سخنرانی استرون استیونسون در کنفرانس بلژیک در حمایت از اشرف

خانم نوتومبی توتو در معرفی آقای استرون استیونسون گفت:
کسی اکنون در کنارمان حضور دارد که میتواند با اقتدار تمام در مورد اشرف صحبت کند، از آنجا که ایشان از نزدیک با این موضوع در تماس بوده اند به عنوان قسمتی از مسئولیتهایشان در ارتباط با عراق از سوی پارلمان اروپا. لطفا در خوشآمد گرم به آقای استراون استیونسون با من همراه شوید.  اوباما! پای خود را وسط بکشید و کاری برای این انسانها انجام دهید


استرون استیونسون  - رئیس هیأت رابطه با عراق در پارلمان اروپا
خانم ها و آقایان، خانم رجوی محترم، و مهمانان برجسته، علی الخصوص مهمانان برجسته ای که به طور مرتب بر فراز اقیانوس آتلانتیک در حال رفت و آمدند تا برای عدالت و آزادی و ساکنان اشرف بجنگند. از حضور امروزتان در  اینجا بسیار سپاسگزارم. خانمها و آقایان،
اما امروز من خیلی ناراحتم.  من در آوریل [۲۰۱۱] به عراق رفتم، دو هفته بعد ازآن کشتار وحشتناک [در اشرف]. من با همه رهبران عراق به غیر از نوری مالکی که به کره رفته بود ملاقات کردم. و در هر جلسه ای ما وحشیگری نمایانگر شده در این حمله را محکوم کردیم. ما درخواست کردیم که به اشرف برویم اما حق بازدید از اشرف توسط زیباری، از ما گرفته شد. چند روز بعد اعضای کنگره آمریکا به عراق رفتند و از نوری المالکی اجازه بازدید از اشرف را خواستند و به آنها گفته شد که این غیر ممکن است.
به ما گفته شد که این مساله به حق حاکمیت عراق بر میگردد، که عراق کشوری است که حاکمیت دارد، که اعضای مجاهدین نمیتوانند پرچم عراق را پایین بکشند و بگویند که این خاک ماست هر چند که بیش از یک ربع قرن آنجا زندگی کرده اند. و آنها گفتند که در پس گرفتن زمین اشرف کاملا جدی هستند. ما قطعا میدانیم که فشار برای انجام این عمل از کجا میاید. ما خوب میدانیم  علت اینکه نوری مالکی نخست وزیر عراق است فقط به خاطر فشار وارد شده از تهران، است. او انتخابات را با تفاوت یک صندلی به ایاد علاوی باخت اما تهران چراغ قرمز خود را  علیه ایاد علاوی نشان داد و به حکیم و مقتدا صدر که هیچ کدام دلٍ خوشی از مالکی ندارند گفت: شما به اتحاد مالکی بپیوندید و مطمئن باشید که او نخست وزیر عراق میشود و نه علاوی. نخها از آن موقع وصل شده اند و هر گاه تهران به آقای مالکی میگوید بپر او همیشه پاسخ میدهد: تا چه ارتفاعی بپرم ؟ و این چیزیست که اکنون در مورد اشرف اتفاق میافتد. ما جلسه ای با سفیر جفری و سفیر باتلر داشتیم، وقتی در ماه آوریل به عراق رفته بودیم، و به ما گفته شد که باتلر نقشه ای برای جابجایی ساکنان اشرف داخل عراق دارد، به داخل پایگاه سابق نظامی آمریکائیها، و ما به او گفتیم که این نقشه دعوتنامه برای کشتار است، و ما ۳ ماه انرژی مان را کاملا در مبارزه با این طرح دیوانه وار جابجایی درون عراق  گذاشتیم. و دست آخر، تنها وقتی که سخنگوی پارلمان عراق، النجیفی در ماه ژوئیه آمد تا به کمیته امور خارجه پارلمان اروپا گزارش بدهد، به طور علنی گفت که جابجایی ساکنان اشرف داخل عراق زمینه طرح ندارد، فقط آنجا بود که ما رفتار معقولی از  وزارت خارجه دیدیم و آن جابجایی داخلی سفیر باتلر بود. او کارش را از دست