http://www.youtube.com/watch?v=yaiq2y3M7SY
سخنرانان در این جلسه عبارت بودند از: خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت، ژنرال هیو شلتون، رئیس سابق ستاد نیروهای مسلح آمریکا (۱۹۹۷-۲۰۰۱)، اد رندل، رهبر حزب دموکرات ۱۹۹۹- ۲۰۰۱ و فرماندار پنسیلوانیا ۲۰۰۲-۲۰۱۱، جان بروتون، نخست وزیر ایرلند ۱۹۹۴-۱۹۹۷، رئیس هیأت اتحادیه اروپا در آمریکا ۲۰۰۴ ـ ۲۰۰۵، لرد پیتر مندلسون، کمیسر اتحادیه اروپا ( ۲۰۰۴-۲۰۰۸)، نایب نخست وزیر انگلستان (۲۰۰۹)، رابرت توریسلی، عضو سنای آمریکا ۲۰۰۳-۱۹۹۷، رومئو فلورین نیکوارا. سناتور از رومانی، ژان فرانسوا لوگاره، شهردار منطقه یک پاریس، ژان پیر بکه عضو شورای استان والدواز و شهردار اورسوراواز.
جلسه با صحبت های ژان پیر بکه شروع شد:
http://www.youtube.com/watch?v=J7ud-s2obE8
ژان پیر بکه - شهردار اور سور اواز
خانم رئیس جمهور، خانمها و آقایان وزرا، نمایندگان دولتها و پارلمانها، خانمها و آقایان،
به نام کمیته فرانسوی برای ایران دموکراتیک و اعضای تشکیل دهنده آن، آقایان؛ آلن ویوین ، فرانسوا کلکومبه و ژان پیر میشل به شما خوش آمد میگویم، کمیته یی که این کنفرانس را البته با سخنرانانی مثل شما که تا چند دقیقه دیگر شاهد سخنرانیهایشان هستیم، ترتیب داده است. من در اینجا به عنوان شهردار «اورسوراواز» حضور دارم، شهری که اول بخاطر نقاش معروفش، ونسان ونگوگ در دنیا شناخته شده و بعد هم بخاطر اینکه سالهای زیادی است که ما پذیرای مقاومت ایران برای صلح و آزادی و خانم رجوی، رئیس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران، هستیم. خانم مریم رجوی این مقاومت را با پویایی و کارآیی هدایت میکند، و سرچشمه امید برای مردم ایران است. «اورسوراواز» همچنین بعنوان شهر خواهر اشرف به حساب می آید، و همیشه خود را در کنار اشرف قرار داده و قرار خواهد داد.
به علاوه این تجمع بزرگ مرا به یاد سایرگردهماییهای ترتیب داده شده توسط مقاومت ایران در دوسال اخیر می اندازد، که هر روز هم، حمایتهای جدیدی کسب می کند. حضور این شخصیتها و این جمعیت چشمگیر است و بارها از خودم می پرسم که چطور این مقاومت موفق میشود که این چنین هزاران نفر را بسیج کند. این بیانگر دو چیز است. اول؛ حمایت مردمی شما، و بعد هم قدرت بزرگ سازماندهی شما. ولی چیزی که امروز عمیقا ذهن مرا اشغال کرده، این است که دولتهای غربی، وهمچنین رسانه ها، شما را در برابر فاشیسم مذهبی حاکم برایران قدری تنها گذاشته اند هفت ماه پیش، در 8آوریل گذشته، نیروهای ارتش عراق مرتکب حمله ای به اشرف شدند. و حالا مالکی اولتیماتومی را علم کرده تا به درخواست پدر خوانده واقعی اش، رژیم ملاها، جواب دهد. البته ما باید با تمام قوا مخالفت کنیم و هرآنچه را که درتوان داریم، به کار گیریم تا مانع آن شویم. و ما خیلی توان داریم. کمیته ما از این تریبون، دبیرکل سازمان ملل متحد و رئیس جمهور آمریکا را فرا میخواند تا قویا در برابر نوری مالکی مداخله کنند تا اولتیماتوم نامشروع و سرکوبگرانه اش را بردارد. ما هم چنین خواهان شتاب گرفتن رسیدگی به استاتوی پناهندگی سیاسی اشرفیان، توسط کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد هستیم. برای تضمین حفاظت اشرفیان، باید این پرونده را به شورای امنیت سپرد، تا مسئولیت این حفاظت را با مستقر کردن کلاه آبی ها در کمپ و در اطراف کمپ به عهده گیرد. این ک ار همین امروز باید انجام شود، برای اینکه فردا دیر است. به همین خاطر تمام نیروهای دموکراتیک، تمام انجمنهای بزرگ، مثل عفو، مثل لیگ حقوق بشر، وبسیاری دیگر، تمام سازمانهای غیردولتی باید هرروز به پا خیزند تا مانع این این کار جبران ناپذیر شوند. هدف و جهت گیری این کنفرانس و برنامه امروز این است. متشکرم.
حالا ، همکارم ژان فرانسوا لو گاره، شهردار منطقه یک پاریس را به همین تریبون دعوت میکنم.
ژان فرانسوا لوگاره، شهردار منطقه یک پاریس
خانم رئیس جمهور،آقای وزیر، خانمها و آقایان پارلمانتر، خانم ها وآقایان شهردار، مایلم یک بار دیگر با کارزارمان، خشم مان و همبستگی مان شهادت بدهم؛
در پاسخ به این اولتیماتوم غیر قابل قبول و شرم آور، که میخواهد مقاومت 3400 تن ساکنان اشرف را بپوشاند، باید برخیزیم.
به این دلیل که شهر اشرف یک سمبل آزادی و انسانیت است، این شهر ماهیتاً رژیم بنیادگرای ایران را نفی میکند.
بهار عرب که تا شروع زمستان ادامه پیدا کرد در سال 2011 ثبت شد. این هم چیزی است که میخواهند پاک شود، وبه فراموشی سپرده شود. به همین دلیل است که اشرف یک سمبل است. برای رنجهای اشرفیان راه حل وجود دارد. همانطور که دوستمان بکه گفت، راه حل تأیید موقعیت پناهندگی سیاسی آنهاست. این است رعایت کنوانسیونهای بین المللی که تا کنون از آنها دریغ شده و در اشرف کاملاً پایمال شده است. راه حل طبیعتاً این است که این ضرب الاجل ننگین قبول نشود و امکانات ملل متحد در جهت حفاظت از آزادی و امنیت آنها به کار گرفته شود. این محتوای پیام حاضر است. درست است که باید که به اتفاق هم در عرصه مطبوعات پیشرفت کنیم، ولی یک سمبل بسیار قوی وجود دارد: ما به نام آزادی های دموکراتیک صحبت میکنیم، ما به نام اصول جمهوری جمع شده ایم و دفاع میکنیم و حتی برای ایران صحبت میکنیم. به همین دلیل است که در این زمنیه منتخبین فرانسوی، با هر گرایش سیاسی، در یک پیام واحد متفق القول هستند و استوارند. این است دلیل تلاش ما، دلیل همبستگی ما و دلیل اینکه مثل دیروز و مثل فردا، ما با شما هستیم.
