یزدان حاج حمزه-بعد نظامی فعالیت اتمی رژیم

گفتگو با آقای یزدان حاج حمزه
19 آبان 1390
جامعه جهانی و مردم ایران درمقابل بعد نظامی فعالیت اتمی رژیم ؟

آژانس بین المللی انرژی اتمی ،چشم وگوش فنی سازمان ملل متحد ،پس از 8 سال بازرسی وتحقیق احتیاط آمیز ، درگزارش  25 صفحه ای 8 نوامبر 2011 خود ،  واقعیت فاجعه باری را مورد  توجه وتإیید قرارداده  و اعلام کرده«طبق اسناد معتبر، رژیم ایران طی سالهای گذشته به دنبال   دستیابی به کلاهک جنگی هسته ای بوده،[ وتا  آنجا که این اسناد نشان می دهد ] تاپایان سال 2010  برنامه ریزی تحقیقاتی اش  برای تهیه سلاح اتمی را پیگیری کرده و برخی ازاین فعالیتهامی تواند  هنوزادامه داشته باشد » (فاینانشال تایمز8 نوامبر2011 ) .
انتشار این سند فنی -حقوقی ازجانب مرجعی که رسالت و مإموریت  اصلی اش دادن هشداربه جامعه جهانی درمورد جلوگیری ازتکثیرسلاح اتمی است ، ضمن آنکه شورای امنیت سازمان ملل و قدرتها جهانی را به نقطه تعیین کننده تصمیم گیری نسبت  به مسلح شدن یا جلوگیری ازمسلح شدن رژیم شرور ویاغی ایران به سلاح اتمی رسانده ، جامعه ومردم ایران را نیزدرمقابل این سؤال سرنوشت ساز قرار داده که با عوارض فاجعه باری که فعالیتهای سرکوبگرانه ، تروریستی و اتمی رژیم ایران تا به حال به بارآورده وازاین پس می تواند به صورت کمی وکیفی گسترش یابد، چه باید کرد؟
در این مورد و گفت وشنود دیگری داشته ایم با آقای یزدان حاج حمزه که درزیرآورده شده است :

سؤال اول :آقای حاج حمزه اولین سؤالی که پس ازانتشارگزارش اخیرآژانس مطرح می شوداینستکه قدرتهای جهانی که درچارچوب گروه 1+5 با مسأله اتمی شدن رژیم ایران درگیرهستند ، ایاازاین پس نیزبه سیاست کجدار ومریزخود ادامه خواهند داد؟
جواب : اولاً اجازه بدهید تشکرکنم ازشما که درمقدمه بحث ، راجع به این مسأله  حساس به نقل ازمنبعی که برگزارش اخیرآژانس بین المللی انرژی اتمی اشراف یافته،  به طور دقیق، خلاصه وعین قضاوت فنی آژانس درمورد بعد نظامی فعالیتهای اتمی رژیم ایران را به اطلاع خوانندگان رساندید. توجه دقیق به این مسإله ازاین نظراهمیت دارد که ما می خواهیم درمورد  پیآمد های احتمالی قضاوت مرجعی گفتگو کنیم که مسؤلیتی صرفاً فنی وهشداردهنده دارد ، برخلاف ا دعای بی پایه رژیم ایران نه تنها قضاوتش سیاسی نیست بلکه با استناد به« اسناد معتبر» و رعایت احتیاط فنی لازم،  اولاً بر استمرار بعد نظامی فعالیتهای اتمی رژیم ایران تکید کرده و تصورات قبلی دولت ودستگاههای اطلاعاتی آمریکا را  باطل اعلام نموده است . ثانیا درعمل، تلاش روسیه وچین  برای جلوگیری از انتشار این قضاوت را نا موجه شمرده است .   