روز شنبه اول اسفند ماه مزدوران ولی فقیه ارتجاع که وزارت بدنام اطلاعات آنها را از داخل و خارج ایران گردآوری کرده و از حدود دو هفته پیش به ورودی قرارگاه اشرف فرستاده است، به شعار دادن و عربدهکشی و تهدید به حمله از طریق بلندگو ادامه دادند تا باعث آزار و شکنجه روانی مجاهدان اشرف شوند.
این مزدوران با عربده کشیهای خود به ویژه باعث ایجاد مشکل و شکنجه روانی برای بیماران شهر اشرف که در بیمارستان کنار در ورودی بستری هستند شدهاند. درحال حاضر بیماران بستری در این بیمارستان که عموماً بیماریهای حادی مانند سرطان دارند، امکان آسایش و طی کردن مراحل مداوا را ندارند.
پزشکان اشرف تأکید میکنند بیماران اشرف که تاکنون به علت محدودیت و محاصره دارویی و امکانات درمانی در شرایط دشواری به سر میبردند، به علت سلب آسایش در تمامی ساعات روز به خاطر عربدهکشیهای مزدوران اعزامی وزارت اطلاعات بر مشکلاتشان افزوده شده و پیشبرد مراحل درمانی آنها با دشواریهای بیشتری مواجه می باشد.
دکتر جواد احمدی از پزشکان اشرف در مصاحبه یی با سیمای آزادی گفت:
(برای دیدن فیلم اینجا کلیک کنید)
برادر مجاهدم اکبر شفت مبتلا به سرطان هست که 9 ماه پیش تحت عمل جراحی قرار گرفته و بایستی در حال حاضر شیمی درمانی بشه علت شیمی درمانیش هم اینه که بیماری به شکمش انتشار پیدا کرده و متاستاز داره یعنی (پارا آور تیک لیف نوت مستاستیز) یا انتشار تومور به داخل شکم و غدههای لفاوی شکمی پیدا کرده من کیسش رو با پزشکان متخصص سرطان شناس آنکالوژیستها مشاوره کردم و در جوابی که اونها به من دادند داروهای مورد لزوم برادر مجاهدم اکبر رو مشخص کردند که سه دارو هست که این سه دارو رو ما از خارج خودمون تهیه کردیم چون با توجه به شرایط محاصره اشرف عملاً چنین چیزی در اختیار ما نیست و ما مجبور هستیم که خودمون این داروها رو خودمون تهیه بکنیم و این داروهاش رو از خارج تهیه کردیم و آوردیم علیرغم اینکه داروها تهیه شده و داروها آماده هست و تقریباً چهارده پانزده روزه که الان اکبر در این بیمارستان بستری شده متأسفانه تا این نقطه هیچ اقدامی برای دادن این داروها به برادرم اکبر نکردند و خیلی ما در این زمینه پیگیری کردیم و دنبال کردیم که چرا اینقدر به عقب می اندازند و چرا یک درمان بیمار سرطانی را انجام نمی دهند. جدای از بیماری برادر مجاهدم اکبر اون چه که این مسئله رو الان تشدید کرده این چیزیه که الان ما دم درب اشرف شاهدش هستیم این روزها این چند روز اخیر یک عده عناصر وزارت اطلاعات رژیم تحت عنوان خانواده اومدن دم درب اشرف با حمایت کمیته سرکوب اشرف و با ماشینهای ارتش و پلیس اومدند دم درب اشرف به عربده کشی و فحاشی پرداختند بلندگوهای خیلی قوی و چند بانده در اختیارشون گذاشتند و با صدای بلند اینها شروع می کنند به رکیک ترین حرفها رو زدن به عربده کشی کردن به فحاشی کردن و فاصله اونها تا این بیمارستان هم خیلی کم هم هست به طوری که بیمار، مخل آسایش این بیمارها شده از جمله برادرم اکبر شفقت و همچنین بیمارهای دیگری که اینجا بستری هستند مخل آسایششون شده و سروصدای اونها مانع استراحت و آسایش اینها هست وقتی سؤال می کنی اینها کیها هستند می گند نفر عربده کش اونها رو می گند مصطفی محمدیه که از کاناد اومده این مصطفی محمدی مزدور وزارت اطلاعاته این جنایتکار هر حرف رکیکی از دهانش در میاد دم در می گه فی الواقع غیرقابل تحمله این وضعیت من از سازمانهای حقوق بشری از مجامع بین المللی از پزشکان بدون مرز درخواست می کنم که هرچه سریعتر به این مسئله رسیدگی بکنند و مانع ادامه این وضعیت بشوند و اجازه بدند که این بیمارهای ما استراحتشون رو بکنند و اجازه بدند بیمارهای ما تحت مداوا و درمان قرار بگیرند و به این وضعیت ننگین وشنیعی که الان این مزدوران وزارت اطلاعات دم درب اشرف و با حمایت کمیته اشرف ایجاد کردند خاتمه بدهند.
مجاهد خلق اکبر شفقت از بیماران بستری در بیمارستان اشرف در گفتگو با سیمای آزادی گفت:
من اکبر شفقت هستم بیماری سرطان دارم الان دو هفته است من رو آوردن برای مداوای شیمی ـ درمانی ولی امروز و فردا کردند رسیدگی نمی کنند یک روز می گند اینجا مداوا می کنند یک روز می گند اونجا مداوا می کنند الان معلوم نیست وضعم چه باشه درد شدیدی دارم دیشب دوتا آمپول قوی هم بهم زدن هیچ تأثیری نکرد دردم رو شکم و جای دیگر است دیشب تب زیاد داشتم سریع بهم سرم بستند این وضعمه ولی یک چیز دیگر هست که من رو بیشتر از این آزار می ده این، این سرو صداییه که از صبح تا شب اینها راه انداختند یک مدتیه بلندگو گذاشتند فحش می دند عربده کشی می کنند شکنجه روانی واسه ما راه انداختند، من خودم 13، 14سال تو زندان بودم درست همین کارها رو اونجا می کردند می آوردند بلندگو می گذاشتند نوحه خوانی می کردند فحش می دادند تهدید می کردند حمله می کردند الان دارند همون کارها رو اینجا می کنند بالاخره اینجا بیمارستانه یانه؟ من وضعم اینجوریه هستند کسانی که مثل منند اینجا هم بیمارستانیه که باید جای آسایش باشه آخه این درسته که این بلا را سرما بیارند آخه این بیمارستان بایدجای آسایش باشه نه این که یکسری این بلاها رو سرشون بیارند من خودم می خواستم از نوبه خودم به سازمانهای بین المللی به سازمانهای حقوق بشری شکایت کنم از دست اینها از دست این کمیته سرکوب اشرف از دست رژیم ایران و مزدوراش ما به قیمت خیلی گرون دوا رو برداشتیم باصطلاح دارو از خارج برداشتیم آوردیم خریدیم آوردیم اینجا الان دو سه هفته است همینجوری اینور و اینور می کنند و می خوام شکایت بکنم از دست این مصطفی محمدی مزدور اصلی وزارت اطلاعات که صحنه گردون اینجاست از صبح تا شب پشت بلندگو فحش می ده تهدید می کنه من می خوام به مقامات کانادایی از این موضوع شکایت بکنم چرا نمی گذاره توی آسایش باشیم من وضعم خرابه این سروصداهایی که اینها می کنند آخه سازمانهای بین المللی کجا هستند سازمانهای حقوق بشر کجاهستند من بهشون شکایت می کنم از دست این عربده کشی از دست این فحش و بدو بیراه بالاخره چرا بیمار نباید استراحت داشته باشه.