اعتراف رسانه های آخوندی به شکست پیاپی خامنه ای در مهار تضاد های درونی نظام؟

همین قدر کافی است که خامنه ای پس از ناکامی در کنترل پیشرفت وتشدید تضادهای درونی نظام دست آخر مجبور شد که آژیر کشان سمت حرکت ماشین بی ترمز ودنده رژیم را بطرف چاه ارتجاع قرون وسطی بچرخاند وخواهان تغییر کل ساختار سیاسی  حاکمیت شود، موضوعی که تمامیت رژیم را بوحشت انداخته است وخودش موجب تشدید جنگ گرگها برای کسب جایی در ساختار بعدی شده است.
به گزارش سرویس سیاسی سایت حکومتی صراط  ۰۹  آبان ، رهبر معظم انقلاب ماه گذشته در پنجمین روز از سفر خود به استان کرمانشاه با حضور در جمع دانشگاهیان این استان طی سخنان مهم و مبسوطی پیرامون هویت کلی و شاکلهی کلی انقلاب با اشاره به نقش رهبری و ولایت فقیه در نظام اسلامی فرمودند:در واقع رهبری، یک مدیریت کلان ارزشی است.ایشان با توضییح این نکته، با تفکیک این مهم از مسئولیت اجرائی فرمودند: بعضیها دوست میدارند همین طور بگویند؛ فلان تصمیمها بدون نظر رهبری گرفته نمیشود. نه، اینطور نیست. مسئولین در بخشهای مختلف، مسئولیتهای مشخصی دارند. ایشان در ادامه با توضییح بیشتر این نکته ادامه دادند: آنجائی که اتخاذ یک سیاستی منتهی خواهد شد به کج شدن راه انقلاب، رهبری مسئولیت پیدا میکند.رهبر فرزانه انقلاب در فراز دیگری از سخنان مهم خود با وضوح بیشتری در خصوص نقش رهبری و ولایت فقیه در نظام اسلامی تصریح کردند: دستگاههای گوناگون - قوهی قضائیه، قوهی مجریه، قوهی مقننه - مثل همهی دنیا، کارهای موظف قانونی خودشان را دارند انجام میدهند، با اختیارات کاملی که در قانون اساسی معین شده؛ اما حرکت کلان و کلی نظام اسلامی به سمت آن آرمانها باید منحرف نشود؛ اگر منحرف شد، باید گریبان رهبری را گرفت، او را بایستی مسئول دانست؛ او مسئول است که نگذارد.   بر اساس این گزارش، ملاحظه دقیق این بخش از بیانات مهم معظم له و بررسی تحولات دو سال اخیر کشور و توجه به مواضع و مواردی که رهبر معظم انقلاب صراحتا خواستار لغو یک تصمیم یا تغییر یک سیاست از سوی مسولین اجرایی شدند، تا حد زیادی می تواند به شفاف شدن بسیاری از مسایل و حل ابهامات موجود کمک کند.شاید اولین باری که رهبری معظم در دو سال اخیر صراحتا در موضوعی مداخله کرده آنهم مداخله ایی مکتوب ، زمانی بود که ایشان با صدور حکم حکومتی خود خواهان لغو انتصاب اسفندیار رحیم مشایی به سمت معاونت اولی رییس جمهور شدند.نکته مهمتری که در این موضوع باید به آن توجه شود استدلال معظم له برای لغو انتصاب نامبرده به سمت معاونت است و ایشان صراحتا انتصاب مذکور را مغایر با مصالح دولت و شخص رییس جمهور خوانده و آنرا سبب سرخوردگی و ایجاد اختلاف بین هواداران رییس جمهور ارزیابی کردند.
از سوی دیگر بار دومی که رهبری معظم با اتکا به همین مدیریت ارزشی در موضوعی وارد شدند و نسبت به مسئله ایی تذکر دادند ماجرای موازی کاری در سیاست خارجی و انتصاب برخی از اعضای حلقه اول احمدی نژاد به سمت نماینده ویژه در حوزه سیاست خارجی بود که در پی آن در دیدار هیات دولت با معظم له در سال 89 ایشان در بخشی از سخنان خود فرمودند:در دولت نباید کارهای موازی انجام بگیرد. کار موازی چند عیب دارد: اولاً هزینهی انسانی زیادی بیجا مصرف میشود، ثانیاً هزینهی مالی زیادی مصرف میشود، ثالثاً تناقض در تصمیمگیریها به وجود میآید - وقتی دو دستگاه مسئول یک کاری هستند، این یک تصمیم میگیرد، آن هم یک تصمیم دیگر میگیرد - و رابعاً از همه بالاتر، مسئولیت لوث میشود. فرض کنید توی فلان مسئلهی اقتصادی یا مسئلهی فرهنگی یا مسئلهی سیاست خارجی یا هرچه، اگر چنانچه یک مشکلی پیش بیاید، مسئولیت لوث میشود.
 و اما سومین بار که از جهاتی با دفعات پیشین تفاوت می کرد ماجرای عزل وزیر اطلاعات بود که حضرت ایشان صراحتا با این تصمیم مخالفت کرده و خواستار ابقای حجت الاسلام مصلحی شدند که در ادامه وقایعی اتفاق افتاد که همه از آن باخبرند و نیازی به ذکر آن نیست.و اما شاید به عنوان یکی دیگر از جلوه های شاخص این مدیریت ارزشی که باید حافظ مرزهای ایدئولوژیک نظام باشد و از بروز انحرافات جلوگیری کند، ماجرای توصیه های فرهنگی ایشان در جریان دیدار چند ماه پیش هیات دولت با معظم له به مناسبت هفته دولت است.در آن دیدار ایشان با اشاره به سیاستهای فرهنگی دولت که از جهتی این سیاستها با توجه به ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی از سایر سیاستهای متخذه اهمیت بیشتری دارد و در تسریع حرکت کلی انقلاب به سمت آرمانها یا ایجاد انحراف در این حرکت موثرتر است فرمودند: مسئلهی فرهنگ را خیلی جدی بگیرید. اگر چنانچه ما کارهای اقتصادی را - همچنان که در برنامه هست و آرزوهای ما متوجه به آن است - انجام بدهیم، اما در زمینهی کار فرهنگی عقب بمانیم، بدانید کشور لطمه خواهد دید.حضرت ایشان در آن دیدار ضمن تاکید بر ملاحظهی بدون رودربایستی جهتگیریهای انقلابی و اسلامی. در زمینهی فرهنگ در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص علاقه به ایران و ایرانی گری ضمن تاکید بر ترویج ادبیات فارسی به عنوان مهمترین مسئله در این خصوص فرمودند: روی ایران بعد از اسلام تکیه شود. افتخاراتی که ایران دورهی اسلامی دارد، در هیچ دورهی دیگری از دورههای تاریخی ما این افتخارات وجود ندارد؛ من این را با استدلال به شما عرض میکنم و این قابل اثبات است. گسترش کشور، پیروزیهای بزرگ نظامی کشور، پیشرفتهای عظیم علمی کشور در زمینههای گوناگون، همهاش مال دورههای بعد از اسلام است. نه اینکه قبل از اسلام از این چیزها ندارد؛ چرا، اما نسبت به دورهی اسلامی، آنها ناقص است، کم است. البته یک چیزهائی به عنوان گفتهها مطرح میشود، اما چیزهائی نیست که مستند باشد و کسی بتواند آنها را اثبات کند؛ اینها قابل اثبات نیست. اما آنچه که در دورهی اسلامی واقع شده، قابل اثبات است؛ روشن است. 
آرمیک جاسمیان
13آبان1390