در حالی که سوریه، پس از 7ماه اعتراضهای اساساً مسالمتآمیز علیه رژیم اسد و کشته شدن دستکم 3000نفر، بهنحو مخاطره آمیزی در آستانه یک جنگ فرقهیی قرار دارد، این شورا مردم سوریه را مأیوس نمود . این شورا حتی نمیتواند یک قطعنامه برای محکومیت اَعمال این رژیم وضع نماید، چه رسد به اعمال حداقل یک تحریم تسلیحاتی. این قطعنامه چندین بار رقیق شد و حتی به اعمال تحریمها هم تهدید نمیکرد. این قطعنامه حتی در صورت تصویب هم قدرتی نمیداشت.
این اقدام در داخل سوریه به خشم عظیمی نسبت به روسیه و چین منجر شده است. یک رهبر اعتراضهای سوریه به من گفت خشم بسیاری وجود دارد: ”این کشورها در کشتن مردم سوریه شریک هستند. رژیم این را بهعنوان یک چراغ سبز برای سرکوب بیشتر تلقی خواهد کرد“.
اگر رژیم اسد سقوط کند، این رفتار روسیه و چین فراموش نخواهد شد…
روسیه، بهدلایل استراتژیک، به مدت دههها رژیم اسد را مسلح کرده و از آن حمایت نموده و سوریه احتمالاً آخرین متحد باقی مانده آن در منطقه است …
سؤال مردم سوریه از این قرار است: آیا روسیه اسد را بار دیگر تسلیح خواهد کرد و رژیم وی را نجات خواهد داد، و در عوض آن چه چیزی میخواهد؟
در این میان، خشم آمریکا نسبت به رژیم اسد در خاورمیانه وزن اندکی دارد…
روی هم رفته، شورای امنیت مردم سوریه را نیز مانند مردم عراق و فلسطین مأیوس کرده است. در نتیجه آن، به اعتبار جامعه جهانی آسیب خواهد رسید.
جدا از سازمان ملل، چه کار دیگری میتوان انجام داد؟ هیچ گزینه معتبر نظامی وجود ندارد و مداخله نظامی تنها مسائل را بدتر خواهد کرد . آمریکا تقریباً تمام گزینههای تحریم خود را امتحان کرده و سوریه را هماکنون به مدت سالیان تحریم نموده است…
تحریمهای اتحادیه اروپا به نحو فزایندهیی نیشدار بودهاند، خصوصاً ممنوعیت بر صادرات نفت سوریه که قدرت مخارج سوریه را شدیداً کاهش خواهد داد…
و این رژیم دارد بهلحاظ منطقهیی نیز پس رانده میشود. سوریه حمایت قطر و عربستان و مهمتر از همه، ترکیه را از دست داده است…
ولی تأثیر واقعی بیعملی در داخل سوریه احساس خواهد شد. این رژیم بر اثر این شکست دسته جمعی بینالمللی احساس استحکام خواهد کرد و مدعی حمایت بینالمللی خواهد شد و به تلاش برای در هم کوبیدن تمام اپوزیسیون ادامه خواهد داد…
اپوزیسیون خارجی، با وجود میزانی پیشرفت در تشکیل شورای ملی سوریه، همچنان شقه است و فراتر از همه اینکه فاقد یک طرح و بینش منسجم میباشد.
برعهده اپوزیسیون داخلی است که رهبری را برعهده بگیرد. تا این نقطه، کمیتههای هماهنگی محلی موفق شدهاند اعتراضهای اساساً مسالمت آمیزی را برگزار کنند که نشاندهنده شجاعتی شگفتآور [معترضین] ، ولی همچنین انعطاف و تخیل [آنها] بودهاند.
آنها در عین علائمی از استفاده فزاینده از سلاح، بیوقفه در تلاش برای حفظ ماهیت غیرخشونتبار این مبارزه بودهاند. چرا که رژیم بیشترین تلاش خود را میکند تا اقدامات مسلحانه را تحریک نماید بلکه بتواند از آن بهعنوان پوشی برای اقدام نظامی بیشتر استفاده کند. در این میان، گروههای اپوزیسیون که حامی قهر هستند استدلال میکنند که اکنون دیگر گزینهیی جز جنگیدن با رژیم ندارند.
سرانجام، اقدام یا بیعملی شورای امنیت شاید در صحنه تأثیر اندکی داشته باشد ولی این شکست اخیر [شورای امنیت] ، مردم سوریه را برای همیشه متقاعد خواهد کرد که هیچ سوار نظام خارجی به کمک آنها نخواهد آمد و اینکه آینده کشور در دست آنها است و نه هیچکس دیگری. “