یاد آور می شوم  که درسال 2007 میلادی مجموعه دستگاههای اطلاعاتی وامنیتی دولت آمریکا آمدند اعلام کردند که رژیم ایران از سال 2003 به بعد پیگیری بعد نظامی فعا لیتهای اتمی اش را متوقف کرده وبه دنبال همین موضع غلط بود که سیاست مدارا وسازش با فعالیتهای خطرناک رژیم ایران تا امروز ادامه یافته است  روسیه  به بهانه بسته شدن راه مذاکره با رژیم ایران بلا فاصله با انتشارگزارش اخیر آژانس مخالفت کرده و ازچین هم تا به حال جزتوصیه ظاهری به رژیم ایران برای نشان دادن« انعطاف» درسیاستهای نا مطلوب اتمی اش واکنش دیگری دیده نشده است . حال آنکه گزارش وقضاوت اخیرآژانس سند بی سابقه ای است که نشان می دهد که نه مذاکره ونه مماشات ونه نصیحت  قدرتهای جهانی نتوانسته مانع پیشروی وادامه بعد نظامی فعالیتهای اتمی رژیم ایران شود .  با این اوصاف ، درپاسخ سؤال شما باید عرض بکنم که دیگرجای چندانی برای ادامه سیاست کجدار ومریزقدرتهای جهانی باقی نمانده است .ازاین به بعد اگراینها بخواهند با خطرمجهز شدن رژیم ایران به سلاح اتمی جدی برخورد بکنند ، منطقاً ، باید به سمت سیاستهای قاطع همه جانبه  سیاسی – اقتصادی موثر بروند تا دیرنشده جلوی دستیابی رژیم به سلاح اتمی را بگیرند  والا درعمل مجبورمی شوند مجهز شدن رژیم ولایت فقیهی شرور ایران به سلاح اتمی را بپذیرند و به سمت سیاست  بازدارنده  ومهار این رژیم بروند تا مشابه دورانی که با شرق مشغول جنگ سرد بودند ، به نوعی  مانع آن شوند که حریف به آسانی  سلاح اتمی خود را به کاربرد .

سؤال دوم – درگزارش اخیر آژانس به انتقال سانتریفوژهای پیشرفته غنی سازی اورانیوم،بخش غنی شده اورانیوم  وسایرالزامات ادامه فعالیتهای اتمی رژیم ایران، ازپایگاه نظنزبه پایگاه فردوی قم ،نیزاشاره شده است .  قید این نقل وانتقال درگزارش آژانس چه پیامی دارد  ؟
جواب :آژانس به طورمعمول جا به جایی هایی را که رژیم به عمل آورده وبازرسان از آن باخبرشده اند را  درگزارش های خود، قید می کند .اما تإکید آژانس به انتقال تجهیزات ومواد لازم برای ادامه فعالیتهای اتمی رژیم به منطقه نظامی -کوهستانی فردوی قم هشداردیگری است به طرفهای خارجی درگیر.   تأکید براین موضوع تإکیدی است  برجدیت رژیم ایران درادامه فعالیتهای نا مطلوب اتمی اش  . این جدیت از ایمن سازی هرجه بیشتر ادامه فعالیتهای نا مطلوب اتمی اش  ناشی می شود . رژیم ایران درکار ایمن سازی این فعالیتها، دیگر به پایگاه نظنزکه درعمق زمین وبا دیواره های ضخیم بتونی ساخته شده ، اکتفا نمی کند . پی برده که نظنز درمقابل تکنولوژی های جدید ساخت بمب های ضد بتون آسیب پذیراست . اینستکه ضمن چک وچانه زدن با روسیه برای دریافت موشکهای ضد هوایی S300 ،  امکانات  ادامه فعالیتهای حساس اتمی اش را به دل کوههای منطقه کوهستانی« فردو»  انتقال داده و درسودای آنست که میزان ایمنی این امکانات را درمقابل انفجارداخلی وضربه نظامی خارجی بالاترببرد  . با این اقدام  رژیم ایران می خواهد  تا  آماده سازی همه الزامات تولید بمب ،از آنچه تا به حال به دست آورده  حد اکثرحفاظت را به عمل آورد . این تقلا به این سودا انجام می گیرد که وقتی خرش ازپل گذشت وبه بمب رسید ، دیگراز لحاظ نظامی کسی جرأت نمی کند که به اوضربه وارد آورد واز لحاظ سیاسی با تغییرتعادل قوای منطقه ای دستش برای تروریسم درون مرزی وما جراجویی های برون مرزی بازترمی شود .