سپس ژان پیر بکه گفت:
میخواهم یادآوری کنم که این گردهمایی شهرداران که سال گذشته تشکیل شد، بیش از 5000 شهردار را در بر میگیرد، به این ترتیب، ما با همکارمان لوگاره در نزدیکی کنگره شهرداران فرانسه گرد هم آمدیم.
آنجا یک فراخوان اول دادیم و امروز میخواهم محورهای فراخوان امروزمان را به شما بدهم.
در ادامه حمایت از طرح پیشنهادی پارلمان اروپا در مورد اشرف، ما از دولت فرانسه میخواهیم که سازمان ملل، ایالات متحده و اتحادیه اروپا را مخاطب قرار بدهد و برای سه هدف زیر اقدام کند :
اولاً، از حکومت مالکی بخواهد ضرب الاجل بستن کمپ اشرف را به تعویق بیاندازد تا کمیساریای عالی امور پناهندگان بتواند پروسه پناهندگی را در اشرف شروع کند.
ثانیاً، دبیر کل سازمان ملل و همچنین کمیسر عالی حقوق بشر ملل متحد را برای استقرار یک تیم دائمی ناظران در اشرف فرا بخواند و به محاصره کمپ و شکنجه روانی ساکنان با استفاده از 300 بلند گو - که دور تا دور کمپ نصب شده است- خاتمه بدهد و دسترسی ساکنان به وکلایشان و به درمانهای پزشکی را تأمین کند.
ثالثاً، از سازمان ملل و شورای امنیت بخواهد که کلاه آبی ها را در اشرف مستقر سازد و حفاظت ساکنان را تا انتقال محتمل به کشورهای ثالث، تأمین کند.
http://www.youtube.com/watch?v=VwZY0xWotOI
سپس رئیس جلسه این کنفرانس سناتور توریسلی، ادامه برنامه را به دست گرفت و گفت :
در زندگی هر ملتی، کسی می آید که مبارزه آنها را نمایندگی کند و با زندگی خود برای آرزوهای کل ملت سرمشقی قرار می دهد. آیا این تاریخ فرانسه نیست؟ آیا این تاریخ آمریکا نیست؟ برای مردم ایران هم همینطور است. در تاریکترین دوره هایشان، به خواست خدا، در تمام تاریخمان کسی می اید که آرزوهای ملت را نمایندگی کند. در تاریخ طولانی و پرافتخار مردم ایران، در تمام مبارزه هایشان، که ما را به این نقطه رسانده است، آن آرزو، آن فداکاری توسط رئیس جمهور شورای ملی مقاومت، مریم رجوی نمایندگی می شود.
فرقی نمی کند چقدر مبارزه سخت بوده یا در تاریکترین دوران بوده، حتی الآن در ایرانی که به بند کشیده شده، او می تواند ملتی آزاد را ببیند. حتی در زمانی که ایران یک حکومت یاغی در بین همه کشورهای دنیا شناخته شده، او ملتی با سنتهای افتخار آفرین ایران را می بیند که جای درست خود را در خانواده ملتها، به دست میگیرد. حتی درحالی که مبارزه مردم ایران با زندگی کردن در یک کشور شکست خورده و مراقبت از خانواده و فرزندانشان جریان دارد او می تواند یک بار دیگر یک کشور خوشبخت را بییند. من میدانم که این ایام، روزهای سختی است. آنها که در اشرف هستند، در انتظار حفاظت جهان از زندگی آنها هستند، من می دانم این مبارزه چقدر سخت و عمیق است، ولی امروز میخواهم یک پیش بینی برای شما بکنم، الان نوامبر هستیم، چه روزی؟ پنجم نوامبر هستیم. این را به یاد بیاورید. در ایران آزاد دستمال گردنهای زردی که دور گردنتان است در گنجه خواهند رفت. کهنه خواهند شد. خاک می خورند. شما آنها را از یاد می برید. ولی یک روز آنها را از گنجه بیرون می آورید، نوه هایتان را روی زانویتان می گذارید و به آنها خواهید گفت زمانی بود که ایران گم شده بود. دیکتاتوری. ایمان و فرهنگ ما دزدیده شد. بنظر می آمد که آینده ای نیست. ولی بچه ها این را بیاد بیاورید. خانواده شما در حالی که سایرین می ترسیدند، بلند قامت ایستادند. خانوادة شما در حالی که دیگران می ترسیدند صحبت کنند، سخن گفتند. خانواده شما در حالی که بنظر می آمد آینده ای نیست، آینده ای را می دیدند. میدانم سخت میتوان تصور کرد، ولی بگذارید تاریخ راهنمای شما باشد. هیچ دیکتاتوری آنقدر قدرتمند، هیچ زندانی آنقدر بزرگ، هیچ شکنجه گری آنقدر بی رحم نیست که تاریخ آنها را پیدا نکند. حتی در حالی که داریم صحبت میکنیم، موضوع اجتناب ناپذیر دارد شکل می گیرد، آیا ملاها از هر دیکتاتور دیگر، از هر دزد شب دیگر متفاوتند؟ آیا تاریخ همه آنها را در همه زمانها نگرفته است؟ چرا آنها متفاوت باید باشند؟ ممکن است برای شما اینطور به نظر بیاید که سالها طول خواهد کشید. شما ممکن است فکر کنید شاید یک نسل دیگر باشد. اشتباه میکنید. آن دستمال زرد رنگ از گنجه بیرون خواهد آمد و شما زودتر از آنچه فکر می کنید به رخ فرزندانتان خواهید کشید و آن وقت، ما نه در فرانسه بلکه در ایران جمع خواهیم شد. و شما نه از من ... شما از روزی صحبت خواهید کرد که شنیدید یک رهبر بزرگ با شجاعت فوق العاده به مردم ایران الهام بخشید تا کشور شان و آینده شان را بازیابند.
خانمها و آقایان من بسیار مفتخرم که به شما مریم رجوی را معرفی کنم.
مریم رجوی
این کنفرانس در شرایطی برگزار میشود که اشرف در یک وضعیت فوقالعاده است.
میخواستم از کمیته فرانسوی شهرداران برای دفاع از اشرف برای حمایتشان و هزاران حمایتی که تا به حال به دست آوردند تشکر کنم. بار دیگر آنها در خط مقدم در کنار اشرفیان هستند.
جهان خواستار حفاظت ساکنان اشرف است اما رژیم ملاها و دولت دست نشانده آنها در عراق همه موانع را بر سر آن میگذارند.
من همگان را فرا میخوانم که در برابر جنایتی بایستند که ملاها و دولت عراق هر روز آن را وعده میدهند.
ایالات متحده، اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب و سازمان ملل؛
قاطعانه خواهان لغو ضربالاجل جنایتآمیز دولت عراق شوید.
با تصمیم آن برای جابهجایی اجباری ساکنان اشرف مخالفت کنید.