داد و جایگزین شد و حالا به ما گفته میشود که جابجایی داخلی جای طرح شدن ندارد، اما این با صرف هزینه ۳ ماه با ارزش به پایان رسید، وقتی که ما مشغول کار در زمینه ضرب الاجل ۳۱ دسامبر برای پایان دادن به اشرف بودیم. اد ملکرت که نماینده یونامی در عراق  بود وقتی من آنجا بودم آوریل گذشته از من خواست که با تیم رهبری شورای ملی مقاومت در پاریس صحبت کنم. و وقتی من بازگشتم مستقیم به پاریس رفته و جلسه ای با خانم رجوی و آقای محدثین و بقیه هیأت در آنجا به مدت ۵ ساعت تا زمانی که توانستیم به توافقاتی با ساکنان اشرف در مورد انتقال ۳۴۰۰ تن ساکنان  اشرف به  ۲۷ کشور اتحادیه اروپا یا هر کشور دوستی که خارج از اتحادیه است و آنها را بپذیرد، برسیم، داشتیم. من بازگشتم و پس از حمایت نمایندگی رابطه با عراق در پارلمان اروپا را و سپس حمایت کمیته امور خارجی، آنگاه به حکومت عراق گفتیم که ما اکنون داریم سخت تلاش میکنیم که به هدف شما برسیم. لطفا با ما همکاری کنید.
و جواب آنها چه بوده است ؟  در جواب گفته اند که آنها کاملاً حقوق انسانی ۳۴۰۰ ساکن اشرف را محترم میشمارند. احترام آنها به حقوق بشر در نصب ۳۰۰ بلندگوی با صدای بلند به دور نرده های اشرف است که در حال جار زدن تبلیغات و تهدید به مرگ هر  ۲۴ ساعت از ۷ روز هفته است، گرفتن حق دسترسی به دارو، سوخت، غذای سالم،  از اشرفیها ، ممنوعیت معالجات پزشکی، تا جایی که بعضی از آنها از دنیا رفتند،  از کسانی که خودشان مجروح کردند است. برخی دیگر که از بیماریهای جدی رنج میبرند جان باختند، کشته شدگان هفته ها بعد از کشتار آوریل  به خاک سپرده  نشده و مانده بودند. و این دلیل عصبانیت من است،
این پیامها باید با صدای بلند در واشنگتن و بروکسل و بقیه پایتختهای اروپا شنیده شوند. به این علت است که هر سیاستمداری در این اتاق باید این پیام را در بیرون پخش کند. اجازه دهید بگویم که: نوری مالکی توسط دادگاه اسپانیایی محکوم به جنایت علیه بشریت شده است. اگر او هر گونه خشونت دیگری علیه ساکنان اشرف مرتکب شود، با عدالت روبرو خواهد شد. برخی سعی میکنند به من بگویند که مجاهدین خلق در ایران هیچ حامی ندارند. شما میدانید که من همه این اظهار نظرهای مضحک  را میشنوم وقتی از وزارت خارجه در واشنگتن بازید میکنم، حتی در ژنو من تجربه مشابهی با آنچه قاضی موکیزی گفتند داشتم و همه آن استدلالهای مسخره را شنیده ام. اجازه بدهید از آنها بپرسم: چگونه میدانید که آنها درون ایران حامی ندارند ؟ آیا کسی به آنجا رفته و نظرسنجی کرده است ؟ اگر شما امروز در ایران بگویید که من از مجاهدین حمایت میکنم شما فوراً دستگیر، شکنجه و اعدام میشوید. بر مبنای قانون اساسی رژیم ایران حمایت از مجاهدین خلق جرم است و جزای آن، مجازات مرگ است. چقدر مضحک است وقتی افراد چنین اتهاماتی میزنند.  