سایت تابناک متعلق به پاسدار رضایی 18 مهر بخشی از مصاحبه ای که در روزنامه اعتماد با عباس پالیزدار کرده را به این شرح آورده است:
* من در بیمارستانی در شهرستان (وی نام شهرستان را عنوان نکرد) برای مدتی بستری شدم و در حال حاضر هم در این شهر سکونت دارم، البته برخلاف برخی جریانهای خبری و سایتها تأکید میکنم که هنوز از ایران خارج نشدهام و تنها از تهران خارج شدم تا بهدنبال اجرای حکم اوین، به زندان نروم.
*وقتی هیچ دلیلی برای بردن من به زندان وجود ندارد، نمیخواهم بیهیچ دلیل خودم را تسلیم کنم. بیماری همسرم سرطان است. اگر من دستگیر شوم، استرس وارده به همسرم سبب مرگ وی میشود. برای «هیچ» چرا باید خودم را گرفتار کنم و سبب مرگ همسرم شوم؟ به همین دلیل حاضر نبودم در تهران بمانم تا بیایند و من را دستگیر کنند.
* من تلاشم را میکنم تا به اوین فرستاده نشوم. اگر بیایند، بگیرند که به هرحال دیگر کاری از دستم ساخته نیست. هر اتفاقی برای من بیفتد آن را در راه خدا میدانم، من تلاشم را میکنم که دستگیر نشوم، اما با دست خودم، نمیخواهم دستگیر شوم و تمهیدات دستگیریام را فراهم کنم. به همین دلیل به تهران نمیآیم، اما اگر میخواهند، بیایند و من را دستگیر کنند.
*من قربانی تسویهحساب سیاسی شدم. برخی میگویند من قربانی آن شدم، چون دولت نهم به من چراغ سبز نشان داد تا از برخی تخلفها صحبت کنم و آن را رسانهیی کنم، اما من الان حتی با آن افراد دولت اصلاً دیداری ندارم و ابدا از آنان نمیخواهم برای من کاری کنند.
*در حال حاضر آیتالله یزدی رئیس اسبق قوهقضاییه در دهه 70 بهعنوان شاکی خصوصی من هستند. از دفتر فرزند ایشان با من تماس گرفتند و رضایت دادن را منوط به عذرخواهی رسمی من از این مقام در رسانهها کردند. میگویند من باید بگویم اشتباه کردم تا رضایت دهند، اما من واقعاً اشتباهی نکردم چون وظایفم را در تیم تحقیق و تفحص از سازمان بازرسی انجام دادم. به هرحال گفتند حالا که نمیگویید اشتباه کردم، از شکایتشان صرفنظر نمیکنند. من اسنادی داشتم که براساس آن اقدام کردم، تمام شکات من جز آقای یزدی از شکایت علیه من انصراف دادند.
*من یک وانت سند از سازمان بازرسی داشتم. با تأیید و دستور مستقیم رئیس وقت قوهقضاییه به رئیس وقت سازمان بازرسی این اسناد در اختیار من قرار گرفت تا تمام آنها را اسکن کنم و از آنها یک DVD تهیه کردم و در اختیار نمایندگان مجلس، آقای حدادعادل بهعنوان رئیس کمیته تحقیق، خانم آجورلو، آقای کامران و آقای ناطقنوری قرار داده بودم.
*من باید رأی مختومه شدن را بگیرم و بعد تهران بیایم… . من امیدوارم یک مقام ارشد قضایی دستور توقف حکم را صادر کند. ایرادی ندارد اگر تا آخر آبان ماه این کار نشد خودم را معرفی میکنم اما الان زمان این کار نیست. البته من برای خودم تنها این کار را نمیکنم. برای ترابی و آجیلی هم که یک تایپیست و کارمند ساده بودند، باید تلاش کنم. من مانند مجلس پشت همکارانم را خالی نمیکنم.