و در شورای امنیت تصمیم بگیرید که تا بازاسکان کامل ساکنان، ناظران ملل متحد و کلاهآبیها در اشرف مستقر شوند.
نگذارید کشتار 8 آوریل تکرار شود.
به فراخوان عزیز رضایی ها با هشت شهید گوش فرا دهید، به فراخوان بسیار مادران و پدران و خواهران و برادران گوش فرادهید و نگذارید این فاجعه تکرار شود.
از مقاومت ایران که از یک ایران آزاد و دموکراتیک دفاع میکند، حمایت کنید.
ایرانی برای آزادی، برابری و برادری.
ایرانی برای جدایی دین و دولت که به آزادی زن و مرد احترام میگذارد و به زنان اجازه میدهد که آزادانه پوشش خود را انتخاب کنند و در رهبری کشور شرکت نمایند.
یک ایران غیراتمی.
ایرانی با انتخابات آزاد و دموکراتیک.
بله، اینها ارزشهای مقاومت ایران علیه ملایان سرکوبگر و تروریست در ایران است.
به ما برای ساختن ایرانی که همگی خواهان آن هستیم، کمک کنید.
میخواستم که قبل از هر چیز عید قربان را تبریک بگویم از اینجا به همه اشرفی ها به مردم ایران، به شما، به همه خواهران و برادرانمان در سراسر منطقه و در سراسر دنیا برای اینکه عید قربان یکی از بزرگترین اعیاد مسلمانها هست.
بخصوص برای مردم ایران با 120 هزار فدیه آزادی که دادند قدر این عید و ارزش آنرا خیلی خوب میدانند چون ارزشهای والایی مثل آزادی و دمکراسی فدیه های گران قیمت میخواهد همچنانکه الان خلقهای منطقه در حال تجربه اون هستند. به هر حال سپاسگزارم از همه تلاشها و فعالیتهای شما. همچنین میخواهم مجددا تشکر کنم از همه سخنرانان.
دوستان عزیز حضار محترم
مجاهدان اشرف با یاری شما و با کوشش حامیان شریف مقاومت در سراسر جهان که شماری از آنها در این کنفرانس حضور دارند، امروز جهان در کنار اشرف ایستاده است.
آخوندها و دستنشاندگان عراقیشان در انزوا و منفوریت به خود میپیچند. اما از نیات شوم خود درباره اشرف دست برنداشتهاند.
پس باید برای مبارزه برای رسیدن به حقوق اشرفیها حق حفاظت و حقوق ساکنان اشرف تلاش و مبارزه خود را صد چندان کنیم.
روز دوازدهم آبان 42 نماینده کنگره آمریکا از دبیرکل ملل متحد خواستند که مقر کمیساریای عالی پناهندگان و کمیساریای عالی حقوق بشر را در اشرف بنا کنند تا در همکاری با یونامی و هیأت نظارت ملل متحد در محیطی امن برای پناهندگی ساکنان اشرف کار کند.
باز مجدداً روز دوازده آبان هم چنین نماینده ملل متحد در عراق اعلام آمادگی کرد که با تمام امکانات ملل متحد برای حل این بحران تلاش کند.
باز روز یازده آبان کمیته خارجی کنگره در قانون مصوب خود تأکید کرد که دولت عراق نباید کمپ اشرف را ببندد تا زمانی که کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد بتواند پروسه خود را تکمیل کند.
همچنین روز دهم آبان عفو بینالملل در بیانیه عمومی خود از دولت عراق مصرانه خواست که این ضربالاجل را تمدید کند.
روز هفتم آبان 180 نماینده پارلمان اروپا همین درخواست را اعلام کردهاند.
در سراسر ماه مهر و آبان ، و حتی قبل از آن هر روز از کشوری یا پارلمانی یا یک ارگان بین المللی، صدایی بلند برای لغو ضربالاجل و احقاق حقوق اشرفیها در جهان پیچید. با این همه دولت عراق گوش خود را به تمام دنیا بسته و تنها و تنها به دستورات فاشیسم مذهبی تهران گوش میکند.
درست به همین دلیل باید مظلومیت و دادخواهی ساکنان اشرف و تمام مردم ایران را صدبار بیشتر فریاد کرد.
و همان طور که مسعود گفت:« اگر مانند مجاهدان آزادیستان اشرف چون کوه استوار بمانید و بهای آنرا هم هر چه باشد بپردازید، دنیایی به حمایت برمیخیزد و بشریت معاصر با ارزشهای بدون مرز انسانی با آزادیخواهی خود در کنار ملت ما قرار میگیرد».
http://www.youtube.com/watch?v=aR3O4hWR-Q4
روز 12آبان، در کنفرانس مشترکی با حضور نماینده دبیرکل ملل متحد در عراق، مشاور نخست وزیر عراق گفت اگر بر سر یک راهحل سریع توافق شود، دولت عراق تمدید ضربالاجل را در نظر میگیرد.
کمتر از دو ساعت پس از این اظهارات، دولت عراق با انتشار یک بیانیه رسمی بار دیگر بر بستن اشرف در پایان سال جاری تأکید کرد. یعنی به روشنی نشان داد که مانع اصلی بر سر راه همه تلاشها و راهحلهاست. در غیر این صورت،اگر دولت عراق خواهان راه حل است، قبل از هر چیز باید بساط 300بلندگویی را جمع کند که در همین لحظه در حال تهدید اشرفیها به مرگ و نابودی است. کما این که باید محاصرة ظالمانه را بشکند که از هر نظر چه به لحاظ پزشکی چه به لحاظ دارویی چه لجستیک و سوخت، ساکنان اشرف را در مضیقه بسیار قرار داده باید به این محاصره خاتمه دهد و به کمیساریا اجازه بدهد کار خود را هرچه سریعتر در اشرف شروع کند.
بله، همه راهحلها همه راهحلها در دسترس است، اما اولین قدم این است که لوله سلاحها را از روی شقیقه مجاهدین بردارند. این ضروری است همین حالا
به کارنامه دولت عراق در این مدت توجه کنید:
هم چنان که عفو بین الملل اخیرا در بیانیه فوری خود خاطر نشان کرد هیچگونه تحقیقاتی توسط دولت عراق درباره جنایت 19 فروردین تا به حال صورت نگرفته. و روشن است که دولت عراق همچنان به ممانعت از تحقیقات ادامه میدهد.
دولت عراق همچنین مانع آن شد که هیأتهای کنگره آمریکا و پارلمان اروپا از اشرف بازدید کنند و حاضر نشد با مأموریت نماینده شخصی خانم اشتون همکاری کند.
و از همه مهمتر این که با ایجاد موانع متعدد هرگونه حرکتی در جهت انتقال ساکنان اشرف به کشور ثالث را سد میکند.
این ممانعتها تاکنون به سه شکل عمده عمل کرده است:
نخست کارشکنی علیه تصمیم کمیساریای عالی پناهندگان برای تعیین استاتو ساکنان اشرف.