سؤال سوم – درمورد سیاست اقتصادی موثری که قدرتهای خارجی برای توقف بعد نظامی ودوگانه فعالیتهای اتمی رژیم ایران پیش رو دارند ،  به تحریم بانک مرکزی و تحریم خرید نفت ازرژیم ایران اشاره شده است . به لحاظ سیاسی نیز راه حل کنار رفتن این قدرتها ازسرراه تغییر دموکراتیک این رژیم توسط مردم ایران تجویز شده است . با این وجود این قدرتها هنوز نه به سمت راه حل اقتصادی تسلیم رژیم رفته‌اند ونه راه حل سیاسی آن . درعین حال شاهد آن هستیم که برخی از آن‌ها مثل آمریکا می گویند،شق روی آوردن به ضربه نظامی  به تاسیسات اتمی رژیم ایران   همچنان روی میز است . برخی از مقامات اسراییل هم هراز چند گاهی مثل زمان حاضر راه حل نظامی را پیش می کشند .  به واقع طرف خارجی درعمل با چه چشم اندازی می خواهد به سمت جلوگیری از مجهزشدن رژیم به بمب اتمی برود  ؟

جواب – بهتراست ابتدا به بینیم چه راه حلی کمتر متصورومنطقی است . طرف خارجی بعید است مرتکب خطای بزرگ توسل به حربه نظامی شود . زیرا ضربه نظامی به تأسیسات هسته ای رژیم ایران ، اگرمیسرشود، مسأله را حل نمی کند فقط   به قیمت گزاف سیاسی واقتصادی دستیابی این رژیم به بمب را مدتی به عقب می اندازد.  قدرتی مثل آمریکا که می گوید راه حل نظامی هم روی میز است ، درصورت توسل به این راه حل  باید اولاً بهای سیاسی سنگین مخالفت اکثرقدرتهای اروپایی والبته روسیه وچین را  بپردازد وهزینه سیاسی  فروپاشی جبهه مشترکی که با آن‌ها علیه اتمی شدن رژیم تشکیل داده را متحمل شود  و دست آخردولت اوباما تغییر سیاست دهد و دست ازسیاست « چندجانبه گرایی» خود برای حل وفصل مسایل جهانی بردارد .  ثانیا بعید به نظرمی رسد که قدرتی مثل آمریکا که بزرگترین مصرف کننده ووارد کننده نفت درچهان است زیربارتحمل  هزینه اقتصادی ناشی ازاین ضربه  برود . به‌خصوص آنکه  درشرایطی قرارگرفته که  کل اقتصاد جهان وبه تبع آن اقتصاد جهانی شده آمریکا با  رکود مواجه است .اگررژیم ایران درپاسخ به ضربه نظامی آمریکا و اسراییل به عملیات نظامی تلافی جویانه ازجمله بستن ،حتی موقت، تنگه هرمز روی آورد، گذرگاهی که ازآن روزانه  15،7 میلیون بشگه نفت یعنی یک سوم نفتی که ازطریق حمل ونقل نفتکش ها به مصرف کنندگان می رسد بسته می شود . به ارزیابی دست اندرکاران، این اقدام می تواند  قیمت هربشگه نفت برنت ر ا  به بیش از200 دلار برساند و آنرا برای قدرتهای اقتصادی که مصرف کننده اصلی نفت هستند غیرقابل تحمل کند  .بنا براین بعید است آمریکا به عوارض سیاسی واقتصادی این اقدام تن بدهد، به زدن ضربه نظامی برتإسیسات هسته ای رژیم ایران روی آورد ویا به اسراییل چراغ سبزدهد که راسا به عمل نظامی متوسل شود . به همین علت است که می بینیم وزیردفاع اسراییل روز 8 نوامبر2011 یعنی همان روزی که گزارش هشداردهنده آژانس منتشر می شود، برخلاف انتظار، موضوع حمله نظامی این کشور به تاسیسات هسته ای رژیم ایران را منتفی اعلام می کند .
