دست اندرکاران دولت اوباما در شرایط سختی برای پیدا کردن یک پاسخ حساب شده به ایران در مقابل توطئه خنثی شده مأمور رژیم ایرانی برای ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن هستند.
. همیشه فتنه انگیزی و تحریکات رژیم ایران، سیاست ایالات متحده را در بین دو انتخاب قرار داده است, یکی سیاست نامشخص ( تحریمهای اقتصادی) و دیگری سیاست غیر واقعی (حمله نظامی ) . انتخاب دیگر که خیلی توجه آخوندهای حاکم در ایران را به خودش جلب خواهد کرد – و میتواند به یک تغییر دموکراتیک در ایران بیانجامد، آزاد کردن گروه اصلی مخالفان ایرانی، سازمان مجاهدین خلق ایران ( MeK ) است, که با راهنمائی غلط به سیاست خارجی آمریکا هنوز در زیر فشار است.
سازمان مجاهدین خلق ایران در دوران ریاست جمهوری کلینتون بعنوان یک” حسن نیت ولی تلاشی ضعیف ” به امید بدست آوردن اعتماد رئیس جمهور رفرمیست ایران, خاتمی, در لیست سازمان های خارجی تروریستی قرار گرفت.گرچه، ایران همچنان بعنوان اولین کشور حامی تروریسم در جهان باقی ماند و به گسترش برنامه اتمی اش ادامه داد.
دولت بوش همین راه را رفت, با ترس از اینکه خروج سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست تروریستی، تهران را به فرستادن بمبهای جهنده و کشتن سربازان آمریکائی تحریک خواهد کرد. این تصمیم گیری هم بر یک سیاست بیمار استوار بود چون رژیم ایران نه تنها مواد منفجره به عراق فرستاد، بلکه به آموزش، کمک مالی و تسلیح دسته های گروههای تروریستی در عراق ادامه داد, که مسئول کشتن و زخمی کردن صدها سرباز و خدمه آمریکائی بوده اند.
اخیرا, در همین ماه آوریل (فروردین ماه )، 3400 تن از اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران مستقر در کمپ اشرف, توسط عوامل و مأموران ایرانی در ارتش عراق، مورد حمله و قتل عام قرار گرفتند, بدون آنکه کمکی برای هدف بزرگتر استراتژیک آمریکا برای مهارو خنثی کردن افراطی گری رژیم ایران باشند.
تعداد بیشماری از مقامات عالیرتبه سابق در امورات امنیتی آمریکا هم عقیده هستند که نه تنها سازمان مجاهدین خلق ایران تهدیدی برای امنیت آمریکا نیست,( این گروه خود را وقف یک ایران دموکراتیک, جدایی سیاست از مذهب و غیر اتمی کرده است), بلکه با ارائه اطلاعات مهم در مورد برنامه اتمی ایران، و نقش ایران در حمله به نیروهای آمریکائی در عراق، ثابت کرده است که قادر است و می خواهد با ایالات متحده آمریکا همکاری کند.
پس چه چیزی ما را باز نگه میدارد؟
در زمانیکه دادگاه استیناف فدرال در واشنگتن دی- سی در ژولای – 2010 ( تیر ماه 1389 – م ) حکم کرد که دولت آمریکا با خارج نکردن سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست تروریستی دچار خطا شده است و پرونده را به وزارت خارجه برای بررسی مجدد ارجاع داد. وزارت خارجه هنوز تصمیمش را اعلام نکرده است. یک فعالیت لابی که توسط عوامل رژیم ایران خوب سازماندهی شده به آزادی در آمریکا مشغول بکار است و سازمان مجاهدین خلق را بعنوان یک کالت ( فرقه ) با اهداف تروریستی معرفی کرده است. اما این با تجربه تمامی افسران عالیرتبه ارتش آمریکا و مأموران اطلاعاتی دولت آمریکا که از نزدیک با سازمان مجاهدین خلق کار کرده بودند و یا آنرا برای سالها مطالعه کرده بودند مغایرت کامل دارد. و همچنین دهن کجی است به 8 دادگاه مختلف در انگلیس، اتحادیه اروپا, و فرانسه که دستور به خارج کردن این گروه از لیست تروریستی در کشورشان را دادند.
توطئه لو رفته ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا به ما نشان میدهد که رژیم ایران برای تهدید و ناثبات کردن ایالات متحده آمریکا و متحدانمان چه مهارت و استعدادی دارد. این مسخره است در زمانیکه مأموران تهران آزادانه در این کشور در رفت و آمد هستند و بذر بمبگذاری تروریستی و ترور یک دیپلمات خارجی را میکارند، دولت ما مخالفان اصلی را که آخوندها از آنها بیشتر از هر چیز دیگری میترسند، دستبند زده است.زمان آنکه این سیاست را بار دگر بررسی کنیم فرا رسیده است.
زمانیکه دولت، بدون آمادگی قبلی در مخمصه افتاده و دربدر بدنبال یک پاسخ مناسب میگردد, خارج کردن سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست تروریستی، قوی ترین علامتی استکه ایالات متحده آمریکا می تواند به آخوندهای تهران بفرستد.
این بهترین زمان است.
نویسنده: هیو شلتون
هیوشلتون از تاریخ 1997 تا 2001 رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا بود