فلسطین، بهتدریج هستههای مقاومت سازمانیافته در قالب گروههای مسلح فلسطینی شکل گرفت و پس از چندی از گردآمدن اونها، سازمان آزادیبخش فلسطین تشکیل یافت. این برق امیدی بود که خوش درخشید، ولی طول نکشید که خاموش شد. این ناکامی را میتوان به علل متعددی منسوب کرد، ولی علت اساسی، دوری آنان از مردم و از عقیده و ایمان اسلامی آنان بود. ایدئولوژی چپ و یا صرفاً احساسات ناسیونالیستی، آن چیزی نبود که مسأله پیچیده و دشوار فلسطین به اون نیاز داشت …
نبود ایمان راسخ دینی به انقطاع از مردم، به تدریخ آنان را خنثی و بیتأثیر کرد. البته در میان آنان، مردان شریف و پرانگیزه و غیور بودند، ولی مجموعه و سازمان به راه دیگری رفت. انحراف آنان به مسأله فلسطین ضربه زد و هنوز هم میزند. اونها هم مانند برخی دولتهای خائن عربی، به آرمان مقاومت که تنها راه نجات فلسطین بوده و هست، پشت کردند. و البته نه فقط به فلسطین، که به خود هم ضربه سختی وارد کردند. …دو نکته را پیشاپیش باید روشن کرد اول اینکه مدعای ما آزادی فلسطین است نه آزادیبخشی از فلسطین. هر طرحی که بخواهد فلسطین را تقسیم کند، یکسره مردود است. طرح دو دولت که لباس حق بجانب پذیرش دولت فلسطین به عضویت سازمان ملل را بر اون پوشاندهاند چیزی جز تندادن به خواست صهیونیستها یعنی پذیرش دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین نیست.
نکته دوم آن است که برای دستیابی به این هدف والا، کار لازم است نه حرف.