و من همیشه به آنها جواب میدهم: گروه ایرانی که میتواند هر ساله برای تظاهرات سالانه اش دهها هزار نفر و امسال صد هزار نفر را به پاریس بیاورد، اگر شما همه هواداران آنها را بشمارید و خانواده آنها به میلیونها نفر میرسند. آنها، و نه موسوی و نه کروبی ، مخالفان واقعی حکومت ایرانند. آنها کسانی هستند که باید ایران را به دست بگیرند و خانم رجوی باید آنها را رهبری کند. پس، وقتی  احمدی نژاد به سازمان ملل در نیویورک رفت  هماهنگ کرده بود که ۳ کوهنورد آمریکایی قبل از آن آزاد شوند، کوهنوردانی که به جرم مسخره جاسوسی دستگیر شده بودند، جرمی که احمدی نژاد تبلیغات آنرا دوست دارد زیرا که از او رئیس جمهوری بخشنده و دلسوز میسازد! در همان زمان در ایران آنها یک پسر بچه ۱۷ ساله را حلق آویز میکردند در حالی که  او مادرش را فریاد میزد و برای بخشش التماس میکرد. آنها افراد را از جرثقیل در یک میدان عمومی آویزان میکنند. در سپتامبر ۳ نوجوان حلق آویز شده اند. بیش از ۱۰۰ نفر در ماه سپتامبر اعدام شدند. ۳۰۰ نفر دیگر به صف اعدامیها منتقل شده اند، اعدام آنها قریب الوقوع است. این وحشیگری این رژیم قرون وسطایی و فاشیست ملاهاست. و این دلیل بر اهمیت پیروزی مجاهدین حلق بر چنین ستمکاران وحشی است.
و خانمها و آقایان،  ملاهای ایران خودشان را به  سوریه و رژیم اسد گره زده اند و یک دقیقه از سوریه و رژیم ستمگر آن حمایت میکنند  و دقیقه ای دیگر از قیامها در بقیه کشورهای همسایه حمایت میکنند، آنها همزمان از یک قیام در قسمتهایی از عربستان سعودی حمایت میکردند. پس آنچه شما در این بعدازظهر شنیدید در مورد اینکه دنیا  چشمش را به روی قیامهای ایران بسته است، جایی که بسیاری مردم کشته شدند، جایی که خیلیهای دیگر به دار آویخته میشوند به خاطر اینکه شجاعانه به خیابانها رفتند و علیه شیطانی ترین رژیم دنیا اعتراض کردند، و هنوز دولتهای غربی سکوت کرده اند. من این سکوت را محکوم میکنم.
من به بارونس اشتون تبریک میگویم برای منصوب کردن ژان دو رویت به عنوان فرستاده ویژه برای اشرف  با اختیارات، اما این کافی نیست.  ما از واشینگتن حرکتی نیاز داریم، ما فعالیتی از سوی دولتهای عضو اتحادیه اروپا نیاز داریم. پس، نشستن و کاری نکردن را متوقف کنید دولتهای اروپایی، نشستن و کاری نکردن را متوقف کنید رئیس جمهور اوباما، پای خود را وسط بکشید و کاری برای این انسانها انجام دهید.

توتو: سخنران بعدی ما در رابطه با حمایت خود از مجاهدین بسیار فعال بوده است. هفته گذشته روزنامه نیویورک تایمز مقاله ای را به قلم او منتشر نمود. لطفا از آقای لوئیس فری استقبال کنید او رئیس اف.بی.آی در دو دوره ریاست جمهوری بوده است.

لوئیس فری - رئیس اداره تحقیقات فدرال 1993 ـ 2001
متشکرم. عصر شما بخیر خانم ها و آقایان. خانم رجوی از شما باز هم بخاطر رهبری تان و گردهم آوردن ما در اینجا متشکریم. حتی نیویورک تایمز هم اعتراف کرده که شما چهره ای کاریزماتیک هستید. و ما همه در رابطه با این توصیف متفق القول هستیم. مخصوصا میخواهم از همکاران اروپایی خود تشکر کنم. آقای استیونسون تبریک میگویم بخاطر اتحادی که شما در این قاره نمایندگی میکنید و بخاطر فعالیت های شما. خطاب به دوستانمان در کمپ اشرف که میدانم این برنامه ها را میبینند میخواهم حمایت و عشق و احترام و اشتیاق خود به شما و شجاعتتان را ابراز کنم. من معتقدم که در نهایت نیروهای آزادیخواه ایران که شما آنها را با به جان خریدن همه خطرات و فداکاریها نمایندگی و رهبری میکنید پیروز خواهند شد. من فکر کنم این باوری است که قطعاً گریزناپذیر است. پس به شما تبریک میگویم.