هم چنان که می دانید در 22 شهریور گذشته کمیساریا رسماً ساکنان اشرف را پناهجویان مشمول حفاظتهای پایهیی اعلام کرد. از آن زمان تا همین امروز دولت عراق پروسه تعیین استاتوی پناهندگی ساکنان اشرف توسط کمیساریا را مختل کرده. و به آنها اجازه کار نداده، حال آن که برخورداری از استاتو پناهندگی لازمه انتقال به کشور ثالث است.
دومین کارشکنی دولت عراق تلاش برای جابهجایی اجباری ساکنان اشرف در داخل عراق را به عنوان یک ضروریت قبل از هر تصمیم قبل از هر نوع پروسه و قبل از هر کار در دستور کار خود قرار داده.
زمینه چینی برای جابهجایی اجباری که مدتی سفارت آمریکا نیز در بغداد از آن حمایت میکرد، فقط باعث اتلاف وقت چند ماهة گذشته شد و به طرح حفاظت ساکنان اشرف و انتقال آنان به کشور ثالث لطمه جدی زد.
اما سومین کارشکنی تعیین ضربالاجل برای بستن اشرف تا پایان ماه دسامبر است که فضا و فرصت لازم برای هرگونه راهحل مسالمت آمیز به خصوص پروسة بازاسکان را از بین میبرد.
این ضرب الاجل، دستور العمل آخوندهای تهران است. موضوع اصلی قرارداد 7 مادهیی میان رژیم و دولت عراق است.
در حالی که کمیساریای عالی پناهندگان خواستار به تعویق انداختن ضربالاجل شده است، و هم چنان که گفتم بسیاری از پارلمانها و سازمانهای بین المللی می گویند این ضرب الاجل هیچ مشروعیتی ندارد و باید به سرعت کنار گذاشته شود.
باید یادآوری کنم که مقاومت ایران و ساکنان اشرف جز نابودی و تسلیم برای هر گزینهیی دیگری آماده بوده و هستند.
ساکنان اشرف در ماههای گذشته هفت راه حل را به همه مقامات ذیصلاح پیشنهاد کردهاند.
ـ از جمله این طرحها که اغلب در اختیار خبرنگاران و مقامات بینالمللی گذاشته شده در میان آنها انتقال به کشورهای اروپا،
ـ انتقال به کشورهای همسایه،
ـ و سایر طرحها وجود دارد
از فردای 19 فروردین تا به حال در نامههای متعددی به دولت آمریکا خواستار انجام مسئولیت آنها برای حفاظت ساکنان اشرف تا هنگام بازاسکان آنها شدهام.
در صدها نامه به رهبران کشورهای اروپا و به رهبران کشورهای عرب و خاورمیانه که باز این جا نمونههایی از اون رو برای شما آوردم آنها را به حمایت از طرح انتقال ساکنان و تأمین حفاظت آنها فراخواندهام.
دهها بار به دبیر کل ملل متحد و نهادهای سازمان ملل نامه نوشتم و از آنها تقاضا کردم که ناظران خود را تا پایان انتقال اشرفیها در آنجا مستقر سازند.
ما به آنها گفتهایم و باز هم میگوییم که حاضریم هزینه حفاظت ناظران ملل متحد را نیز تأمین کنیم.
در نامههای متعدد و در بسیاری ملاقاتها از مقامهای کشورهای اروپا تقاضا کردهام که لااقل شماری از مجروحان سخت حمله 19 فروردین را بپذیرند. اما متأسفانه تا به حال پاسخ مثبت اندکی دریافت کردهام.
با این همه باز از جامعه جهانی میخواهم تواناییاش را برای جلوگیری از جنایت جدید در اشرف به کار بگیرد.
وقتی که دولت عراق تمام راهها را به بن بست کشانیده، نباید در برابر او بی تفاوت ماند. نباید اجازه داد سربرنیستای دیگری رخ دهد. و نباید اجازه داد تجربه جابهجاییهای دوران نازیها تکرار شود.
این مسئولیت جامعه جهانی است
بله، این مسئولیت جامعه جهانی از جمله فرانسه و انگلستان و سایر کشورهای اروپایی میباشد. که هم مسئولیت اخلاقی و هم مسئولیت قانونی بر طبق اصل آرتوپی. دارند
فرانسه، انگلیس و شماری از اعضای اتحادیه اروپا در قبال سرنوشت مردم بنغازی احساس مسئولیت کردند.
زیرا آنها در معرض یک قتل عام بودند.
باید تأکید کنم که خروج قوای آمریکا از عراق، مسئولیت دولت این کشور دربارة حفاظت ساکنان اشرف را منتفی نمیکند.
در دوره ریاست جمهوری آقای اوباما، تا به حال دو قتل عام در اشرف رخ داده است.
بنا به فیلمها و شواهد قطعی، اگر دستور مافوق نبود، قوای آمریکا قادر به جلوگیری از فاجعه بودند. به قول فرماندار رندل، که اینجا حضور داره به آنان دستور داده شد به اشرف پشت کنند و با خروج خود اجازه دهند که این قتل عام صورت بگیرد.
از یاد نمیبریم که دولت کنونی آمریکا حفاظت اشرف را در شرائطی به دولت دست نشانده رژیم آخوندی در عراق داد که میدانست دولت عراق قصد سرکوب آنها را دارد.
دولت آمریکا همچنین قرارداد امضا شده خود با تک تک ساکنان اشرف درباره حفاظت آنها را زیر پا گذاشته است.
به علاوه، دولت آمریکا با تأخیر غیرقانونی در حذف نام مجاهدین از لیست، به دولت عراق برای سرکوب و محاصرة ساکنان اشرف مجوز داده است.
به گفتة ژنرال شلتون، آمریکا، همة امکانات را برای حل مسالة اشرف و مجاهدین درا ختیار دارد. و همانطور سناتور توریسلی خطاب به آمریکا گفته است: اگر تن به خواست ملاها برای از بین رفتن ساکنان اشرف بدهید، و اگر هیچ اپوزیسیونی در برابر ملاها در هیچ کجای این کره ارض نباشد، آیا باور دارید که این آخرین خواسته رژیم ایران خواهد بود؟
بنابراین هم چنان که این دولتمردان بزرگ بارها بازخواست کرده اند، بر رأی دهندگان آمریکا و منتخبان آنها هم هست که از دولت خود بازخواست کنند و بپرسند:
چرا دولت آمریکا با پول مالیات دهندگان، سلاحها و هامویهایی در اختیار دولت عراق قرار داده است که از آن برای کشتار فرزندان به پاخاستة مردم ایران استفاده میکند؟
چرا دولت اوباما در حرف با آخوندها مخالفت میکند اما در عمل با تحت فشار گذاشتن مقاومت مردم ایران، رژیم حاکم را تقویت میکند؟
تا آنجا که به مردم ایران برمیگردد،
تا آنجا که به مردم ایران برمیگردد،
ما به دولت آمریکا میگوییم باید پاسخگوی خونهایی باشد که در دو سال گذشته به ناحق در اشرف بر زمین ریخته شد و باید به تمام مسئولیتهای خود در امر حفاظت ساکنان اشرف عمل کند.
