معهذا بنظر میرسد که این تلاش واقعی بوده بوده است. این ماجرا نشان میدهد که کارزار شومی که رژیم ایران به پیش میبرد رو به افزایش است. این رژیم که در سطح داخلی ضعیفتر شده و در سطح خارجی سیاستهایش با محدودیتهای متعدد مواجه شده اند هر چه بیشتر رادیکالیزه تر شده است.
رفتار تهاجمی جدید ایران از سال 2009 آغاز شد، در زمانی که ملاها بسیار قبلتر از بهار عربی خواسته های دموکراتیک ایرانیان را بصورت خونین سرکوب کردند. از آن زمان به بعد، پاسداران انقلاب از هرج و مرج و رقابتهای داخلی رژیم استفاده کردند تا شیوه های خشن خودشان را به دیگران تحمیل کرده و ایران را به ورطه یک جنگ با غرب بکشانند.
شورشها در کشورهای عربی سود چندانی برای ایران در بر نداشته اند. تهران در بحرین بر روی شعله ها دمید تا آتش خشم شیعیان در آن کشور را فروزانتر بکنند. این وضعیت باعث شد که عربستان سعودی به میدان بیاید. هم اکنون عربستان سعودی در جنگ اشکار با جمهوری اسلامی است، در خلیج و نیز در سوریه. رژیم سوریه که بهترین متحد ایران است هم اکنون در معرض تهدید قرار دارد. نتیجه این وضعیت این است که جنگهای مزمن در میدانهای گوناگون تشدید شده اند : عراق، افغانستان، لبنان و فلسطین.
توطئه کشف شده در واشنگتن مزید بر علت شده و میتوان پیش بینی کرد که در رابطه با پرونده هسته ای ایران یک سری تنشهای جدید پدیدار خواهند شد. آژانس بین المللی انرژی اتمی اکنون شواهدی در اختیار دارد که نشان میدهند ایران یک برنامه هسته ای نظامی را دنبال میکند.
باراک اوباما بارها به دلیل سیاست دست دراز کردن بسوی احمدی نژاد که بیهوده بوده است بارها مورد انتقاد قرار گرفته است. او اگر میخواهد در نوامبر سال 2012 مجدداً انتخاب بشود اکنون نباید به خودش این اجازه را به خودش بدهد که در قبال رژیم تهران کوچکترین ضعفی نشان بدهد. در یک خاورمیانه که دچار یک موج قوی بی ثباتی است ایران که زمام آن در دست رادیکالترین عناصر قرار گرفته است میتواند در جستجوی این باشد که وضعیت را وخیمتر بکند. این یک بازی بسیار خطرناک است که باید نسبت به آن بی اعتماد بود.