ما بسیار آزرده هستیم مخصوصاً به نمایندگی از همکاران آمریکایی ام که خیلی از آنها اینجا نیستند. ما از دولت خودمان بشدت ناراحت هستیم, ما کشور خود را دوست داریم و به دولت خود احترام میگذاریم. اما بسیار از تأخیر و سکوت دولت خود در رابطه با تهدیدی که متوجه 3400 تن از ساکنان اشرف است ناراحت هستیم. و مهمتر در قبال عواقبی که این امر متوجه نیروهای آزادیخواه ایران ساخته است. ما ماهها و سالها است که در این باره صحبت کرده ایم. از پرزیدنت و وزیر خارجه خود خواسته ایم که طبق قانون و فاکتها عمل کنند و نام مجاهدین را از لیست سازمان های تروریستی خارجی حذف کنند، نامگذاری که هیچوقت نباید در سال 1997 یعنی چهارده سال پیش انجام میشد. آنها به دستور دادگاه فدرال واشنگتن عمل نکرده اند که 14 ماه پیش دستور داد که وزیرخارجه توجیه خود را ارائه دهد یا در رابطه با منابع مورد استناد خود برای ادامه نامگذاری توضیح ارائه دهد. همانطور که هفته گذشته گفتم هیچ چیز جز سکوت و تأخیر از وزیر ندیده ایم. ما از رئیس جمهور و از وزیر خارجه خود میخواهیم که فوراً در این رابطه بطور عادلانه و طبق قانون و فاکتها تصمیم بگیرد و بلادرنگ بدون شرط نامگذاری این سازمان را لغو کند.
این فقط یک لیست پاسیو نیست بلکه راه قتل را باز می کند و همانطور که فرماندار ریج گفت جواز قتل را برای استفاده عناصر تحت کنترل رژیم ایران در دولت عراق صادر میکند و همچنین جواز کشتار اعضای این سازمان از طریق دادگاههای نمایشی در ایران و جواز دستگیری، شکنجه و قتل هر کسی که از این سازمان و آزادی حمایت میکند. بنابراین، نامگذاری بسیار جنبه حیاتی و خطرناکی دارد که باید لغو شود.
در این تالار،  به پرچم های پشت سر ما نگاه کنید، که به یادآورنده روزها، تهدیدات و تروریسم سال 1933 است وقتیکه دنیا فهمید که نمیتوان با استبداد مماشات کرد، نه در سال 1933 و نه امروز با رژیم تهران. آمریکا حافظه و تاریخ طولانی در رابطه با این رژیم تروریستی دارد که لقب تروریستی توصیف درست آن است. اما همچنین سیاست مماشات در قبال این رژیم را تا به امروز دنبال کرده است. وقتی مقر تفنگداران دریایی مورد حمله قرار گرفت و صدها تن از آنها کشته شدند، آمریکا تحت رهبری یک پرزیدنت جمهوریخواه از طریق عقب نشینی نیروهای مسلح از خاورمیانه واکنش نشان داد. و این روند ادامه داشت تا تهدیدات و چالش ها و عملکرد جنایتکارانه خیره کننده و اعلام جنگ توسط رژیم تهران علیه آمریکا. استفاده از حزب الله و حماس بعنوان نیروهای نیابتی، کشتار 19 سرباز در برج های خُبَر، همانطور که خانم رجوی گفتند، در سال 1996.
انفجار سفارتخانه و مرکز فرهنگی اسرائیل در آرژانتین. حملات علیه آمریکا که هر روز در عراق و افغانستان ادامه دارد، همانطور که فرمانده نیروهای دریایی گفت، ما تاریخ پر رنج و طولانی داشته ایم اما با قاطعیت و منطبق با ارزشهای خود که در رابطه با آزادی و رهایی اهمیت دارند، عمل نکرده ایم.