به خصوص که به خصوص که در حال حاضر خوشبختانه جبهه بینالمللی گستردهیی از انسانهای والا با ارزشهای بدون مرز انسانی شکل گرفته آنها دولتمردان، ژنرالها منتخبان و دوستان بزرگترین مقاومت سازمان یافته علیه دیکتاتوری آخوندها هستند
پس وای به حال آخوندها و وای به حال دیکتاتورها و وای به روزی که دولتهای غرب که باید روزی به آنها پاسخ بدهند که با تعهدات و قولها و ارزشهای ملتهایشان چه کردهاند.[
پس درودها به همه این انسانهای والا که در سیاهترین دوران تاریخ مردم ایران در کنار مردم ایران و مقاومت ایران جبههیی به این گستردگی شکل دادهاند
پس وای به حال آخوندها درود به همه آنها
راه حل بحران اشرف در دسترس است. راه حلی هزاربار سادهتر و شدنیتر از راه حل بنغازی.
زیرا نه به دخالت نظامی نیاز دارد نه به هزینه کلان.
راه حل عبارت است از بردن مساله اشرف و مقاومت ایران به شورای امنیت برای استقرار کلاهآبیهای سازمان ملل و تیم مانیتورینگ به طور دائم در اشرف برای حفاظت از ساکنان در خلال باز اسکان. این مسئولیت مشخص دبیرکل ملل متحد، دولت آمریکا و اتحادیه اروپاست.
و ما جامعه جهانی را فرا میخوانیم که در کنار مردم ایران و مقاومت آن قرار بگیرند
و ما آنها را فرا میخوانیم که برای لغو ضرب الاجل سرکوبگرانه و برای نجات جان و زندگی هزاران انسان بیگناه و بیدفاع تلاش کنند.
به خصوص در دورانی که بهار عرب شکوفا شده و به پیش می رود و مقابله با دیکتاتوری آخوندها و حمایت از مقاومت سازمانیافته مردم ایران در برابر آنها بیش از هر زمان دیگر ضروری تر است.
با تشکر از همه شما
سپس سناتور توریسلی: گفت مفتخرم که ژنرال هیو شلتون را معرفی کنم.
ارتشبد هیو شلتون - رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا 1997 ـ 2001
از شما برای معرفی گرم و صمیمی متشکرم. و خطاب به شما در کمپ اشرف می گویم: سلام. صحبت کردن بعد از خانم رجوی که توضیحات مبسوط داده اند، مشکل است. چون مطلب بیشتری برای گفتن نمیماند. اما به هر حال باعث خوشوقتی من است که در حضور خانم رجوی و سایر دوستانم در اینجا هستم. امروز مسئله زمان، مسئله بسیار حیاتی است.
حدود 6 ماه قبل، من در پاریس، دلایل خودم برای این که سازمان مجاهدین باید از لیست خارج شود را برشمردم. چنین تصمیمی که مبتنی بر دلایل واقعی است، هم در آن زمان و هم حالا به سادگی می تواند اتخاذ شود. متأسفانه باید بگویم که وزارت خارجه هنوز چنین تصمیمی نگرفته است، علیرغم آنکه کمپ اشرف در چنین موقعیت حساس و خطرناکی بسر می برد.
علیرغم اینکه شواهد از جانب خانم رجوی بیان شدند، به من نیز اجازه بدهید تا مروری بر آنها داشته باشیم:
حقیقت اول: حتی حکومت تروریست ایران برای بیان دلایل خود در مورد باقی ماندن سازمان مجاهدین در لیست تروریستی، با مشکل روبروست. همانگونه که مطلع هستید، اخیراً تلاش کردند تا طرح ترور سفیر عربستان در واشینگتن را به گردن مجاهدین بیاندازند. این امر وزارت خارجه آمریکا را بر آن داشت تا با تکذیب این اتهام، از سازمان مجاهدین دفاع کند. این، بیانگر تنگنای این رژیم است.
حقیقت دیگر: دادگاه واشینگتن در واقع وزارت خارجه را متهم به قانون شکنی در مورد نامگذاری سازمان مجاهدین در لیست کرد و اینکه به آنها اجازه دفاع و طی شدن روند طبیعی این مسئله داده نشده است اینک خانم کلینتون از این حکم پیروی نمی کند. دادگاه خواستار شواهد و مدارک شده است که هرگز ارائه نشده اند، زیرا شواهدی وجود ندارند.
حقیقت دیگر : بیش از 30 سیاستمدار و دولتمردان عالیرتبه دولتهای آمریکا از هر دو حزب، متحد با هم به طور علنی خواهان خروج نام سازمان مجاهدین از لیست شده اند. شایان توجه است که هر گاه مسئله ای از جانب هر دو حزب در واشینگتن مورد توافق قرار می گیرد، به مثابه دستیابی به مسئله یی مهم است. نه فقط این، بلکه این افراد، انسانهای شریف و صدیقی هستند که مشتاقانه به حمایت از مجاهدین خلق اعتقاد دارند. افرادی چون دادستان سابق آمریکا، آقای موکیزی، رئیس سابق اف. بی .آی ، لوئیس فری، چهار فرماندار که یکی از آنها امروز با ما هستند. تعداد زیادی از ژنرالها ، که همه آنها افراد شریفی هستند و من آنها را شخصا می شناسم، افراد متعهدی که با اعتقاد به اینکه مجاهدین بر حق هستند و نباید دراین لیست باشند، از آن حمایت می کنند. ما، همگی بر این عقیده ایم که مجاهدین از ابتدا نباید در این لیست گذاشته می شدند و باید سریعاً از لیست خارج گردند.
حقیقت دیگر : ما، ایالات متحده، در سال 2003، سلاح های اشرفیها را گرفتیم و به آنها قول حفاظت دادیم، طبق کنوانسیون ژنو، این یک تعهد بود، این قولی بود که ما دادیم و این قول و تعهد علیرغم تحویل مسؤلیتها به دولت عراق، عوض نمیشود
حقیقت دیگر: در ماه آوریل گذشته، ما با کنار ایستادن، شاهد کشتار در اشرف بودیم. علیرغم آنکه فرماندهان و نیروی نظامی ما در آن نزدیکی بودند. علیرغم قولهای قبلی، علیرغم تعهدات و علیرغم حضور نیروهای ما در آن نزدیکی، ما هیچ کاری برای حفاظت آنها انجام ندادیم و برای من شرم آور است که این را بیان کنم.
ششم: دولت آمریکا کمکهای مالی بیلیون دلاری به عراق می کند. بیان اینکه ما در تصمیمات دولت عراق تاثیر گذار نیستیم و این یک مسئله داخلی آنهاست، تحریف واقعیت است. حقیقت این است که ما به طرق مختلف می توانیم عکس العمل نشان بدهیم، از طریق دیپلوماتیک، اقتصادی، نظامی و غیره، می توانیم تأثیرگذار باشیم، بخصوص از راههای اقتصادی.