واکنش دولتهای فرانسه وآلمان پس ازانتشار گزارش اخیر آژانس نیزبرنفی حمله نظامی وتشدید تحریم ها متکی بوده است .خلاصه آنکه، درعمل، تشدید تحریم ها ازنظرغرب جایگزین جنگ وحمله نظامی به تاسیسات هسته ای رژیم ایران شده ودرشرایطی که معلوم نیست رژیم ایران درکوتاه مدت تسلیم فشاراقتصادی خارجی شود قدرتهای غربی عضوگروه 1+5 تلاش می کنند روسیه وچین را نیزوادار به تشدید تحریم های اقتصادی کنند .به نظرمن آنچه می تواند رژیم ایران را درمیان مدت به زانو در آورد توسل این قدرتها به فشارتوام اقتصادی وسیاسی یعنی تحریم  بانک مرکزی  که می تواند به تحریم نفتی منجرشود  وکناررفتن آنها ازسرراه مقاومت مردم ایران برای تغییراین رژیم است .


سؤال 4 -شما به ضرورت توجه به نیروی مقاومت مردم برای تغییرموضع رژیم اصلاح ناپذیرایران اشاره کردید ،سؤالی که مطرح می شود اینستکه ، اولاً مردم درقبال ماجراجویی های اتمی و تروریسم برون مرزی رژیم ایران به طورمنطقی چه موضعی می توانند داشته باشند ثانیا  درمقایسه باقیام مردم علیه دیکتاتوری نظامی ایران که پس ازنمایش دور قبلی انتخاب رییس چمهور این رژیم صورت گرفت ،درشرایط کنونی کارآیی کیفی وکمی نیروی مقاومت ضد دیکتاتوری درایران چه تغییری یافته است؟
پاسخ -نسل آگاه ایران به خوبی واقف است که دود ماجراجویی های اتمی وتروریسم برون مرزی رژیم ایران بیش وپیش از آنکه به چشم خارحی برود به چشم مردم ایران می رود وجامعه ایران بیش ازطرف خارجی درتوقف این شرارتهای رژیم ذینفع است. اگرخارجی نگران مجهزشدن این رژیم به بمب اتمی درآینده است مردم ایران ازهمین حالا دارند بهای اقتصادی – سیاسی وامنیتی فعالیتهای اتمی رژیم و  طرد شدن وانزوای بین المللی ایران تحت حاکمیت نظام ولایت فقیه را می پردازند و می دانند ،اگرخدای نکرده رژیم ایران با رسیدن به بمب اتمی تعادل سیاسی خودبا خارجی را به نفع خود تغییردهد، فردا این رژیم  با دست  بازتر به  سرکوب فریادهای حق طلبانه مردم ایران روی می آوردو ایران را بیشترازاین گرفتار انزوا وعوارض آن می کند .