در سال 1996 برج های خُبَر در خلال یک عملیات سپاه پاسداران مورد حمله قرار گرفت. هیچ شکی در این مورد نیست. واکنش ما تکذیب کردن و مخفی کردن و گریز از واقعیت این حمله بود. و این حتی تا هفته پیش در رابطه با یک توطئه ترور شگفت آور نه تنها علیه سفیر عربستان سعودی بلکه بسیاری از آمریکایی هایی که میتوانستند مورد حمله قرار گیرند ادامه داشت. و حتی در برخی از اظهارات رسمی شنیده ایم که نمیدانند در چه سطحی در رژیم این نقشه طرحریزی و تصویب شده است. اما هرکس که در رابطه با عملیات سپاه قدس و این رژیم اطلاع دارد، میداند که هیچ کاری در این سطح نمیتواند بدون  اطلاع بالاترین مقامات رژیم مورد بحث قرار گیرد چه رسد به اینکه اجرا شود. بنابراین سپاه پاسداران عامل ولی فقیه است.
آمریکا باز هم در واکنش به این تهدید در جایگاهی قرار گرفته که 20 سال در آن مانده است. چطور میتوان عکس العمل نشان داد؟ یکی از کارهایی که میتوان بلادرنگ انجام داد لغو نامگذاری مجاهدین است. بسیار خوشحال شدم وقتی اقدامات دولت آمریکا را در لیبی دیدم و اخیراً در نهایت پرزیدنت و وزارت خارجه بالاخره رژیم دمشق را محکوم کردند. این تحولات بسیار خوبی است. اما ما با بیشترین و فوری ترین خطر علیه آمریکا و تمام کشورهایی که پرچم هایشان اینجا میباشد، برخورد مناسبی نداشته ایم، رژیمی که با توسل به تروریسم بعنوان یک سیاست رسمی خارجی عمل میکند، کارهای خوبی در حال وقوع است اما صادقانه بگویم که باید سریعتر انجام شود. لغو نامگذاری باید انجام شود، چرا که این نامگذاری یک سپر دفاعی است که از برخورد با رژیم ممانعت میکند. باید در نهایت نوعی عمل سریع، پیشگیرانه و تهاجمی توسط آمریکا برای حمایت از آزادی ایران صورت گیرد.
من بخش عمده ای از عمر حرفه ای خود را صرف حفاظت از مردم کرده ام، حتی برخی مواقع افرادی که آنها را دوست نداشتم و کارهایی میکردند که فکر میکردم نباید انجام دهند. اما حفاظت وظیفه ام بود. و در این مورد مشخص آمریکا نیز وظیفه جدی در جهت حفاظت دارد، حفاظتی که بصورت کتبی از طرف آمریکا تضمین شده است. با این مضمون که حتی بعد از انتقال کنترل کمپ به عراقی ها، ما اطمینان حاصل خواهیم کرد که از این ساکنان حفاظت خواهد شد. این تهدید جدی و حاضر است. آمریکا باید فعالانه به آن بپردازد. بنابراین ما امروز باز هم به دولت خود میگوییم که این یک فاکت مخفی یا یک موضوعی نیست که توجه دولت ها و سازمان ملل را جلب نکرده باشد. رئیس جمهور آمریکا و وزیر خارجه وظیفه اخلاقی برای حفاظت دارند و این وظیفه باید اجرا شود و مورد احترام قرار گیرد. واگرنه پیش بینی میکنم که صدای همکاران آمریکایی من در اینجا و بسیاری دیگر از دو طرف طیف سیاسی را خواهید شنید که اگر آمریکا به وظیفه خود عمل نکند مسئولیت مستقیم اخلاقی در قبال عواقب آن خواهد داشت. ما این مبارزه و سخنرانی ها و نامه نویسی ها و جنگ مطبوعاتی را ادامه خواهیم داد. اما در نهایت آمریکا باید به وظیفه اخلاقی خود عمل کند. و اینگونه جلسه ها خانم رجوی اجازه خواهد داد که پیام ما در جهت درست شنیده شود. از حمایت همه شما متشکرم.
 
توتو:
 متشکرم آخرین سخنران در ارتش ایالات متحده خدمت کرده است از شما می خواهم به افسر ارشد ضد تروریسم حفاظت نیرو برای همه نیروهای ائتلاف در عراق و فرمانده سابق پایگاه فاب اشرف سرهنگ وسلی مارتین خوشآمد بگویید.