دولت آمریکا هنوز این ابزار پرقدرت اقتصادی را در دسترس دارد و رئیس جمهور اوباما باید جرأت سیاسی استفاده از آن را داشته باشد.
حقیقت دیگر: امروز رژیم ایران بزرگترین و خطرناکترین حامی تروریسم در سراسر جهان است. همین اخیراً پانهتا وزیر دفاع آمریکا به رژیم ایران هشدار داد که در خصوص حضور نیروهای آمریکایی در نقاط مختلف جهان، دخالت نکند. همانگونه که اشاره کردم، همین اخیراً آنها مسئول طرح ترور سفیر عربستان در واشینگتن، درست در نزدیکی وزارت خارجه بودند.
حقیقت دیگر: دو لایحه دو حزبی به خانم کلینتون ارائه شده است. در این دو لایحه نمایندگان خواستار حذف نام سازمان مجاهدین از لیست شده اند.
حقیقت دیگر: طرح 10 ماده یی خانم رجوی، رئیس جمهور منتخب کاریسماتیک و شجاع شما، طرح کاملی است برای ایران که مردم آن بتوانند مثل سایر مردم کشورهای دموکراتیک زندگی کنند. طرحی که می تواند مردم ایران را از زیر ستم این رژیم مذهبی که مردم ایران را تحت فشار قرار داده است تا در چنین وضعیتی زندگی کنند، آزاد کند و مردم ایران بتوانند آزادانه زندگی کنند.
حقیقت دیگر: سازمان مجاهدین، متفاوت از سازمانهای دیگر فقط خواهان به رسمیت شناخته شدن این حق از طرف دولت آمریکا هستند که آنها یک جنبش مشروع هستند
به رسمیت شناختن این حق چند سال پیش توسط اتحادیه اروپا و انگلستان صورت گرفته است. اینها تماماً شواهدی غیر قابل انکار در مورد سازمان مجاهدین خلق ایران است. بنظر من خیلی واضح است که از اول نبایستی در لیست قرار می گرفتند، باید همین لحظه آنها را از لیست خارج کرد.
اقداماتی که بنظر من باید صورت گیرد:
ابتدا و قبل از هر چیز باید اسم مجاهدین ازلیست تروریستی خارج گردد. این امر حیاتی است، همانطور که بیاد می آورید دولت عراق از این لیست گذاری برای توجیه حملات خود استفاده کرده و می کند.
دولت آمریکا باید از مالکی و رژیم ایران بخواهد تا از مداخله در اشرف خودداری کنند و باید از ابزار پر قدرت اقتصادی استفاده شود تا سازمان ملل یک نیروی نظارتی دائم در اشرف جهت حفاظت ساکنان مستقر کند. تا یک نتیجه قابل قبول انتقال صورت گیرد.
سوم، دولت آمریکا و کشورهای اروپایی باید از دبیرکل سازمان ملل بخواهند به دولت مالکی اعلام کند، که نمی تواند کمپ را ببندد تا اینکه کمیساری عالی پناهندگان سازمان ملل کار خود را در رابطه با ساکنان اشرف بپایان برد.
رئیس جمهور اوباما باید با جسارت سیاسی و استفاده از ابزار اقتصادی، از دولت مالکی بخواهد درمورد تعهدات خودش به آمریکا درقبال حفاظت کمپ اشرف ، پایدار بماند، هرچند که ممکن است از جانب حکومت ایران در این رابطه تحت فشار قرار گیرد، اگرمالکی حاضر به پاسخگویی به این تعهد نباشد، حضور او در واشینگتن در 12 دسامبر باید ملغی شود.
همه باید در نظر داشته باشند که ما فرصت بسیار بسیار کمی داریم برای بدست آوردن این اقدامات، و گرنه بر دستهای ما خون خواهد ماند.
ما باید مطمئن شویم که به خاطر بشریت چنین اتفاقی رخ ندهد.
متشکرم.
توریسلی : در نسل من در فهرست با استعدادترین رهبران کشورم، نام اد رندل وجود دارد. او به عنوان چهل و پنجمین فرماندار ایالت پنسیلوانیا و به عنوان رییس حزب دموکرات ایالات متحده خدمت کرده است.
http://www.youtube.com/watch?v=gdsxWxvpAo
ادوارد رندل - فرماندار پنسیلوانیا 2002-2011رئیس حزب دموکرات2000
متشکرم سناتور. سلام بر همگی. ژنرال شلتون گفت بعد از شنیدن سخنان خانم رجوی، چیز زیادی دیگری برای گفتن نیست ولی بعد از شنیدن سخنان ژنرال شلتون، واقعاً چیز زیادی دیگری برای گفتن نیست ولی امتحان می کنم.
وقتی ما 4-5 هفته پیش در ژنو دیدار کردیم، شرایط خوب بنظر نمی آمد، ولی از زمان آن ملاقات در ژنو چیزهایی بوده که به ما امید میدهد، در آمریکا پیشرفتهایی بوده است. اول اینکه 15 نفر از ما فرمانداران، ژنرالها، سناتورها، دادستان کل، مدیر سابق اف.بی.آی، سفرا، نامه ای برای رئیس جمهور آمریکا فرستادیم که در واشینگتن پست و نیویورک تایمز منتشر شد و آنچه که اتفاق افتاد را بیان کرد تا تاریخ این مسأله و شرم آور بودنش برای ایالات متحده بازگوشود و برای اولین بار مردم آمریکا از آن چیزی که در اشرف جریان دارد، مطلع شوند. این یک پیشرفت واقعی و قابل توجه بود.
دوم اینکه، ما تظاهراتی در برابر کاخ سفید داشتیم. ما درست در برابر کاخ سفید با 5000 نفر که حمایت می کردند ایستادیم و فرماندار ریج و من و بسیاری دیگر، دختر دزموند توتو، همگی از آمریکا خواستیم که دست به عمل بزند که جان انسانها را نجات دهد. همانطور که فرماندار ریج آن روز به من گفت ما وقتی برای اینکه یک مقام منتخب باشیم کار میکردیم، هیچوقت فکر نمیکردیم به اینکه روزی در بیرون کاخ سفید بایستیم و به عمل یا بی عملی دولت ایالات متحده اعتراض کنیم. یکی از چیزهای عالی در مورد آمریکا این است و این توجه زیادی را جلب کرد ما در تلویزیون ملی در تظاهرات بودیم، که کمک می کند بیشتر این موضوع را درمعرض توجه مردم آمریکا قرار دهیم. با اشاره42 نماینده کنگره نامه ای به دبیرکل ملل متحد فرستادند از او خواستند دست به عمل بزند که ضرب الاجل را بردارد و هیأت نظارت سازمان ملل متحد را برای حفاظت از اشرف بفرستد. آنچه در مورد آن نامه بسیار جالب است این بود که هم دموکراتها و هم جمهوریخواهان یک نامه را امضا میکردند. بنابراین این یک بیانیه بسیار تاثیرگذار است که نشان دهد یک خواست دو حزبی است و این باید دولت را متوجه کند، کنگره دارد نگاه میکند، مردم آمریکا شروع به نگاه کردن کرده اند، خود کنگره هم همینطور. خانم وزیر کلینتون اظهاراتی کرده است که به ما این برداشت را می دهد که خروج از لیست نزدیک است. هفته گذشته از خانم وزیر کلینتون نقل قول شد که او می فهمد که اتحادیه اروپا در مورد خروج از لیست مجاهدین چکار کرده و او نظر اتحادیه اروپا را دیده که هیچ شواهدی نبوده و از آن نظر مطلع است و آنها دارند بازبینی مستقل خود را می کنند و اینکه به زودی تصمیمی میگیرند. این حقیقت که او در مورد خروج از لیست اتحادیه اروپا صحبت کرد این حقیقت که او گفت اتحادیه اروپا شواهدی نداشته است برای ما دلیل امیدواری است. اینها همه چیزهای خوب هستند. زمان در حال از دست رفتن است. وقت زیادی باقی نمانده است. اول اینکه ما باید مجاهدین را از لیست خارج کنیم و به سرعت از لیست خارج کنیم به دلایلی که ژنرال شلتون گفت، بگذارید هر نوع بهانه، هر نوع بهانه محتمل که دولت عراق دارد که حمله به افراد بی گناه را توجیه کند، برداریم. این باید صورت گیرد، شواهد یا نبود شواهد بسیار قوی است.