درپاسخ به بخش دوم سؤال شما ، شواهد گوناگون نشان می دهند که طی دوسال ونیم گذشته ،کارآیی جنبش ضد دیکتاتوری ایران درمقایسه با زمان بعد ازنمایش انتخابات رژیم ، از نظرکیفی وکمی ارتقاء یافته است . به لحاظ کیفی اذهان مردم از توهم اصلاح این رژیم ، آنهم به کمک شرکای سابق آن، پاک شده وابرازنگرانی های بی وقفه  دستگاه امنیتی وهیات حاکمه نشان می دهد که به‌خصوص  بسیاری از جوانان کشور  براثر این تجربه و مشاهده  پیروزی جنبش های ضد دیکتاتوری مردم منطقه ، به سمت تغییرنظام ولایت فقیه متمایل شده اند.علاوه براین تحول کیفی به لحاظ کمی  تورم وسختی معیشتی  رو به افزایش اکثریت محروم مردم ایران اقشار زحمتکش وشهرنشین ایران رانیز   به میدان درگیری با رژیم  سوق می د هد .تا جایی  که به نظربرخی از ناظران خارجی  «گرانی مواد غذایی، ثبات ایران را تهدید می کند »(فاینانشال تایمز 8 نوامبر2011 ). منابع اقتصادی غیرحکومتی ناظربراین مسأله تورم سالانه سبد مشخصی ازمایحتاج خوراکی خانواده های ایرانی را بیش از 50 درصد اعلام می کنند .مغازه داران درمورد سرعت رشد قیمت مواد غذایی می گویند ظرف حدود سه ماه اخیر( ازماه مرداد 90 تابه حال) قیمت شیر30 درصد، پنیروکره 40 درصد وتخم مرغ 50 درصد افزایش یافته است . پس ازاجرای مرحله اول حذف یارانه ها توسط دولت احمدی نژاد با وجود آنکه این دولت ماهانه نزدیک به دوبرابرمصوب مجلس ،یعنی به هر نفر 45500 تومان اعانه ماهانه  می پردازد ، تورم به حدی شدت یافته که این کمک نمی تواند گرانی مایجتاج عمومی را جبران کند . فاینانشال  تایمز به نقل ازیک خانم خانه دارشهرنشین گزارش می کند که« تا چند ماه پیش با 50 هزارتومان می شد مواد غذایی لازم برای سه روزخانواده را از بازارخرید کرد .اما حالا با این مبلغ  فقط برای مصرف یک روزخانواده می توان مواد غذایی تهیه کرد » . گرانی مایجتاج عمومی  براثرعواملی نظیرحذف یارانه ها، تشدید تحریم ها ، فسادمالی ریخت وپاش های امنیتی رژیم درشرایطی به سرعت بالامی رود که  هیچ تضمینی وجودندارد که دولت بتواند به لحاظ مالی ازعهده تأمین کمک ماهانه 45500 تومان  به مردم برآید ( نگاه کنید به گزارش دیوان محاسبات مجلس رژیم دراین مورد ).حال آنکه قطع ویا کاهش این کمک جامعه را  به عصیان علیه رژیم می کشاند ازسوی دیگررکود اقتصادی کشورنرخ وآهنگ بیکاری را به شدت بالابرده است. فضای به شدت تورمی وشرا یط نا مساعد  کسب وکار درایران سرمایه گذاری بخش خصوصی درکارهای تولیدی را متوقف کرده وحذف یارانه سوخت وتحریم خارجی فعالیتهای  تولیدی موجود را درمعرض فلج شدن قرارداده است
بنا براین درشرایط کنونی برای حل وفصل مسایلی که رژیم ایران برای جامعه ایران وجامعه جهانی به وجود آورده روی مردم ایران  وجنبش صنفی وضد دیکتاتوری این مردم  بیش از پیش می توان حساب بازکرد . طرف خارجی برای عقب نشاندن رژیم ایران از موضع اتمی اش هم که شده بایستی  دست از بی توجهی به این عامل تعیین کننده بردارد . لغو برچسب تروریستی ازمقاومت  سازمانیافته ای که می تواند جوانان عصیانزده ایرانی را در مقابل دیکتاتوری نظامی ایران متشکل کند نشانه توجه طرف خارجی به لازمه دفع شرارتهای رژیم ایران است .

-با تشکرازشرکت شما دراین گفت وشنود