سرهنگ وسلی مارتین فرمانده جیاتیف و نیروهای حفاظتی اشرف  2005 ـ  2006
خانمها و آقایان، خانم رجوی، متشکرم. من همیشه از فرصت برای صحبت کردن برای خاطر برادران و خواهرانم در اشرف که می دانم در چه شرایطی هستند استقبال میکنم. بگذارید یکی دو موضوع را روشن کنم: به عنوان افسر ارشد ضدتروریسم حفاظت نیرو برای همه نیروهای ائتلاف در عراق، بعنوان فرمانده پایگاه در کمپ اشرف، آنچه که می خواهم روشن کنم این است که سازمان مجاهدین خلق ایران، یک سازمان تروریستی نیست.
نکته دوم اینکه لیست گذاری هرگز نباید برای استمالت از یک رژیم سرکوبگر ارتجاعی نظیر رژیم ایران مورد استفاده قرار گیرد. غالبا از من سوال می شود چرا می جنگیم؟ وقتی در وسط یک تبادل آتش هستیم برای چه می جنگیم؟ آیا برای قانون اساسی کشورمان می جنگیم؟ من همیشه پاسخ می دهم ما به ملت خدمت می کنیم، از قانون اساسی دفاع می کنیم، حول پرچم جمع می شویم و برای آنکه سمت چپمان است و آنکه سمت راستمان است می جنگیم. خوشوقتم که بگویم بارها  من از محیط خارج می شدم و همیشه مجاهدین را در جبهه خودم داشتم و ما با هم در کنار هم خدمت کردیم و بارها با هم رنج کشیدیم.
سلاحهایشان را دادند و موقعیت افراد حفاظت شده را پذیرفتند.
هیچکس بیش از جنگجوها از جنگ نفرت ندارد، همینطور هیچکس از شکستن یک توافقنامه، نفرت ندارد و بند 10 توافقنامه  می گوید بندهای این قرارداد باید پابرجا باقی ماند تا زمانی که یا توسط یک الحاقیه مورد توافق طرفین و یا بندهای مورد توافق هر دو طرف جایگزین شوند. این آن چیزی نبود که در این قرارداد اجرا شد و این قرارداد کاملاً توسط ایالات متحده آمریکا نقض شد.
وزارت خارجه ادعا میکند کارشناسان اطلاعاتیش درباره مجاهدین اطلاعاتی جمع کرده اند. این همان اداره ای است که کالین پاول را با مجموعه ای از اطلاعات غلط به سازمان ملل فرستاد. در این مورد وزیر کلینتون بیش از کالین پاول می داند. این همان اداره ای است که به چلبی 33 میلیون دلار برای اطلاعات داد علیرغم هشدارهای اداره اطلاعات مرکزی که نمیشود به چلبی اعتماد کرد.
آن اطلاعات به عنوان توجیهی برای رفتن به عراق مورد استفاده قرار گرفت، بعد از اینکه چلبی به تهران فرستاده شد تا اطمینان حاصل شود که این مسأله قابل قبول است و رژیم تهران از رفتن آمریکا به داخل عراق حمایت می کند. البته که آنها این کار را کردند چون بلافاصله آنها شروع به بسیج نیروهایشان کردند و بعنوان افسر ضدتروریسم در عراق دیدم که این دارد صورت می گیرد.
آنها از قبل سپاه بدر را داشتند، آنها صحنه های وحشتناکی در جنوب عراق ایجاد کردند، و من نگاه می کردم و به هر صورتی که می توانستم می جنگیدم. آنها کنترل بصره را گرفتند بعد به دیوانیه رفتند به کربلا و بقیه منطقه رفتند. تا وقتی که به عراق برگشتم، آنها از اقدام روی بغداد و به اقدام روی استان دیالی روی آورده بودند و سعی می کردند سنی ها را بیرون کنند. و همانطور که میدانیم دیالی جایی است که اشرف در آن است.