وقتی پرزیدنت اوباما رهبری ناتو برای ورود به لیبی را دست گرفت که سعی کند مانع از نسل کشی در بنغازی شود، ابتدا از اوباما انتقاد می شد و من گفتم و تعدادی از ما گفتیم رئیس جمهور کار درستی کرد ولی این دید وجود داشت که آمریکا از نیروی نظامیش استفاده خواهد کرد، اولین کاری که ما باید از نیروی نظامی استفاده کنیم ممانعت از کشتار افراد بی گناه است، صرفنظر از اینکه چه کسانی هستند یا برای چه هدفی هستند یا مذهبشان چیست. این اولین کار ارتش آمریکا از دید من است. و آنچه در بنغازی صورت گرفت موفقیت فوق العاده ای بود و استفاده از نمایش قدرت به سرنگون کردن یک دیکتاتور کمک کرد، کمک کرد حداقل برخی آزادیها به ملت لیبی برگردد ولی قطعا باعث جلوگیری از کشتار عملاً صدها هزار نفر در بنغاری شد. بنابراین اگر حتی هیچ تاریخچه ای اینجا وجود نمی داشت، من یک بحث قوی میکردم که وقتی یک روند روشن حمله به افراد بیگناه وجود دارد، ما حق و تعهد داریم که وارد شویم و از آنها حفاظت کنیم. ولی همانطور که ژنرال شلتون اشاره کرد، این بیش از یک حق عمومی است. ما هیچوقت قولی به افراد بنغازی ندادیم. افراد بنغازی هیچوقت سلاحهایشان را به ارتش آمریکا ندادند ولی اینجا این صورت گرفت. 3400 نفر سلاحهایشان را دادند و با این خلع سلاح در مقابل قول رسمی ایالات متحده که آنها حفاظت خواهند شد موافقت کردند. آنها یک قرارداد امضا کردند، تک تک آنها با نمایندگان دولت آمریکا یک قرارداد امضا کردند که گفتند از آنها حفاظت می کنند. بنابراین بسیار متفاوت است از بنغازی. ما قول دادیم. قول ما باید به درد بخورد. برای من مهم نیست احتیاط ها چه هستند شرایط چه هستند. وقتی ما افراد را وا می داریم که سلاحهایشان را بدهند و آنها روی حفاظت ما اتکا می کنند، ما یک تعهد اخلاقی و از نظر من حقوقی داریم که آنجا باشیم و هر چه لازم است انجام دهیم تا آن افراد را حفاظت کنیم، هر چه که لازم باشد.
و این چیز مهمی است. این در قلب چیزی است که آمریکا به آن باور دارد. چیزهایی که ما برایش می ایستیم و چیزهایی که کشورها برایش می ایستند.
در نامه مان به پرزیدنت اوباما، ما نکات زیر را نوشتیم هر 15 نفر ما نکات زیر را نوشتیم.
شهردار جولیانی و من این نامه را نگاشتیم. ما در نامه مان به رئیس جمهور گفتیم:
کشور ما بیش از 4000 نفر را فدا نکرد که دولتی را مستقر و حفاظت کند که وحشیانه به اعضای بی دفاع مجاهدین حمله کند، به خاطره قهرمانان به خاک افتاده ما بی احترامی کند. این زنان و مردان شجاع جان خود را ندادند که از یک رژیم بی رحم حمایت کنند که با اذیت و مجروح کردن و کشتن افراد بیگناه جلوی خواست رژیم ایران خم می شود. همان کسانی که قبلا ارتش آمریکا قول داده که حفاظت خواهند شد.
زمان آن است که دولت آمریکا پا پیش بگذارد و رهبری کند، زمان آن است که دولت آمریکا مسئولیتش را بر عهده بگیرد، زمان آن است که دولت آمریکا بهانه آوردن را متوقف کند و برای چیزهایی که همیشه در قلب آمریکایی ها عزیز و نزدیک بوده بایستد.
کشور ما روی تمایل ما برای آزاد بودن و تمایل به اینکه حفاظت شده باشیم که هر کاری که می خواهیم بکنیم و هر مذهبی که می خواهیم را داشته باشیم، اینها ارزشهای اصلی آمریکاست، ساخته شده است. و اگر برای چیزی می ایستیم باید اطمینان یابیم که یک ساکن دیگر هم در اشرف کشته یا مجروح نمی شود، نه حتی یکی بیشتر. هیچ از دست دادن دیگری قابل قبول نیست. پیام من به دولتمان این است که همه جهان دارد نگاه می کند، زمان آن است که ما کار درست را بکنیم.
متشکرم.
http://www.youtube.com/watch?v=E6y4IAOSnvo
توریسلی:جان بروتون نخست وزیر سابق ایرلند است. او کشورش را در سالهای رشد عالی ایرلند رهبری کرد. او همچنین به عنوان نماینده جوامع اروپایی خدمت کرده است. افتخار داریم که امروز او را با خود داریم.
جان بروتون - نخست وزیر ایرلند 1994 - 1997
خانم رئیس جمهور؛ به عنوان یک اروپایی باید به شهرداران فرانسه به خاطر حمایتشان برای این هدف انساندوستانه، هدف ساکنین کمپ اشرف، تبریک بگویم.
به نظرمن بسیار مهم است که کسانی از ما در جهان غرب که در دوره های اخیر در عراق دخالت کرده ایم، یادمان باشد که ممکن است در آینده و درمقابل نسلهای آینده بخاطر آنچه که ممکن است در کمپ اشرف اتفاق بیفتد - مگر اینکه تغییری در سیاست صورت گیرد- گریبانمان گیر است ومسئول خواهیم بود.