وقتی به آمریکا برگشتم، به وزارت خارجه رفتم و شروع به کار نزدیک با آنها از طرف سرهنگ جک گاردنر کردم. ژنرال گاردنر و من ارتباط نزدیکی وقتی در پنتاگون بودیم داشتیم، من باز با وزارت خارجه کار می کردم و سعی می کردم آنها موضع خود را عوض کنند. اظهارات مبنی بر اینکه به کردها حمله شد، ما به آن پرداختیم و با ارائه نامه وزیر خارجه زیباری که او آن را تایید کرد، ثابت کردم که حمله ای صورت نگرفت ولی چند ماه بعد که دوباره لیست بیرون آمد، این ادعا آنجا بود! من به وزارت خارجه رفتم و گفتم چکار دارید می کنید. ما ثابت کردیم که این اشتباه است. من همیشه وقت می گذاشتم که در اشرف از مجتمع ها بازدید کنم همه حملاتی که به اشرف شده ما واقعا باید قدرت و تعهد افراد اشرف را تحسین کنیم و به آن احترام بگذاریم. بگذارید برای ساکنین اشرف دست بزنیم.
تنها کسانی که دسترسی آنها به این مجتمع ها دریغ شده هیأتهای غربی هستند که از دولت مالکی خواسته اند بروند ببینند چه چیزی دارد می گذرد. بعد این ادعا را داریم که آنها هنوز سلاح دارند. من این واقعیت را می دانم که آنها سلاح ندارند و مشکل میتوان باور کرد که اگر سلاح داشتند در حالی که مورد قتل عام نیروهای مالکی واقع میشدند، کسی نمیرفت سلاح بیاورد که جنگ را متوازن کند. سلاحی نداشتند. آنها قربانیان بی گناه بی سلاح بودند. ضمن اینکه تروریستهای واقعی نیروهای مالکی بودند نه مجاهدین. گزارشی دریافت کردم که مجاهدین مجتمع ویژه ای دارند که عراقیها را استخدام و آموزش می دهند. به تفنگدارانی که برای من کار می کردند گفتم برویم نگاه کنیم. یکی از افسران ارتباطی پیش من آمد و گفت نیازی به تفنگداران نیست. بگذارید برویم نگاه کنید. من و او رفتیم. ما تمام آن مجتمع را رفتیم و من فهمیدم وزارت خارجه یک بار دیگر اطلاعات غلط دارد.
وزارت خارجه آنچه را که خواهد بشنود می شنود و بقیه را نادیده می گیرد. گزارش رند یک نمونه خوب است. اوایل امروز من ملاقاتی با سفیر دورویت داشتم ما همه جزییات گزارش رند را بررسی کردیم و من به او گفتم نمی دانم آنها با چه کسی مصاحبه کردند می دانم آنها با دیو فیلیپس مصاحبه نکردند، با جولی نورمن مصاحبه نکردند، با خود من مصاحبه نکردند و ما بودیم که همیشه باید شایعات را نفی می کردیم با اینحال وزارت خارجه مصمم است که می گوید هر چه را بخواهد قبول می کند. یکی از بزرگترین شایعات که خیلی به آن پرداخته شده این است که مجاهدین در جامعه ایران نفوذ ندارند. اگر این ادعا درست است، پس چرا رژیم ایران اینقدر اصرار دارد که مجاهدین را بگیرد و استرداد کند. من بعنوان واقعیت می دانم و با مجاهدین کار کرده ام آنها گزارشهایی را از ایران دریافت می کردند و بعضی از آن اطلاعاتی بود که کارمند وزارت خارجه به یک جاسوس شناخته شده رژیم ایران، ربیعی می داد ، درحالیکه ژنرال جک گاردنر به همه ما گفت به این شخص اعتماد نکنید، کارمند وزارت خارجه به مشاور امنیت ملی عراق ربیعی اطلاعات حساس می داد و توسط او به ایران فرستاده شد من اهمیت برنامه هسته ای ایران را که توسط مجاهدین افشا شد، چیزکمی نمی دانم. در ویدئوهای 2009 و 2011 ما چیزی می بینیم. می بینیم که قتل عام صورت می گیرد ولی در ضمن می بینیم اعضای اشرف برای کمک به رفقای به خاک افتاده شان می شتابند با علم به اینکه آنها ممکن است نفر بعدی باشند که مورد اصابت قرار میگیرند. ولی می روند. این نشان می دهد چقدر رابطه آنها همبسته و مستحکم است. بعلاوه، صادقانه می توانم بگویم اگر تفنگداران و سربازانی که با خود داشتم در آن حملات حضور داشتند، حملات صورت نمی گرفت. با اینحال وزارت خارجه کماکان آنها را تروریست می خواند ما سپاه بدر حکیم را تروریست نمی دانیم ولی ما نمایندگان دموکراسی و کارزار کنندگان دموکراسی در خاورمیانه را بدون توجیهی تروریست می خوانیم. می خواهم کمی در مورد مالکی صحبت کنم. حرف آخر به اتحادیه اروپا، به آمریکا به همه می گویم هرگز به مالکی اعتماد نکنید. این مرد تحت تاثیر مقتدی صدر، حکیم، احمدی نژاد، خامنه ای است و مالکی اهداف خودش را دارد. همانطور که گفته شد او انتخابات را برنده نشد. حکیم و مالکی پیش آیت الله العظمی سیستانی رفتند و سعی کردند او را  وادار کنند از مالکی بعد از انتخابات حمایت کند و علاوی را نادیده بگیرد. سیستانی گفت نه. شما باید از قانون اساسی پیروی کنید. آنها سیستانی را نادیده گرفتند و علاوی نتوانست دولت را تشکیل دهد. او بازداشتگاههای مخفی دارد. دو تا از آنها در مجتمع وزارت کشور هستند. من نزدیک میز کارم یک قلاب آویزان کردن  داشتم که از یکی از حملات ما به بازداشتگاههای مخفی مالکی آورده شده بود
او به تظاهرات مردم کشور خودش حمله کرده است. او مانع از رسیدگی های انسانی شد به دکترها در بعقوبه گفتند اگر به قربانیان کمپ اشرف کمک کنند زندانی می شوند. حالا او ادعا می کند که مجاهدین باید تا آخر سال خارج شوند. ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سازمان ملل باید دست به اقدام بزنند. باید به مالکی فشار آورده شود که با بقیه جهان کار کند. همانطور که اشاره شد باید حفاظت سازمان ملل در اشرف باشد و من آماده ام به این نیرو بپیوندم و به کمپ اشرف بروم.
وزارت خارجه آمریکا باید مجاهدین را از لیست خارج کند. همانطور که اشاره شد وقتی من اینجا می آیم و صحبت می کنم برادران و خواهرانم در اشرف را حس می کنم. گذاشتن و نگهداشتن مجاهدین به عنوان یک سازمان تروریستی جنایت علیه دموکراسی است.
به دوستانم در اشرف ما قبلا بارها گفته ام وقتی با هم هستیم، در جنگ همراه با هم هستیم. ما در بیابانهای استان دیالی با هم بودیم، حالا با هم هستیم و همیشه با هم خواهیم بود.
خانمها آقایان،خانم رجوی متشکرم.

صحبت پایانی خانم توتو:
از همه سخنرانان جلسه برای حضورشان  و در میان گذاشتن درک و دریافتها و حمایتشان در جلسه امروز، تشکر می کنم.
مایلم قبل از این که پایان جلسه امروز را اعلام کنم قسمت آخر صحبتها را در اختیار خانم رجوی قرار دهم.

صحبت پایانی خانم رجوی :
مایلم از شما بار دیگر بخاطر این جلسه برای سخنرانی ها بسیار مهم بخصوص در این شرایط بسیار حساس و بسیار مهم برای ساکنین اشرف و همچنین برای مردم ایران تشکر کنم.
اشرف سمبل پایداری و استقامت مقاومت در برابر دیکتاتوری مذهبی است و به همین دلیل است که
مطمئنم ما پیروز میشویم، ما میتوانیم موفق شویم علیرغم سختی های بسیار و تهدیدات بسیار چون یک دیکتاتوری مذهبی که در ایران است آنها دشمن مردم ایران هستند، آنها تهدیدی برای صلح و امنیت در جهان هستند.
باز از شما بسیار متشکرم