غرب در عراق دخالت کرد، غرب به شرایطی که الان آنجا برقرار است کمک کرد، غرب نمی تواند دست خود را از آن بشوید، هر کسی که از آن دخالت حمایت کرد باید با عواقب آن که الآن در جلو چشمان ما دارد اتفاق می افتد سر کند. این چیزی نیست که ما بتوانیم از آن عقب بنشینیم. حالا من از اتحادیه اروپا تقدیر می کنم که بالاخره این اقدام را کرد که یک فرستاده ویژه منصوب کند تا با این موضوع برخورد کند. چیزی که تنها در همین ماههای اخیر صورت گرفته است، درصورتیکه از مدتها پیش شرایط این را اقتضا می کرد. من همچنین از کمیسر عالی پناهندگان سازمان ملل متحد تقدیر میکنم که موقعیت متقاضیان پناهندگی به ساکنین داد که به آنها حفاظت قانونی مشخص بین المللی میدهد. ولی آیا ما شرایطی خواهیم داشت که در اثر بی عملی ما، کمیساریای پناهندگان بی اعتبار شود چون اگر حفاظت بخواهد ثابت شود که بی ارزش است، این تنها ساکنین اشرف و آینده آنها نیست که در معرض خطر است، بلکه آینده احترام برای قانون بین المللی و حفاظت از افراد آسیب پذیر در هر نقطه ای از جهان که باشند. الان در معرض خطر است. فکر میکنم مهم است که تشخیص دهیم و من با این ایده ابراز همبستگی میکنم که کلاه آبی های سازمان ملل باید بلادرنگ اعزام شوند. البته نباید فراموش کنیم که عراق حالا یک کشور مستقل است و بقیه کشورها و سازمان ملل متحد میتوانند بر طبق احترام به حق حاکمیت عراق در عراق عمل کنند. این یک واقعیت ناراحت کننده است ولی یک واقعیت دیگرهم هست که که باید به عراقیها و به دولت عراق یادآوری کنیم که حق حاکمیت بله، اما حق حاکمیت تکالیف و مسئولیتهای خود را هم دارد و اولین مسئولیت هر کشور مستقل، حفاظت از جان افرادی است که در خاکش زندگی می کنند، و کاملا روشن است که دولت عراق در حمله ای که اجازه داد در ماه آوریل امسال صورت بگیرد، وظایف یک کشور مستقل را انجام نداد. باید به عراق یادآوری شود که حق حاکمیت دارد ولی مسئولیت حق حاکمیت دارد همانطور که حق آن را دارد و منصفانه است که آنها را انجام دهد و ما در دوران اخیر دیده ایم که دولت مستقل لیبی، مسئولیتهای حق حاکمیتش را انجام نداد و از مردمش که بطور مسالمت آمیز در بنغازی تظاهرات میکردند حفاظت نکرد و ما میدانیم که بعداً بر سر آن رژیم بر اساس قوانین بین المللی چه آمد چون به مسئولیتهای یک کشور مستقل عمل نکرد. بنابراین من فکر می کنم در این نقطه بسیار مهم است که ما به نخست وزیر عراق مسئولیتهایی را که حق حاکمیت کشورش به عنوان یک کشور مستقل، برعهده اش می گذارد یادآوری کنیم.
متشکرم.
توریسلی:در پایان خیلی مفتخرم که سناتور رومیرو فلورا نیکوارا یکی از اعضای کمیته خارجی سنای رومانی را در این جلسه به همراه خود داریم.
سناتور رومیرو فلورا نیکوارا، عضو کمیته خارجی سنای رومانی
من ازکشوری می آیم که تا سالهای 90 حکومت دیکتاتوری داشت. ممکن است برخی از شما بدانید. ما معنی سختی آن روزگار را میدانیم، میدانیم ترور چگونه بود و میدانیم زندگی در کشوری که در آن عدالت برقرار نیست چگونه است. به این خاطر میتوانم ابراز همدردی کنم و احساس کنم که مردم و برخی از آنها که اینجا هستند چه احساسی دارند.
دلیل دیگر حضور من، عدم اطلاع عموم مردم کشورم من از وضعیت عراق و وضعیت اشرف است، بنابراین بعد از یک روز طولانی امروز، من میتوانم صحبتهای شما و ایده های شما را به کشور خود ببرم و با دوستان و سیاستمداران کشورم در سنا و در دولت درمیان بگذارم. چند لحظه پیش به اطلاعیه عفوبین الملل اشاره شد. این هشدار عفو بین الملل را باید جامعه بین المللی بسیار جدی بگیرد، چرا که کمپ قبلا چندین بار مورد حمله قرار گرفته و عواقب آنرا همانطور که در ویدئو نشان داده شد، مشاهده کردیم. کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد در سپتامبر 2011 به اطلاع عموم رسانده است که تعداد زیادی تقاضای پناهندگی از جانب ساکنین کمپ اشرف بدستش رسیده است و آنرا به جریان انداخته تا آنها را براساس فرد فرد بررسی کند همگان انتظار همکاری دولت عراق برای رسیدن به یک راه حل را دارند، اگر صادقانه خواهان حل مسالمت آمیز مسئله است. ولی به طور مرتب، دولت عراق برسر راه تحقق این راه حلها، موانع ایجاد کرده است. باید عراق با کمیساریای عالی پناهندگان همکاری کند، در عین حال با توجه به حساسیت موضوع، سؤال این است که چرا کمیساریای عالی هنوز به انجام این مصاحبه ها اقدام نکرده است. کمیساریای عالی نباید به دولت عراق اجازه دهدکه خودسرانه پروسه حقوقی را متوقف کند و علیه ساکنان بی دفاع کمپ دست به حمله و خشونت بزند. ما از سازمان ملل متحد و شورای امنیت میخواهیم تا دولت عراق را وادار کند تا ضرب الاجل بستن کمپ را لغو کند و همانطور که قبلا گفته شد عهده دار حفاظت ساکنان کمپ با مستقر کردن کلاه آبی ها شود تا زمانیکه کمیساریای عالی پناهندگان بتواند وظیفه اش را به پایان برساند و ساکنان کمپ را در کشورهای ثالث باز اسکان دهد. برافراشتن پرچم ملل متحد، حفاظت سیاسی لازم را برای کمپ فراهم میکند.
در آخر، مایلم به دو نکته دیگر اشاره کنم. یکی از آنها درخواست از دولت آمریکا به ویژه وزارت خارجه است که بخواهیم تا نام سازمان مجاهدین را از لیست خود خارج کنند، چرا که این نامگذاری سهم بسزایی در حل مسئله اشرف دارد.
اجازه بدهید یک قسمت از کتابی که در حال مطالعه آن هستم و به صحبتهای امروز نیز مربوط می شود را برایتان بازگو کنم.
«بعضی مواقع مهم تر این است که وقت خود را چگونه صرف میکنید، نه اینکه چقدر وقت باید صرف کنید“ به این دلیل است که کاری که ما انجام میدهیم مهم است و در واقع وقت چندان زیادی هم نداریم